نُسخۀ خطی
1.7K subscribers
845 photos
1 video
84 links
—« گلچینی از نُسَخِ خطّیِ فارسی »—
Download Telegram
نُسخۀ خطی
Photo
💠 خوانندۀ عزیز، دقت کنید! این سبکِ معالجه قرن‌ها پیش و با امکانات محدود آن زمان، آنهم توسط یک «پزشک» انجام شده‌است و امروزه به هیچ‌عنوان، مجوز تقلید در شرایط مشابه، مخصوصا بدون صلاحیت حرفه‌ای پزشکی نیست. باید حتما به پزشک مراجعه کرد. اما این مطلب، قطعا توسط پزشکان محترم، به ویژه متخصصان طبّ سنّتی، قابل بررسی، نقد و تحلیل است.

#نسخه_خوانی

در کتاب فرج بعد از شدّت مذکور است که:
در مصر طبیبی بود «قطیع» نام؛ وقتی [یا زمانی] مردی از معارفِ مصر به سکته گرفتار شده[بود و] طبیبان هرچند در آن معالجات کردند فایده بر آن مترتّب نشد. اولیای او [ که فکر می‌کردند مُرده‌است] به اسباب تجهیز او [ جهت تشییع و دفن] مشغول گشته، قطیع گفت:
- شما خود، دل از حیات او برداشته‌اید؛ مرا تدبیری به خاطر رسید [که] بدان عمل نمایم. اگر از حیاتِ او باقی باشد، شفا یابد والِّا ضرری به او نرسد.
قطیع تازیانه طلبیده برخاست و ده تازیانه به قوّتِ تمام بر وی زد و نبض او را استنباط کرده [و] حرکتی در او نیافت. غلام را فرمود تا به قوّتِ هرچه تمام‌تر ده تازیانۀ دیگر بر مسکوة [ یعنی فردِ سکته‌کرده] زد و [باز] هم فرمود تا ده تازیانۀ دیگر زدند. چون ملاحظه نمود [که] اندک حرکت در نبض او ظاهر شد، قطیع اطبّا را فرمود [ پرسید]:
- [آیا] نبض [کسی که] مُرده، حرکت می‌کند؟
گفتند: نه.
[قطیع] گفت که تازیانه بر وی می‌زدند تا [تا وقتی که شخص سکته‌کرده] نالیدن بنیاد کرد و چشم بمالید و بنشست! از او پرسیدند که تو را چه حالت پیش آمد و خود را چگونه می‌یافتی؟
گفت: مرا خوابی بُرده‌بود که هرگز چنان خوابی نکرده‌بودم!
قطیع، غذای موافق [مناسب] به او داد [و] بعد از چند روز آن شخص، صحّت یافت.
اطبّا از قطیع پرسیدند که به این معالجه چگونه متفطّن شدی؟
جواب داد که: نوبتی به سفر حجاز می‌رفتم، جمعی از اعراب به بدرقه گرفته‌بودیم؛ یکی از آن طایفه، از شتر افتاده [مبتلا به] سکته شد. پیری هم از رفقای ایشان تازیانه بر وی می‌زد تا مسکوة برخاست. من دانستم که به ضربِ تازیانه، حرارتِ غریزی را در بدنِ او احداث کرده آن را برافروخته گردانید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 یک مجموعۀ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍7
#نسخه_خوانی

مؤمن! به بدی نیست کسی مانندت
وین طُرفه که جمله نیک می‌خوانندت!

عمری بودی چنان که خود می‌دانی
یک چند، چنان بزی که می‌دانندت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: ملا مؤمن حسین یزدی، متخلص به «مؤمن»، متوفی به سال 1018 هـق ؛ از شعرای عصر صفوی و از اساتید کم‌نظیر در سرودن رباعی.

📕 یک جنگ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍4
#نسخه_خوانی

به دوران، دو کس را اگر دیدمی
به گِردِ سَرِ هر دو گردیدمی

یکی آنکه گوید «بَدِ من» به من
دگر آنکه پرسد «بَدِ خویشتن»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: حسین خان اسیری اصفهانی، متخلص به «اسیری»، از شعرای دورۀ نادری. این دو بیت از مثنوی «هفت انجمن» اوست.

📕 نسخۀ خطی انجمن‌آرا، مجلس.


@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍41
🌺 روز معلم بر همگان و به‌ ویژه معلمان و اساتید ارجمند مبارک باد. 🌺

#نسخه_خوانی

هر که حق استاد و معلم بداند و حرمت ایشان به‌جای آورد، در دنیا و عقبی برخوردار گردد.
گفته‌اند حق استاد، سیرت اوتاد است و اوتاد جمعی‌اند که اولیا باشند که قوام عالَم به برکت وجود ایشان باشد.

فرامش مکن حقّ استاد علم
که بر همّت اوست بنیاد علم

اگر در دلت مِهر استاد نیست
به‌دستِ امیدت به‌جز باد نیست!

مر استاد را هرکه محکوم شد
بسی برنیامد که مخدوم شد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 ظاهرا مطلب از اخلاق محسنی و شعر نیز از عماد فقیه کرمانی است.
📙از یک مجموعۀ خطی مجلس، تاریخ کتابت: اواخر قرن 11 و اوائل قرن 12 ق.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
3👍1
🔰 [ اولین «معلم» از اولاد آدم (ع) ]

#نسخه_خوانی

«شیث» علیه‌السلام پسر آدم است علیه‌السلام؛ و پدرش صلحا نام داشت و او را «اوریاء اول» و «هبةالله» نیز خوانند. لفظ «شیث» و «اوریا» هر دو سریانی است و «اوریا» به معنیِ «معلم» ؛ و چون اول کسی که به تعلیم و تعلّم علم آداب و هنر رنج بُرد، او بود، بدان جهت «اوریاء اول» گفتند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸#محمد_رضی_بن_محمد_شفیع_تبریزی
📙 نسخۀ خطی زینه التواریخ / تاریخ کتابت 1237 ق. / نسخۀ محفوظ در کتابخانۀ مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍42
Forwarded from علیرضا
#نسخه_خوانی

در خواص «هفت»
بدان که حُکَما این عدد را عددِ کامل گویند و الله تعالی در این عدد «هفت» خواصی چند عنایت فرموده چنانکه... ایام را به هفته؛ و گرامی داشته:
- موسی را علیه‌السّلام به «شنبه»
- و عیسی را علیه‌السّلام به «یکشنبه»
- و داوود را علیه‌السّلام به «دوشنبه»
- و سلیمان را علیه‌السّلام به «سه شنبه»
- و یعقوب را علیه‌السّلام به «چهارشنبه»
- و آدم را علیه‌السّلام به «پنجشنبه»
- و محمد را علیه‌الصلوة والسّلام به «جمعه»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 نویسنده: #صوفی_کمال_تستری [شوشتری]
📕 نسخۀ خطی غایة المراد فی وفق الاعداد، محفوظ در کتابخانه دانشگاه کلمبیا آمریکا.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍2💯1
#نسخه_خوانی

ای نوبت تو گذشت از چرخ برین
بی‌نوبتِ تو مباد عالَم، نَفَسی

آوازه‌ی نوبتت به ‌هر جا برساد!
لیکن مرساد از تو نوبت به‌ کسی!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸شاعر: انوری
📙 از یک نسخۀ خطی مجلس ، تاریخ کتابت :اول قرن11 ه.ق

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4
💠 جَنگِ تاریخی بادِ سَحَر!

#نسخه_خوانی

[در زمانشاه طهماسب اول صفوی (۹۱۹ق-۹۸۱ق) فرزند شاه اسماعیل اول (مؤسس صفویه) و در یکی از تهاجمات نیروهای عثمانی به ایران ...]

شاهِ جم‌جاه مضطر شده کار خود را بحواله نموده و مناجات به دعای مضطرین «امّن یجیب المضطر اذا دعاه» نمود....
لاشک به محض لطف و کرامت و یُمنِ توجه حضرات ائمّۀ هدی علیه‌التحیّة و الثّنا، خوندکار¹ چون به سلطانیه رسید، با وجود آخر فصل خریف²، مقدّمۀ لشگرِ زمستان، گلوگیرِ لشگر سلطان سلیمان [عثمانی] شده در پنجم عقرب³، برفی عظیم بارید که اکثر رومیان⁴ و چهارپایان ایشان ضایع شدند و بقیّۀ آن، راهِ گریز پیش گرفته سَرِ خویش بیرون بردند و مضمون آنکه جند مالهم الغالبون [وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلغالِبونَ/ سورۀ مبارکه الصافات، آیۀ 73]به ظهور رسید و یکی از شعرای زمان در آن اوان گفته:
رفتم چو به سلطانیه آن طرفه چمن
دیدم دو هزار مُرده بی گور و کفن

گفتم که⁵ بکُشت این همه عثمانی را؟!
باد سحر از میانه برخاست که من

اصل این رباعی [ منظور، مصرع آخر] از مولانا جلال‌الدین عتیقی⁶ است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 مؤلف: قاضی احمد بن شرف‌الدین حسین حسینی قمی ابراهیمی میرمنشی (۹۵۳-۱۰۱۹ق.)

📕 نسخۀ خطی خلاصةالتواریخ، مجلس، به شمارۀ 336 س.

✍️ واژه‌نامه:
¹- خوندگار: در اینجا عنوان هر یک از پادشاهان عثمانی .
²- پاییز.
³- ماه آبان.
⁴- منسوب به روم شرقی و مخصوصا آسیای صغیر( بخش آسیایی ترکیه). منظور از رومیان، همان سپاه عثمانی است.
⁵- در اینجا یعنی: چه کسی.
⁶- شاعر قرن 7 هـ.ق .

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍3👎1
#نسخه_خوانی

با هر که شدم سخت به مِهر آمد سُست
بگذاشت مرا و عهد، نگذاشت دُرُست

در آب و هوایِ دهر، سبحان‌الله!
هر چند که دوست کاشتم، دشمن رُست!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: شیخ بهایی

📕 سفینۀ خطی 1126197 کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍31
#نسخه_خوانی

حضرت میرزا حبیب‌الله!
گر نیایَم بَرِ تو معذورم

دارویَت بُرده نورِ چشم مرا
چه کنم؟ از خجالتت کورم

ــــ

[ ایضا نقل قولی است منتسب به حکیم لعلی تبریزی:

ملک الموت رفت پیش خدا
گفت سبحان ربّی الاعلی

یک طبیبی است در فلان کوچه
من یکی قبض و او کند صد تا

یا بفرما که جان او گیرم
یا مرا خدمتی دگر فرما]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: نامشخص.

📕 یک مجموعۀ خطی مجلس

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
😁4
#نسخه_خوانی

گر چشم گشایم به جمالِ تو خوش است
ور دیده ببندم به خیالِ تو خوش است

هیچ از تو به جز فراق تو ناخوش نیست
وان نیز به امّید وصال تو خوش است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: فدایی لاهیجانی، متوفی به سال 927 هـق در شیراز.

📕 نسخه خطی 1105630 کتابخانۀ ملی.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4👍1
#نسخه_خوانی

محمدبن اسلم طوسی¹

در تمجید و توصیف او همین بس که در ملازمت خدمت امام (ع) والامقام، علی بن موسی الرضا سلام الله علیه به سفر طوس آمد و با آن حضرت، هم‌محمل بود...
زُهد او به مرتبه‌ای بود که بر دَرِ خانۀ او جوی آب روان بود و او را آب روان می‌بایست. در این مدت کوزه‌ای آب از آن نگرفت [و] می‌گفت این، آب مردمان است. چون میلش از حد گذشت، کوزه‌ای آب از چاه کشیده در جوی ریخت و به قدر آن، آب [از جوی] برداشت.
در تذکرةالاولیاء و اخلاق المحسنین ذکر او آمده‌است. در دویست و شش [هجری قمری] وفات یافته.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 مؤلف: رضاقلیخان هدایت

📕 نسخۀ خطی اصول الفصول، به شماره 2103 مجلس.

✍️ ¹- ابوالحسن محمد بن اسلم طوسی؛ محدث، زاهد، حافظ حدیث و راوی موثق قرن سوم هجری قمری نزد اهل‌سنت بود.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍31
💠 یا صاحب‌الزمان! سَرِ جدّت شتاب کن

#نسخه_خوانی

اسلام منهدم شده و کفر آشکار شد
دنیا به کام مردم بی‌اعتبار شد
افسانه شد حدیث رسول خدا به خلق
یاسین بُوَد که خوانده به گوش حمار شد
یارب! به اذن تو بآواز جبرئیل
مژده رسد که شاه ولایت سوار شد

یا صاحب‌الزمان! سَرِ جدّت شتاب کن
عالَم ز دست رفت، تو پا در رکاب کن

ای صاحب زمانه! زمانه خراب شد
دل‌های دوستان تو از غم کباب شد
اسلام شد ضعیف و قوی گشت پشت کفر
رخنه به دین حضرت ختمی‌مآب شد
از امّتان جدّ تو ای شاه تاجدار!
یک فرقه زند گشته و یک فرقه باب شد

یا صاحب‌الزمان! سَرِ جدّت شتاب کن
عالَم ز دست رفت، تو پا در رکاب کن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: کربلایی صادق، مشهور به مدّاح. متاسفانه اطلاعات بیشتری در بارۀ این شاعر بدست نیامد.

📕 نسخۀ خطی 1145587 کتابخانۀ ملی ایران

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4👍1👎1👌1
Forwarded from Basatin
ماهنامه "سب رس" (س- ر- با فتحه) از "اداره ادبیات اردو" (حیدرآبادِ هندوستان) به زبان اردو چاپ می شود.

سرورق شماره مارس 2023 خوشنویسی این شعر سعدی است:

روی بر خاک عجز میگویم

هر سحرگه که باد می آید

ای که هرگز فرامشت نکنم

هیچت از بنده یاد می آید

مشقه العبد الفقیر المذنب، میر عماد.
......................................
💠 پی دی اف چند شماره پیشین "سب رس" 🔽
https://sherosokhan.net/barqi-kutub

♦️فهرست نسخه های خطی این "اداره ادبیات اردو" در شش جلد چاپ شده است. نگاه بفرمایید🔽
https://t.me/manuscript/10007


🆔 @manuscript
3
💠 دریغا!
ابیاتی از ساقی‌نامۀ میرزا شرف‌جهان قزوینی.¹

#نسخه_خوانی

دریغا! که پرده‌نشینانِ راز
نرفتند جایی که آیند باز

ندانیم از اینجا کجا می‌رویم
چرا آمدیم و چرا می‌رویم؟!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: میرزا شرف‌جهان قزوینی، از شاعران قرن دهم هـ.ق.

📕 یک نسخۀ خطی مجلس

✍️ ¹- متن کاملِ این ساقی‌نامه در: کلیات دیوان شرف جهان قزوینی، تصحیح نقی افشاری، انتشارات حدیث امروز، چاپ 1383 ، از ص 243 به بعد..

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4👍1
#نسخه_خوانی

گفته‌اند سه چیز، اصلِ «عقل» است:
- مدارات با خلق؛
- و اقتصاد در معیشت؛
- و تحبّب به مردمان؛ یعنی خود را در دلِ ایشان جای دادن و دوست گردانیدن.

و اردشیر گفت:
چهار چیز، به چهار چیز [دیگر] محتاج است:
- حَسَب به ادب؛
- و سرور به اَمن؛
- و قرابت به مودّت؛
- و عقل به تجربه.

و نوشیروان گفت:
چهار چیز، به چهار چیز کشانَد:
- عقل به ریاست؛
- و رأی به سیاست؛
- و علم به تصدیر؛
- و حِلم به توقیر.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 مؤلف: محمد صالح بن محمد باقر قزوینی

📕 نسخۀ خطی النوادر، مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💯7
💠 تا بستی شکستی...

#نسخه_خوانی

به مستی گفت در میخانه مستی
به دستی ساغر و مینا به دستی

که عهد دوستی با ما نگارا!
چنان بستی که تا بستی شکستی!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: طبیب اصفهانی، شاعر و طبیب قرن 12 هـ..ق.

📕 یک جنگ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4👍2
به گیتی بس که بالا رفت کار جهل و نادانی
هر آن کس از خدا برگشت پندارد پیمبر شد
👍5👎1
#نسخه_خوانی

آورده‌اند:
روزی دو شخص بر سبیل امتحان نزد حضرت امیر علیه‌السلام آمدند و یکی بر دیگری دعوی کرد و گفت:
- این شخص می‌گوید که من شب [در خواب] به مادر تو محتلم شده‌ام، و به این سحن مرا اهانت رسانیده‌است؛ و حکم خدا [در بارۀ این شخص] چگونه است؟

حضرت امیر علیه‌السلام فرمود که او [ یعنی شخصی که خواب دیده] را بر آفتاب بدارند و بر سایۀ او حد بزنند.

[ العهدة علی الراوی]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 نسخۀ خطی رسالات به شمارۀ 16011 مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍8