نُسخۀ خطی
1.68K subscribers
782 photos
1 video
79 links
—« گلچینی از نُسَخِ خطّیِ فارسی »—
Download Telegram
💠 ذکر علی عبادة (علیه السلام و الصلوات)

#نسخه_خوانی

قسمتی استرآبادی

دنیا طلبیدن از بزرگان کفر است
رو آوردن به غیرِ جانان کفر است

بی‌دوستیِ علیّ و اولادِ علی
ایمان کفر است و حرفِ ایمان کفر است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: «ملا محمدعلی قسمتی استرآبادی»، شاعر و ادیب سدۀ دهم و یازدهم هـ.ق.

📕 جنگ خطی حاجی بابای اصفهانی، کتابخانۀ مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

آری...

هرچه گویم، عشق ازآن برتر بُوَد
عشق امیرالمؤمنین حیدر بُوَد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: میرزامحمّدامین شهرستانی معروف به «روح الامین» مشهور به «میرجمله»، فاضل ادیب شاعر، ( ۹۷۱ - 1047 ق). در اوایل جوانی به هندوستان مسافرت نموده، و آن جا به خدمت جهانگیر پادشاه رسیده، عزّت و اعتبار یافته، و به منصب «میرجملگی»¹ مفتخر شده است. دیوانش حدود بیست هزار بیت است،

📕 یک نسخۀ خطی.

✍️ ¹- دهخدا - میرجمله. [ ج ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) وزیر ( در اصطلاح مستعمل در هند ) : بنا بر ظهور کاردانی به مرتبه وزارت که به عرف آنجا ( هند ) میرجمله می نامند رسیده.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💠 ویژگی‌های صدقۀ درست و مقبول درگاه الهی.

#نسخه_خوانی

در «مفتاح الجنان» آورده‌اند که:

در «صدقه» پنج شرط است. اگر آن پنج شرط موجود شود، بی‌شک آن صدقه مقرون به اجابت گردد. از آن جمله [شروط]:
- دو [شرط] قبل از عطاست.
- و دو [شرط] در حالت عطاست.
- و یکی بعد از عطاست.

و آن دو که پیش از عطاست:
- یکی از آن، آن است که آنچه بدهد از وجه «حلال» باشد.
- دوم آنکه به «اهل صلاح» بدهند تا در محلّ فساد، صَرف نکند.

و آن دو شرط دیگر [که] در حال عطاست:
- یکی از آن، آن است که « به تواضع و بشّاشت¹ و انشراح² و هشّاشت³ » دهد.
- دوم آنکه «خفیّه⁴ » دهد.

و آن یک شرط که بعد از عطاست:
- آن است که آنچه بدهد، او [یعنی آن صدقه] را بر زبان نیاوَرَد و ذکر آن نکند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 نسخۀ خطی کتاب نفحات، تألیف سید محمد گیسو دراز (از عرفای مشهور قرن هشتم در هند) ، محفوظ در کتابخانۀ مجلس به شماره 1303 س.

✍️ توضیح واژگان:
¹- بشّاشت: گشاده‌رویی.
²- انشراح: گشاده‌دلی، دلخواهانه.
³- هشاشت: شادمانی.
⁴- خفیّه: پنهانی.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

لواحد من الاکابر

به دست نفس شیطانی مرا مسپار یا الله
هوای حرص نفسانی ز من بردار یا الله

یقین خود را نمی‌دانم که گبرم یا مسلمانم
نه در اسلام شایانم نه در کفار یا الله

خداوندا گنه‌کارم؛ گناهی بی‌عدد دارم
رهایی ده ازین کارم به استغفار یا الله

رهی دور است در پیشم؛ ندارم توشه، درویشم
ببخش ار رحمت خویشم به استظهار یا الله

به حق آنکه معبودی، محمد را تو بستودی
به هر چه هست خشنودی، در آنم دار یا الله

در آن روزی که بگشایی نقاب از روی زیبایی
به لطف خویش بنمایی مرا دیدار یا الله

اناالعاصی کثیر الذّنب فاغفر کلّ ذنب لی
و یوم الحشر، حشّرنی مع الابرار یا الله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر : در این نسخه، نامشخص است. اما در این آدرس شعری از خواجه قطب الدين بختيار کاکی، از عارفان‌ بزرگ‌ قرن‌ ۷ قمری شبه‌ قاره هند منتشر شده‌است که مشابهت‌های زیادی به این شعر دارد.

📕 نسخۀ خطی کتاب نفحات، تألیف سید محمد گیسو دراز (از عرفای مشهور قرن هشتم در هند) ، محفوظ در کتابخانۀ مجلس به شماره 1303 س.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
🌺 عیدتان مبارک؛ طاعاتتان قبول و التماس دعا 🌺

#نسخه_خوانی

صفت شیرازی؛ اسمش میرزا آقا؛ مشغلش صحافی؛ از ظرفا و خوش‌طبعان روزگار بود. شوخی‌های او مشهور و معروف است. صاحب مرآت الفصاحه او را دیده. بعضی دوستان از او نقل کرده:


به عید فطر، گُل و مُل خوش است و بوس و کنار
علی الخصوص که توأم شود به فصل بهار

من و تو و گل و مُل ای پسر! سه‌دَه روز است
که مانده‌ایم به زندان و قید غصه دچار

کنون که روزه برفت و گل آمد اندر باغ
بیاور آنکه به رنگ و به‌بو گل است و بهار

شراب تلخ، مرا بخش و بوسۀ شیرین
از آن دهان پُر از نوش و لعل شکّربار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر : #صفت_شیرازی
📙از نسخۀ خطی تذکره مرآةالفصاحه، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

در خبر است که ایزد تعالی وحی فرستاد به یوشع‌بن‌نون¹ ، که صدهزار از قوم تو [را] هلاک خواهم کرد؛ چهل هزار از نیک‌مردان! و شصت هزار از اشرار.
[ یوشع‌بن‌نون] گفت: بارخدایا! نیک‌مردان را چرا هلاک می‌کنی؟!
[ایزد تعالی در پاسخ] گفت: از برای آنکه [نیک‌مردان ] با بدان و اشرار، دشمنی نکردند و از خورد و خاستن و معاملت کردن با ایشان حذر نکردند.

لله در من قال

با بدان کم نشین، که صحبتِ بد
گر تو پاکی تو را پلید کند

آفتابی بدین بلندی را
ذرّه‌ای ابر، ناپدید کند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شعر متن از حکیم سنائی غزنوی.

📕 نسخۀ خطی جنگ حاجی بابا، به شماره بازیابی 14987؛ کتابخانۀ مجلس | تاریخ کتابت: اوایل قرن11 هـ.ق)

✍️ ¹- حضرت یوشع بن نون (ع)، جانشین حضرت موسی علیه السلام است که پس از موسی (ع) مدت سی سال پیامبر قوم بنی اسرائیل بود.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💠 دو تصنیف زیبا از عبدالباقی نائینی اصفهانی

#نسخه_خوانی

تصنیف باقیا

یار، هشیار آمد و از مجلس ما مست رفت
دامن وصلش بدست آمد ولی از دست رفت!

باقیا! در هر گلی مانند بلبل دل مَبَـند
عُمر چون بادِ بهار است تا تو گوئی هست، رفت

ایضا

با تو هم‌زانو نشستم، نشتری بر جان زدم
از مسلمانی گذشتم طعنه بر ایمان زدم

حلقۀ زلف تو دیدم، دل درآن آویختم
پنبه بر آتش نهادم، شیشه بر سندان زدم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: عبدالباقی نائینی اصفهانی متخلص به باقیا، شاعر، ادیب و موسیقیدان هنرمند قرن یازدهم هجری در اصفهان.

📕 یک نسخۀ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

حکایت
در کتب تواریخ مسطور است که هر گاه تُحفه‌ای به مجلس خواجه نظام الملک وزیر سلطان ملک‌شاه می‌آوردند، خواجۀ نیکونهاد، آن را بر حُضّارِ مجلس قسمت می‌فرمود.
نوبتی یکی از باغبانان سه خیار نورَس به خدمت آورده خواجه هر سه خیار را [خودش] خورد و فرمود تا هزار درهم به وی دادند. چون مجلس خلوت شد، یکی از نُدَما که به مزید خصوصیت ممتاز بود، با خواجه گفت:
- چوُن بود که وزیر از این خیار نورس به حضار نداد ؟ و این معنی خلاف شیوۀ معهود بود!
خواجه فرمود:
- زیرا خیارها تلخ بود، اندیشیدم که اگر به دیگری دهم، بر آن تلخی صبر نکند و بر زبان آورد و آن بیچاره [یعنی باغبان] خجل و منفعل شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 یک جُنگِ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

میرمحمد علی

چو آئی از برابر، خواهمت بر گِردِ سَر گَردَم
نه پا دارم که پیش آیم نه دل دارم که برگردم!

و له

ما شیشۀ شکستۀ دل را گداختیم
از بهر دیدن رُخَت آیینه ساختیم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: میرمحمدعلی رایج سیالکوتی (متوفای1150ق)، از شاعران اواخر قرن یازده و اوایل قرن‌ دوازدهم‌ هجری شبه قاره هند.

📕 یک نسخۀ خطی مجلس

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💠 در سیرت پادشاهان

#نسخه_خوانی

پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیردست
دوستدارش روزِ سختی، دشمن زور آور است!

با رعیّت صلح کن وز جنگِ خصم ایمن نشین
زانکه شاهنشاه عادل را «رعیّت» ، «لشکر» است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: شیخ سعدی / گلستان

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

ضمیری

شب‌های مَهْ که حرف ز رویِ نکو رود
گویم حدیث رویِ تو تا مَهْ فرو رود

بی کارِ مَیْ دَمی نتوان بود، زانکه عمر
چون رفتنی‌ست، بِهْ که به وجهِ نکو رود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: کمال‌الدّین حسین بن محمّد اصفهانی متخلص به «ضمیری» شاعر و ادیب دانشمند قرن دهم هجری. وی در حکمت و ریاضی از شاگردان غیاث‌الدّین منصور دستکی شیرازی بوده است.

📕 جُنگ خطی شمارۀ 680س مجلس

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

ما عاشقیم و مرتبۀ عشق، پَست نیست
عشق است هرچه هست، دگر هرچه هست، نیست

[ادامه از دیوان وی]¹

مستیّ جام عشق، عجب مستیِ خوش است
هشیار نیست هرکه از این جام، مست نیست

صد محنت است در پِیِ هر راحتی که هست
عیش است اینکه ساغر عیشت به دست نیست

برخیز و رو به راه بیابان عشق نِهْ
منشین درین رباط، که جای نشست نیست

از لعلِ آتشین تو شد زنده عالَمی
حق از کجا که جانبِ آتش‌پَرَست نیست؟!

دارد شکست‌ها ز تو بیچاره نرگسی
آن دردمند، در خورِ چندین شکست نیست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 ابوالمکارم قدرت الله نرگسی ابهری از شعرای نامی قرن نهم و دهم هـق.

📕 یک جُنگ خطی.

✍️ ¹- دیوان نرگسی ابهری، مصحح: حمیدرضا قلیچ خانی، انتشارات روزبه 1376 ، ص 67

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
#نسخه_خوانی

گر بخت موافق نَبُوَد، شُکر هنر هست
ور سکّه کج افتد کمئی [کمی‌ئی] نیست دِرَم را¹

از مور و مگس، منصبِ پروانه مجوئید
کز دل خبری نیست «گرفتارِ شکم» را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: محمدرضا شکیبی اصفهانی، متخلص به «شکیبی» ( 964-1022یا1023 هـ.ق) از شاعران ایرانی دربار جهانگیرشاه هند.

📕 جنگ-سفینه 1126197 محفوظ در کتابخانۀ ملی ایران.

✍️ ¹- کمئی نیست دِرَم را: یعنی چیزی از ارزش سکه یا دِرَم کم نمی‌شود.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
Forwarded from Basatin
نگاره حضرت علی علیه السلام

در سایت زیر نگاره های اسلامی زیادی بارگذاری شده است 🔽
Rare Book Collection
The Rare Book Department is one of the largest public library special collections in the United States. Since 1949, our mission has been to collect and preserve cultural heritage materials and make them accessible to the public.

https://libwww.freelibrary.org/digital/item/68815


🆔 @manuscript
#نسخه_خوانی

حُکَما گفته‌اند که نشاید که کسی را مَلِک گویند مادام که مملکت او کم¹ از چهل فرسخ باشد و مُدُنِ² او کم از دوازده مدینه. و وزیر نیز در عِداد وزرا وقتی باشد که مملکت را طول و عرض ولایت، بدین مقدار رسیده‌باشد. و هر وقت که مملکت، ضِعْف [یعنی دو برابر]ِ آن شود، شاید³ که دو وزیر نصب کنند و اگر ثلثة اضعاف [یعنی سه برابر] گردد، روا باشد که سه وزیر، متقلد⁴ گردند و چندانکه مملکت مضاعف می‌گردد، در وزارت نیز می‌افزایند به حسبِ زیادتی مملکت تا آنکه منصب وزارت به هفت قِسم، منقسم گردد؛ و چون مملکت بدان مثابت⁵ رسد که در صدد حکومت، هفت وزیر باشد، شاید که که مَلِک را «شاهنشاه» گویند یعنی «مَلِک الملوک»؛ چنانچه رسم اکاسره⁶ و قیاصره⁷ بوده‌است.
و در این عبارت، تحیّری است مکروه، [به] سبب آنکه ملک الملوک حقیقی، قدرت باری‌تعالی است (جلّت کبر مآیه و تقدّست اسمائه) تشبیه مخلوقی ضعیف سقیم بدین عبارت، شینی⁸ باشد ذمیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 مجموعۀ خطی 3455 مجلس.

✍️ توضیج واژگان:
¹ - کم/کم از: در اینجا یعنی حداقل.
²- مُدُن: شهرها، جمع مدینه
³- شاید: شایسته است.
⁴- متقلد: پذیرندۀ مسئولیت.
⁵- مثابت: حدّ و مرتبه.
⁶- اکاسره: جمع کسری، جانشینان انوشیروان.
⁷- قیاصره: جمع قیصر: پادشاهان روم.
⁸- شین: زشت.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💠 رَمِ آهویِ تصویرم ، شتابِ ساکنی دارم ! (واعظ قزوینی)

#نسخه_خوانی

خواریم [خاریم] و اگر گل، چمن‌آرایِ خودیم
خاکیم و غبارِ خاطرِ پایِ خودیم

در وادیِ بی‌خودی، شب و روز چو موج
عمریست که می‌دویم و بر جای خودیم!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: ملا مراد تسوجی، از شعرای قرن یازدهم ق اهل تسوج از توابع تبریز.

📕 نسخۀ خطی قصص خاقانی، مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💠 امان از خسّت و بخل!

#نسخه_خوانی

اثیر اومانی

خواجه در کاسۀ خود صورتکی چند بدید
بیم آن بُد که بگیرد ز وجودش تاسه¹

چون یقین گشت از ایشان که غذایی نخورند
گفت هرگز بِهْ از این‌ها نبود همکاسه!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: اثیرالدین اومانی، از شاعران قرن ششم و هفتم هجری.

📕 جنگ نظم و نثر (از: محمدمحسن اويسی) ، کتابخانۀ مجلس به شمارۀ 8589 ، تاریخ کتابت 1054ق.

✍️ ¹- تاسه : ملال؛ اندوه، بی‌تابی، اضطراب. (عمید) / معنی مصرع: این نگرانی ایجاد شد که مبادا از شدت اضطراب دیدن این نقش‌ها بمیرد.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
نُسخۀ خطی
Photo
💠 خوانندۀ عزیز، دقت کنید! این سبکِ معالجه قرن‌ها پیش و با امکانات محدود آن زمان، آنهم توسط یک «پزشک» انجام شده‌است و امروزه به هیچ‌عنوان، مجوز تقلید در شرایط مشابه، مخصوصا بدون صلاحیت حرفه‌ای پزشکی نیست. باید حتما به پزشک مراجعه کرد. اما این مطلب، قطعا توسط پزشکان محترم، به ویژه متخصصان طبّ سنّتی، قابل بررسی، نقد و تحلیل است.

#نسخه_خوانی

در کتاب فرج بعد از شدّت مذکور است که:
در مصر طبیبی بود «قطیع» نام؛ وقتی [یا زمانی] مردی از معارفِ مصر به سکته گرفتار شده[بود و] طبیبان هرچند در آن معالجات کردند فایده بر آن مترتّب نشد. اولیای او [ که فکر می‌کردند مُرده‌است] به اسباب تجهیز او [ جهت تشییع و دفن] مشغول گشته، قطیع گفت:
- شما خود، دل از حیات او برداشته‌اید؛ مرا تدبیری به خاطر رسید [که] بدان عمل نمایم. اگر از حیاتِ او باقی باشد، شفا یابد والِّا ضرری به او نرسد.
قطیع تازیانه طلبیده برخاست و ده تازیانه به قوّتِ تمام بر وی زد و نبض او را استنباط کرده [و] حرکتی در او نیافت. غلام را فرمود تا به قوّتِ هرچه تمام‌تر ده تازیانۀ دیگر بر مسکوة [ یعنی فردِ سکته‌کرده] زد و [باز] هم فرمود تا ده تازیانۀ دیگر زدند. چون ملاحظه نمود [که] اندک حرکت در نبض او ظاهر شد، قطیع اطبّا را فرمود [ پرسید]:
- [آیا] نبض [کسی که] مُرده، حرکت می‌کند؟
گفتند: نه.
[قطیع] گفت که تازیانه بر وی می‌زدند تا [تا وقتی که شخص سکته‌کرده] نالیدن بنیاد کرد و چشم بمالید و بنشست! از او پرسیدند که تو را چه حالت پیش آمد و خود را چگونه می‌یافتی؟
گفت: مرا خوابی بُرده‌بود که هرگز چنان خوابی نکرده‌بودم!
قطیع، غذای موافق [مناسب] به او داد [و] بعد از چند روز آن شخص، صحّت یافت.
اطبّا از قطیع پرسیدند که به این معالجه چگونه متفطّن شدی؟
جواب داد که: نوبتی به سفر حجاز می‌رفتم، جمعی از اعراب به بدرقه گرفته‌بودیم؛ یکی از آن طایفه، از شتر افتاده [مبتلا به] سکته شد. پیری هم از رفقای ایشان تازیانه بر وی می‌زد تا مسکوة برخاست. من دانستم که به ضربِ تازیانه، حرارتِ غریزی را در بدنِ او احداث کرده آن را برافروخته گردانید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 یک مجموعۀ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺