Forwarded from ویراستاران
بسم المعطّر الحبیب
تصدّقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد. این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده. زنجماعت را کارِ خانه و طبخ و رُفتوروب و وردار و بگذار نکُشد، همین بیهمدمی و فراق میکُشد. مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید. در دلمان انار پاره شد. پریدُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیهچیها بوده و او بیخبر، در اتاق، شانهٔ نقره به زلف میکشیده.
حیّ لایموت سرشاهد است که حالواحوال دل ما هم، کم از غرفهٔ حبس شما نبوده. اوضاع مملکت خوب نیست: کوچه به کوچه مشروطهچی چنان نارنجهایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزاناند و جواب آزادیخواهی، داغ و درفش است و تبعید و چوب و فلک. دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشتهاید و شب به شب بر گیس میمالیم.
سیّد محمود جان، مادیان یاغی و طغیانگری شدهام که نه شلاق و توپوتشر آقاجانمان راممان میکند و نه قند و نوازش بیگمباجی. عرقِ همه را درآوردهام و رکاب نمیدهم، بماند که عرقِ خودم هم درآمده. میدانید سیّد جان، زنجماعت بلوغاتی که شد، دلش باید به یک جا قُرص باشد، صاحاب داشته باشد. دلِ بیصاحاب زود نخکش میشود، چروک میشود، بوی نا میگیرد، بید میزند. دل ابریشم است.
نه دستودلم به دارچیننویسی روی حلوا و شُلهزرد میرود، نه شوق وسمه و سرخاب و سفیدآب داریم. دیروزِ روز بیگمباجی ابروهایمان را گفت «پاچهٔ بُز». حق هم دارد، وقتی آنکه باید باشد و نیست، چه فرق دارد پاچهٔ بُز بالای چشممان باشد یا دُم موش و قیطانِ زر.
بهقول آقاجانمان: «دیده را فایده آن است که دلبر بیند.» شما که نیستید، خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند در زیرزمین مطبخ و زهرماری نشود، کار خداست. چلّهها بر او گذشته. بر دل ما نیز.
عمرم روی عمرتان آقاسیّد. بهجدّتان که قصد جسارت و غُرزدن ندارم؛ ولی بهواللّه بس است! بهگمانم آنقدری در فاکولتهٔ طبِ پاریس طبابت آموختهاید که به علاج بیماریِ فراق حاذق شده باشید. بس کنید! به تهران مراجعت فرمایید و به داد دل ما برسید. تیمارش کنید و بعد دوباره برگردید. دلخوشکُنکِ ما همین مراسلات بود که مدتی تأخیر افتاد و شیشهٔ عطری که رو به اتمام است.
تصدقت، پریدُخت.
بوسه به پیوست است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حامد عسکری، پریدخت؛ مراسلات پاریس طهران، اصفهان: قبسات (مهرستان)، ۱۳۹۷.
@virastaran b2n.ir/26374
#زیبانوشته #گزیده
nabzehonar.com/hamedaskari
تصدّقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد. این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده. زنجماعت را کارِ خانه و طبخ و رُفتوروب و وردار و بگذار نکُشد، همین بیهمدمی و فراق میکُشد. مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید. در دلمان انار پاره شد. پریدُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیهچیها بوده و او بیخبر، در اتاق، شانهٔ نقره به زلف میکشیده.
حیّ لایموت سرشاهد است که حالواحوال دل ما هم، کم از غرفهٔ حبس شما نبوده. اوضاع مملکت خوب نیست: کوچه به کوچه مشروطهچی چنان نارنجهایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزاناند و جواب آزادیخواهی، داغ و درفش است و تبعید و چوب و فلک. دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشتهاید و شب به شب بر گیس میمالیم.
سیّد محمود جان، مادیان یاغی و طغیانگری شدهام که نه شلاق و توپوتشر آقاجانمان راممان میکند و نه قند و نوازش بیگمباجی. عرقِ همه را درآوردهام و رکاب نمیدهم، بماند که عرقِ خودم هم درآمده. میدانید سیّد جان، زنجماعت بلوغاتی که شد، دلش باید به یک جا قُرص باشد، صاحاب داشته باشد. دلِ بیصاحاب زود نخکش میشود، چروک میشود، بوی نا میگیرد، بید میزند. دل ابریشم است.
نه دستودلم به دارچیننویسی روی حلوا و شُلهزرد میرود، نه شوق وسمه و سرخاب و سفیدآب داریم. دیروزِ روز بیگمباجی ابروهایمان را گفت «پاچهٔ بُز». حق هم دارد، وقتی آنکه باید باشد و نیست، چه فرق دارد پاچهٔ بُز بالای چشممان باشد یا دُم موش و قیطانِ زر.
بهقول آقاجانمان: «دیده را فایده آن است که دلبر بیند.» شما که نیستید، خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند در زیرزمین مطبخ و زهرماری نشود، کار خداست. چلّهها بر او گذشته. بر دل ما نیز.
عمرم روی عمرتان آقاسیّد. بهجدّتان که قصد جسارت و غُرزدن ندارم؛ ولی بهواللّه بس است! بهگمانم آنقدری در فاکولتهٔ طبِ پاریس طبابت آموختهاید که به علاج بیماریِ فراق حاذق شده باشید. بس کنید! به تهران مراجعت فرمایید و به داد دل ما برسید. تیمارش کنید و بعد دوباره برگردید. دلخوشکُنکِ ما همین مراسلات بود که مدتی تأخیر افتاد و شیشهٔ عطری که رو به اتمام است.
تصدقت، پریدُخت.
بوسه به پیوست است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حامد عسکری، پریدخت؛ مراسلات پاریس طهران، اصفهان: قبسات (مهرستان)، ۱۳۹۷.
@virastaran b2n.ir/26374
#زیبانوشته #گزیده
nabzehonar.com/hamedaskari