Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
کاین صفا از مصطفی آموختی!
استادِ زندهیاد دکتر عبدالحسین زرینکوب در کتاب "دو قرن سکوت" در بارۀ علت پیروزی عرب بر سپاه امپراتوری ساسانی مینویسد:
"آیا این پیروزی شگفتانگیز نابیوسیدهای که در جنگ با ایران بهرۀ عرب گشت و همۀ جهان را به عبرت و شگفتی افکند تأیید آسمانی بود؟ کسی که به نیروی غیبی اعتقاد م ورزد درین باره شک ندارد، اما محقق کنجکاوی که برای هر امری علتی روشن میجوید، این گفته را باور نمیکند. اینقدر میتوان گفت که آنچه شکست ایرانیان را درین ماجرا سبب گشت خلل و فساد داخلی و نفاق و شقاق باطنی بود که بزرگان و سران ایران را به هم در انداخته بود و پیروزی و کامیابی تازیان نیز سببی جز وحدت و اتفاق و عشق و ایمان نداشت و این همه حاصل آیین تازهای بود که محمد مردم را بدان میخواند. این دعوی را از تحقیق در ماجرای این جنگها میتوان تأیید کرد." (ص 42)
سخن استاد زرینکوب را بدین سبب در مطلع این یادداشت نقل کردم تا بگویم که از نگاه یک محقق بیطرف، داستان اسلام و پیامبر آن، نه آن است که در این روزگار عدهای با تکیه بر رفتار اسلامگرایان سیاسی و بنیادگرایانِ قسیالقلب و سنتگرایان متعصب و قشری از نو به روایت نشستهاند و راه نجات ایران را در قطع ریشههای اسلام در این کشور میجویند!
دین از جمله اسلام در تاریخ بشر، خوانشهای متضاد، کارویژههای متناقض و لایهها و ابعاد بسیار به خود گرفته است و هر نوع تقلیل آن به معنا و کارکرد و بُعدی واحد و یگانه، چه از سوی حامیان و چه از طرف مخالفان آن، سطحیسازی سیاسی و کورکورانهای است که فقط یک پیامد آن از هم گسیختن انسجام اجتماعی جوامع مسلمان است.
در پیوند با همین موضوع، اخیراً نویسندهای به نام علیرضا موثق در سایت جمهوریخواهان ایران، نقد و نگرانی مرا نسبت به مشابهتسازی رفتار زمامداران کنونی با بزرگان تاریخ اسلام، بیدلیل یافته و نوشته است: "بگذار تا در زیر نور عقلانیت و عدالت، آنچه رفتنی است، بسوزد و دود شود و به هوا رود!"
این نویسنده که به نظرم انگیزهاش از نوشتن آن مطلب، نه مثل بعضی ناشی از نفرت و کینهورزی کور بلکه نوعی سوءفهم معرفتی عمیق است، پنج ویژگی برای اسلام برشمرده است که در یک کلام همۀ شرور عالم انسانی را در بر میگیرد!
در پاسخ او نمیخواهم به شیوۀ مألوف یکسری از آیات قرآن و یا جلوههایی از سیرۀ پیامبر را پشت سر هم ردیف کنم تا وی را به تجدید نظر در نظرش متقاعد کنم!
در واقع فقط از او و دیگر کسانی که مانند او میاندیشند دو پرسش دارم که به جای پاسخ، فقط میخواهم در بارۀ آن نیک بیاندیشند.
اولاً اگر دین یا ایدئولوژی یا آیینی تجمیع شرارتهای بشری باشد، آیا اساساً امکان رشد و گسترش آن در پهنۀ عظیمی از عالم و حیات و بقای هزار و چند صد سالهاش به اندازۀ سر سوزنی امکانپذیر است؟ اگر به نظر وی امکانپذیر است، دیگر کدام عقلاینت و عدالتی نزد این موجود دو پا قابل تصور است که بر اساس آن بتوان انتظار داشت "آنچه رفتنی است در زیر نورش بسوزد و دود شود و هوا رود"؟
ثانیاً آیا اجداد و پدران ما که در قرن نخست هجری، اسلام را پذیرفتند و نزدیک چهارده قرن بر مبنای این آیین زندگی کردند و فرهنگ آفریدند، برداشتی مشابه این نویسنده از آیین محمد داشتهاند؟ اگر برداشت و فهمشان از اسلام طبق فهم این نویسنده، تا این اندازه غیرانسانی بوده است که وای بر ما و تاریخ و فرهنگ و هویت و تمام مفاخر ملیمان از خوارزمی و بیرونی و فارابی و بوعلی گرفته تا فردوسی و سنایی و عطار و خیام و مولوی و سعدی و حافظ و غیره که همگی بر آیین مسلمانی زیسته و مردهاند! و اگر نبوده است، پس وی چرا فهم خشن و ناراست خود را به ذات و تمامیت اسلام نسبت میدهد؟
هر کس در متن اجتماع ما زیسته باشد به روشنی میداند که در عرف جامعۀ ایرانی،اسلام معادل خیرخواهی و نوعدوستی و مهر و عطوفت و عدل و انصاف و دادگری بوده است و اگر جز این بود، اسلام دههای نیز در ایران و دیگر جوامع دوام نمیآورد. بیدلیل نیست که مردم این جامعه هر ظالم بیرحم و ستمگر متجاوزی را "نامسلمان" لقب داده و میدهند!
این صفا را از گله تیره مکن
کاین صفا از مصطفی آموختی
#احمد_زیدآبادی
#پیامبر_اسلام
#مفاخر_ملی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
استادِ زندهیاد دکتر عبدالحسین زرینکوب در کتاب "دو قرن سکوت" در بارۀ علت پیروزی عرب بر سپاه امپراتوری ساسانی مینویسد:
"آیا این پیروزی شگفتانگیز نابیوسیدهای که در جنگ با ایران بهرۀ عرب گشت و همۀ جهان را به عبرت و شگفتی افکند تأیید آسمانی بود؟ کسی که به نیروی غیبی اعتقاد م ورزد درین باره شک ندارد، اما محقق کنجکاوی که برای هر امری علتی روشن میجوید، این گفته را باور نمیکند. اینقدر میتوان گفت که آنچه شکست ایرانیان را درین ماجرا سبب گشت خلل و فساد داخلی و نفاق و شقاق باطنی بود که بزرگان و سران ایران را به هم در انداخته بود و پیروزی و کامیابی تازیان نیز سببی جز وحدت و اتفاق و عشق و ایمان نداشت و این همه حاصل آیین تازهای بود که محمد مردم را بدان میخواند. این دعوی را از تحقیق در ماجرای این جنگها میتوان تأیید کرد." (ص 42)
سخن استاد زرینکوب را بدین سبب در مطلع این یادداشت نقل کردم تا بگویم که از نگاه یک محقق بیطرف، داستان اسلام و پیامبر آن، نه آن است که در این روزگار عدهای با تکیه بر رفتار اسلامگرایان سیاسی و بنیادگرایانِ قسیالقلب و سنتگرایان متعصب و قشری از نو به روایت نشستهاند و راه نجات ایران را در قطع ریشههای اسلام در این کشور میجویند!
دین از جمله اسلام در تاریخ بشر، خوانشهای متضاد، کارویژههای متناقض و لایهها و ابعاد بسیار به خود گرفته است و هر نوع تقلیل آن به معنا و کارکرد و بُعدی واحد و یگانه، چه از سوی حامیان و چه از طرف مخالفان آن، سطحیسازی سیاسی و کورکورانهای است که فقط یک پیامد آن از هم گسیختن انسجام اجتماعی جوامع مسلمان است.
در پیوند با همین موضوع، اخیراً نویسندهای به نام علیرضا موثق در سایت جمهوریخواهان ایران، نقد و نگرانی مرا نسبت به مشابهتسازی رفتار زمامداران کنونی با بزرگان تاریخ اسلام، بیدلیل یافته و نوشته است: "بگذار تا در زیر نور عقلانیت و عدالت، آنچه رفتنی است، بسوزد و دود شود و به هوا رود!"
این نویسنده که به نظرم انگیزهاش از نوشتن آن مطلب، نه مثل بعضی ناشی از نفرت و کینهورزی کور بلکه نوعی سوءفهم معرفتی عمیق است، پنج ویژگی برای اسلام برشمرده است که در یک کلام همۀ شرور عالم انسانی را در بر میگیرد!
در پاسخ او نمیخواهم به شیوۀ مألوف یکسری از آیات قرآن و یا جلوههایی از سیرۀ پیامبر را پشت سر هم ردیف کنم تا وی را به تجدید نظر در نظرش متقاعد کنم!
در واقع فقط از او و دیگر کسانی که مانند او میاندیشند دو پرسش دارم که به جای پاسخ، فقط میخواهم در بارۀ آن نیک بیاندیشند.
اولاً اگر دین یا ایدئولوژی یا آیینی تجمیع شرارتهای بشری باشد، آیا اساساً امکان رشد و گسترش آن در پهنۀ عظیمی از عالم و حیات و بقای هزار و چند صد سالهاش به اندازۀ سر سوزنی امکانپذیر است؟ اگر به نظر وی امکانپذیر است، دیگر کدام عقلاینت و عدالتی نزد این موجود دو پا قابل تصور است که بر اساس آن بتوان انتظار داشت "آنچه رفتنی است در زیر نورش بسوزد و دود شود و هوا رود"؟
ثانیاً آیا اجداد و پدران ما که در قرن نخست هجری، اسلام را پذیرفتند و نزدیک چهارده قرن بر مبنای این آیین زندگی کردند و فرهنگ آفریدند، برداشتی مشابه این نویسنده از آیین محمد داشتهاند؟ اگر برداشت و فهمشان از اسلام طبق فهم این نویسنده، تا این اندازه غیرانسانی بوده است که وای بر ما و تاریخ و فرهنگ و هویت و تمام مفاخر ملیمان از خوارزمی و بیرونی و فارابی و بوعلی گرفته تا فردوسی و سنایی و عطار و خیام و مولوی و سعدی و حافظ و غیره که همگی بر آیین مسلمانی زیسته و مردهاند! و اگر نبوده است، پس وی چرا فهم خشن و ناراست خود را به ذات و تمامیت اسلام نسبت میدهد؟
هر کس در متن اجتماع ما زیسته باشد به روشنی میداند که در عرف جامعۀ ایرانی،اسلام معادل خیرخواهی و نوعدوستی و مهر و عطوفت و عدل و انصاف و دادگری بوده است و اگر جز این بود، اسلام دههای نیز در ایران و دیگر جوامع دوام نمیآورد. بیدلیل نیست که مردم این جامعه هر ظالم بیرحم و ستمگر متجاوزی را "نامسلمان" لقب داده و میدهند!
این صفا را از گله تیره مکن
کاین صفا از مصطفی آموختی
#احمد_زیدآبادی
#پیامبر_اسلام
#مفاخر_ملی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اسلام را فقط این دو جماعت شناختهاند!
داعشیها و داعشیصفتان میگویند؛ اسلام واقعی را فقط آنها میشناسند ولاغیر!
اسلامستیزان هم میگویند؛ اسلام واقعی همان است که داعشیها و داعشیصفتان میشناسند ولاغیر!
با این حساب، این دو جماعتِ "بشردوست" تکلیف همه چیز را روشن کردهاند و بنابراین، برداشت هزاران فیلسوف و متکلم و مفسر و متأله و عارف و سالک و صوفی و عالم و غیره که در طول نزدیک به یک هزاره و نیم، شناخت دیگری از اسلام داشته و ارائه کردهاند هم که جای اعتناء ندارد!
#احمد_زیدآبادی
#اسلام_ستیزان
#داعش
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
داعشیها و داعشیصفتان میگویند؛ اسلام واقعی را فقط آنها میشناسند ولاغیر!
اسلامستیزان هم میگویند؛ اسلام واقعی همان است که داعشیها و داعشیصفتان میشناسند ولاغیر!
با این حساب، این دو جماعتِ "بشردوست" تکلیف همه چیز را روشن کردهاند و بنابراین، برداشت هزاران فیلسوف و متکلم و مفسر و متأله و عارف و سالک و صوفی و عالم و غیره که در طول نزدیک به یک هزاره و نیم، شناخت دیگری از اسلام داشته و ارائه کردهاند هم که جای اعتناء ندارد!
#احمد_زیدآبادی
#اسلام_ستیزان
#داعش
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
از سال در نمیشیم!
در سالهایی که نان قوت لایموتمان بود، همین که خُم گندم از حد معمول خود پایینتر میرفت، مادرم به وحشت میافتاد و بر رویمان تشر میزد که کمتر بخوریم! بعد با چهرهای اندوهناک میگفت؛ امسال از سال در نمیشیم! منظورش این بود که سال را به پایان نمیرسانیم و از گرسنگی هلاک میشویم. سال هم البته با گندم درو یعنی اول تابستان آغاز میشد و در اواخر بهار به پایان میرسید!
در این دوران شاید کسی به فرزندان خود نگوید از سال در نمیشیم، اما نگرانی از رشد هولناک قیمتها در کنار درآمدهای ناچیز، بسیاری از خانوادهها را به هول و ولا انداخته است.
مردی در صنف نانوایی میگفت: "این پول لامصب برکتش را کاملاً از دست داده، اما به دست آوردنش هم خیلی سخت شده است! با یک میلیون تومن چند قلم جنس بیشتر نمیشود خرید اما پیدا کردن همین یک میلیون تومن هم طاقت فرساست!
مسئولان کشور قسم جلاله میخورند که از وضعیت معیشتی مردم با خبرند. شاید هم با خبر باشند، اما با خبر بودنشان مثل خبردار بودن مثلاً یک روس از اسارت دختران نیجریهای توسط اعضای بوکوحرام است! یعنی فقط چیزی را شنیدهاند اما درد و رنج ناشی از آن را مطلقاً حس نمیکنند!
درماندگی در ادارۀ روزمرۀ زندگی و ترس از آینده بسیاری از ایرانیان را سرشار از خشم و غضب کرده است. حوصلۀ شنیدن هیچ حرفی را ندارند و به هیچ حرفی هم اعتماد نمیکنند. فقط دشنام میگویند و نفرین میکنند. برخی صریحاً مرگ را به این زندگی ترجیح میدهند و تهدیدهای خشونتبار میکنند. عواقب این شرایط کاملاً هویداست. هویداتر از شتر بر نردبان! بحث در بارۀ آنها هم بر هیچ مسئولی تلنگری وارد نمیکند. آنها در فضای ذهنی و دنیای مخصوص به خود سیر میکنند و به جای ریشهیابی و تعلیل منطقی اوضاع خود را درگیر پارهای معلولها و مسائل حاشیهای و جنگ قدرت کردهاند!
بعد از تعطیلات نوروز، قصابیها و میوه فروشیهای اطراف محلۀ ما بسته شدهاند. علت دقیقش را نمیدانم اما کمیاب شدن مرغ و گران شدن گوشت و کم مشتری شدن میوه و نوع دخالت تعزیراتیها نباید در این ماجرا بیاثر باشد.
با تعطیلی هر کسب و کارِ خُردی، طبعاً عدهای بیکار و زندگی برایشان بیش از پیش دشوار میشود.
دیروز در فروشگاه افق کورشِ محله، حتی بال مرغ هم پیدا نمیشد. یک کیلو گوشتِ سر دست با استخوان بیش از 205 هزارتومان فروحته میشد و میوهها هم عمدتاً پژمرده و پلاسیده بودند....
با این اوضاع بعید میدانم از سال در بشیم!
#احمد_زیدآبادی
#افزایش_قیمتها
#جنگ_قدرت
#معیشت_مردم
#هزینه_درآمد
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
در سالهایی که نان قوت لایموتمان بود، همین که خُم گندم از حد معمول خود پایینتر میرفت، مادرم به وحشت میافتاد و بر رویمان تشر میزد که کمتر بخوریم! بعد با چهرهای اندوهناک میگفت؛ امسال از سال در نمیشیم! منظورش این بود که سال را به پایان نمیرسانیم و از گرسنگی هلاک میشویم. سال هم البته با گندم درو یعنی اول تابستان آغاز میشد و در اواخر بهار به پایان میرسید!
در این دوران شاید کسی به فرزندان خود نگوید از سال در نمیشیم، اما نگرانی از رشد هولناک قیمتها در کنار درآمدهای ناچیز، بسیاری از خانوادهها را به هول و ولا انداخته است.
مردی در صنف نانوایی میگفت: "این پول لامصب برکتش را کاملاً از دست داده، اما به دست آوردنش هم خیلی سخت شده است! با یک میلیون تومن چند قلم جنس بیشتر نمیشود خرید اما پیدا کردن همین یک میلیون تومن هم طاقت فرساست!
مسئولان کشور قسم جلاله میخورند که از وضعیت معیشتی مردم با خبرند. شاید هم با خبر باشند، اما با خبر بودنشان مثل خبردار بودن مثلاً یک روس از اسارت دختران نیجریهای توسط اعضای بوکوحرام است! یعنی فقط چیزی را شنیدهاند اما درد و رنج ناشی از آن را مطلقاً حس نمیکنند!
درماندگی در ادارۀ روزمرۀ زندگی و ترس از آینده بسیاری از ایرانیان را سرشار از خشم و غضب کرده است. حوصلۀ شنیدن هیچ حرفی را ندارند و به هیچ حرفی هم اعتماد نمیکنند. فقط دشنام میگویند و نفرین میکنند. برخی صریحاً مرگ را به این زندگی ترجیح میدهند و تهدیدهای خشونتبار میکنند. عواقب این شرایط کاملاً هویداست. هویداتر از شتر بر نردبان! بحث در بارۀ آنها هم بر هیچ مسئولی تلنگری وارد نمیکند. آنها در فضای ذهنی و دنیای مخصوص به خود سیر میکنند و به جای ریشهیابی و تعلیل منطقی اوضاع خود را درگیر پارهای معلولها و مسائل حاشیهای و جنگ قدرت کردهاند!
بعد از تعطیلات نوروز، قصابیها و میوه فروشیهای اطراف محلۀ ما بسته شدهاند. علت دقیقش را نمیدانم اما کمیاب شدن مرغ و گران شدن گوشت و کم مشتری شدن میوه و نوع دخالت تعزیراتیها نباید در این ماجرا بیاثر باشد.
با تعطیلی هر کسب و کارِ خُردی، طبعاً عدهای بیکار و زندگی برایشان بیش از پیش دشوار میشود.
دیروز در فروشگاه افق کورشِ محله، حتی بال مرغ هم پیدا نمیشد. یک کیلو گوشتِ سر دست با استخوان بیش از 205 هزارتومان فروحته میشد و میوهها هم عمدتاً پژمرده و پلاسیده بودند....
با این اوضاع بعید میدانم از سال در بشیم!
#احمد_زیدآبادی
#افزایش_قیمتها
#جنگ_قدرت
#معیشت_مردم
#هزینه_درآمد
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii