#معرفي_كتاب
📙 #پاریس_از_دور_نمایان_شد
✍️ #علی_اکبر_شیروانی
درباره کتاب:
«پاريس از دور نمايان شد»، حكايت شهر پاريس است به روايت مسافران دوره قاجار. اين كتاب گزيدهاي از سفرنامههاي چندين شخصيت قجري است كه با كوشش و گزينش علياكبر شيرواني سر و سامان يافته و كتابي از مجموعه كتابهاي «تماشاي شهر» است. شيرواني در مقدمه كتاب مينويسد: «بيش از ده قرن از عمر سفرنامهنويسي ايراني ميگذرد.
با نگاهي به تاريخ كتابت در ايران درمييابيم كه در دوره قاجار سفرنامهنويسي به اوج خود تا آن زمان رسيد... چند ويژگي خاص، سفرنامهنويسي در دوره قاجار را رونق داد. بهبود شرايط حملونقل را ميشود مهمترين ويژگي دانست. قطار و اتومبيل سفر را تسهيل كرد و از رنج و زمان سفر كاست... روايت مسافران غربي از شرق در دوره پيش از قاجار ديده ميشود اما در دوره قاجار بود كه شيوع روايتگري مسافران شرقي از غرب آغاز شد. در نهايت، اين رواج سادهنويسي فارسي در مقايسه با دوره صفوي بود كه سفرنامهنويسي را راحت كرد...
قسمتی از کتاب:
ظهيرالدوله: در پاريس بنگ از سرم پريد!
«...به محض آنكه روي آن نيمكت نشستيم و آن پيشخدمت آمد تو و درب را محكم بست به يك پستانكي كه مثل زنگ اخبار به ديوار آن اتاق بود دست گذاره، فشرد. من احساس كردم كه ثقل بدنم در كار است، سبك ميشود و ثل آنكه اثر جذبيه از نقطه جاذبه كره گرفته شده باشد و سنگيني تمام اجساد مبدل به سبكي شده باشد...
ناصرالدينشاه در تختخواب ماري لوئيز!
يك ساعت به غروب مانده به حوالي پاريس رسيديم. از پل رودخانه سن... گذشته، داخل شهر پاريس شديم... از خيابان وسيعي كه موسوم است به لاگراند ارمه عبور كرده، به آرك دوتريومف رسيديم كه از بناهاي بزرگ ناپلئون اول است... از كالسكه پياده شده، آنجا قدري نشستيم. بعد برخاسته، سوار كالسكه شده، داخل خيابان شانزهليزه شديم.
مظفرالدينشاه: ايفل از دور نمايان شد
«به شهر پاريس كه قدري نزديك شديم برج ايفل از دور نمايان شد كه در نهايت عظمت و ارتفاع از مسافتي بعيد پديدار است. به ابتداي آبادي شهر پاريس كه رسيديم از دور عمارات مرتفع با شكوه زيادي ديده شد كه علامت عظمت شهر بود. در و ديوار متن و حواشي معبر ما مملو از جمعيت تماشايي بود... زمين و كوچه خيابان بر سه قسمت است.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1664
📙 #پاریس_از_دور_نمایان_شد
✍️ #علی_اکبر_شیروانی
درباره کتاب:
«پاريس از دور نمايان شد»، حكايت شهر پاريس است به روايت مسافران دوره قاجار. اين كتاب گزيدهاي از سفرنامههاي چندين شخصيت قجري است كه با كوشش و گزينش علياكبر شيرواني سر و سامان يافته و كتابي از مجموعه كتابهاي «تماشاي شهر» است. شيرواني در مقدمه كتاب مينويسد: «بيش از ده قرن از عمر سفرنامهنويسي ايراني ميگذرد.
با نگاهي به تاريخ كتابت در ايران درمييابيم كه در دوره قاجار سفرنامهنويسي به اوج خود تا آن زمان رسيد... چند ويژگي خاص، سفرنامهنويسي در دوره قاجار را رونق داد. بهبود شرايط حملونقل را ميشود مهمترين ويژگي دانست. قطار و اتومبيل سفر را تسهيل كرد و از رنج و زمان سفر كاست... روايت مسافران غربي از شرق در دوره پيش از قاجار ديده ميشود اما در دوره قاجار بود كه شيوع روايتگري مسافران شرقي از غرب آغاز شد. در نهايت، اين رواج سادهنويسي فارسي در مقايسه با دوره صفوي بود كه سفرنامهنويسي را راحت كرد...
قسمتی از کتاب:
ظهيرالدوله: در پاريس بنگ از سرم پريد!
«...به محض آنكه روي آن نيمكت نشستيم و آن پيشخدمت آمد تو و درب را محكم بست به يك پستانكي كه مثل زنگ اخبار به ديوار آن اتاق بود دست گذاره، فشرد. من احساس كردم كه ثقل بدنم در كار است، سبك ميشود و ثل آنكه اثر جذبيه از نقطه جاذبه كره گرفته شده باشد و سنگيني تمام اجساد مبدل به سبكي شده باشد...
ناصرالدينشاه در تختخواب ماري لوئيز!
يك ساعت به غروب مانده به حوالي پاريس رسيديم. از پل رودخانه سن... گذشته، داخل شهر پاريس شديم... از خيابان وسيعي كه موسوم است به لاگراند ارمه عبور كرده، به آرك دوتريومف رسيديم كه از بناهاي بزرگ ناپلئون اول است... از كالسكه پياده شده، آنجا قدري نشستيم. بعد برخاسته، سوار كالسكه شده، داخل خيابان شانزهليزه شديم.
مظفرالدينشاه: ايفل از دور نمايان شد
«به شهر پاريس كه قدري نزديك شديم برج ايفل از دور نمايان شد كه در نهايت عظمت و ارتفاع از مسافتي بعيد پديدار است. به ابتداي آبادي شهر پاريس كه رسيديم از دور عمارات مرتفع با شكوه زيادي ديده شد كه علامت عظمت شهر بود. در و ديوار متن و حواشي معبر ما مملو از جمعيت تماشايي بود... زمين و كوچه خيابان بر سه قسمت است.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1664
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری