موسسه مهر ماندگار ناصری
133 subscribers
1.54K photos
189 videos
6 files
785 links
ارتباط با مهر ماندگار: تلگرام
@mehremandegar93
ویا تماس با شماره:
021-22887914

سفارش استند یادبود:
09901212167
Download Telegram
📕📗📘📙📔📚📕📗📘📙📔📚
#معرفی_کتاب

کتاب: #کمونیسم_رفت_ما_ماندیم_و_حتی_خندیدیم

نویسنده: #اسلاونکا_دراکولیچ

مترجم: #رویا_رضوانی

درباره کتاب:
«کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» روایت‌هایی گیرا و خواندنی و حاصل تجربه‌های شخصی اسلاونکا دراکولیچ( -۱۹۴۹ )، روزنامه نگار اهل کرواسی است. این کتاب، مشاهدات نویسنده از زندگی دوستان و آشنایانش در دیگر کشورهای اروپای شرقی تحت حکومت‌های کمونیستی است.

جذابیت اصلی کتاب در این است که دراکولیچ ماهرانه، تحلیل‌هایی تامل برانگیز و انتقادی را با جزئیات زندگی روزمره درهم می‌آمیزد: شگفتی دختربچه‌ای که برای اولین بار یک عروسک خارجی می‌بیند؛ نحوه شستن رخت‌ها در خانه؛ زندگی یک استاد دانشگاه در آپارتمانی تنگ و شلوغ بی‌هیچ حریم خصوصی؛ دیوارهای رنگ و رو رفته و ... .

دراکولیچ کمونیسم را چیزی فراتر از یک ایدئولوژی یا شکل حکومت می‌بیند. از دید او کمونیسم یک وضعیت ذهنی است که به این راحتی‌ها از ناخودآگاه جمعی کسانی که تحت این حکومت زندگی کرده‌اند زدوده نمی‌شود.

برای مردم دنیای کمونیسم شعار «امر شخصی، سیاسی است» به معنای واقعی کلمه صدق می‌کرد.

دراکولیچ که خود در یوگسلاوی بزرگ شده، می‌نویسد: «اینجا از همان اوایل جوانی می‌فهمید که سیاست مفهومی انتزاعی نیست، بلکه نیرویی است عظیم که بر زندگی روزمره مردم تاثیری تعیین کننده می‌گذارد... ما برای اینکه بتوانیم ادامه بدهیم، می‌بایست قلمروهایمان را تقسیم می‌کردیم و مرزی بین زندگی خصوصی و حوزه عمومی می کشیدیم. حکومت می‌خواست همه چیز عمومی باشد... اما هرچیز عمومی متعلق به دشمن بود».

این روایت‌های گاه تراژیک و گاه طنزآمیز بهتر از تحلیل‌های تئوریک، می‌تواند وضعیت سیاسی و ذهنیت‌ افراد در حکومت‌های استبدادی را برای ما به تصویر بکشد.

بریده هایی از کتاب:

” در این گوشه دنیا آدم را همین‌جور بار می‌آورند، جوری که خیال کنی تغییر غیرممکن است. جوری بارَت می‌آورند که از تغییر بترسی، که وقتی عاقبت اولین نشانه‌های تغییر آشکار شد، به آنها بدگمان باشی، از آنها بترسی، چون همیشه دیده‌ای که هر تغییری فقط وضع را بدتر کرده. “
” ما آن خویشاوندانِ تنگدست و نیازمندیم، آن بدوی‌های عقب‌مانده، آن جامانده‌ها ــ کندذهن‌ها، عقب‌نگه‌داشته‌شده‌ها، ناقص‌الخلقه‌ها، آس‌وپاس‌ها، ولگردها، انگل‌ها، حقه‌بازها، و هالوها. احساساتی و ازمدافتاده‌ایم، مثل بچه‌هاییم، بی‌خبریم، مشکل‌دار، ملودراماتیک، آب‌زیرِکاه، غیرقابل پیش‌بینی و به‌حساب‌نیامدنی. از آنهاییم که نامه‌ها را جواب نمی‌دهند، که موقعیت‌های خیلی خوب را از دست می‌دهند، که تا خرخره می‌نوشند، که وراجی می‌کنند، که روی پله دمِ در خانه‌هایشان می‌نشینند، که تاریخ تحویل کار یادشان می‌رود؛ بدقولیم، لاف‌زن، ناپخته، وحشتناک و بی‌نظم، از آنهایی که زود بهشان برمی‌خورَد، آنهایی که تا حد مرگ فحش بارِ هم می‌کنند، اما نمی‌توانند رابطه‌شان را با هم قطع کنند. آنهایی که خوب بار نیامده‌اند، “


#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2093