#معرفی_کتاب
کتاب: #درمان_شوپنهاور
نویسنده: #آروین_د.یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
یالوم در رمان درمان شوپنهاور تصور میکند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی شبیه شوپنهاور است، به یکی از گروههای درمانی رواندرمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد میشود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان – و مرگ خویش – به مرور دوبارهی زندگی و کارش نشسته است.
زبان یالوم زبانی شیرین و ساده است اما مسائل که به آنها پرداخته شامل تمام وجوه علمی است. تاکید یالوم در اکثر آثاری که من از او خواندهام بر ارتباط اصیل انسانهاست. ارتباط آنها با دنیای فردی و اجتماعی و همین طور تاثیر اندیشهها در این ارتباطات. به همین دلیل یالوم به موازات آن به اهمیت فیلسوفان و اندیشههای آنها پرداخته است. او معتقد است فلاسفه به نحوی درمانگر هستند، ولی درمانگرانی که شیوهای تلخ دارند و این روانپزشکان هستند که بایست کمی از تلخی آن بکاهند. آن طور که به نظر میرسد فیلسوف مورد علاقه یالوم نیچه است. حتی کتاب درمان شوپنهاور نیز در ادامه این علاقه و تحقیق در مورد کتاب وقتی نیچه گریست نگاشته شده است. فیلسوفی که مورد توجه پدر علم روان کاوی «فروید» و نیچه بزرگ بوده هر چند بعد از ستایشهای بسیار ، نیچه شدیدا علیه او شده، که در بخشی از چنین گفت زرتشت، از زبان زرتشت بیان میکند: همین بود زندگی، پس یک بار دیگر! و برخلاف شوپنهاور طرفدار درگیر بودن با زندگی بود و نه کناره گیری از آن.
در این کتاب هم چون آثار قبل با دو سرگذشت موازی اما در زمانهای مختلف مواجهیم. داستانی در حال که با فردی مواجه هستیم که نمونهی زنده شوپنهاور در حال حاضر است و بخشهایی نیز که نویسنده به زندگی و افکار شوپنهاور پرداخته است.
بریده ای از کتاب:
هر نفسی که فرو میبریم، مرگی را که مدام به ما دستاندازی میکند، پس میزند… . در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمهاش، با آن بازی میکند. با این همه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقهی فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه میدهیم، همانجور که تا آنجا که ممکن است طولانیتر در یک حباب صابون میدمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام میدانیم که خواهد ترکید. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۱۵)
زندگی چیز رقتآوریست. من تصمیم گرفتهام همهی عمرم را صرف تفکر دربارهی آن کنم. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۴۸)
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2313
کتاب: #درمان_شوپنهاور
نویسنده: #آروین_د.یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
یالوم در رمان درمان شوپنهاور تصور میکند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی شبیه شوپنهاور است، به یکی از گروههای درمانی رواندرمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد میشود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان – و مرگ خویش – به مرور دوبارهی زندگی و کارش نشسته است.
زبان یالوم زبانی شیرین و ساده است اما مسائل که به آنها پرداخته شامل تمام وجوه علمی است. تاکید یالوم در اکثر آثاری که من از او خواندهام بر ارتباط اصیل انسانهاست. ارتباط آنها با دنیای فردی و اجتماعی و همین طور تاثیر اندیشهها در این ارتباطات. به همین دلیل یالوم به موازات آن به اهمیت فیلسوفان و اندیشههای آنها پرداخته است. او معتقد است فلاسفه به نحوی درمانگر هستند، ولی درمانگرانی که شیوهای تلخ دارند و این روانپزشکان هستند که بایست کمی از تلخی آن بکاهند. آن طور که به نظر میرسد فیلسوف مورد علاقه یالوم نیچه است. حتی کتاب درمان شوپنهاور نیز در ادامه این علاقه و تحقیق در مورد کتاب وقتی نیچه گریست نگاشته شده است. فیلسوفی که مورد توجه پدر علم روان کاوی «فروید» و نیچه بزرگ بوده هر چند بعد از ستایشهای بسیار ، نیچه شدیدا علیه او شده، که در بخشی از چنین گفت زرتشت، از زبان زرتشت بیان میکند: همین بود زندگی، پس یک بار دیگر! و برخلاف شوپنهاور طرفدار درگیر بودن با زندگی بود و نه کناره گیری از آن.
در این کتاب هم چون آثار قبل با دو سرگذشت موازی اما در زمانهای مختلف مواجهیم. داستانی در حال که با فردی مواجه هستیم که نمونهی زنده شوپنهاور در حال حاضر است و بخشهایی نیز که نویسنده به زندگی و افکار شوپنهاور پرداخته است.
بریده ای از کتاب:
هر نفسی که فرو میبریم، مرگی را که مدام به ما دستاندازی میکند، پس میزند… . در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمهاش، با آن بازی میکند. با این همه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقهی فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه میدهیم، همانجور که تا آنجا که ممکن است طولانیتر در یک حباب صابون میدمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام میدانیم که خواهد ترکید. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۱۵)
زندگی چیز رقتآوریست. من تصمیم گرفتهام همهی عمرم را صرف تفکر دربارهی آن کنم. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۴۸)
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2313
#معرفی_کتاب
کتاب: #مسئله_اسپینوزا
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #حسین_کاظمی_یزدی
#درباره کتاب:
کتاب مسئله اسپینوزا
کتاب مسئله اسپینوزا ، واقعیت و خیال را در داستانی روانکاوانه و فلسفی به نحوی فراموشنشدنی در هم میآمیزد.
اروین یالوم که روانکاوی با علایق فلسفی است، در این رمان به شرح زندگی و فلسفه، متفکر نامدار قرن هفدهم، «باروخ اسپینوزا»، و داستان تکفیر و اخراج او از جامعه یهودی میپردازد و همزمان با آن تأثیر تفکر اسپینوزا را در نظریهپرداز آلمان نازی «آلفرد روزنبرگ» دنبال میکند که پروندهای را در دوره نازیها تحت عنوان کتاب مسئله اسپینوزا دنبال میکرده است.
داستان در فصلهای این رمان بهطور متناوب بین دوره طلایی آمستردام قرن هفدهم و آلمان دوره نازی، طی میشود و یالوم در این میان به واکاوی در لایههای درونی زندگی این دو مرد مرموز که با فاصله ۳۰۰ سال از هم زندگی میکردهاند، میپردازند.
باروخ اسپینوزا، فیلسوف هلندى، یکى از بزرگترین خردگرایان غرب همچنین زمینه ساز ظهور نقد مذهبى بود.
پدرش در کودکى او را به کنیسه می سپارد تا آداب و دانش یهودى را بیاموزد. در حالیکه همه گمان میکنند، ذهن درخشان و هوش سرشار او، آینده اى ناب در قالب یک خاخام را برایش رقم مى زند او شروع به قضاوت فلسفى آموزه هاى یهود مى کند.
این حرکت او سبب سست شدن بنیان هاى قدرت خاخام ها در جامعه ى یهود مى شود، بنابراین بلافاصله از سوى جامعه ى یهود تکفیر و طرد مى شود.
بریدهای از کتاب:
من بنده ى خدایى هستم که چگونگى و حتى انجام دادن پرستش خودش را از ما نمى خواهد. به من اجازه دهید تا به شیوه ى خودم به خداوند عشق بورزم.
مهم این نیست به چى اعتقاد دارى یا میگى به چى اعتقاد دارى؛ مهم نحوه ى زندگى کردنته.
شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2336
کتاب: #مسئله_اسپینوزا
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #حسین_کاظمی_یزدی
#درباره کتاب:
کتاب مسئله اسپینوزا
کتاب مسئله اسپینوزا ، واقعیت و خیال را در داستانی روانکاوانه و فلسفی به نحوی فراموشنشدنی در هم میآمیزد.
اروین یالوم که روانکاوی با علایق فلسفی است، در این رمان به شرح زندگی و فلسفه، متفکر نامدار قرن هفدهم، «باروخ اسپینوزا»، و داستان تکفیر و اخراج او از جامعه یهودی میپردازد و همزمان با آن تأثیر تفکر اسپینوزا را در نظریهپرداز آلمان نازی «آلفرد روزنبرگ» دنبال میکند که پروندهای را در دوره نازیها تحت عنوان کتاب مسئله اسپینوزا دنبال میکرده است.
داستان در فصلهای این رمان بهطور متناوب بین دوره طلایی آمستردام قرن هفدهم و آلمان دوره نازی، طی میشود و یالوم در این میان به واکاوی در لایههای درونی زندگی این دو مرد مرموز که با فاصله ۳۰۰ سال از هم زندگی میکردهاند، میپردازند.
باروخ اسپینوزا، فیلسوف هلندى، یکى از بزرگترین خردگرایان غرب همچنین زمینه ساز ظهور نقد مذهبى بود.
پدرش در کودکى او را به کنیسه می سپارد تا آداب و دانش یهودى را بیاموزد. در حالیکه همه گمان میکنند، ذهن درخشان و هوش سرشار او، آینده اى ناب در قالب یک خاخام را برایش رقم مى زند او شروع به قضاوت فلسفى آموزه هاى یهود مى کند.
این حرکت او سبب سست شدن بنیان هاى قدرت خاخام ها در جامعه ى یهود مى شود، بنابراین بلافاصله از سوى جامعه ى یهود تکفیر و طرد مى شود.
بریدهای از کتاب:
من بنده ى خدایى هستم که چگونگى و حتى انجام دادن پرستش خودش را از ما نمى خواهد. به من اجازه دهید تا به شیوه ى خودم به خداوند عشق بورزم.
مهم این نیست به چى اعتقاد دارى یا میگى به چى اعتقاد دارى؛ مهم نحوه ى زندگى کردنته.
شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2336
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #مامان_و_معنی_زندگی
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
کتاب مامان و معنی زندگی اثر اروین د. یالوم، شش داستانِ روان درمانی را که چهار مورد از آنها کاملا واقعی و براساس تجربیاتِ شخصیِ نویسنده است برای ما بازگو میکند.
اروین د. یالوم، نویسنده کتاب مامان و معنی زندگی یکی از مشهورترین روانپزشکان و معرفانِ قویِ مکتب اگزیستانسیال، مفاهیمِ و دلهرههای اصلیِ این فلسفه از جمله پوچی، مرگ، انزوا و… را در این شش داستان گنجانده است.
درست مانند کتاب هنگامی که نیچه گریست، یالوم در این کتاب هم به طور غیر مستقیم، قصد دارد تاثیرِ شگرفِ اگزیستانسیال و درک ابعادِ مختلف هستی انسان را بر روی درمان، در قالب داستان به خوردِ مخاطب بدهد. و حقیقتا که چقدر هم در این کار ماهر است.
مامان و معنی زندگی آنقدر واقعی است، که به ما تجربه هرکدام از دلهرههای هستی، از جمله:
از ترس از دست دادن عزیزان
انکارِ مرگ
سوگواری
پوچی
تنهایی
و…
را به ما میدهد. انگار که در هر جلسه روانکاوی، این ما هستیم که با هرکدام از این ضعفهایمان، روبروی دکتر یالوم مینشینیم، و با او هم صحبت میشویم. درک میشویم و درک کردنِ متقابل را یاد میگیریم.
قسمتهایی از متن کتاب :
ولی تو متوجه نشدی، مامان. ما باید از هم جدا بشیم، نباید همدیگه رو به زنجیر بکشیم. انسان شدن اینجوریه.
در اصل هر آدمی تو دنیا تنهاست. این سخت است. ولی این جوریه دیگه و ما باید با این مسئله روبهرو بشیم.
نیچه گفته است ما نیازمند هنریم تا حقیقت هلاکمان نکند.
ما موجوداتی در جستوجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به دنیایی که خود ذاتا بیمعناست کنار بیاییم.
میدانم احساس خوبی نسبت به خونهات، پاهات و پوستت نداری. ولی اینها «تو» نیستند. اینها فقط چیزایی «دربارهی» تو هستند، نه «تو»ی اصلی و حقیقی. به اصل خودت نگاه کن. آنجا چه چیزی را میخواهی تغییر بدهی؟
بعضى افراد، سراسر زندگى را جنگى کینخواهانه میبینند که باید در آن پیروز شد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2367
کتاب: #مامان_و_معنی_زندگی
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
کتاب مامان و معنی زندگی اثر اروین د. یالوم، شش داستانِ روان درمانی را که چهار مورد از آنها کاملا واقعی و براساس تجربیاتِ شخصیِ نویسنده است برای ما بازگو میکند.
اروین د. یالوم، نویسنده کتاب مامان و معنی زندگی یکی از مشهورترین روانپزشکان و معرفانِ قویِ مکتب اگزیستانسیال، مفاهیمِ و دلهرههای اصلیِ این فلسفه از جمله پوچی، مرگ، انزوا و… را در این شش داستان گنجانده است.
درست مانند کتاب هنگامی که نیچه گریست، یالوم در این کتاب هم به طور غیر مستقیم، قصد دارد تاثیرِ شگرفِ اگزیستانسیال و درک ابعادِ مختلف هستی انسان را بر روی درمان، در قالب داستان به خوردِ مخاطب بدهد. و حقیقتا که چقدر هم در این کار ماهر است.
مامان و معنی زندگی آنقدر واقعی است، که به ما تجربه هرکدام از دلهرههای هستی، از جمله:
از ترس از دست دادن عزیزان
انکارِ مرگ
سوگواری
پوچی
تنهایی
و…
را به ما میدهد. انگار که در هر جلسه روانکاوی، این ما هستیم که با هرکدام از این ضعفهایمان، روبروی دکتر یالوم مینشینیم، و با او هم صحبت میشویم. درک میشویم و درک کردنِ متقابل را یاد میگیریم.
قسمتهایی از متن کتاب :
ولی تو متوجه نشدی، مامان. ما باید از هم جدا بشیم، نباید همدیگه رو به زنجیر بکشیم. انسان شدن اینجوریه.
در اصل هر آدمی تو دنیا تنهاست. این سخت است. ولی این جوریه دیگه و ما باید با این مسئله روبهرو بشیم.
نیچه گفته است ما نیازمند هنریم تا حقیقت هلاکمان نکند.
ما موجوداتی در جستوجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به دنیایی که خود ذاتا بیمعناست کنار بیاییم.
میدانم احساس خوبی نسبت به خونهات، پاهات و پوستت نداری. ولی اینها «تو» نیستند. اینها فقط چیزایی «دربارهی» تو هستند، نه «تو»ی اصلی و حقیقی. به اصل خودت نگاه کن. آنجا چه چیزی را میخواهی تغییر بدهی؟
بعضى افراد، سراسر زندگى را جنگى کینخواهانه میبینند که باید در آن پیروز شد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2367
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری