مصاحبه مدیر عامل مؤسسه مهرماندگار ناصری با روزنامه ایران:

مریم طالشی
«یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است.» جنگارک می‌تواند همان ده باشد؛ محروم‌ترین روستا در بخش مرکزی چابهار. همان که حکایت بیماری، بیکاری و بی‌شناسنامگی اهالی‌اش به گوش پایتخت‌نشینان رسید و آه از نهادشان درآورد. روستایی که به محض ورود به آن، بچه‌های کوچک دوان دوان خودشان را به ماشین می‌رسانند و غرق تماشا می‌شوند. بی‌ آنکه حرفی بزنند نگاهت می‌کنند و در چهره‌های کودکانه‌شان آثاری از شادی نمایان می‌شود. دوست‌داری کاری برایشان بکنی؛ هرکاری از دستت برمی‌آید. دوست‌داری بار بعد که می‌آیی، خبری از بیماری نباشد، بچه‌ها مدرسه داشته باشند و پدرهایشان کار.
روستای دورافتاده در دهستان پیرسهراب منطقه دشتیاری برای خیلی‌ها معنی و مفهوم خاصی نداشت. حتی نامش را هم نشنیده بودند. بچه‌های دانشگاه علامه اما واسطه‌ای شدند برای آشنایی نیکوکاران با روستای جنگارک. مؤسسه که از سال 94 به صورت رسمی فعالیتش را شروع کرده است، حالا می‌خواهد جنگارک را به روستایی نمونه تبدیل کند؛ یک ده آباد.
مجید ناصری، مدیر عامل مؤسسه در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید:«هدف مؤسسه ما رسیدگی به خانواده‌های نیازمند و مناطق محروم است. در بحث مناطق محروم روستای جنگارک را انتخاب کردیم چون در اوج محرومیت قرار داشت حتی در آن منطقه. قرارمان این شد تا آن روستا را به سطح حداقلی از امکانات نرسانیم، از آن بیرون نیاییم. امسال کار عمران روستای جنگارک را شروع کردیم. خواستیم تمرکزمان در این روستا باشد. سعی کردیم روستا را به‌طور کامل شناسایی کنیم و ببینیم اهالی چه نیازهایی دارند. آنجا کانال ارتباطی خوبی نداشتیم. ارتباط برقرار کردن سخت بود. آقایی بود که در منطقه معلم بود و معتمد محلی به حساب می‌آمد که خیلی کمک‌مان می‌کرد اما از وقتی به چابهار منتقل شد، دوباره مشکل پیدا کردیم.



مشروح خبر در لینک زیر:

‏http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/457786


#جنگارک
#مناطق_محروم
#مسئولیت_اجتماعی
#مدرسه_سازی
#محرومیت_زدایی
#دست_یاری_به_دشتیاری

#مهرتان_ماندگار

#معرفي_مؤسسات_خيريه

#بنیاد_کودک


بنیادکودک از سال 1373 در ایران و آمریکا فعالیت خود را آغاز کرده‌‌است. این مؤسسه در ایران با نام "مؤسسه خیریه رفاه‌ کودک" و در آمریکا با نام "Child Foundation" به ثبت رسیده‌است. درسال 1378 بنیادکودک در ایران ثبت‌ رسمی شد و از ثبت شرکت‌ها در شیراز مجوزی به شماره 398 دریافت کرد. سپس دفترمرکزی بنیادکودک از شیراز به تهران منتقل ‌شد و پس از انتقال رسمی اسناد، مجدداً از ثبت شرکت‌ها در سال 1388 مجوزی به شماره 25540 دریافت‌کرد.
این مؤسسه، یک مؤسسه خیریه مردم‌نهاد، غیردولتی، غیرسیاسی، غیرانتفاعی، فرامذهبی و فرامرزی است که رویکردی کاملاً انسان‌دوستانه دارد. هدف این مؤسسه دستیابی به این آرمان است که "هیچ دانش‌آموز با استعدادی به دلیل مشکلات اقتصادی از تحصیل و تلاش باز نماند."
این مؤسسه با دریافت مجوزملی از وزارت کشور توانست دامنه‌ی فعالیت خود را به‌ بسیاری از استان‌ها بگستراند و اینک 29 نمایندگی در آمل، اردبیل، اهواز، ارومیه، ایلام، اصفهان، بروجرد، بم، بوشهر، بیرجند، تبریز، تهران، جیرفت، داراب، رشت، زاهدان، زابل، سنندج، شیراز، شهرکرد، کاشان، کرمانشاه، کرج، لارستان، مراغه، مشهد، مهاباد، یاسوج و یزد دارد.
بنیادکودک با ایجاد شعب برون‌مرزی خود توانست رابطه‌ای عاطفی بین ایرانیان مقیم خارج از کشور را با هموطنانشان در ایران سبب‌‌شود. شعب بین‌المللی بنیاد در کشورهای آمریکا، سوئیس، آلمان، انگلیس، سوئد و کانادا مشغول به فعالیت هستند.
بنیادکودک از آغازِ فعالیت تاکنون توانسته‌است بیش از دوازده‌هزار دانش‌آموز و به تبع آن خانواده‌های آنها را تحت حمایت قراردهد و امروز نیز بیش از 9700 دانش‌آموز بااستعداد را در سراسر ایران بورسیه می‌کند که بیش از هزار نفر از این دانش‌آموزان توانسته‌اند به دانشگاه‌های کشور وارد شوند.


https://t.me/child_foundation

- روز عشاق -

گلی را که از دست دختر کولی
خریدم
دادم به دست دیگرش!

نوزات چلیک
ترجمه: آیدین روشن و میراندا میناس


#مهرتان_ماندگار

‏https://t.me/mandegarmehr

#معرفي_كتاب

کتاب: #سفر_زمستانی

 

نویسنده: #املی_نوتومب

مترجم: #بنفشه_فریس_آبادی

سال نشر : 1395

درباره کتاب:
در ابتدای داستان شاهد مردی هستیم که معتقد است از همان ابتدا والدینش با انتخاب اسم عجیبی برای او سبب ایجاد شخصیت عجیبی در وجودش شده اند . او وارد فرودگاه شده و عنوان می کند قصد انفجار هواپیما را دارد ولی قبل از آن می خواهد خاطرات و دلیل کارش را بنویسد . او شرح عاشق شدنش را می نویسد دختری زیبا که خود را وقف نگه داری از نویسنده ای دارای کند ذهنی نموده است .

بد نیست فرمت نوشتنش لحنش قلمش همه رو دوست دارم ولی من شخصیت های داستانش را خوب نمی فهمم کاراشون و عکس العملاشون و همین خوب باعث می شه کتاب به اون حد دلخواه لذت برام نرسه ولی کلا نوتومب یه جور قلم شیطون مختصر و خوبی داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب:

📖 زندگی بیش از آنچه به تو می دهد از تو می گیرد و همه چیز زمانی سخت تر می شود که ندانی چه چیزی برایت مهم است .

 

📖 همه ی ما بی آنکه بدانیم و متوجه شویم به جنگ فرستاده می شویم و راه های بسیار برای شکست خوردنمان وجود دارد .

 

📖 از تروآ به بعد نمی توان هیچ کس را فریب خورده دانست . می کشیم برای آن که بکشیم .آتش می زنیم برای آن که بسوزانیم و موظف نیستیم برای کاری که انجام می دهیم دنبال مشروعیت باشیم.

 

📖 متاسفانه زنانی هستند که هر طور باشند می بایست دوست شان داشت و کارهایی هم هستند که هر چه باشند می بایست انجام شان داد .

📖 کسی که اول فصل سرما عاشق می‌شود باید خطر سه ماه لرزیدن را به جان بخرد.


#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1469

⭕️➕ مردم از من می‌پرسند چگونه بعد از این‌که پاهایم را از دست دادم اینقدر مثبت هستم، من از آن‌ها می‌پرسم شما که پا دارید چگونه اینقدر منفی هستید؟!


#مهرتان_ماندگار

‏https://t.me/mandegarmehr

کودکان؛
کارهای شما را دنبال میکنند
نه نصیحت کردنتان را...

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr

«ایران آبستن حوادث»

کارمان شده تسلی دادن.
شده‌ایم ملت داغدار.
در هر ماه باید منتظر بلای تازه باشیم.
یکبار از زمین
یکبار در دریا
باری از آتش
و
این بار در آسمان.
گویی شغلمان شده است «مُردن».

و کمرنگ‌ترین واژه در میان این حوادث «مدیریت» است.

تا به کی به مردمانمان داغ عروج عزیزانشان را در حوادث تسلیت گوییم! خدا داند!

باز هم تسلیت. این بار به خانواده جانباختگان پرواز تهران- کوه دنا.

#بدرود_امنیت

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1473

هر نژادی، هر هنری، ریاکاری خاص
خود را دارد. خوراک این جهان اندکی حقیقت و بسیاری دروغ است.

#رومن_رولان

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr

شهادت بانوی دو عالم، صدیقة طاهره، بنتُ الرَّسول، فاطمه کبری سلام‌لله‌ علیها تسلیت باد.

#مهرتان_ماندگار

‏https://t.me/mandegarmehr

در این دنیای بس شلوغ و پر ازدحام مرگ یک عزیز چنان فضایی خالی و عمیق ایجاد می‌کند، که هیچ چیز به جز گستردگی و عمق ابدیت نمی‌تواند جای خالی‌اش را پر کند.

چهارمین سال فقدان تکیه‌گاهمان، حاج سید محرم ناصری را سپری کردیم. بزرگ‌مردی که جای خالی‌اش تا ابد برایمان محسوس خواهد بود.
اکنون که سه سال از طلوع مؤسسه مهرماندگار ناصری میگذرد، امیدواریم دنباله‌رویی لایق برای او باشیم، و چشم‌اندازی جز ماندگاری و جاودانگیِ خیرخواهی‌ها و بخشدنگی‌های او نداریم.



یادش ماندگار
روحش شاد

مدیرعامل مؤسسه مهرماندگار ناصری



https://t.me/mandegarmehr/1479

#معرفي_مؤسسات_خيريه

#خیریه_مهر_امام_هادی (ع)

خيريه مهر امام هادي ـ علیه السلام ـ با شماره ثبت ۱۰۲۵ فعاليت خود را از سال ۱۳۹۰ در راستاي حمايت از خانواده هاي تك والد و ترويج فرهنگ رسيدگي به فرشته هاي كوچك آغاز نموده است. بیشتر فعاليت این موسسه بر اساس وبسايت اينترنتي آن انجام مي شود و حاميان خیریه از اين روش با موسسه آشنا شده و ارتباط برقرار مي كنند.
 
گزارش عملكرد
حمايت موسسه از فرشته هاي كوچك در دو سطح صورت مي گيرد:
۱) حمايت مالي: تمامي كودكاني كه در موسسه ثبت نام مي شوند ماهانه مبلغي را به عنوان حقوق از موسسه دريافت مي كنند. اين مبلغ توسط كفيل كودك اهدا مي گردد. همچنين خیریه در عيد نوروز، ماه رمضان و مهرماه بن خريد و لوازم التحرير به تمامي كودكان اهدا نموده و هر سه ماه يك بار نيز به بچه ها كتاب می دهد.
تا کنون ۱۲۰۰ کودک تحت حمایت موسسه می باشند. ۱۰۰۰ نفر از این کودکان ساکن شهر قم هستند. همچنین ۲۰۰ کودک در مناطق محروم جنوب کرمان تحت حمایت موسسه می باشند. در منطقه محروم جنوب کرمان تا کنون ۵ منزل برای ایتام با همکاری موسسات خیریه دیگر در حال ساخت می باشد.
۲) حمايت آموزشي: از آذر ماه سال ۹۳ موسسه اقدام به راه اندازي كلاس هاي مهتاب جهت آموزش ايتام نموده است. هدف اين است تا بچه ها؛ انسان هايي شريف بار بيايند. در كلاس ها مربيان با فرشته هاي كوچك ارتباطي صميمي و مستمر پيدا مي كنند و سعي مي­شود در مسائل اجتماعي رواني اخلاقي ومذهبي با بچه ها همراه شوند. همچنین موسسه سعی دارد تا با تشکیل کارگاه های مهارت افزایی برای خانواده ها انها را با فرهنگ کارو اشتغال بیشتر آشنا نماید.تولید شیرینی خانگی،نمد دوزی و خیاطی از ثمرات همین کارگاه ها می باشد.
 
نحوه همكاري با موسسه:
۱) تكفل ايتام
۲) پرداخت مبالغ خيريه
۳) پرداخت خمس
۴) شركت در طرح هاي فصلي موسسه كه عبارتند از: عيدي نوروز ، لوازم التحرير مهرماه، افطار ماه رمضان ، قرباني، اهدای كتاب براي ايتام.



https://t.me/mehrimamhadi

خانم جان راست میگفت
امید را باید از پیرمرد دورگردی آموخت
که هر روز صبح
برای چرخ دستی اش اسپند دود میکرد


#مهرتان_ماندگار

‏https://t.me/mandegarmehr

عرض ادب و احترام حضور همراهان گرامی

به استحضار می‌رساند علاوه بر درگاه بانک‌های پاسارگاد و سامان که هم‌اکنون بر روی سایت مؤسسه مهرماندگار جهت دریافت کمک‌های مردمی فعال می‌باشند، زین پس از طریق نرم افزار #مهرسا نیز این امکان فراهم گشته است. عزیزان می‌توانند با مراجعه به نشانی www.mehrsaa.ir نسخه اندروید یا iOS این نرم افزار را دانلود نمایند و وجوه کمکی خود را با هدف کمک به #درمان_و_سلامت ، #خدمات_تحصیلی_دانش_آموزان، #کارآفرینی، ویا #مناطق_محروم مستقیماً به حساب مؤسسه مهرماندگار ناصری واریز نمایند.
هرگونه پرسش در مراحل نصب و راه‌اندازی نرم افزار را می‌توانید از طریق آیدی زیر مطرح نمایید.
@MehrsaaTeam


#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1484

#معرفي_كتاب

کتاب: #هشت_و_چهل_وچهار

نویسنده: #کاوه_فولادی_نسب


درباره کتاب:
«هشت و چهل و چهار» اولین رمانِ «کاوه فولادی‌نَسب» (1359) است. او که چندین سال است به عنوانِ منتقد، مترجم و مدرسِ داستان‌نویسی فعالیت‌های فراوانی انجام داده است، این رمان را با درون‌مایه‌ای اجتماعی-تاریخی نوشته است. رمان درباره‌ی یک ساعت‌ساز و ساعت‌فروش تنهاست که عاشقِ پرسه‌زدن در خیابان‌ها و کوچه‌های قدیمی تهران است. مردی منظم و دقیق که دوستان اندکی دارد و جهانی مملو از خاطرات. اما یک اتفاقِ عجیب این آرامش را بر هم می‌زند و منطقِ روزمره‌ی زمان را به هم می‌ریزد. اتفاقی که باعث می‌شود شخصیت اصلی رمان دچارِ ماجراهای تازه‌ای شود… رمانِ کاوه فولادی‌نَسب با توجه به وابسته‌گی‌های زمانی و مکانی‌ای نوشته شده که ناگهان و طی یک فرایند تکنیکی از هم می‌پاشند و اجازه می‌دهند مخاطبِ او در چند وجه از تاریخِ کمی دورتر یران و تکه‌هایی از آن سفر کند. از سویی سوالی مهم نیز پیشِ رویِ این خواننده قرار می‌گیرد که اوجِ رمان محسوب می‌شود: آیا می‌توان به عقب بازگشت؟ با این رویه رمانِ «هشت و چهل و چهار» خواننده‌اش را به یک پرسه‌زنی پر اتفاق و غافلگیری دعوت می‌کند.

نیاسان مجرد بود. نیاسان مجرد است. گفتنش آسان نیست. تا پیش از این‌که زنگ موبایلش شروع کند به نواختن و او ــ همان‌طور معلق میان خواب و بیداری و مستی و هشیاری ــ چیزی در قلبش بجنبد و شاخک‌هایش تیز شود و مثل همیشه شروع کند به شمردن زنگ‌ها، مجرد بود.

قدیم‌ترها مجرد نمی‌گفتند، می‌گفتند عزب. به عزب خانه نمی‌دادند، با عزب شوخی نمی‌کردند، به عزب نزدیک نمی‌شدند، و با عزب حرف نمی‌زدند؛ انگار جذام داشته باشد، یا گَری، یا چیزی در همین حدود. حالا کلمه‌ها و ترکیب‌ها شکل‌وشمایل بهتری پیدا کرده‌اند. دادستان دیگر درِ روزنامه‌ای را تخته نمی‌کند.

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1488