« داستانِ جنگارک »
[ روایت چهارم ]
تصویر ۲ از ۳
• من، یاسین، اهل روستای جنگارک، وقتی دو ساله بودم در هوتگ افتادم. هوتگ همان گودالهای آبی است که ما از آن آب میخوریم و اگر خوش شانس باشیم گاهی اوقات توی روسریهای رنگارنگ دختران روستا ماهیهای نقره فام ریگو و گلینچ صید میکنیم. من تنها کودکی نیستم که در هوتگ افتاده و غرق شدهام. سه سال پیش بود که از دنیا رفتم. اینجا برای مردهها سنگ قبر نمیگذارند، قبرها نام ندارند، فقط برای مردها دو چوب و برای زنها یک چوب به عنوان نشان بر مزارشان میگذارند. من سه سال است که در قبرستان روستای جنگارک آرمیدهام.
•
عکسها و روایت :
مجید فراهانی
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
[ روایت چهارم ]
تصویر ۲ از ۳
• من، یاسین، اهل روستای جنگارک، وقتی دو ساله بودم در هوتگ افتادم. هوتگ همان گودالهای آبی است که ما از آن آب میخوریم و اگر خوش شانس باشیم گاهی اوقات توی روسریهای رنگارنگ دختران روستا ماهیهای نقره فام ریگو و گلینچ صید میکنیم. من تنها کودکی نیستم که در هوتگ افتاده و غرق شدهام. سه سال پیش بود که از دنیا رفتم. اینجا برای مردهها سنگ قبر نمیگذارند، قبرها نام ندارند، فقط برای مردها دو چوب و برای زنها یک چوب به عنوان نشان بر مزارشان میگذارند. من سه سال است که در قبرستان روستای جنگارک آرمیدهام.
•
عکسها و روایت :
مجید فراهانی
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت چهارم ]
تصویر ۳ از ۳
• خانوادهام در تمام این سه سال که دستم از دنیا کوتاه بوده، هر چند روز به دیدار من آمدهاند. کنار مزارم روی زمین مینشینند و برایم دعا میخوانند و رسوم را به جا میآورند. دلم برای مادر، پدر، برادر و خواهرانم تنگ شده. دلم میخواهد در آغوشم بگیرند. دلم میخواهد دستهای کوچکم را به چشمهای مادرم برسانم و اشکهای روی صورتش را پاک کنم.
•
عکسها و روایت :
مجید فراهانی
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
[ روایت چهارم ]
تصویر ۳ از ۳
• خانوادهام در تمام این سه سال که دستم از دنیا کوتاه بوده، هر چند روز به دیدار من آمدهاند. کنار مزارم روی زمین مینشینند و برایم دعا میخوانند و رسوم را به جا میآورند. دلم برای مادر، پدر، برادر و خواهرانم تنگ شده. دلم میخواهد در آغوشم بگیرند. دلم میخواهد دستهای کوچکم را به چشمهای مادرم برسانم و اشکهای روی صورتش را پاک کنم.
•
عکسها و روایت :
مجید فراهانی
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[روایت پنجم]
تصویر 1 از ۳
• هر روز صبح که آفتاب بالا میآید، سراغ بُزها میروم تا یک روز دیگر را کنار هم بگذرانیم. میدانم برایشان سخت است در این هوای گرم و در بیابان اطراف روستا به دنبال علوفه بگردند اما راه دیگری نیست. در این زمین خشک تا چشم کار میکند همه چیز به رنگ خاک است، دیدن رنگ سبز برای ما نشانهای از زندگیست. دلمان خوش است که اگر علوفهای به دهان بُزها برسد، شیر بدهند و خوراکی باشند برای خانوادهمان. چند سال است که چوپان گله روستا هستم و هر روز در خیالم به سرزمینی آباد و سبز فکر میکنم.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #چوپان #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
[روایت پنجم]
تصویر 1 از ۳
• هر روز صبح که آفتاب بالا میآید، سراغ بُزها میروم تا یک روز دیگر را کنار هم بگذرانیم. میدانم برایشان سخت است در این هوای گرم و در بیابان اطراف روستا به دنبال علوفه بگردند اما راه دیگری نیست. در این زمین خشک تا چشم کار میکند همه چیز به رنگ خاک است، دیدن رنگ سبز برای ما نشانهای از زندگیست. دلمان خوش است که اگر علوفهای به دهان بُزها برسد، شیر بدهند و خوراکی باشند برای خانوادهمان. چند سال است که چوپان گله روستا هستم و هر روز در خیالم به سرزمینی آباد و سبز فکر میکنم.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #چوپان #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[روایت پنجم ]
تصویر 2 از ۳
• به جز بُزها، دام دیگری در این حوالی دوام نمیآورد. گرم است و بی آب و علف. اینجا میوه درخت چش، کهیر و سورقوم اگر پیدا شود برای بزها غذای مناسبی خواهد بود، اما اگر پیدا شود. اینجا دلهایمان به حال هم میسوزد اگر آب نباشد، اگر باران نبارد.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند
https://t.me/mandegarmehr
[روایت پنجم ]
تصویر 2 از ۳
• به جز بُزها، دام دیگری در این حوالی دوام نمیآورد. گرم است و بی آب و علف. اینجا میوه درخت چش، کهیر و سورقوم اگر پیدا شود برای بزها غذای مناسبی خواهد بود، اما اگر پیدا شود. اینجا دلهایمان به حال هم میسوزد اگر آب نباشد، اگر باران نبارد.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت پنجم ]
تصویر ۳ از ۳
• در روستای ما بچهها از ۸ سالگی چوپانی میکنند. کاری طاقت فرسا که چارهای جز انجام دادنش نداریم. زمین این منطقه هر چقدر گیاه و درخت کم دارد اما مـار بسیار دارد. مارهای سمی که تا حالا چند نفر همسن و سال من را نیش زدهاند. آنقدر بهداری از اینجا دور است که چند نفر از همین روستا را مار نیش زد و تا به بهداری برسند جان عزیزشان از دست رفت.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #چوپان #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
[ روایت پنجم ]
تصویر ۳ از ۳
• در روستای ما بچهها از ۸ سالگی چوپانی میکنند. کاری طاقت فرسا که چارهای جز انجام دادنش نداریم. زمین این منطقه هر چقدر گیاه و درخت کم دارد اما مـار بسیار دارد. مارهای سمی که تا حالا چند نفر همسن و سال من را نیش زدهاند. آنقدر بهداری از اینجا دور است که چند نفر از همین روستا را مار نیش زد و تا به بهداری برسند جان عزیزشان از دست رفت.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #چوپان #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت ششم ]
تصویر ١ از ۳
• در منطقه ما رسم بر این است که مادران به دختر بچههایشان سوزن دوزی را یاد بدهند. نه تنها سوزن دوزی که آشپزی، خانهداری، خیاطی و حتی شوهرداری. من هم از مادرم یاد گرفتم که چگونه سوزن دوزی کنم. سالهاست که گلها و نقشها را روی پارچهها میدوزم و حالا دیگر مهارت خوبی در این کار دارم. غروبهای زیادی روی همین تخت نشستهام و دختر بچههای روستا کنارم حلقه زدهاند و به دستهای من نگاه کردهاند که چگونه سوزن را روی پارچه میرقصانم.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند
https://t.me/mandegarmehr
[ روایت ششم ]
تصویر ١ از ۳
• در منطقه ما رسم بر این است که مادران به دختر بچههایشان سوزن دوزی را یاد بدهند. نه تنها سوزن دوزی که آشپزی، خانهداری، خیاطی و حتی شوهرداری. من هم از مادرم یاد گرفتم که چگونه سوزن دوزی کنم. سالهاست که گلها و نقشها را روی پارچهها میدوزم و حالا دیگر مهارت خوبی در این کار دارم. غروبهای زیادی روی همین تخت نشستهام و دختر بچههای روستا کنارم حلقه زدهاند و به دستهای من نگاه کردهاند که چگونه سوزن را روی پارچه میرقصانم.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت ششم ]
تصویر ۲ از ۳
• سوزن دوزی روی پارچه دقت زیادی میخواهد. اینجا دوختن یک لباس تقریبا ۱۵ روز طول میکشد. روی هر پارچه طرح و رنگ متفاوتی دوخته میشود. مُهرها یا گلها را کنار هم میدوزند تا طرح کامل شود. هر طرح گل روی پارچه اسم خاصی دارد. مثلا یک مهر داریم به نام «بَلوک مندریک» که یعنی انگشتر مادر بزرگ. چقدر قشنگ است که لباس تنت طرح انگشتری مادربزرگ داشته باشد.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
[ روایت ششم ]
تصویر ۲ از ۳
• سوزن دوزی روی پارچه دقت زیادی میخواهد. اینجا دوختن یک لباس تقریبا ۱۵ روز طول میکشد. روی هر پارچه طرح و رنگ متفاوتی دوخته میشود. مُهرها یا گلها را کنار هم میدوزند تا طرح کامل شود. هر طرح گل روی پارچه اسم خاصی دارد. مثلا یک مهر داریم به نام «بَلوک مندریک» که یعنی انگشتر مادر بزرگ. چقدر قشنگ است که لباس تنت طرح انگشتری مادربزرگ داشته باشد.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت ششم ]
تصویر ٣ از ۳
• من هم مثل تمام دخترهای روستا سوزندوزی را از مادرم آموختهام. ساعتها روی پارچه طرح میدوزم و این کار را دوست دارم. مردهای روستا برای ما نخهای رنگارنگ و آینه میآورند که روی پارچهها بدوزیم. آینهها را از پاکستان میآورند اما نخهای ایرانی کُرک کمتری دارند و برای این کار بهترند. در روستای ما رسم بر این است که دخترها لباس بخت خودشان را با دستهای خودشان بدوزند.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
[ روایت ششم ]
تصویر ٣ از ۳
• من هم مثل تمام دخترهای روستا سوزندوزی را از مادرم آموختهام. ساعتها روی پارچه طرح میدوزم و این کار را دوست دارم. مردهای روستا برای ما نخهای رنگارنگ و آینه میآورند که روی پارچهها بدوزیم. آینهها را از پاکستان میآورند اما نخهای ایرانی کُرک کمتری دارند و برای این کار بهترند. در روستای ما رسم بر این است که دخترها لباس بخت خودشان را با دستهای خودشان بدوزند.
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است
https://t.me/mandegarmehr
Forwarded from Meysam Mir Zendehdel
« داستانِ جنگارک »
] روایت هفتم [
تصویر 1 از ۳
• چند سال پیش برای اینکه کتاب دست بگیریم و درس بخوانیم مجبور بودیم چند کیلومتر پیادهروی کنیم تا برسیم به کانکسی که نامش مدرسه بود! خیلی از بچههای روستا به خاطر همین سختیها، از ادامه تحصیل منصرف شدند. حالا اما شرایط عوض شده. روستای ما مدرسهای دارد با کلاسهایی زیبا، معلمانی دلسوز، کتابخانهای دوست داشتنی و زمین چمنی که هر روز روی آن بازی میکنیم. برای من و دوستم زهرا رسیدن به آرزوهایمان از همین مدرسه شروع شد. دیگر همه اهالی روستا میدانند که شیده و زهرا قرار است در آینده معلمان خوبی برای بچههای روستا باشند.
•
عکسها:
© @majid_farahani
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مدرسه #مدرسه_مهرجنگارک #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #تحصیل_برای_همه #مستند #عکس_مستند_اجتماعی #روایت_هفتم
] روایت هفتم [
تصویر 1 از ۳
• چند سال پیش برای اینکه کتاب دست بگیریم و درس بخوانیم مجبور بودیم چند کیلومتر پیادهروی کنیم تا برسیم به کانکسی که نامش مدرسه بود! خیلی از بچههای روستا به خاطر همین سختیها، از ادامه تحصیل منصرف شدند. حالا اما شرایط عوض شده. روستای ما مدرسهای دارد با کلاسهایی زیبا، معلمانی دلسوز، کتابخانهای دوست داشتنی و زمین چمنی که هر روز روی آن بازی میکنیم. برای من و دوستم زهرا رسیدن به آرزوهایمان از همین مدرسه شروع شد. دیگر همه اهالی روستا میدانند که شیده و زهرا قرار است در آینده معلمان خوبی برای بچههای روستا باشند.
•
عکسها:
© @majid_farahani
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مدرسه #مدرسه_مهرجنگارک #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #تحصیل_برای_همه #مستند #عکس_مستند_اجتماعی #روایت_هفتم
Forwarded from Meysam Mir Zendehdel
« داستانِ جنگارک »
] روایت هفتم [
تصویر 2 از ۳
• روزی که کار ساخت مدرسه تمام شد، ما، تمام بچههای روستا، دوان دوان خودمان را رساندیم به ساختمان مدرسه. یک لحظه مکث کردیم و انگار همه منتظر هیجانی بزرگ بودیم که ناگهان یکی از بچهها در ورودی مدرسه را باز کرد و همانجا بود که وارد دنیای جدیدی شدیم. از آن روز زندگی برای ما بچههای روستای جنگارک تغییر کرد، همه چیزمان عوض شد. هر روز از طلوع تا غروب آفتاب در همین مدرسه و در کنار هم درس میخوانیم، بازی میکنیم و خیلی از شبها روی زمین چمن رو به آسمان دراز میکشیم و درباره آرزوهای بزرگمان با هم حرف میزنیم.
•
عکسها:
© @majid_farahani
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مدرسه #مدرسه_مهرجنگارک #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #تحصیل_برای_همه #مستند #عکس_مستند_اجتماعی #روایت_هفتم
] روایت هفتم [
تصویر 2 از ۳
• روزی که کار ساخت مدرسه تمام شد، ما، تمام بچههای روستا، دوان دوان خودمان را رساندیم به ساختمان مدرسه. یک لحظه مکث کردیم و انگار همه منتظر هیجانی بزرگ بودیم که ناگهان یکی از بچهها در ورودی مدرسه را باز کرد و همانجا بود که وارد دنیای جدیدی شدیم. از آن روز زندگی برای ما بچههای روستای جنگارک تغییر کرد، همه چیزمان عوض شد. هر روز از طلوع تا غروب آفتاب در همین مدرسه و در کنار هم درس میخوانیم، بازی میکنیم و خیلی از شبها روی زمین چمن رو به آسمان دراز میکشیم و درباره آرزوهای بزرگمان با هم حرف میزنیم.
•
عکسها:
© @majid_farahani
•
#مهر_ماندگار #جنگارک #مدرسه #مدرسه_مهرجنگارک #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #تحصیل_برای_همه #مستند #عکس_مستند_اجتماعی #روایت_هفتم