#معرفی_کتاب
کتاب: #فلسفهای_برای_زندگی
رواقی زیستن در دنیای امروزی
نویسنده: #ویلیام_اروین
مترجم: #محمد_یوسفی
درباره کتاب:
ویلیام اروین، فیلسوف امریکایی است.
اروین، ارجاع به فلسفههای باستان را نویدبخش یافتن فلسفهای برای زندگی دانسته و بنا بر دیدگاههای خود که درباره آنها توضیحاتی هم ارائه میکند، فلسفه زندگی رواقیون را به عنوان یکی از بصیرتبخشترین فلسفهها انتخاب کرده و به تحلیل آموزههای آن میپردازد.
این روزها فلسفه به تخصصی دانشگاهی تبدیل شده اما در روزگار باستان فیلسوفان معتقد بودند که هدف اصلی فلسفه، یافتن راهکاری برای سعادتمندانه زیستن است.
ویلیام اروین هدفش از نوشتن این کتاب را چنین بیان می کند:«هدفم این است که این فلسفه را در زندگیام به کار ببندم و دیگران را هم به پیروی از آن تشویق کنم. به گمان من فیلسوفان رواقی باستان ما را به هر دوی این تلاشها دعوت کردهاند، اما تأکید اصلیشان بر ضرورت مطالعه فلسفه رواقی به این دلیل است که آن را در زندگی مان به کار ببندیم».
زنون، نخستین فیلسوف رواقی، عادت داشت که درسهای فلسفهاش را در رواقی پر نقش و نگار آموزش دهد. از این رو، این مکتب فلسفی نام «رواقی» به خود گرفت.
اخلاق مهم ترین بخش فلسفه رواقی است. دغدغه اصلی رواقیون فضیلتمندانه زیستن و در نتیجه زندگی خوب بود.
فلسفه رواقی در ۱۴۰ میلادی از یونان به روم باستان هجرت کرد.
رومیها پس از پذیرفتن مکتب رواقی آن را با نیازهای خودشان وفق دادند. نخست آن که به منطق و فیزیک توجه کمتری نشان دادند. هدف اصلی اخلاق رواقی یونانی، کسب فضیلت بود. اما رومیها به آن «کسب آرامش» را افزودند.
اپیکور عقیده داشت:«فیلسوفی که رنجی از انسانی نمیزداید، هرچه میگوید، مهمل است. دارویی که درمان نکند به هیچ دردی نمیخورد؛ به همین قیاس فلسفهای هم که رنجی از روان آدمی نکاهد، به هیچ کاری نمیآید».
«فلسفهای برای زندگی» در چهار بخش نوشته شده است. در بخش نخست نویسنده به توصیف زایش و سرآغاز فلسفه پرداخته است.
در فصلهای دوم و سوم به توضیح بایدها و نبایدهای زندگی رواقی پرداخته میشود.
در فصل چهارم از مکتب رواقی در برابر انتقادهای مختلف دفاع میشود و روانشناسی رواقی در پرتو یافتههای علم جدید مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2290
کتاب: #فلسفهای_برای_زندگی
رواقی زیستن در دنیای امروزی
نویسنده: #ویلیام_اروین
مترجم: #محمد_یوسفی
درباره کتاب:
ویلیام اروین، فیلسوف امریکایی است.
اروین، ارجاع به فلسفههای باستان را نویدبخش یافتن فلسفهای برای زندگی دانسته و بنا بر دیدگاههای خود که درباره آنها توضیحاتی هم ارائه میکند، فلسفه زندگی رواقیون را به عنوان یکی از بصیرتبخشترین فلسفهها انتخاب کرده و به تحلیل آموزههای آن میپردازد.
این روزها فلسفه به تخصصی دانشگاهی تبدیل شده اما در روزگار باستان فیلسوفان معتقد بودند که هدف اصلی فلسفه، یافتن راهکاری برای سعادتمندانه زیستن است.
ویلیام اروین هدفش از نوشتن این کتاب را چنین بیان می کند:«هدفم این است که این فلسفه را در زندگیام به کار ببندم و دیگران را هم به پیروی از آن تشویق کنم. به گمان من فیلسوفان رواقی باستان ما را به هر دوی این تلاشها دعوت کردهاند، اما تأکید اصلیشان بر ضرورت مطالعه فلسفه رواقی به این دلیل است که آن را در زندگی مان به کار ببندیم».
زنون، نخستین فیلسوف رواقی، عادت داشت که درسهای فلسفهاش را در رواقی پر نقش و نگار آموزش دهد. از این رو، این مکتب فلسفی نام «رواقی» به خود گرفت.
اخلاق مهم ترین بخش فلسفه رواقی است. دغدغه اصلی رواقیون فضیلتمندانه زیستن و در نتیجه زندگی خوب بود.
فلسفه رواقی در ۱۴۰ میلادی از یونان به روم باستان هجرت کرد.
رومیها پس از پذیرفتن مکتب رواقی آن را با نیازهای خودشان وفق دادند. نخست آن که به منطق و فیزیک توجه کمتری نشان دادند. هدف اصلی اخلاق رواقی یونانی، کسب فضیلت بود. اما رومیها به آن «کسب آرامش» را افزودند.
اپیکور عقیده داشت:«فیلسوفی که رنجی از انسانی نمیزداید، هرچه میگوید، مهمل است. دارویی که درمان نکند به هیچ دردی نمیخورد؛ به همین قیاس فلسفهای هم که رنجی از روان آدمی نکاهد، به هیچ کاری نمیآید».
«فلسفهای برای زندگی» در چهار بخش نوشته شده است. در بخش نخست نویسنده به توصیف زایش و سرآغاز فلسفه پرداخته است.
در فصلهای دوم و سوم به توضیح بایدها و نبایدهای زندگی رواقی پرداخته میشود.
در فصل چهارم از مکتب رواقی در برابر انتقادهای مختلف دفاع میشود و روانشناسی رواقی در پرتو یافتههای علم جدید مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2290
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #رهایی_از_زندان_ذهن
نویسنده: #کاترین_سوتکر و #متیو_مک_کی
مترجم: #ساره_حسینی_عطار و #امید_خواجه_محمودآبادی
درباره کتاب:
وقتی که از خواب بیدار میشوید، ذهن شما سفر خود را آغاز میکند. مثل اینکه در اتومبیلی نشستهاید که ذهن شما رانندۀ آن است. گاه با سرعتی سرسامآور رانندگی میکند و گاهی حتی نمیتواند از پارکینگ خارج شود. گاهی شما را به مقصد میرساند و گاه به بیراهه.
«رهایی از زندان ذهن» نوشته کاترین سوتکر و متیو مککی کتابی است برای اینکه شما را با قدرت تاثیر افکار و کنترل ذهنتان آشنا کند. موضوع این کتاب رسیدن به آرامش و رصدکردن ذهن است. در این اثر میخوانید که ۵ نوع فکر وجود دارد که شما باید آنها را تشخیص دهید و بعد از آن بیاموزید که چگونه افکارتان را از سویی به سویی دیگر تغیر دهید.
در فصل دوم کتاب با قدرت افکار خود آشنا خواهید شد و یادخواهید گرفت که این افکار چگونه عمل میکنند و چه نتیجهای دربرخواهندداشت.
و در فصل سوم رصد کردن افکار را فراخواهیدگرفت. این که چگونه بیآنکه در افکار غرق شوید بتوانید آنها را رصد کنید و از اثرات افکار مخرب مصون بمانید.
این کتاب، چشم شما را به روی حقایق باز خواهد کرد و همچنین راههای جدید و خلاقانهای برای سفر روزانهای که با ذهنتان دارید، به شما معرفی خواهد کرد.
بریده ای از کتاب:
افکار دست و پاگیر
افکار دست و پاگیر، قضاوتها و محکومکردن خود یا دیگران هستند. یک صحنۀ دم دستی وجود دارد که آنرا در بسیاری از فیلمها دیدهاید. صحنهای که در آن یک سگ، پاچۀ شلوار کسی را گرفته است و آنرا ول نمیکند. آن فرد سعی میکند با تکان دادن پایش، سگ را دور کند، اما بینتیجه است و سگ محکمتر میچسبد. این همان کاری است که افکار دست و پاگیر با شما انجام میدهند. پاچۀ ذهن شما را با دندان تحقیر، توهین و سرزنش محکم میگیرند. “
وظیفۀ اصلی ذهن ما تفکر است. ذهن ما، این کار را مدام و بیوقفه انجام میدهد. بعضی از این افکار، منطقی و بعضی دیگر بیمنطق هستند. بعضی از افکار به حل مشکلات کمک میکنند و بعضی نیز با ایجاد ترس، عملکرد ما را مختل میکنند. گاهی افکارمان ما را به سمت دریای موفقیت سوق میدهند و زمانی کشتی زندگیمان را به گِل مینشانند. “
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2302
کتاب: #رهایی_از_زندان_ذهن
نویسنده: #کاترین_سوتکر و #متیو_مک_کی
مترجم: #ساره_حسینی_عطار و #امید_خواجه_محمودآبادی
درباره کتاب:
وقتی که از خواب بیدار میشوید، ذهن شما سفر خود را آغاز میکند. مثل اینکه در اتومبیلی نشستهاید که ذهن شما رانندۀ آن است. گاه با سرعتی سرسامآور رانندگی میکند و گاهی حتی نمیتواند از پارکینگ خارج شود. گاهی شما را به مقصد میرساند و گاه به بیراهه.
«رهایی از زندان ذهن» نوشته کاترین سوتکر و متیو مککی کتابی است برای اینکه شما را با قدرت تاثیر افکار و کنترل ذهنتان آشنا کند. موضوع این کتاب رسیدن به آرامش و رصدکردن ذهن است. در این اثر میخوانید که ۵ نوع فکر وجود دارد که شما باید آنها را تشخیص دهید و بعد از آن بیاموزید که چگونه افکارتان را از سویی به سویی دیگر تغیر دهید.
در فصل دوم کتاب با قدرت افکار خود آشنا خواهید شد و یادخواهید گرفت که این افکار چگونه عمل میکنند و چه نتیجهای دربرخواهندداشت.
و در فصل سوم رصد کردن افکار را فراخواهیدگرفت. این که چگونه بیآنکه در افکار غرق شوید بتوانید آنها را رصد کنید و از اثرات افکار مخرب مصون بمانید.
این کتاب، چشم شما را به روی حقایق باز خواهد کرد و همچنین راههای جدید و خلاقانهای برای سفر روزانهای که با ذهنتان دارید، به شما معرفی خواهد کرد.
بریده ای از کتاب:
افکار دست و پاگیر
افکار دست و پاگیر، قضاوتها و محکومکردن خود یا دیگران هستند. یک صحنۀ دم دستی وجود دارد که آنرا در بسیاری از فیلمها دیدهاید. صحنهای که در آن یک سگ، پاچۀ شلوار کسی را گرفته است و آنرا ول نمیکند. آن فرد سعی میکند با تکان دادن پایش، سگ را دور کند، اما بینتیجه است و سگ محکمتر میچسبد. این همان کاری است که افکار دست و پاگیر با شما انجام میدهند. پاچۀ ذهن شما را با دندان تحقیر، توهین و سرزنش محکم میگیرند. “
وظیفۀ اصلی ذهن ما تفکر است. ذهن ما، این کار را مدام و بیوقفه انجام میدهد. بعضی از این افکار، منطقی و بعضی دیگر بیمنطق هستند. بعضی از افکار به حل مشکلات کمک میکنند و بعضی نیز با ایجاد ترس، عملکرد ما را مختل میکنند. گاهی افکارمان ما را به سمت دریای موفقیت سوق میدهند و زمانی کشتی زندگیمان را به گِل مینشانند. “
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2302
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #درمان_شوپنهاور
نویسنده: #آروین_د.یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
یالوم در رمان درمان شوپنهاور تصور میکند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی شبیه شوپنهاور است، به یکی از گروههای درمانی رواندرمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد میشود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان – و مرگ خویش – به مرور دوبارهی زندگی و کارش نشسته است.
زبان یالوم زبانی شیرین و ساده است اما مسائل که به آنها پرداخته شامل تمام وجوه علمی است. تاکید یالوم در اکثر آثاری که من از او خواندهام بر ارتباط اصیل انسانهاست. ارتباط آنها با دنیای فردی و اجتماعی و همین طور تاثیر اندیشهها در این ارتباطات. به همین دلیل یالوم به موازات آن به اهمیت فیلسوفان و اندیشههای آنها پرداخته است. او معتقد است فلاسفه به نحوی درمانگر هستند، ولی درمانگرانی که شیوهای تلخ دارند و این روانپزشکان هستند که بایست کمی از تلخی آن بکاهند. آن طور که به نظر میرسد فیلسوف مورد علاقه یالوم نیچه است. حتی کتاب درمان شوپنهاور نیز در ادامه این علاقه و تحقیق در مورد کتاب وقتی نیچه گریست نگاشته شده است. فیلسوفی که مورد توجه پدر علم روان کاوی «فروید» و نیچه بزرگ بوده هر چند بعد از ستایشهای بسیار ، نیچه شدیدا علیه او شده، که در بخشی از چنین گفت زرتشت، از زبان زرتشت بیان میکند: همین بود زندگی، پس یک بار دیگر! و برخلاف شوپنهاور طرفدار درگیر بودن با زندگی بود و نه کناره گیری از آن.
در این کتاب هم چون آثار قبل با دو سرگذشت موازی اما در زمانهای مختلف مواجهیم. داستانی در حال که با فردی مواجه هستیم که نمونهی زنده شوپنهاور در حال حاضر است و بخشهایی نیز که نویسنده به زندگی و افکار شوپنهاور پرداخته است.
بریده ای از کتاب:
هر نفسی که فرو میبریم، مرگی را که مدام به ما دستاندازی میکند، پس میزند… . در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمهاش، با آن بازی میکند. با این همه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقهی فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه میدهیم، همانجور که تا آنجا که ممکن است طولانیتر در یک حباب صابون میدمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام میدانیم که خواهد ترکید. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۱۵)
زندگی چیز رقتآوریست. من تصمیم گرفتهام همهی عمرم را صرف تفکر دربارهی آن کنم. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۴۸)
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2313
کتاب: #درمان_شوپنهاور
نویسنده: #آروین_د.یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
یالوم در رمان درمان شوپنهاور تصور میکند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی شبیه شوپنهاور است، به یکی از گروههای درمانی رواندرمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد میشود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان – و مرگ خویش – به مرور دوبارهی زندگی و کارش نشسته است.
زبان یالوم زبانی شیرین و ساده است اما مسائل که به آنها پرداخته شامل تمام وجوه علمی است. تاکید یالوم در اکثر آثاری که من از او خواندهام بر ارتباط اصیل انسانهاست. ارتباط آنها با دنیای فردی و اجتماعی و همین طور تاثیر اندیشهها در این ارتباطات. به همین دلیل یالوم به موازات آن به اهمیت فیلسوفان و اندیشههای آنها پرداخته است. او معتقد است فلاسفه به نحوی درمانگر هستند، ولی درمانگرانی که شیوهای تلخ دارند و این روانپزشکان هستند که بایست کمی از تلخی آن بکاهند. آن طور که به نظر میرسد فیلسوف مورد علاقه یالوم نیچه است. حتی کتاب درمان شوپنهاور نیز در ادامه این علاقه و تحقیق در مورد کتاب وقتی نیچه گریست نگاشته شده است. فیلسوفی که مورد توجه پدر علم روان کاوی «فروید» و نیچه بزرگ بوده هر چند بعد از ستایشهای بسیار ، نیچه شدیدا علیه او شده، که در بخشی از چنین گفت زرتشت، از زبان زرتشت بیان میکند: همین بود زندگی، پس یک بار دیگر! و برخلاف شوپنهاور طرفدار درگیر بودن با زندگی بود و نه کناره گیری از آن.
در این کتاب هم چون آثار قبل با دو سرگذشت موازی اما در زمانهای مختلف مواجهیم. داستانی در حال که با فردی مواجه هستیم که نمونهی زنده شوپنهاور در حال حاضر است و بخشهایی نیز که نویسنده به زندگی و افکار شوپنهاور پرداخته است.
بریده ای از کتاب:
هر نفسی که فرو میبریم، مرگی را که مدام به ما دستاندازی میکند، پس میزند… . در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمهاش، با آن بازی میکند. با این همه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقهی فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه میدهیم، همانجور که تا آنجا که ممکن است طولانیتر در یک حباب صابون میدمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام میدانیم که خواهد ترکید. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۱۵)
زندگی چیز رقتآوریست. من تصمیم گرفتهام همهی عمرم را صرف تفکر دربارهی آن کنم. (کتاب درمان شوپنهاور – صفحه ۴۸)
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2313
#معرفی_کتاب
کتاب: : #اتاقی_از_آن_خود
نویسنده: #ویرجینیا_وولف
مترجم: #صفورا_نوربخش
درباره کتاب:
ویرجینیا وولف از تاثیرگذارترینهای ادبیات است. وقتی برای اولین بار لیست ۱۰۰۱ کتابی که قبل از مرگ باید خوانده شوند تنظیم شد، ۹ کتاب از وولفدر لیست وجود داشت.
وولف در انگلستان، در خانوادهای کاملا پدرسالار متولد شده بود، خانوادهای که به تمام کلیشههای جنسیتی عهد ویکتوریا باور داشت. وولف با این که نمیتوانست به مدرسه برود، در خانه تحصیل کرد و بعدها به لطف کتابخانهی شخصی پدرش –لسلی استیون، منتقد و مورخ- توانست به مطالعات خود ادامه دهد. هرچند که انتظار خانواده از ویرجینا این بود که مثل تمام دختران نجیبزاده و شریف یک ازدواج حساب شده و مناسب داشته باشد و همسری و مادری کند.
واز آنجایی که ما حالا “خانم دالووی” و “اتاقی از آن خود” را داریم که ورق بزنیم، میتوانید حدس بزنید که وولف چقدر به سنت خانوادگی وفادار ماند.
زمانی که ویرجینیا وولف “اتاقی از آن خود” را نوشتفمینیسم جنبشی نوپا و مفهومی جدید بود.
وولف در این کتاب دست روی سوال حساسی میگذارد: چرا به تعداد نویسنده و شاعران مرد، نویسنده و شاعر زن مطرح نداریم؟
و ذهن دغدغهمندش را آزاد میگذارد که مسئله را کنکاش کند. سبک سیال و روان و داستانگونهی وولف برای دست و پنجه نرم کردن با واقعیتی که در پی آن است، عالی عمل می کند. برای وولف مرز چندانی بین داستان و واقعیت وجود ندارد(شاید برای هیچ نویسندهی بزرگی وجود ندارد). به آسانی از طریق داستان با واقعیت رودررو میشود، واقعیت دست نیافتی را رام، و تفسیر میکند. و در نهایت نتیجهگیری موجزی میکند:
برای سرودن شعر و نوشتن داستان لازم است پانصد پوند در سال و اتاقی از آن خود داشته باشید.
حتی جایی از کتاب وولف برای روشن کردن موقعیت زن نویسنده در عصر ویکتوریایی مثالی میزند که مشهور است. برای شکسپیر خواهری به نام جودیتتصور میکند. و ما را با سرنوشت دختری که استعدادی برابر با شکسپیر دارد، در خانوادهای مثل خانوادهی شکسپیر به دنیا آمده و همان فکر خلاق و دغدغهمند را دارد (موازی با ویلیام شکسپیری که پسر است) آشنا میکند.
کتاب اتاقی از آن خود را میتوانید برای آشنا شدن با نقد فمینیستی در ادبیات بخوانید. میتوانید محض خاطر ویرجینیا وولف بودن نویسندهاش بخوانید(کلاس دارد). میتوانید بخوانیدش چون راحت خوانده میشود و کم حجم است. یا هم بخوانیدش فقط چون خواندنش لذتبخش است.
و بله، خواندنش لذتبخش است. خیلی زیاد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2323
کتاب: : #اتاقی_از_آن_خود
نویسنده: #ویرجینیا_وولف
مترجم: #صفورا_نوربخش
درباره کتاب:
ویرجینیا وولف از تاثیرگذارترینهای ادبیات است. وقتی برای اولین بار لیست ۱۰۰۱ کتابی که قبل از مرگ باید خوانده شوند تنظیم شد، ۹ کتاب از وولفدر لیست وجود داشت.
وولف در انگلستان، در خانوادهای کاملا پدرسالار متولد شده بود، خانوادهای که به تمام کلیشههای جنسیتی عهد ویکتوریا باور داشت. وولف با این که نمیتوانست به مدرسه برود، در خانه تحصیل کرد و بعدها به لطف کتابخانهی شخصی پدرش –لسلی استیون، منتقد و مورخ- توانست به مطالعات خود ادامه دهد. هرچند که انتظار خانواده از ویرجینا این بود که مثل تمام دختران نجیبزاده و شریف یک ازدواج حساب شده و مناسب داشته باشد و همسری و مادری کند.
واز آنجایی که ما حالا “خانم دالووی” و “اتاقی از آن خود” را داریم که ورق بزنیم، میتوانید حدس بزنید که وولف چقدر به سنت خانوادگی وفادار ماند.
زمانی که ویرجینیا وولف “اتاقی از آن خود” را نوشتفمینیسم جنبشی نوپا و مفهومی جدید بود.
وولف در این کتاب دست روی سوال حساسی میگذارد: چرا به تعداد نویسنده و شاعران مرد، نویسنده و شاعر زن مطرح نداریم؟
و ذهن دغدغهمندش را آزاد میگذارد که مسئله را کنکاش کند. سبک سیال و روان و داستانگونهی وولف برای دست و پنجه نرم کردن با واقعیتی که در پی آن است، عالی عمل می کند. برای وولف مرز چندانی بین داستان و واقعیت وجود ندارد(شاید برای هیچ نویسندهی بزرگی وجود ندارد). به آسانی از طریق داستان با واقعیت رودررو میشود، واقعیت دست نیافتی را رام، و تفسیر میکند. و در نهایت نتیجهگیری موجزی میکند:
برای سرودن شعر و نوشتن داستان لازم است پانصد پوند در سال و اتاقی از آن خود داشته باشید.
حتی جایی از کتاب وولف برای روشن کردن موقعیت زن نویسنده در عصر ویکتوریایی مثالی میزند که مشهور است. برای شکسپیر خواهری به نام جودیتتصور میکند. و ما را با سرنوشت دختری که استعدادی برابر با شکسپیر دارد، در خانوادهای مثل خانوادهی شکسپیر به دنیا آمده و همان فکر خلاق و دغدغهمند را دارد (موازی با ویلیام شکسپیری که پسر است) آشنا میکند.
کتاب اتاقی از آن خود را میتوانید برای آشنا شدن با نقد فمینیستی در ادبیات بخوانید. میتوانید محض خاطر ویرجینیا وولف بودن نویسندهاش بخوانید(کلاس دارد). میتوانید بخوانیدش چون راحت خوانده میشود و کم حجم است. یا هم بخوانیدش فقط چون خواندنش لذتبخش است.
و بله، خواندنش لذتبخش است. خیلی زیاد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2323
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #مسئله_اسپینوزا
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #حسین_کاظمی_یزدی
#درباره کتاب:
کتاب مسئله اسپینوزا
کتاب مسئله اسپینوزا ، واقعیت و خیال را در داستانی روانکاوانه و فلسفی به نحوی فراموشنشدنی در هم میآمیزد.
اروین یالوم که روانکاوی با علایق فلسفی است، در این رمان به شرح زندگی و فلسفه، متفکر نامدار قرن هفدهم، «باروخ اسپینوزا»، و داستان تکفیر و اخراج او از جامعه یهودی میپردازد و همزمان با آن تأثیر تفکر اسپینوزا را در نظریهپرداز آلمان نازی «آلفرد روزنبرگ» دنبال میکند که پروندهای را در دوره نازیها تحت عنوان کتاب مسئله اسپینوزا دنبال میکرده است.
داستان در فصلهای این رمان بهطور متناوب بین دوره طلایی آمستردام قرن هفدهم و آلمان دوره نازی، طی میشود و یالوم در این میان به واکاوی در لایههای درونی زندگی این دو مرد مرموز که با فاصله ۳۰۰ سال از هم زندگی میکردهاند، میپردازند.
باروخ اسپینوزا، فیلسوف هلندى، یکى از بزرگترین خردگرایان غرب همچنین زمینه ساز ظهور نقد مذهبى بود.
پدرش در کودکى او را به کنیسه می سپارد تا آداب و دانش یهودى را بیاموزد. در حالیکه همه گمان میکنند، ذهن درخشان و هوش سرشار او، آینده اى ناب در قالب یک خاخام را برایش رقم مى زند او شروع به قضاوت فلسفى آموزه هاى یهود مى کند.
این حرکت او سبب سست شدن بنیان هاى قدرت خاخام ها در جامعه ى یهود مى شود، بنابراین بلافاصله از سوى جامعه ى یهود تکفیر و طرد مى شود.
بریدهای از کتاب:
من بنده ى خدایى هستم که چگونگى و حتى انجام دادن پرستش خودش را از ما نمى خواهد. به من اجازه دهید تا به شیوه ى خودم به خداوند عشق بورزم.
مهم این نیست به چى اعتقاد دارى یا میگى به چى اعتقاد دارى؛ مهم نحوه ى زندگى کردنته.
شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2336
کتاب: #مسئله_اسپینوزا
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #حسین_کاظمی_یزدی
#درباره کتاب:
کتاب مسئله اسپینوزا
کتاب مسئله اسپینوزا ، واقعیت و خیال را در داستانی روانکاوانه و فلسفی به نحوی فراموشنشدنی در هم میآمیزد.
اروین یالوم که روانکاوی با علایق فلسفی است، در این رمان به شرح زندگی و فلسفه، متفکر نامدار قرن هفدهم، «باروخ اسپینوزا»، و داستان تکفیر و اخراج او از جامعه یهودی میپردازد و همزمان با آن تأثیر تفکر اسپینوزا را در نظریهپرداز آلمان نازی «آلفرد روزنبرگ» دنبال میکند که پروندهای را در دوره نازیها تحت عنوان کتاب مسئله اسپینوزا دنبال میکرده است.
داستان در فصلهای این رمان بهطور متناوب بین دوره طلایی آمستردام قرن هفدهم و آلمان دوره نازی، طی میشود و یالوم در این میان به واکاوی در لایههای درونی زندگی این دو مرد مرموز که با فاصله ۳۰۰ سال از هم زندگی میکردهاند، میپردازند.
باروخ اسپینوزا، فیلسوف هلندى، یکى از بزرگترین خردگرایان غرب همچنین زمینه ساز ظهور نقد مذهبى بود.
پدرش در کودکى او را به کنیسه می سپارد تا آداب و دانش یهودى را بیاموزد. در حالیکه همه گمان میکنند، ذهن درخشان و هوش سرشار او، آینده اى ناب در قالب یک خاخام را برایش رقم مى زند او شروع به قضاوت فلسفى آموزه هاى یهود مى کند.
این حرکت او سبب سست شدن بنیان هاى قدرت خاخام ها در جامعه ى یهود مى شود، بنابراین بلافاصله از سوى جامعه ى یهود تکفیر و طرد مى شود.
بریدهای از کتاب:
من بنده ى خدایى هستم که چگونگى و حتى انجام دادن پرستش خودش را از ما نمى خواهد. به من اجازه دهید تا به شیوه ى خودم به خداوند عشق بورزم.
مهم این نیست به چى اعتقاد دارى یا میگى به چى اعتقاد دارى؛ مهم نحوه ى زندگى کردنته.
شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2336
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #۱۹۸۴
نویسنده: #جورج_اورول
مترجم: #حمیدرضا_بلوچ
درباره کتاب:
کتاب ۱۹۸۴ در سال های اخیر به عنوان یک کتاب برجسته در محافل ادبی جهان بسیار مورد توجه بوده و نویسنده آن را در ردیف نویسندگان سرشناس ادبیات انگلیس قرار داده است. کتاب برجسته عصر – لقبی است که مطبوعات موثر انگلیس پس از انتشار کتاب ۱۹۸۴ به آن داده اند.
کتاب ۱۹۸۴ یک رمان تخیلی محسوب می شود که در رد نظامهای تمامیتخواه (توتالیتر) و کمونیسم نوشته شده است.
دنیای حیرتانگیز و ترسناکی که جرج اورول در رمان خود به تصویر کشیده از سه کشور بزرگ، مقتدر و بیرحم تشکیل شده است که دائما در باهمدیگر در جنگ هستند:
اوشینیا
اوراسیا
ایستیشیا
داستان کتاب ۱۹۸۴ در لندن، یکی از شهرهای بزرگ اوشینیا اتفاق میافتد.
در کشور اوشینیا مردم بیش از حد به کار گرفته میشوند، غذا به اندازه کافی نیست، آدم ها هویت ندارند، عشق و علاقه و احساس بین افراد ممنوع شده است، ساختمانها به غیر از ساختمانهای دولتی همه پوسیده و مخروبه هستند، موشکها و خمپارهها ناگهان منفجر میشوند و…
شخصیت اصلی کتاب ۱۹۸۴ وینستن اسمیت است که در وزارت حقیقت کار میکند. وینستن تنها زندگی میکند و با اینکه کارمند حزب است از آن تنفر دارد و بنابر یک سری از حوادث و اتفاقات که در کتاب نقل شده است، میداند که حزب، حیقیقت و باورهای مردم را تحریف میکند.
در ادامه کسی که وینستن از او میترسید و همواره فکر می کرد او یک پلیس است یعنی جولیا وارد داستان میشود. جولیا رابطهای مخفیانه با وینستن ایجاد میکند و آن ها بعد از آشنایی متوجه می شوند که هر دو از حزب متنفر هستند. داستان کتاب وقتی هیجانانگیزتر و جدیتر می شود که اوبراین آن ها را به خانه خود دعوت می کند و… (همه چیزهایی که خواندید قسمت بسیار کوچکی از اتفاقات و حوادث کتاب ۱۹۸۴ بود و خیلی از موارد کتاب فاش نشده است.)
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2351
کتاب: #۱۹۸۴
نویسنده: #جورج_اورول
مترجم: #حمیدرضا_بلوچ
درباره کتاب:
کتاب ۱۹۸۴ در سال های اخیر به عنوان یک کتاب برجسته در محافل ادبی جهان بسیار مورد توجه بوده و نویسنده آن را در ردیف نویسندگان سرشناس ادبیات انگلیس قرار داده است. کتاب برجسته عصر – لقبی است که مطبوعات موثر انگلیس پس از انتشار کتاب ۱۹۸۴ به آن داده اند.
کتاب ۱۹۸۴ یک رمان تخیلی محسوب می شود که در رد نظامهای تمامیتخواه (توتالیتر) و کمونیسم نوشته شده است.
دنیای حیرتانگیز و ترسناکی که جرج اورول در رمان خود به تصویر کشیده از سه کشور بزرگ، مقتدر و بیرحم تشکیل شده است که دائما در باهمدیگر در جنگ هستند:
اوشینیا
اوراسیا
ایستیشیا
داستان کتاب ۱۹۸۴ در لندن، یکی از شهرهای بزرگ اوشینیا اتفاق میافتد.
در کشور اوشینیا مردم بیش از حد به کار گرفته میشوند، غذا به اندازه کافی نیست، آدم ها هویت ندارند، عشق و علاقه و احساس بین افراد ممنوع شده است، ساختمانها به غیر از ساختمانهای دولتی همه پوسیده و مخروبه هستند، موشکها و خمپارهها ناگهان منفجر میشوند و…
شخصیت اصلی کتاب ۱۹۸۴ وینستن اسمیت است که در وزارت حقیقت کار میکند. وینستن تنها زندگی میکند و با اینکه کارمند حزب است از آن تنفر دارد و بنابر یک سری از حوادث و اتفاقات که در کتاب نقل شده است، میداند که حزب، حیقیقت و باورهای مردم را تحریف میکند.
در ادامه کسی که وینستن از او میترسید و همواره فکر می کرد او یک پلیس است یعنی جولیا وارد داستان میشود. جولیا رابطهای مخفیانه با وینستن ایجاد میکند و آن ها بعد از آشنایی متوجه می شوند که هر دو از حزب متنفر هستند. داستان کتاب وقتی هیجانانگیزتر و جدیتر می شود که اوبراین آن ها را به خانه خود دعوت می کند و… (همه چیزهایی که خواندید قسمت بسیار کوچکی از اتفاقات و حوادث کتاب ۱۹۸۴ بود و خیلی از موارد کتاب فاش نشده است.)
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2351
#معرفی_کتاب
کتاب: #مامان_و_معنی_زندگی
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
کتاب مامان و معنی زندگی اثر اروین د. یالوم، شش داستانِ روان درمانی را که چهار مورد از آنها کاملا واقعی و براساس تجربیاتِ شخصیِ نویسنده است برای ما بازگو میکند.
اروین د. یالوم، نویسنده کتاب مامان و معنی زندگی یکی از مشهورترین روانپزشکان و معرفانِ قویِ مکتب اگزیستانسیال، مفاهیمِ و دلهرههای اصلیِ این فلسفه از جمله پوچی، مرگ، انزوا و… را در این شش داستان گنجانده است.
درست مانند کتاب هنگامی که نیچه گریست، یالوم در این کتاب هم به طور غیر مستقیم، قصد دارد تاثیرِ شگرفِ اگزیستانسیال و درک ابعادِ مختلف هستی انسان را بر روی درمان، در قالب داستان به خوردِ مخاطب بدهد. و حقیقتا که چقدر هم در این کار ماهر است.
مامان و معنی زندگی آنقدر واقعی است، که به ما تجربه هرکدام از دلهرههای هستی، از جمله:
از ترس از دست دادن عزیزان
انکارِ مرگ
سوگواری
پوچی
تنهایی
و…
را به ما میدهد. انگار که در هر جلسه روانکاوی، این ما هستیم که با هرکدام از این ضعفهایمان، روبروی دکتر یالوم مینشینیم، و با او هم صحبت میشویم. درک میشویم و درک کردنِ متقابل را یاد میگیریم.
قسمتهایی از متن کتاب :
ولی تو متوجه نشدی، مامان. ما باید از هم جدا بشیم، نباید همدیگه رو به زنجیر بکشیم. انسان شدن اینجوریه.
در اصل هر آدمی تو دنیا تنهاست. این سخت است. ولی این جوریه دیگه و ما باید با این مسئله روبهرو بشیم.
نیچه گفته است ما نیازمند هنریم تا حقیقت هلاکمان نکند.
ما موجوداتی در جستوجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به دنیایی که خود ذاتا بیمعناست کنار بیاییم.
میدانم احساس خوبی نسبت به خونهات، پاهات و پوستت نداری. ولی اینها «تو» نیستند. اینها فقط چیزایی «دربارهی» تو هستند، نه «تو»ی اصلی و حقیقی. به اصل خودت نگاه کن. آنجا چه چیزی را میخواهی تغییر بدهی؟
بعضى افراد، سراسر زندگى را جنگى کینخواهانه میبینند که باید در آن پیروز شد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2367
کتاب: #مامان_و_معنی_زندگی
نویسنده: #آروین_د_یالوم
مترجم: #سپیده_حبیب
درباره کتاب:
کتاب مامان و معنی زندگی اثر اروین د. یالوم، شش داستانِ روان درمانی را که چهار مورد از آنها کاملا واقعی و براساس تجربیاتِ شخصیِ نویسنده است برای ما بازگو میکند.
اروین د. یالوم، نویسنده کتاب مامان و معنی زندگی یکی از مشهورترین روانپزشکان و معرفانِ قویِ مکتب اگزیستانسیال، مفاهیمِ و دلهرههای اصلیِ این فلسفه از جمله پوچی، مرگ، انزوا و… را در این شش داستان گنجانده است.
درست مانند کتاب هنگامی که نیچه گریست، یالوم در این کتاب هم به طور غیر مستقیم، قصد دارد تاثیرِ شگرفِ اگزیستانسیال و درک ابعادِ مختلف هستی انسان را بر روی درمان، در قالب داستان به خوردِ مخاطب بدهد. و حقیقتا که چقدر هم در این کار ماهر است.
مامان و معنی زندگی آنقدر واقعی است، که به ما تجربه هرکدام از دلهرههای هستی، از جمله:
از ترس از دست دادن عزیزان
انکارِ مرگ
سوگواری
پوچی
تنهایی
و…
را به ما میدهد. انگار که در هر جلسه روانکاوی، این ما هستیم که با هرکدام از این ضعفهایمان، روبروی دکتر یالوم مینشینیم، و با او هم صحبت میشویم. درک میشویم و درک کردنِ متقابل را یاد میگیریم.
قسمتهایی از متن کتاب :
ولی تو متوجه نشدی، مامان. ما باید از هم جدا بشیم، نباید همدیگه رو به زنجیر بکشیم. انسان شدن اینجوریه.
در اصل هر آدمی تو دنیا تنهاست. این سخت است. ولی این جوریه دیگه و ما باید با این مسئله روبهرو بشیم.
نیچه گفته است ما نیازمند هنریم تا حقیقت هلاکمان نکند.
ما موجوداتی در جستوجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به دنیایی که خود ذاتا بیمعناست کنار بیاییم.
میدانم احساس خوبی نسبت به خونهات، پاهات و پوستت نداری. ولی اینها «تو» نیستند. اینها فقط چیزایی «دربارهی» تو هستند، نه «تو»ی اصلی و حقیقی. به اصل خودت نگاه کن. آنجا چه چیزی را میخواهی تغییر بدهی؟
بعضى افراد، سراسر زندگى را جنگى کینخواهانه میبینند که باید در آن پیروز شد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2367
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #جنس_دوم
نویسنده: #سیمون_دوبووار
مترجم: #قاسم_صنعوی
درباره کتاب:
سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم به بررسی کاملی از روند شکل گیری شخصیت اجتماعی و رتبهبندی زن در طول تاریخ میپردازد. نگاه دوبوواردر این کتاب-مقاله فقط تاریخی محض نیست و از منظر زیست شناسی – روانشناسی – اجتماعی – فلسفی نیز به مسئله چگونگی کهتر شدن مقام زن از مرد پرداخته است. این که چرا از ابتدای تاریخ مرد عنان برتری به دست گرفت و زن به عنوان جنس دوم نقش خود را پذیرفت.
کتاب جنس دوم در دو جلد نوشته شده است.
جلد اول از در سه قسمت اصلی نوشته شده است:
سرنوشت
تاریخ
اسطوره
جلد دوم نیز در چهار قسمت اصلی نوشته شده است:
شکلگیری
موقعیت
توجیهها
به سوی رهایی
پس از نظر دوبووار هم فمینیست تا زمانی جنبش درستی است که برای مبارزه و تغییر وضعیت زنان در جامعه باشد و درآینده که تمام این مبارزات به ثمر نشست و زن به جایگاه درست خود نایل شد حتی خود او هم آنتی فمینیست است! این مسیله بسیار قابل تعمق است. همه ما باید به یاد داشته باشیم که جنبش فمینیست تنها مبارزهای برای احقاق حقوق است و کینهجویی و انتقام نیست و انسانیت بسیار مسیلهای ارزشمندتر و فراتر از جنسیت صرف است. اما اینکه امروزه جایگاه زن در جامعه چگونه است و لازم بودن مبارزههای فمینیستی، در جای جای جهان متفاوت است و بحثی مجزا میطلبد.
بریده ای از کتاب:
گفته شده که زنان به معنای واقع فاقد احساس عدالت هستند و بیشتر از احساسشان فرمان میبرند تا از وجدانشان… اما نه طبیعت آنان، بلکه آموزش و زندگی اجتماعی است که این تفاوت را سبب میشود.
در حقیقت زنها هرگز ارزشهای زنانه را در برابر ارزشهای مردانه علم نکردهاند: بلکه مردها هستند که با تمایل به حفظ امتیازهای مردانه، به ابداع این تقسیم پرداختهاند؛ مردها قصد خلق قلمروی زنانه – سلطه زندگی و حالیت – را نداشتهاند مگر برای این که زن را در آن بند بدارند.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2377
کتاب: #جنس_دوم
نویسنده: #سیمون_دوبووار
مترجم: #قاسم_صنعوی
درباره کتاب:
سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم به بررسی کاملی از روند شکل گیری شخصیت اجتماعی و رتبهبندی زن در طول تاریخ میپردازد. نگاه دوبوواردر این کتاب-مقاله فقط تاریخی محض نیست و از منظر زیست شناسی – روانشناسی – اجتماعی – فلسفی نیز به مسئله چگونگی کهتر شدن مقام زن از مرد پرداخته است. این که چرا از ابتدای تاریخ مرد عنان برتری به دست گرفت و زن به عنوان جنس دوم نقش خود را پذیرفت.
کتاب جنس دوم در دو جلد نوشته شده است.
جلد اول از در سه قسمت اصلی نوشته شده است:
سرنوشت
تاریخ
اسطوره
جلد دوم نیز در چهار قسمت اصلی نوشته شده است:
شکلگیری
موقعیت
توجیهها
به سوی رهایی
پس از نظر دوبووار هم فمینیست تا زمانی جنبش درستی است که برای مبارزه و تغییر وضعیت زنان در جامعه باشد و درآینده که تمام این مبارزات به ثمر نشست و زن به جایگاه درست خود نایل شد حتی خود او هم آنتی فمینیست است! این مسیله بسیار قابل تعمق است. همه ما باید به یاد داشته باشیم که جنبش فمینیست تنها مبارزهای برای احقاق حقوق است و کینهجویی و انتقام نیست و انسانیت بسیار مسیلهای ارزشمندتر و فراتر از جنسیت صرف است. اما اینکه امروزه جایگاه زن در جامعه چگونه است و لازم بودن مبارزههای فمینیستی، در جای جای جهان متفاوت است و بحثی مجزا میطلبد.
بریده ای از کتاب:
گفته شده که زنان به معنای واقع فاقد احساس عدالت هستند و بیشتر از احساسشان فرمان میبرند تا از وجدانشان… اما نه طبیعت آنان، بلکه آموزش و زندگی اجتماعی است که این تفاوت را سبب میشود.
در حقیقت زنها هرگز ارزشهای زنانه را در برابر ارزشهای مردانه علم نکردهاند: بلکه مردها هستند که با تمایل به حفظ امتیازهای مردانه، به ابداع این تقسیم پرداختهاند؛ مردها قصد خلق قلمروی زنانه – سلطه زندگی و حالیت – را نداشتهاند مگر برای این که زن را در آن بند بدارند.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2377
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #ریزعادتها
نویسنده: #استفن_گایز
مترجم: #نحله_رحمانیان
درباره کتاب:
در بخشی از کتاب ریزعادتها: عادتهای کوچک، نتایج بزرگ (Mini habits smaller habits bigger results) میخوانید:
کانالهای ارتباطی مغز مسیرهای عصبی هستند، این مسیرهای عصبی شبیه مسیرهایی هستند که در دنیای واقعی وجود دارد.
در اینجا توضیح خواهیم داد که این مسیرها چگونه کار میکنند: زمانی که مسیر عصبی اختصاص داده شده به یک عادت توسط یک فکر یا نشانهی بیرونی هدف واقع میشود، یک بار الکتریکی در طول مسیر عصبی مغز شما به جریان میافتد و این انگیزه یا فکر در شما شکل میگیرد که به یک رفتار عادتی و همیشگی مشغول شوید. به عنوان مثال، اگر هر روز بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب دوش بگیرید، یک مسیر عصبی مرتبط با آن رفتار خواهید داشت. از خواب برمیخیزید، «نورونهای دوش گرفتن» فعال میشوند و شما مانند مردگان زامبی و بی اندکی تفکر به سمت حمام روانه میشوید. بسته به نوع عادت خوب یا بد، این جادوی افسونگر یا نفرین شوم، داشتن عادت است. هر چه یک عادت ریشهدارتر شود مسلما مسیر عصبی که به آن اختصاص دارد قطورتر و مستحکمتر میشود. بینظیر است!
آشنایی با این اطلاعات باعث میشود هدف ما ساده و شفاف شود. ما قصد داریم با ایجاد تکرار، مسیرهای عصبی خاص بسازیم و آن را مستحکم کنیم. در آستانهی قدم گذاردن در این راه انجام این کار آسان به نظر میرسد، اما این طور نیست، ما ناچاریم برای دستیابی به آن بر محدودیتهای فطری بشر فائق آییم. شما در خواهید یافت بسیاری از استراتژیهای متداول مربوط به عادت این محدودیتهای محرز را مد نظر قرار نمیدهند، انعطاف ناپذیری آن را دست کم میگیرند، یا سخنان مبهم و بیتأثیری مانند «کار سختی پیش رو دارید، اما باید آن را بپذیرید.» ایراد میکنند و شما به واسطهی نداشتن طرحی جامع جهت کنترل و ادارهی این محدودیتها، از خستگی و آشفتگی در عذاب خواهید بود؛ و حتی اگر در ابتدای راه بسیار هیجان زده و مشتاق باشید، خیلی زود تسلیم خواهید شد. آیا میتوان گفت من تا حدی ضد انگیزه هستم؟ بله چون انگیزه به مدت ده سال باعث شکست من شد؛ اما بعدا به این موضوع میپردازیم.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2390
کتاب: #ریزعادتها
نویسنده: #استفن_گایز
مترجم: #نحله_رحمانیان
درباره کتاب:
در بخشی از کتاب ریزعادتها: عادتهای کوچک، نتایج بزرگ (Mini habits smaller habits bigger results) میخوانید:
کانالهای ارتباطی مغز مسیرهای عصبی هستند، این مسیرهای عصبی شبیه مسیرهایی هستند که در دنیای واقعی وجود دارد.
در اینجا توضیح خواهیم داد که این مسیرها چگونه کار میکنند: زمانی که مسیر عصبی اختصاص داده شده به یک عادت توسط یک فکر یا نشانهی بیرونی هدف واقع میشود، یک بار الکتریکی در طول مسیر عصبی مغز شما به جریان میافتد و این انگیزه یا فکر در شما شکل میگیرد که به یک رفتار عادتی و همیشگی مشغول شوید. به عنوان مثال، اگر هر روز بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب دوش بگیرید، یک مسیر عصبی مرتبط با آن رفتار خواهید داشت. از خواب برمیخیزید، «نورونهای دوش گرفتن» فعال میشوند و شما مانند مردگان زامبی و بی اندکی تفکر به سمت حمام روانه میشوید. بسته به نوع عادت خوب یا بد، این جادوی افسونگر یا نفرین شوم، داشتن عادت است. هر چه یک عادت ریشهدارتر شود مسلما مسیر عصبی که به آن اختصاص دارد قطورتر و مستحکمتر میشود. بینظیر است!
آشنایی با این اطلاعات باعث میشود هدف ما ساده و شفاف شود. ما قصد داریم با ایجاد تکرار، مسیرهای عصبی خاص بسازیم و آن را مستحکم کنیم. در آستانهی قدم گذاردن در این راه انجام این کار آسان به نظر میرسد، اما این طور نیست، ما ناچاریم برای دستیابی به آن بر محدودیتهای فطری بشر فائق آییم. شما در خواهید یافت بسیاری از استراتژیهای متداول مربوط به عادت این محدودیتهای محرز را مد نظر قرار نمیدهند، انعطاف ناپذیری آن را دست کم میگیرند، یا سخنان مبهم و بیتأثیری مانند «کار سختی پیش رو دارید، اما باید آن را بپذیرید.» ایراد میکنند و شما به واسطهی نداشتن طرحی جامع جهت کنترل و ادارهی این محدودیتها، از خستگی و آشفتگی در عذاب خواهید بود؛ و حتی اگر در ابتدای راه بسیار هیجان زده و مشتاق باشید، خیلی زود تسلیم خواهید شد. آیا میتوان گفت من تا حدی ضد انگیزه هستم؟ بله چون انگیزه به مدت ده سال باعث شکست من شد؛ اما بعدا به این موضوع میپردازیم.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2390
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفی_کتاب
کتاب: #ژاکت_آبی
نویسنده: #ژاکلین_نوگراتز
مترجم: #جواد_تمنانلو
درباره کتاب:
«ژاکت آبی» زندگینامه خودنوشت زنی آمریکایی است که جایگاه شغلی قابل اعتنای خود در بانک «چیس مٙنهٙتن» آمریکا را رها کرده و به آفریقا مهاجرت میکند. او در ۲۵ سال زندگی در کشورهای مختلف آفریقایی، یک دغدغه دارد: «اجرای پروژههای فقرزُدایی پایدار».
«ژاکلین نوگراتز» نویسنده کتاب، طی سالهای سکونت در آفریقا، تجربیات پروژههای فقرزُدایی با ۴ رویکرد «خیریههای سنتی»، «شرکتهای دارای مسئولیتپذیری اجتماعی»، «کارآفرینان اجتماعی» و نیز «کسبوکارهای پایین هرم (BOP)» را به دقت رصد کرده و نهایتا صندوق کارآفرینی اجتماعی «آکیومن» را تاسیس میکند که با ترکیب ۴ رویکرد فوق، نسخهای نوآورانه برای تلفیق «فقرزُدایی پایدار» با «کسبوکار سودآور» ارائه میدهد.
فرید زکریا سردبیر نیوزویک نیز درباره کتاب «ژاکت آبی» نوشته است: این کتاب، سرگذشت شگفتانگیز و درسآموز بانویی پراراده و خلاق را به تصویر کشیده که هم مغز خواننده را درگیر میکند و هم قلب او را.
نووگراتز که از طرف نشریه فارین پالیسی در لیست ۱۰۰ متفکر برتر جهان قرار گرفته، در بخشی از مقدمه کتاب مینویسد: این کتاب از یک طرف شرح تجربیات من در طراحی پروژههای نیکوکارانه در آفریقاست و از طرف دیگر شامل مجموعه داستانهای آموزنده از افراد خارقالعادهایست که زندگی مرا شکل دادهاند: از زنان کنیایی رقصنده در کلبهها گرفته تا راهبی کامبوجی که به آفریقا مهاجرت کرده بود و دهها فردی دیگری که در طول زندگی ۲۵ سالهام در آفریقا، درسهای ارزشمندی از آنها آموختم.
کتاب «ژاکت آبی» خودزندگی نامه ژاکلین نووگراتز، با ترجمه جواد تمنانلو در 396 صفحه و به قیمت 47 هزار تومان برای بار سوم به همت موسسه مطالعاتی برای فردا منتشر شده است.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2402
کتاب: #ژاکت_آبی
نویسنده: #ژاکلین_نوگراتز
مترجم: #جواد_تمنانلو
درباره کتاب:
«ژاکت آبی» زندگینامه خودنوشت زنی آمریکایی است که جایگاه شغلی قابل اعتنای خود در بانک «چیس مٙنهٙتن» آمریکا را رها کرده و به آفریقا مهاجرت میکند. او در ۲۵ سال زندگی در کشورهای مختلف آفریقایی، یک دغدغه دارد: «اجرای پروژههای فقرزُدایی پایدار».
«ژاکلین نوگراتز» نویسنده کتاب، طی سالهای سکونت در آفریقا، تجربیات پروژههای فقرزُدایی با ۴ رویکرد «خیریههای سنتی»، «شرکتهای دارای مسئولیتپذیری اجتماعی»، «کارآفرینان اجتماعی» و نیز «کسبوکارهای پایین هرم (BOP)» را به دقت رصد کرده و نهایتا صندوق کارآفرینی اجتماعی «آکیومن» را تاسیس میکند که با ترکیب ۴ رویکرد فوق، نسخهای نوآورانه برای تلفیق «فقرزُدایی پایدار» با «کسبوکار سودآور» ارائه میدهد.
فرید زکریا سردبیر نیوزویک نیز درباره کتاب «ژاکت آبی» نوشته است: این کتاب، سرگذشت شگفتانگیز و درسآموز بانویی پراراده و خلاق را به تصویر کشیده که هم مغز خواننده را درگیر میکند و هم قلب او را.
نووگراتز که از طرف نشریه فارین پالیسی در لیست ۱۰۰ متفکر برتر جهان قرار گرفته، در بخشی از مقدمه کتاب مینویسد: این کتاب از یک طرف شرح تجربیات من در طراحی پروژههای نیکوکارانه در آفریقاست و از طرف دیگر شامل مجموعه داستانهای آموزنده از افراد خارقالعادهایست که زندگی مرا شکل دادهاند: از زنان کنیایی رقصنده در کلبهها گرفته تا راهبی کامبوجی که به آفریقا مهاجرت کرده بود و دهها فردی دیگری که در طول زندگی ۲۵ سالهام در آفریقا، درسهای ارزشمندی از آنها آموختم.
کتاب «ژاکت آبی» خودزندگی نامه ژاکلین نووگراتز، با ترجمه جواد تمنانلو در 396 صفحه و به قیمت 47 هزار تومان برای بار سوم به همت موسسه مطالعاتی برای فردا منتشر شده است.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/2402
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری