ﻣﺎﻧﺎ ﻧﻴﺴﺘﺎﻧﻲ Mana Neyestani
17.9K subscribers
4.28K photos
291 videos
2 files
853 links
ﺳﻌﻲ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭا اﺯ اﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ اﻳﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﺬاﺭﻡ.
Iranian cartoonist and comic artist.
Download Telegram
موفقیت!
(بی ارتباط با خبری خاص)
@mananey
مانا نیستانی
👏120👍549😢5🔥4🥰2
📸 کاریکاتور هفته

شروین حاجی پور خواننده ترانه اعتراضی "برای" که تبدیل به یکی از نمادهای خیزش زن زندگی آزادی شد خبر از انتشار اولین آلبوم رسمی خود با مجوز وزارت ارشاد داد. این امر منجر به حملات بسیاری علیه او شد که اتهام "خیانت، سازشکاری و همکاری با حاکمیت" را نثارش می‌کردند به گونه‌ای که او را به واکنش واداشت و در پیامی اتهامات و شایعات را رد کرد و اعلام داشت امکان ندارد روی نقطه ای بایستد که مقابل مردم باشد. تعدادی از کاربران دریافت مجوز را برای هنرمندی مقیم ایران امر "طبیعی" دانستند.
@dw_farsi
👍10421👏7🔥3🥰2
مجوز ارشاد
منتشر شده در دویچه وله فارسی
@mananey
مانا نیستانی
👏84👍245🥰1
ﻣﺎﻧﺎ ﻧﻴﺴﺘﺎﻧﻲ Mana Neyestani
مجوز ارشاد منتشر شده در دویچه وله فارسی @mananey مانا نیستانی
نگاهی دور از هیجان، حمله و انگ‌زنی به موقعیتی از این دست، ما را وامی‌دارد چنین پرسش‌هایی را مطرح کنیم: تا کی هنرمندان کشور باید به قوانینی ناعادلانه—از جمله نظارت و سانسور دولتی، تبعیض میان خوانندگان زن و مرد، ممنوعیت صدای زنان و حذف همکارانشان—تن بدهند؟ و از کجا باید «نه گفتن» را آغاز کرد؟

چه تفاوتی است میان آنان که با صدای بلند «نه» می‌گویند و پیه ممنوعیت و محرومیت را به تن می‌مالند، و دیگرانی که با همان شرایط ادامه می‌دهند؟ آیا با جملاتی از این دست که «همه، چه آنان که با مجوز کار می‌کنند و چه آنان که از این مسیر تن زده‌اند، قابل احترام‌اند»، به فضایی بی‌وزن از نظر ارزشی و معنایی نمی‌رسیم؟ فضایی که در آن انگار هیچ انتخابی بر دیگری برتری ندارد و مسئولیت مقاومت و تغییر مسیر از دوش شهروندان، به‌ویژه هنرمندان، برداشته می‌شود؟
👍97👏188🥰1
Forwarded from Iranriseonline
دانشجو بی تفاوت نمی ماند

کاری از: مانا نیستانی

@iranriseonline
👏167👍498😢3🥰2🔥1
📸 کاریکاتور هفته

بعد از دهه‌ها سرکوب موسیقی رپ و دستگیری گاه و بیگاه رپرهای فارسی، بنظر می‌آید بخش‌هایی از حکومت از سیاست حذف و انکار کامل ناامید شده با این گونه موسیقی از سر آشتی برآمده به تعدادی از رپرهای فارسی‌زبان مجوز هم داده‌اند، حتی برنامه‌ای تلویزیونی تهیه شده که به موسیقی و خوانندگان رپ می پردازد، نکته جالب اما تلاش این برنامه و برنامه‌ریزان فرهنگ رسمی برای اخته‌سازی و حذف بخش اعتراضی، انتقادی این موسیقی و تبدیل آن به موجودی رام و آرام برای کنترل هیجانات نسل جوان است.

در شرایطی که همچنان زنان علاقمند به این گونه یا هر گونه دیگر موسیقی اجازه خواندن ندارند و خبر بسته شدن صفحات فضای مجازی آنها پشت هم می‌رسد، چیزی که برنامه‌ریزان به عنوان موسیقی رپ معرفی می‌کنند فرسنگ ها با خاطره جمعی مخاطبان از آثار دغدغه‌مند و تاثیرگذار هیچکس، یاس، توماج و سایر خوانندگان رپ فاصله دارد.  این موضوع دستمایه مانا نیستانی برای کاریکاتور هفته بوده است.

@dw_farsi
👍108👏2514🔥1🥰1😢1
رپ تراز نظام مقدس
@mananey
منتشر شده در دویچه وله فارسی

مانا نیستانی
👍142👏3711🥰1😢1
تازگی در یکی از بخش‌های برنامه‌ای که مجید واشقانی اجرای آن را برعهده داشت، او ادعایی مطرح کرد که شایان تأمل است: هر هنرمندی که در ایران کار می‌کند به‌نوعی مورد تأیید حکومت است، از حکومت پول می‌گیرد و بنابراین «حکومتی» محسوب می‌شود؛ پس هنرمند اپوزیسیون داخل کشور وجود ندارد و هر ادعایی غیر از این «دروغ» است.

این استدلال، از جهاتی یادآور صحنه‌ای در ماجراهای تام سایر است؛ جایی که «اینجون جو» پس از ارتکاب قتل، آن را به گردن «مَف پاتر» همدست مست و بی‌آزارش انداخت و به او القا کرد که هر دو مجرمند و اگر گیر بیفتند مجازات خواهند شد. منطقی که در آن صحنه عمل می‌کند، نه منطقی برای کشف حقیقت، بلکه تاکتیکی برای هم‌پیمانسازی از طریق ایجاد هراس، تهدید و پاک‌کردن مرز جرم است.

در حکومت‌های تمامیت‌خواه نیز چنین الگویی به‌گونه‌ای ساختاری عمل می‌کند. یکی از روش‌های دیرپای رژیم‌های اقتدارگرا—از ایران تا شوروی سابق—گسترش بدنه‌ی دولت، فربه‌سازی بوروکراسی و تبدیل بخش بزرگی از جامعه به کارمندان و وابستگان مالی حکومت است. این فرآیند، نه‌تنها امکان اداره‌ی فشل و کنترل‌شده‌ی جامعه را فراهم می‌کند، بلکه نقش مهم‌تری دارد: ایجاد لایه‌ای گسترده از افراد ناراضی اما محافظه‌کار که به دلیل وابستگی اقتصادی، توان و شهامت کنش سیاسی مستقل را از دست می‌دهند.

با این‌حال، رخدادهای ۱۴۰۱ در ایران نشان داد که این مدل همدست‌سازیِ عمومی رو به فرسایش است. در میان چهره‌های شاخص سینما و تلویزیون—کسانی که سال‌ها در تولیدات سفارشی حضور داشتند—تمایلی کم‌سابقه به فاصله‌گیری از نهادهای حکومتی و پیوستن به صف معترضان دیده شد. بایکوت همکاری با صداوسیما و کناره‌گیری از پروژه‌های دولتی، نشانه‌هایی روشن از شکستن همان پیوندهای اجباری بود که حکومت بر آن بنا شده است.

از همین‌رو می‌توان گفت استدلالی که واشقانی و هم‌نظرانش تکرار می‌کنند، نه تحلیلی از واقعیت، بلکه نوعی بازی روانی از جنس همان الگوی «اینجون جو» است؛ تاکتیکی که هدف آن ایجاد احساس گناه مشترک و هم‌سطح‌سازی میان کسانی است که صرفاً در ساختار کار کرده‌اند، با کسانی که آگاهانه بازوی تبلیغاتی حکومت بوده‌اند. این منطق می‌کوشد هنرمندان ناراضی اما همچنان شاغل در صداوسیما یا سینمای رسمی را در موقعیتی قرار دهد که گویی هرگونه فاصله‌گیری، اعتراض یا انتخاب اخلاقی از اساس بی‌اعتبار است؛ چرا که «همه به یک اندازه مقصرند».

در حقیقت، نگرانی اصلی طراحان چنین روایت‌هایی چیزی جز بیم از ریزش‌های بیشتر در بدنه‌ی هنرمندان خاکستری نیست—هنرمندانی که نشان داده‌اند در بزنگاه‌های تاریخی توان و تمایل پیوستن به جریان تغییر را دارند. با هم‌سطح‌سازی آنها با هنرمندان ایدئولوژیک و رسمی حکومت، تلاش می‌شود پیام روشنی ارسال شود: خاموش بمانید، زیرا شما نیز در جرمی مشترک سهیم‌اید. اما این روایت، همان‌قدر ساختگی است که منطق اینجون جو؛ و درست به همین دلیل است که تأکید بر آن، بیش از آن‌که نشانه‌ی «واقعیت» باشد، نشانه‌ی ترس از فروپاشی آن سازوکار قدیمیِ همدست‌سازی است.
👍15414🔥3🥰1🎉1
😢60🔥17👏6🥰21🎉1
Forwarded from Iranriseonline
سخنگوی عشق و امید

اختصاصی ایران‌رایز
اثر مانا نیستانی
@iranriseonline
👏195👍48😢105🔥3🥰2
📸 کاریکاتور هفته

افزایش دوبارهٔ نرخ بنزین در ایران، در تضاد آشکار با وعده‌های پیشین دولت مبنی بر ثبات قیمت‌ها، بار دیگر شکاف عمیق میان گفتار رسمی و واقعیت‌های اقتصادی را برجسته کرده است. این تصمیم با سه‌نرخی شدن بنزین، نه‌تنها ابهام و نابرابری بیشتری در دسترسی شهروندان به سوخت ایجاد کرده، بلکه عملاً فشار مضاعفی بر اقشار کم‌درآمد وارد آورده است.

هم‌زمان، اتخاذ تدابیر امنیتی و حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در برخی شهرها، بیش از آنکه نشانهٔ مدیریت اقتصادی باشد، بیانگر نگرانی حاکمیت از تکرار اعتراضات اجتماعی است؛ وضعیتی که نشان می‌دهد افزایش قیمت سوخت، همچنان نه یک مسئلهٔ صرفاً اقتصادی، بلکه بحرانی سیاسی و اجتماعی تلقی می‌شود که با پیشگیری امنیتی پاسخ داده می‌شود.

مانا نیستانی کاریکاتور این هفته دویچه‌وله را به این موضوع اختصاص داده است.

@dw_farsi
👍8913👏10🥰3🔥1
هیسسس، بچه خوب اعتراض نمی کنه !
منتشرشده در دویچه وله فارسی
@mananey
مانا نیستانی

#افزایش_قیمت_بنزین
👏13232👍22😢9🥰2🔥1
Forwarded from Iranriseonline
بازی جانشینی

اختصاصی ایران‌رایز
اثر مانا نیستانی

#آخرین_رهبر #دیگه_بسه
@iranriseonline
👍21849👏27🔥9🥰2
Forwarded from Iranriseonline
جزیره اپوزیسیون

اختصاصی ایران‌رایز
اثر مانا نیستانی

@iranriseonline
👏206👍6614😢14🔥5🥰1
🔶 کاریکاتور هفته:

پخش مستندی درباره ترانه علیدوستی، هنرپیشه سینما، از شبکه بی‌بی‌سی فارسی که او را بدون حجاب اجباری داخل کشور در حال شرح مرارت‌هایش به خاطر حمایت از مردم معترض در سال ۱۴۰۱ نشان می داد، توجه بسیاری برانگیخته است. ترانه علیدوستی که بعد از تحمل بازجویی، زندان و بیماری که بسیاری از تبعات دوره حبس می‌دانند، از سینما کناره گرفته، می‌گوید دیگر حاضر به بازی در سینما با حجاب اجباری نخواهد بود.
مانا نیستانی کاریکاتور این هفته برای دویچه وله را به این موضوع اختصاص داده است.

@dw_farsi
167👍29👏7🔥5🥰4😢2
مستند ترانه هر ایرادی که داشت (محل پخشش، کمبودهایش،…) یک خوبی داشت، بار دیگر اهمیت «زن، زندگی، آزادی» و تبدیل آن را از یک شعار زودگذر به زیست و مطالبه روزمره یادآور شد، زیستی که با هزینه همراه است و بعضا در تعارض با منفعت کوتاه مدت. در زمانه ای که واشقانی ها سعی دارند القا کنند هیچ تفاوت بین هنرمندی که بالاخره در یک نقطه پشت به حکومت می‌کند و سایرین نیست حمایت از حرکت زنان هنرمند که بابت حمایت از مردم و حقوق آنان بر اعتراض خود داخل کشور پایدار بوده اند امری مهم که واجب است، کتایون ریاحی ، تراته علیدوستی ، هنگامه قاضیانی ، لیلی رشیدی و … با حمایت ما دلگرم و مسیرشان پر رهرو می شود. شاید توضیح واضح باشد که من ترانه علیدوستی را رهبر و مرجع نمی دانم، بی نقصش نمی ‌پندارم و از تک تک حرف ها و کارهایش دفاع نمی کنم (ایضا دیگران ) اما برای مقاومت و اعتراضش در این مقطع که الهامبخشم بوده کلاه از سر بر می دارم
#ترانه_علیدوستی
@mananey
310👍84👏18🔥6🥰4😢2🎉1
بهرام بیضایی
@mananey
مانا نیستانی
178👍19😢5🎉1
ﻣﺎﻧﺎ ﻧﻴﺴﺘﺎﻧﻲ Mana Neyestani
بهرام بیضایی @mananey مانا نیستانی
از مرگ حرف نزن

نوجوانی بعد از تجربه مرگ پدرم از فکر مرگ دو نفر بیشتر از همه وحشت داشتم. مادرم و بعد، بهرام بیضایی.
من با بیضایی نمایشنامه را فهمیدم ، کتابخانه پدر پر از نمایشنامه ها و فیلمنامه های او بود. من با بیضایی ادبیات، نثر و نوشتار وزین را فهمیدم. من با آینه های روبرو و حقایق درباره لیلا دختر ادریس فیلمنامه خوانی را آغاز کردم. من با بیضایی، رسم روشنفکری آموختم که نه چپ بود و نه راست، در برابر قدرت سر خم نمی کرد و کوتاه نمی آمد. عاشق فرهنگ بود و با‌ بینش و فهم، نه رگ بیرون زده گردن آن را پاس می داشت و بر آن می افزود، من با بیضایی، نسبت به سینمای ایران احساس و درک بیشتری پیدا کردم. نوجوانی بودم بعد از انقلاب که دسترسی به ویدئو و فیلم های قدیم نداشت، «شاید وقت دیگر» اولین فیلم بیضایی بود که اول خبر ساخته شدنش را شنیدم و جذب نامش شدم، بعد خودش را در سالن سینما دیدم و مفتون شدم. تازه شروع کرده بودم تنها به سینما رفتن، شاید در طول اکرانش، ده بار رفتم سینما و هر بار هیپنوتیزم شدم، تک تک صحنه ها را حفظ بودم و از شروع هر صحنه آشنا که با زیبایی و وسواس گرفته شده بود ذوق می کردم، بعد باشو را دیدم ، نسخه ویدئویی مرگ یزدگرد و چریکه تارا و غریبه و مه را. دیدن تک تک فیلم های بیضایی برایم اتفاقی تکرار نشدنی بود، به جز یکی: مسافران. یادم است جشنواره فجر، دوره ای که مسافران شرکت داشت از هفت صبح تا هفت عصر جلوی سینما کریستال ایستادم تا نوبتم شد، پاهایم را دیگر حس نمی کردم از خستگی و سرما. فیلم را که دیدم توی ذوقم خورد، انگار یک چیزی برایم لنگ می زد. مجلس عزایی یک ساعت و نیمه … چرا آخرش مردگان اینطور با نوای شاد موسیقی بابک بیات وارد می شدند و روی زمین سُر می خوردند، چرا بازیگران انگار گیج و سرگردان بودند… من را نگرفت، یا در واقع من نگرفتمش. مسافران فیلمی بود که هر چه مسن تر شدم در دیدارهای مجدد بیشتر فهمیدم و حسش کردم. شاید جسارتمندانه ترین فیلم بیضایی در قلب فرهنگ و سنتی که مرگ‌محور و مرده پرست است و آیین سوگ را بیشتر از زیستن محترم می شمارد، بیضایی فیلمی ساخته بود با استفاده از سنت روایتگری تعزیه در پاسداشت آیین زندگی و پیروزی آن بر سیاهی سوگ مرگ. دیشب بعد از شنیدن خبری که همیشه وحشتش را داشتم بار دیگر مسافران را مرور کردم و دیالوگ خانم بزرگ را: «اونها مردند ولی تموم نشدند… همه کسم مردند ولی نه برای من. هر روز می بینمشون، پدر اونجا نشسته بود، مادر اونجا و من بچه بودم. تو نبودی، معنیش اینه که مرده بودی؟ نه!»
از مرگ بیضایی غمگینم و این غم هر چه می گذرد با هضم خبر سنگین تر می شود، اما دوست دارم آن طور که بیضایی می خواست بیندیشم و ببینم، شادی زیستن را بر سوگ مرگ پیروز بخواهم، او را با همان موهای سفید و چشمان روشن آنجا کنار آیینه مسافران، زنده می بینم، او پاسدار آیینه است، در یاد ما زنده است و تا هستیم در ما ادامه دارد، آنقدر هنرمند است و بر فرهنگ افزوده که وجودش با آثاری درخشان در نسل ها ادامه خواهد داشت، او بیش از همه ما زنده و حاضر خواهد بود.

مانا نیستانی
291👏40😢10👍8🔥4🎉1
📸کاریکاتور هفته

در روزهای اخیر بازار تهران و بسیاری از شهرهای ایران در پی فروپاشی اقتصادی، سقوط بی‌سابقه ارزش ریال و افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها، شاهد اعتصابات گسترده و تعطیلی مغازه‌ها بوده است؛ کسبه و بازاریان که در شرایط فعلی هیچ چشم‌اندازِ معیشتی روشن نمی‌بینند، مغازه‌های خود را بستند و در اعتراض به وضعیت اقتصادی به خیابان‌ها آمدند، در حالی که نیروهای امنیتی با تهدید و حضور سنگین سعی دارند با آنان مقابله ‌کنند. تصویر آن هموطن نشسته در برابر صف یگان ویژه، بی‌هیچ دستانی برای از دست دادن، نمادی است دردناک از ناامیدی و خستگی نسلی که دیگر چیزی برای باختن نمی‌بیند و با وجود تهدیدها، ایستادگی کرده است. بازتابی از عمق بحران اقتصادی و اجتماعی‌ای که زندگی روزمره مردم را فلج کرده و روح و امیدِ آنان را آزرده ‌است.

@dw_farsi
👏8947👍10😢5🔥3🎉1
در برابر سرکوبگران
@mananey
منتشر شده در دویچه وله فارسی
مانا نیستانی
171👏37👍10🔥6😢1🎉1