🐸 قورباغه ات را قورت بده انقلابی!
این انتخابات درسهای مهمی برای انقلابیهایی داشت که مدعی رسانه و تبلیغات هستند اما در بزنگاهها نمیتونن علمشون رو در عرصه عمل به ذائقه مردم نزدیک کنند!
از وحدت جبهه رقیب و پراکندگی جبهه انقلاب که بگذریم تو یه جمله میتونم بگم که تیم رسانه و برندینگ آقای پزشکیان به معنای واقعی کلمه حرفهای عمل کردند و اینقدر توی دیده شدن و محبوبیت ایشون تاثیرگذار بودن که عملکرد و حرفای ایشون نبود.
استراتژی جذب مخاطبشون تمرکز روی رأی زنان، جمعی از اینفلوئنسرهای مردمی و میکروبلاگرها، کارمندها، نسلz، قومیتها و مردم شهرستانها بود.
برخلاف 1400 که روی رای تهرانی ها، دانشجویان، نخبگان، بازاریها، بازیگران، ورزشکاران و بلاگرهای سرشناس سرمایه گذاری کردند و نتیجه مطلوب رو نگرفتند.
همه چیز به صورت جدی از روز ثبت نام آقای پزشکیان شروع شد که ایشون همراه دخترشون رفتند تا با تاکید بر محجبه بودن خانواده اشون، رای جامعه مذهبی سکولار که سیاست براشون در اولویت نیست رو بگیرن اما همزمان از داستان گشت ارشاد و توییت قدیمی که برای مهسا امینی زده بودند هم نهایت استفاده رو بردند که با وعده ی غیرمستقیم مخالفت با گشت ارشاد بخشی از مرددین. تحریمیها رو هم راضی نگه دارند.
ازونطرف بازوهای رسانه ای ایشون مثل جهرمی و تیم سایبریش روی مخالفت جدی با موضوع فیلترینگ کار میکردند بدون نقل قول مستقیم یا تایید و رد این مطلب از طرف ایشون!
در اینستاگرام، ویدیوهای قدیمیش از ارتباطش با اقوام و صحبت کردن به زبان ترکی توسط فن پیج ها وایرال شد تا خیلی زیرپوستی محبوبیتشون بین اقوام رو بیشتر کنند و ضمنا القا کنند همزبانی عین همدلیه و ایشون همینطور که زبان اقوام رو میفهمند به نیازهای اونها اشراف کامل دارند.
و شعارشون هم شد “ برای ایران “ که اقتباس گرفته شده از آهنگ “ برای “ از شروین بود و رنگ فیروزه ای رو هم بعنوان رنگ ستادشون انتخاب کردند که نماد خوش یمنی هست و اتفاقا پهلوی هم قبلا اونو به عنوان رنگ ملی اعلام کرده بود!
ضمنا این رنگ در روانشناسی القای صلح و دوری از تنش و دعوت به آرامش میکنه!
توی ستاد انتخاباتیشون هم موزیک برای و موزیکهای ترند و مود علاقه نسل z پخش میشد تا کاملا نشون بدن ذائقه و خرده فرهنگ های مردمی رو میشناسند!
استفاده متبحرانه از تکنیک نمیدانم وتخصص گرایی که چندساله جریان سازی شده و مفهومش اینه که اگر چیزی رو نمیدونی بگو نمیدونم و کار رو به متخصصین بسپر!
ایشون تو برنامه های مختلف هر جا حرفی برای گفتن نداشت، گفت من متخصص نیستم و متخصصین و نخبهها رو میارم در راس کار و با این حربه رای جمعی از متخصصین رو هم همراه کردند!
جنجالیترین قسمت کمپین تبلیغاتیشون پرتاب میکروفون توسط مشاورشون در مناظره بود که در نهایت با عصبانیت و پرخاشگری جلسه رو ترک کرد و نه تنها بعنوان یک نماد مبارزه با حاکمیت وایرال شد بلکه بازار انتخابات و مناظره ها رو به شدت داغ کرد و این پیام رو مخابره کرد که ما اومدیم صدای مردمی باشیم که اجازه اعتراض ندارند و در رسمی ترین تریبون کشور فریاد اعتراض شما رو به گوش حاکمیت رسوندیم
حالا صدای مردم چی بود؟
بلافاصله هشتگ
#بذارید_حرفشو_بزنه ترند شد!
اینجا بود که رای اغتشاشگران و تحریمی ها رو هم دریافت کرد.
حرکت تبلیغاتی بعدیشون رفتن سر مزار کشته شده های هواپیمای اوکراینی بود و با اینکار شبکه مردمی که هنوز در جریان ماجرای محکومیت اوکراین نیستند و ایران رو مقصر میدونن رو هم با خودش همراه کرد.
بیلبورد ها که خودش یه دوره برندینگ بود
“ من پزشکم اومدم شهروندارو نجات بدم “ که اشاره داره به نقش پزشک توی بازی مافیا...
«به همین سادگی ، به همین بی ریایی!»
و بیلبورد حاشیه ساز که نوشته بود.
«گردنم را در گرو وعدههایم میگذارم!»
و آخریش بیلبوردی بود که به زبان کردی توی سنندج دیده شد که تلاش برای جلب حمایت اقوام و شهرستانی ها با ادبیات خودشون داشت.
برای جلب حمایت مردم شهرستان اقدامات دیگه ای هم کردند ، مثلا اشاره به اینکه ایران فقط تهران نیست ونباید نصف تسهیلات و بودجه کشور صرف تهران بشه!
قضیه به اینجا ختم نشد و بعد از فعال شدن گسل های قومیتی رفتند سراغ گسل های مذهبی و یه پست گذاشتند توی اینستاگرام اعلام کردند میخوان حامی جدید رو معرفی کنند و فرداش مولوی عبدالحمید توی یه ویدیو ازشون حمایت کرد!
یکی از وایرالی ترین حرکت هاش هم جملهای بود که به زاکانی گفت وجواب اشتباه زاکانی در حالیکه میدونست انصراف میده بود : تا آخر میمونی دیگه؟
وقتی آقای زاکانی انصراف داد علاوه بر حس تحمیق دادن به مخاطب توسط آقای زاکانی یه حس آیندهنگری و پیش گویی توسط پزشکیان به مردم القا شد که انگار با قدرت اومده ببره و نتیجه رو از قبل میدونه و انقلابیا هم اشتباها روی این مورد خیلی مانور دادند که باعث کاهش محبوبیت آقای زاکانی شد.
🍃 @malihetoosi_ir
این انتخابات درسهای مهمی برای انقلابیهایی داشت که مدعی رسانه و تبلیغات هستند اما در بزنگاهها نمیتونن علمشون رو در عرصه عمل به ذائقه مردم نزدیک کنند!
از وحدت جبهه رقیب و پراکندگی جبهه انقلاب که بگذریم تو یه جمله میتونم بگم که تیم رسانه و برندینگ آقای پزشکیان به معنای واقعی کلمه حرفهای عمل کردند و اینقدر توی دیده شدن و محبوبیت ایشون تاثیرگذار بودن که عملکرد و حرفای ایشون نبود.
استراتژی جذب مخاطبشون تمرکز روی رأی زنان، جمعی از اینفلوئنسرهای مردمی و میکروبلاگرها، کارمندها، نسلz، قومیتها و مردم شهرستانها بود.
برخلاف 1400 که روی رای تهرانی ها، دانشجویان، نخبگان، بازاریها، بازیگران، ورزشکاران و بلاگرهای سرشناس سرمایه گذاری کردند و نتیجه مطلوب رو نگرفتند.
همه چیز به صورت جدی از روز ثبت نام آقای پزشکیان شروع شد که ایشون همراه دخترشون رفتند تا با تاکید بر محجبه بودن خانواده اشون، رای جامعه مذهبی سکولار که سیاست براشون در اولویت نیست رو بگیرن اما همزمان از داستان گشت ارشاد و توییت قدیمی که برای مهسا امینی زده بودند هم نهایت استفاده رو بردند که با وعده ی غیرمستقیم مخالفت با گشت ارشاد بخشی از مرددین. تحریمیها رو هم راضی نگه دارند.
ازونطرف بازوهای رسانه ای ایشون مثل جهرمی و تیم سایبریش روی مخالفت جدی با موضوع فیلترینگ کار میکردند بدون نقل قول مستقیم یا تایید و رد این مطلب از طرف ایشون!
در اینستاگرام، ویدیوهای قدیمیش از ارتباطش با اقوام و صحبت کردن به زبان ترکی توسط فن پیج ها وایرال شد تا خیلی زیرپوستی محبوبیتشون بین اقوام رو بیشتر کنند و ضمنا القا کنند همزبانی عین همدلیه و ایشون همینطور که زبان اقوام رو میفهمند به نیازهای اونها اشراف کامل دارند.
و شعارشون هم شد “ برای ایران “ که اقتباس گرفته شده از آهنگ “ برای “ از شروین بود و رنگ فیروزه ای رو هم بعنوان رنگ ستادشون انتخاب کردند که نماد خوش یمنی هست و اتفاقا پهلوی هم قبلا اونو به عنوان رنگ ملی اعلام کرده بود!
ضمنا این رنگ در روانشناسی القای صلح و دوری از تنش و دعوت به آرامش میکنه!
توی ستاد انتخاباتیشون هم موزیک برای و موزیکهای ترند و مود علاقه نسل z پخش میشد تا کاملا نشون بدن ذائقه و خرده فرهنگ های مردمی رو میشناسند!
استفاده متبحرانه از تکنیک نمیدانم وتخصص گرایی که چندساله جریان سازی شده و مفهومش اینه که اگر چیزی رو نمیدونی بگو نمیدونم و کار رو به متخصصین بسپر!
ایشون تو برنامه های مختلف هر جا حرفی برای گفتن نداشت، گفت من متخصص نیستم و متخصصین و نخبهها رو میارم در راس کار و با این حربه رای جمعی از متخصصین رو هم همراه کردند!
جنجالیترین قسمت کمپین تبلیغاتیشون پرتاب میکروفون توسط مشاورشون در مناظره بود که در نهایت با عصبانیت و پرخاشگری جلسه رو ترک کرد و نه تنها بعنوان یک نماد مبارزه با حاکمیت وایرال شد بلکه بازار انتخابات و مناظره ها رو به شدت داغ کرد و این پیام رو مخابره کرد که ما اومدیم صدای مردمی باشیم که اجازه اعتراض ندارند و در رسمی ترین تریبون کشور فریاد اعتراض شما رو به گوش حاکمیت رسوندیم
حالا صدای مردم چی بود؟
بلافاصله هشتگ
#بذارید_حرفشو_بزنه ترند شد!
اینجا بود که رای اغتشاشگران و تحریمی ها رو هم دریافت کرد.
حرکت تبلیغاتی بعدیشون رفتن سر مزار کشته شده های هواپیمای اوکراینی بود و با اینکار شبکه مردمی که هنوز در جریان ماجرای محکومیت اوکراین نیستند و ایران رو مقصر میدونن رو هم با خودش همراه کرد.
بیلبورد ها که خودش یه دوره برندینگ بود
“ من پزشکم اومدم شهروندارو نجات بدم “ که اشاره داره به نقش پزشک توی بازی مافیا...
«به همین سادگی ، به همین بی ریایی!»
و بیلبورد حاشیه ساز که نوشته بود.
«گردنم را در گرو وعدههایم میگذارم!»
و آخریش بیلبوردی بود که به زبان کردی توی سنندج دیده شد که تلاش برای جلب حمایت اقوام و شهرستانی ها با ادبیات خودشون داشت.
برای جلب حمایت مردم شهرستان اقدامات دیگه ای هم کردند ، مثلا اشاره به اینکه ایران فقط تهران نیست ونباید نصف تسهیلات و بودجه کشور صرف تهران بشه!
قضیه به اینجا ختم نشد و بعد از فعال شدن گسل های قومیتی رفتند سراغ گسل های مذهبی و یه پست گذاشتند توی اینستاگرام اعلام کردند میخوان حامی جدید رو معرفی کنند و فرداش مولوی عبدالحمید توی یه ویدیو ازشون حمایت کرد!
یکی از وایرالی ترین حرکت هاش هم جملهای بود که به زاکانی گفت وجواب اشتباه زاکانی در حالیکه میدونست انصراف میده بود : تا آخر میمونی دیگه؟
وقتی آقای زاکانی انصراف داد علاوه بر حس تحمیق دادن به مخاطب توسط آقای زاکانی یه حس آیندهنگری و پیش گویی توسط پزشکیان به مردم القا شد که انگار با قدرت اومده ببره و نتیجه رو از قبل میدونه و انقلابیا هم اشتباها روی این مورد خیلی مانور دادند که باعث کاهش محبوبیت آقای زاکانی شد.
🍃 @malihetoosi_ir