Mythopoetics | Masoud Algooneh
1.56K subscribers
260 photos
51 videos
23 files
841 links
کانال شعر و ادبیات
مسعود آلگونه جونقانی

Geniale Menschen sind Meteoren, zum Verbrennen bestimmt, damit sie ihr Jahrhundert erhellen.
Download Telegram
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کافه‌تور سلامت برگزار می‌کند
می‌اندیشم، پس هستم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوشنبه ۶ مرداد

اطلاعات بیشتر | ثبت‌نام
9
🌟 آینه‌های سه‌گانه – شماره ۱

🪞 آینهٔ امروز

🇩🇪 Deutsch:
Jeder Mensch muss selbst entscheiden, wer er ist und wie er leben möchte – ohne sich hinter Tradition, Religion oder Autoritäten zu verstecken.

🇫🇷 Français :
Chaque individu doit décider lui-même qui il est et comment il veut vivre – sans se cacher derrière la tradition, la religion ou les autorités.

🇬🇧 English:
Every person must decide who they are and how they want to live – without hiding behind tradition, religion, or authority.

#فلسفه_وجودی
#اگزیستانسیالیسم
#سه‌زبان

📡 Telegram.me/malgooneh
7🔥2👏1💯1
■ غزل ۱
محسن جاویدان

در میهمانی تن، من بودم و من و من
من، میهمانِ من بود در خلسه‌خانه‌ی تن

در رخوتی تب‌آلود، آکنده از دَم و دود
من بودم و منی که، هم مرد بود و هم زن

می‌کوفت بر دَفِ تن، دستی پُر از تَمَنا
کف‌کوبه‌های تُندِ تن‌تن، تتن، تتن‌تن

بی‌هول از هجومِ ناغافلِ پلنگان
آهویی آب می‌خورد از چشمه‌سارِ ایمن

چون سایه‌های مُبهم، گم می‌شدند در هم
همسایه‌های ساکن، در مرزِ سایه‌روشن

می‌آفرید از ذهن، عینیتی مجسّم
دستی که شکل می‌داد خود را به شکلِ روزن

مومِ تنم در آتش، می‌سوخت، آب می‌شد
من می‌چکیدم از من؛ من می‌چکید از من

با هر نَفَس که از من می‌مرد، خلق می‌شد
مخلوقِ ناقصی از آمیزشِ من و من

محسن جاویدان | کسی شبیه من


محسن جاویدان متولد ۱۳۳۴ است. شبی به طور تصادفی در نشستی هنری با او آشنا می‌شوم. به طرزِ غریبی فروتن و بی‌ادعا است. کتاب شعرش را بی‌هیچ ادعایی آرام توی بغلم گذاشت و رفت. وقتی شعر می‌خواندم در کلمه‌ها خیره بود. نگاهش معنا بود و سکوتش نیز. امروز کتابش را با دقت ورق زدم و شعرش را نیک و سخته یافتم. دوست دارم چند غزل از او را با هم بخوانیم.

Telegram.me/malgooneh
13👍1🤩1
غزل ۲
محسن جاویدان

خوب است که تا چند غزل ساخته باشم،
تا دینِ دلم را به تو پرداخته باشم؟

خوب است، به دنبالِ تو، در دشتِ تمنّا،
با اسبِ جنون تا به کجا تاخته باشم؟

صد مهلکه را با تو من از سر گذراندم،
بی‌آن‌که به تن لرزه‌ای انداخته باشم

خوب است که خود را، به هواداری‌ات، ای شعر،
تا چند به چنگِ خطر انداخته باشم

تردید ندارم که مرا باز بسازی،
صد بار اگر قافیه را باخته باشم

یک لحظه نبوده‌ست — قسم می‌خورم، ای شعر —
کز آتشِ سودایِ تو نگداخته باشم

آیینه‌ی من باش؛ که بی‌رویِ تو، خود را
ترسم که بمیرم من و نشناخته باشم

در وصفِ تو، ای شعر، چه شعری بسرایم،
تا دینِ دلم را به تو پرداخته باشم؟

محسن جاویدان | کسی شبیه من


محسن جاویدان متولد ۱۳۳۴ است. شبی به طور تصادفی در نشستی هنری با او آشنا می‌شوم. به طرزِ غریبی فروتن و بی‌ادعا است. کتاب شعرش را بی‌هیچ ادعایی آرام توی بغلم گذاشت و رفت. وقتی شعر می‌خواندم در کلمه‌ها خیره بود. نگاهش معنا بود و سکوتش نیز. امروز کتابش را با دقت ورق زدم و شعرش را نیک و سخته یافتم. دوست دارم چند غزل از او را با هم بخوانیم.

Telegram.me/malgooneh
12🔥2👍1
■ غزل ۳
محسن جاویدان

نیست راهِ چاره، گاهی، جز فرو رفتن به خود
پیشِ پایم نیست راهی، جز فرو رفتن به خود

تا که گاهی بغض‌هایم را در آن خالی کنم
پیشِ چشمم نیست چاهی، جز فرو رفتن به خود

ساحلْ آشوبی فزون‌تر دارد از دریا... مجو
ای غریق! آرامگاهی، جز فرو رفتن به خود

سایه‌ی افتاده در دامانِ شب را چاره نیست
جز خزیدن در سیاهی، جز فرو رفتن به خود

زنده بودن یا نبودن نیست راهِ دیگری
در میانِ این دو راهی، جز فرو رفتن به خود

طوطیِ نوک‌چیده‌ام، کاری نمی‌آید ز من
جز کشیدن از دل آهی، جز فرو رفتن به خود

محسن جاویدان | کسی شبیه من

محسن جاویدان متولد ۱۳۳۴ است. شبی به طور تصادفی در نشستی هنری با او آشنا می‌شوم. به طرزِ غریبی فروتن و بی‌ادعا است. کتاب شعرش را بی‌هیچ ادعایی آرام توی بغلم گذاشت و رفت. وقتی شعر می‌خواندم در کلمه‌ها خیره بود. نگاهش معنا بود و سکوتش نیز. امروز کتابش را با دقت ورق زدم و شعرش را نیک و سخته یافتم. دوست دارم چند غزل از او را با هم بخوانیم.

Telegram.me/malgooneh
15🔥2
■ غزل

رها کن از منِ بی‌ من، گره گره بدنم را
ببر به آن تنِ سوزان تنانه‌های تنم را

مدام پیله تنیدم، قفس شدم، نپریدم
به خاکِ مرده سپردم هوایِ پر زدنم را

بِبُر به هیئت تابوت درختِ معجزه‌ام را
درختِ سایه‌بلندم، درختِ نارونم را

گواهِ عصمتم این بس که زخم‌خورده‌ی عشقم
زنی دریده، نه! گرگی دریده پیرهنم را

هنوز جادوی مستی به آتشم نکشیده،
به استخوان نرسیده، نسوخته کفنم را

شهاب‌وار گذشتم به خوابِ خسته‌‌ی اشباح
به بامِ عرش کشیدم خدایِ بی‌‌بدنم را

زبان به کام کشیدم، عنانِ حرف کشیدم
به دوشِ شعر کشیدم غزل غزل سخنم را

سکوت چیست؟ طنینِ صریحِ رویشِ یک تاک
ببر به نبضِ شکفتن طنین تن تننم را

شبیه بوفِ هدایت اسیر سایه‌ی خویشم
رها کن از منِ بی‌ من، گره گره بدنم را

مسعود آلگونه جونقانی | وزن دنیا، شماره ۳۶
اصفهان | ۱۵ اسفند ۱۴۰۳

فایل تصویری

Telegram.me/malgooneh
16🔥5👏1😢1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
رها کن از منِ بی‌ من گره‌گره بدنم را
ببر به آن تنِ سوزان، تنانه‌های تنم را


#مسعود_آلگونه_جونقانی

Telegram.me/malgooneh
13
■ غزل
برای محسن جاویدان

صد بار اگر قافیه پرداخته باشم
صد بار اگر از تو غزل ساخته باشم

با لحن اساطیری و با جادوی تصویر
طرح دگری در غزل انداخته باشم

در مثنوی چشم تو در وقت حماسه
صد بار اگر هی سپر انداخته باشم

تا رام کنم آهوی موزون غزل را
«صد بار اگر قافیه را باخته باشم»

با نیزهٔ خورشیدی و الماس ستاره
صد بار اگر در دل شب تاخته باشم

از هرم تن سوخته در بیشهٔ خورشید
صد بار اگر بیرقی افراخته باشم

صد بار اگر راه رسیدن به جنون را 
در چشمِ تو گم کرده و نشناخته باشم

باید که در این راهِ پرآشوب بمیرم
«تا دینِ دلم را به تو پرداخته باشم»

#مسعود_آلگونه_جونقانی
#غزل

Telegram.me/malgooneh
18👏5🔥4👍1
■ ادراک بی‌چگونه

مهدی ملکی عزیز غزلش را منتشر می‌کند. غزلش را می‌خوانم و ساعت‌ها در ادراک بی‌چگونهٔ آن غرق می‌شوم. بیتی از آن را برمی‌دارم و با اندکی تغییر شروع به کار می‌کنم. غزل را می‌نویسم. بیت پایانی را تکمیل می‌کنم و گوشی را برمی‌دارم. به او زنگ می‌زنم. غزل را برایش می‌خوانم. از او برای غزل تشکر می‌کنم. برای نشر غزل از او صریحاً اجازه می‌گیرم. خوشحالم که دوست نازنینی دارم و می‌توانم در پاسخ به غزلش که در فضای وطنی سروده شده، غزلی در عرصهٔ وجود پیشکش کنم‌.

در این فرسته هر دو غزل را می‌آورم:

■ غزل ۱

من و تو از تبارِ آتش و خونیم، همسایه
من و تو کشته‌گانِ یک شبیخونیم، همسایه

گره خورده‌ست زلفِ نوعروسِ کابلت با سرب؛
صفا و صلح را از حلقه بیرونیم، همسایه

اگر سلمیم یا توریم یا ایرج، چه جای غم؟
همه از یک پدر، از یک فریدونیم، همسایه

عجین گشته‌ست، گویی، خاکِ ما با خون و با آتش
شقایق‌زاده‌ایم، از داغ گلگونیم، همسایه

اگر جاری به هندوکُش، و یا البرز و هِلمندیم
همیشه رودهایِ رو به هامونیم، همسایه

من و تو برگ‌هایِ یک درختِ خشک و بی‌باریم
که تاریخِ وطن را ریشه در خونیم، همسایه

اگر تسمه کشید از گرده‌مان گردون هزاران بار
تو به من، من به تو، همواره مظنونیم، همسایه

کشیدیم آتشِ نفرت، اگر بر دودمانِ هم
به یک خاک و زبان، تا بوده، مدیونیم، همسایه

مگر بادِ بدخشان گیسوانِ دخترانش را
برقصاند، که ما عمری‌ست محزونیم، همسایه

مهدی ملکی دولت‌آبادی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


■ غزل ۲

من و تو وارثانِ یک شبیخونیم، آلاله!
«من و تو از تبارِ آتش و خونیم، آلاله!»

کبودِ داغ در آوندهامان مثل خون جاریست
من و تو از تبِ یک داغ گلگونیم، آلاله!

در این مهمانسرای میهمان‌کش مانده‌ایم، امّا
خُدای قلعه‌های هفت‌خاتونیم، آلاله!

اگرچه از تب تفتان پُریم و از لهیبِ مرگ
به این خورشیدهای تفته مدیونیم، آلاله!

نه رودِ رودکی، نه تارِ عطاریم و نه تنبور
طنین تن‌تن‌ایم و ساز قانونیم، آلاله!

زمین گهوارهٔ ما نیست؛ آری من یقین دارم
در این تابوتِ لاکــردار مدفونیـم، آلاله!

من و تو در هجایِ سُرخِ آزادی شکوفیدیم
چرا در رهگذارِ باد محزونیم، آلاله؟!

مسیح از جُلجُتا، ما از مزار باغ می‌آییم
من و تو داغدارِ باغِ زیتونیم، آلاله!

بیا با هم برقصیم و بمیریم و رها باشیم
که هم‌زادیم، هم‌دردیم، هم‌خونیم، آلاله!

#مسعود_آلگونه_جونقانی
اصفهان | مردادماه ۱۴۰۴

فایل تصویری

Telegram.me/malgooneh
23🔥2👏1
وارثان شبیخون
مسعود آلگونه جونقانی
مسیح از جُلجُتا، ما از مزار باغ می‌آییم
من و تو داغدارِ باغِ زیتونیم، آلاله!

بیا با هم برقصیم و بمیریم و رها باشیم
که هم‌زادیم، هم‌دردیم، هم‌خونیم، آلاله!


فایل تصویری

Telegram.me/malgooneh
22🔥3👏2
🎬 Room 8 (2013)
✍️ کارگردان: James W. Griffiths
🏆 برنده جایزۀ بفتا برای بهترین فیلم کوتاه بریتانیایی
مدت: ۶ دقیقه | 🌍 محصول: بریتانیا

درخشش فیلم کوتاه اتاق شماره ۸ نه در داستان پیچیده، بلکه در سادگی رازآلود و استعاری آن است. جیمز دبلیو. گریفیتس با الهام از یک داستان کوتاه فرانتس کافکا، جهانی خلق می‌کند که مرز میان واقعیت، خیال و جبر را در هم می‌شکند. در یک سلول زندان در دوران جنگ، زندانی تازه‌وارد با جعبه‌ای مواجه می‌شود که امکان بازی با زمان، فضا و اختیار را می‌دهد. فیلم، در فرم بصری مینیمالیستی اما تأثیرگذار، مخاطب را به تأمل درباره آزادی، تکرار و فریب امید فرامی‌خواند. یک تجربه کوتاه اما ماندگار.

فیلم را اینجا مشاهده کنید.

Telegram.me/malgooneh
13😢3
آروین مهرگان
(محمدقاسم حیدری جونقانی)

در زمانه‌ای که بسیاری از مفاهیم فروکاهیده، و عمیق‌ترین پرسش‌ها در هیاهوی سطحی‌نگری‌ها گم شده است، آشنایی با مردی به قامتِ آروین مهرگان نه فقط یک رویداد علمی، که یک تحول روحی است. نخستین بار که پای سخن او نشستم، حیرتم نه از گستره دانش او بودـ که بی‌گمان چشمگیر است‌ـ بلکه از تیزبینی و بیداری ذهنی‌اش بود؛ آن توانایی نادر برای دیدن آن‌چه دیده نمی‌شود، برای اندیشیدن به آن‌چه تنها حس می‌شود، و برای کاوش در مرزهای ناپیدای معنا.

او نه صرفاً نویسنده‌ای پُراثر، بلکه متفکری است که هر واژه‌اش حاصل سلوکی ذهنی و تنش با مفاهیم است. کتاب‌های او، از پدیدارشناسی ذهن گرفته تا انسان‌شناسی معرفت‌شناختی و از حکایت‌شناسی تا دیالکتیک مفاهیم، تنها متون علمی نیستند، بلکه مسیرهایی‌اند برای سلوک فلسفی، نقشه‌هایی برای ره‌پویی در کوهستان‌های تاریک معنا.

به گمانم، هر انسانی در طول زندگی‌اش شاید فقط یک‌بار، با آموزگاری روبه‌رو شود که افق ذهنش را دگرگون کند، و من این اقبال را داشته‌ام. اکنون، که خود در مقام معلمی می‌کوشم چراغی برافروزم، وظیفه خود می‌دانم تا از استاد خود یاد کنم؛ به‌سان شاگردی که هنوز در برابر روشنای آن شمع ایستاده و در ریزه‌های اخگری که او در باورم پاشید خیره است.

از همین رو، این سطرها ادای دینی معنوی است به کسی که در طریقِ خطر اکسیرِ اندیشیدن را با من در میان نهاد، و بال‌های خُرد و نابالغِ مرا در مسیر شناختِ خویش، زبان، و جهان توان بخشید و جسارتِ پریدن آموخت.

و اما آثار او، هر یک نشانی از مسیری است که ذهنی اندیشناک و پوینده طی کرده تا به کشف مفهومی ژرف‌تر از حقیقت برسد. این آثار، در نگاه نخست شاید متون علمی به‌نظر آیند، اما آن‌که با تأمل در این آثار بنگرد، درمی‌یابد که هر صفحه‌اش حاصل مکاشفه‌ای است فلسفی، و هر جمله‌اش تبلور تأملی است پی‌گیر در باب معرفت، زبان، نماد، و انسان.

#یادداشت
#مسعود_آلگونه_جونقانی


فهرست برخی از آثار آروین مهرگان

۱. پدیدارشناسی ذهن
۲. حکایت‌شناسی
۳. فلسفه نشانه‌شناسی
۴. ساختار گزاره‌های حقیقی
۵. گذر از طبیعت به فرهنگ
۶. روش‌شناسی: ساخت‌گرایی دیالکتیکی
۷. منطق تمثیلی
۸. ساختار گزاره‌های استعاری
۹. ساختار شعر
۱۰. مسائل استعاره
۱۱. رویا، آئین، اسطوره
۱۲. نیچه و معرفت‌شناسی
۱۳. دیالکتیک نمادها
۱۴. دیالکتیک مفاهیم
۱۵. مصحف باطل
۱۶. انسان‌شناسی معرفت‌شناختی
۱۷. ذهن و زبان
۱۸. فلسفه نمادشناسی
۱۹. گزاره‌های اینهمان
۲۰. گزیده حکایت‌های تمثیلی جهان
۲۱. نقطه صفر معرفت کجاست؟


Telegram.me/malgooneh
24👏3
آیدای من
مسعود آلگونه جونقانی
■ آیدایِ من

سال‌ها بود این آهنگ را ـ که با همه جانم می‌خوانم ـ برای هیچ‌کس نخوانده بودم. امروز، با امکاناتی نزدیک به صفر، با دو گوشی و تمام توان دل، ضبطش کردم. نه برای کمال فنی، که برای وفاداری به حسّی که سال‌ها خاموش مانده بود.
این صدا، تکه‌ای از من است که برمی‌گردد به زندگی.


#مسعود_آلگونه_جونقانی

Telegram.me/malgooneh
44💔9🔥7
کلینیک روانشناسی و مشاوره آفرینش برگزار می‌کند

🎬 اکران و تحلیل فیلم «پیرپسر»
با تسهیل‌گری دکتر مسعود آلگونه جونقانی
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

🗓 یکشنبه ۲۶ مرداد
🕕 ساعت ۱۸
📍 اصفهان، میدان انقلاب، پردیس سینمایی ساحل، طبقه دوم، کافه رستوران سینمایی هفت منظر

📌 برنامه:

اکران فیلم 🎥

گفت‌وگوی تحلیلی و نقد اثر با رویکرد تخصصی 🖋


💰 بهای قابل پرداخت: ۲۷۰ هزار تومان
(شامل اکران، تحلیل)

📞 ثبت‌نام: ۰۹۰۱۲۱۲۳۱۵۷
📷 Instagram: Aafarinesh_ir


Telegram.me/malgooneh
11
sari gilin 1
<unknown>
«ساری گِلین»
«ساری گلین» در ارمنی به معنای «دختر کوهسار» و در آذربایجانی و ترکی به معنای «عروس زرد/طلایی‌مو» است.

با صدای: مسعود آلگونه جونقانی
سه تار: استاد محسن کیمیایی
ویولن: محمد خورشیدی

باز تنظیم و اجرا و ضبط سازهای الکترونیک: محمد خورشیدی

در صورت ممکن با هدست بشنوید.

https://t.me/aftabaan
Telegram.me/malgooneh
31💔3👏2👍1🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«ساری گِلین»
«ساری گلین» در ارمنی به معنای «دختر کوهسار» و در آذربایجانی و ترکی به معنای «عروس زرد/طلایی‌مو» است.

با صدای: مسعود آلگونه جونقانی
سه تار: استاد محسن کیمیایی
ویولن: محمد خورشیدی

باز تنظیم و اجرا و ضبط سازهای الکترونیک: محمد خورشیدی

Telegram.me/malgooneh
21🔥5💔2😢1
گروه فلسفه و علم و تکنولوژی خانۀ حکمت برگزار می‌کند:

دورۀ کتابخوانی «فروید»

👤 ارائه‌دهنده: دکتر امیراحسان کرباسی‌زاده؛ عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
با تسهیلگری: دکتر محسن جاوری؛ روانشناس و روان درمانگر

📆 سه‌شنبه‌ها، ساعت ۱۷:۰۰ الی ۱۹:۰۰ [چهار جلسه]

شروع دوره: ۲۱ مردادماه ۱۴۰۴

✔️ دوره به‌صورت حضوری و مجازی [آنلاین و آفلاین] برگزار می‌شود.

جهت ثبت‌ نام لطفاً با ادمین خانۀ حکمت مرتبط شوید:
@khanehekmat_admin
——————————————————
☎️ 03136636672-3

📞 09922513701

🆔 @khanehekmat_official

instagram.com/khanehekmat_official
📍اصفهان، چهارراه دهش، ابتدای خیابان شیخ مفید شرقی
8