💠 مقابلۀ علامه طهرانی با «مرض عوامزدگیِ اهل علم» در ضمن بیان فعالیتهای خود در مسجد قائم
🔹حقیر بر حسب تكلیف الهى پس از مراجعت از نجف، در طهران در مسجد، اقامۀ نماز جماعت و بیانِ أحكام و معارف الهى و تفسیر قرآن كریم و مواعظ و دروس علمى را داشتم.
🔹و تا جائیكه در توان بود سعى داشتم مردم را درست و بدون اعوجاج و تزویر و #مصلحتاندیشى و #ملاحظهكارى تربیت كنم، و حقّاً آنچه از متنِ دین به نظر مىآید و به فكر مىرسد، همان را دربارۀ مردم در شعاعِ محدودۀ خود پیاده نموده و معامله با مردم را در حكمِ یك «سفارت إلهى» و یا مثل «نبوّتى در محدودۀ خود» مىدانستم كه سر موئى نباید از شرع و دین و حقّ و حقیقت و واقعیت، تجاوزى شود.
🔹در تمام امور مسجد مستقلّاً دخالت مىنمودم؛ وُعّاظى كه دعوت مىشدند باید حتماً با شناخت قبلى و امضاى من باشد. در طرز ادارۀ امور مسجد با نمازگزاران و افراد اهل محلّ، مذاكره و مشورت به عمل مىآمد ولى فكر نهائى و تصمیم غائى منحصر به خود حقیر بود.
🔹زیرا با وجود بصیرت در امر دین و تخصّص در این فنّ، قادر نبودم زمامِ امر مسجد را «در دعوت كردن مدّاحان و واعظان» و «نصب بلندگو با صداى بلند در خیابان و اذیّت مردمان» و «پخش اذان با نوار ضبط صوت و یا اتّصال به شبكۀ رادیو» و «تشكیل مجالس فاتحهخوانىهاى متعدّد و أخذ پول و وجوه از مردم، از این طریق» و «آزاد گذاردنِ گدایانِ با عمامه و غیرها در تَكدّى و آبروریزى» و «شلوغ بودن مسجد و سر و صدا راه انداختن» و «آن را به صورت پاتوق درآوردن» و «محلّ تردّد و رفت و آمد مردمِ لاابالى قرار دادن» و «سینهزنىهاى متّصل با مقامات مملكتى و دربارى نمودن» و بالأخره دهها بلكه صدها نظیر این مسائل كه همه روزه مواجه با آن بودیم، از نظر مستقلِّ خود دور بدارم
🔹و بهدست افرادى بسپارم كه به نام داشِ محلّ و گردن كلفت پولدارِ وجیهُالملّة، مىخواستند و پیوسته مىخواهند امور مسجد را به نظرِ خود كنند و امام جماعت را گرچه داراى مقام علمى باشد، تابع و مطیع خود نمایند و با «سلامها و صلواتها و نشاندن در فراز مجالس» و «دعوت به میهمانیها و خواندن خطبههاى عقد در عروسىها» و «رفتن در فاتحهها» و «تشییع جنازههاى خداناپسندانه» او را مسخّر نموده، و به مرض عوام زدگى و امثاله، مبتلا سازند.
📝 علامه طهرانی قدّساللهسرّه
ـــــــــــــــــــــــ
📚 #نور_ملکوت_قرآن، ج 1، ص 71.
#معرفت #علم #تبلیغ_دین #استقامت #همت #صلابت_در_دین #عوام_زدگی #علماء #اهل_علم
@maktabevahyorg
🔘.🔘.🔘.🔘
🔹حقیر بر حسب تكلیف الهى پس از مراجعت از نجف، در طهران در مسجد، اقامۀ نماز جماعت و بیانِ أحكام و معارف الهى و تفسیر قرآن كریم و مواعظ و دروس علمى را داشتم.
🔹و تا جائیكه در توان بود سعى داشتم مردم را درست و بدون اعوجاج و تزویر و #مصلحتاندیشى و #ملاحظهكارى تربیت كنم، و حقّاً آنچه از متنِ دین به نظر مىآید و به فكر مىرسد، همان را دربارۀ مردم در شعاعِ محدودۀ خود پیاده نموده و معامله با مردم را در حكمِ یك «سفارت إلهى» و یا مثل «نبوّتى در محدودۀ خود» مىدانستم كه سر موئى نباید از شرع و دین و حقّ و حقیقت و واقعیت، تجاوزى شود.
🔹در تمام امور مسجد مستقلّاً دخالت مىنمودم؛ وُعّاظى كه دعوت مىشدند باید حتماً با شناخت قبلى و امضاى من باشد. در طرز ادارۀ امور مسجد با نمازگزاران و افراد اهل محلّ، مذاكره و مشورت به عمل مىآمد ولى فكر نهائى و تصمیم غائى منحصر به خود حقیر بود.
🔹زیرا با وجود بصیرت در امر دین و تخصّص در این فنّ، قادر نبودم زمامِ امر مسجد را «در دعوت كردن مدّاحان و واعظان» و «نصب بلندگو با صداى بلند در خیابان و اذیّت مردمان» و «پخش اذان با نوار ضبط صوت و یا اتّصال به شبكۀ رادیو» و «تشكیل مجالس فاتحهخوانىهاى متعدّد و أخذ پول و وجوه از مردم، از این طریق» و «آزاد گذاردنِ گدایانِ با عمامه و غیرها در تَكدّى و آبروریزى» و «شلوغ بودن مسجد و سر و صدا راه انداختن» و «آن را به صورت پاتوق درآوردن» و «محلّ تردّد و رفت و آمد مردمِ لاابالى قرار دادن» و «سینهزنىهاى متّصل با مقامات مملكتى و دربارى نمودن» و بالأخره دهها بلكه صدها نظیر این مسائل كه همه روزه مواجه با آن بودیم، از نظر مستقلِّ خود دور بدارم
🔹و بهدست افرادى بسپارم كه به نام داشِ محلّ و گردن كلفت پولدارِ وجیهُالملّة، مىخواستند و پیوسته مىخواهند امور مسجد را به نظرِ خود كنند و امام جماعت را گرچه داراى مقام علمى باشد، تابع و مطیع خود نمایند و با «سلامها و صلواتها و نشاندن در فراز مجالس» و «دعوت به میهمانیها و خواندن خطبههاى عقد در عروسىها» و «رفتن در فاتحهها» و «تشییع جنازههاى خداناپسندانه» او را مسخّر نموده، و به مرض عوام زدگى و امثاله، مبتلا سازند.
📝 علامه طهرانی قدّساللهسرّه
ـــــــــــــــــــــــ
📚 #نور_ملکوت_قرآن، ج 1، ص 71.
#معرفت #علم #تبلیغ_دین #استقامت #همت #صلابت_در_دین #عوام_زدگی #علماء #اهل_علم
@maktabevahyorg
🔘.🔘.🔘.🔘