مکتب وحی
2.86K subscribers
1.82K photos
505 videos
10 files
298 links
نشر علوم و مبانی اسلام و تشیّع

www.maktabevahy.org

جهت ارتباط با مدیر کانال بر روی لینک زیر کلیک فرمایید 👇
@maktabevahyorg_admin
Download Telegram
⭕️. نقل می‌کنند یک‌وقت مرحوم آیة الله سید حسن مدرّس به یکی از کشورها، ظاهراً ترکیه رفته بود و اسناد مملکت را با خود برده بود. اسناد را در یکی از لُنگ های حمام ریخته بود. وقتی رسید، لُنگ را از زیر عبایش در آورد و باز کرد و اسناد را یکی یکی بیرون آورد. تعجب کردند و گفتند: «آقا سند را در لُنگ حمام می‌آورید!؟» گفت: «شما سند می‌خواهید، سند هم این است؛ اگر چرم می‌خواهید بدهم چند تا گوسفند برایتان بیاورند!» این آدم، آدم حُرّ‌ است!

🔹به او گفتند: «چرا این قدر شجاع هستی؟! چرا هر حرفی را می‌زنی؟! چرا از رضا شاه و امثال ذلک نمی‌ترسی؟!» با همان لسان اصفهانی گفت: «پول ندارم که ترسی داشته باشم دزد بیاید و ببرد. بعد هم یک شکم دارم که با ماست و نان، سیر می‌شود. مرگ و حیات هم به دست خدا است!»

🔹آن مدرّس با آن وضع به درد ملّت می‌خورد! حال متوجّه شدید! می‌بینید تفاوت از کجا است تا به کجا! آن مدرّس به درد ملّت می‌خورد و آن مدرّس رفتنش به مجلس برای خدا بود و آن مدرّس، کارش برای رضای خدا بود و خلوص او و سایر کارهایی که انجام می‌داد، می‌توان گفت که برای خدا است!

🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه

🔉. جلسات پرسش و پاسخ، جلسه 5
#آزادگی #حریت #خدمت_به_خلق #سید_حسن_مدرس رحمه الله
@maktabevahyorg
🌸.🌸.🌸.🌸
⭕️. نقل می‌کنند یک‌وقت مرحوم آیة الله سید حسن مدرّس به یکی از کشورها، ظاهراً ترکیه رفته بود و اسناد مملکت را با خود برده بود. اسناد را در یکی از لُنگ های حمام ریخته بود. وقتی رسید، لُنگ را از زیر عبایش در آورد و باز کرد و اسناد را یکی یکی بیرون آورد. تعجب کردند و گفتند: «آقا سند را در لُنگ حمام می‌آورید!؟» گفت: «شما سند می‌خواهید، سند هم این است؛ اگر چرم می‌خواهید بدهم چند تا گوسفند برایتان بیاورند!» این آدم، آدم حُرّ‌ است!

🔹به او گفتند: «چرا این قدر شجاع هستی؟! چرا هر حرفی را می‌زنی؟! چرا از رضا شاه و امثال ذلک نمی‌ترسی؟!» با همان لسان اصفهانی گفت: «پول ندارم که ترسی داشته باشم دزد بیاید و ببرد. بعد هم یک شکم دارم که با ماست و نان، سیر می‌شود. مرگ و حیات هم به دست خدا است!»

🔹آن مدرّس با آن وضع به درد ملّت می‌خورد! حال متوجّه شدید! می‌بینید تفاوت از کجا است تا به کجا! آن مدرّس به درد ملّت می‌خورد و آن مدرّس رفتنش به مجلس برای خدا بود و آن مدرّس، کارش برای رضای خدا بود و خلوص او و سایر کارهایی که انجام می‌داد، می‌توان گفت که برای خدا است!


🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه
🔉. جلسات پرسش و پاسخ، جلسه 5
#آزادگی #حریت #خدمت_به_خلق #شجاعت #سید_حسن_مدرس رحمه الله
@maktabevahyorg
🌼.🌼.🌼.🌼
💠 شهید آیة‌الله سیدحسن مدرّس رضوان الله علیه
بخش اول

⭕️ خدا رحمت کند مرحوم مدرّس رضوان الله علیه را، مرد حرّ و آزاده‌ای بود. به او گفتند: «چرا این قدر شجاعی و هر حرفی را می‌زنی؟! چرا از رضا شاه و امثال ذلک نمی‌ترسی؟!» با همان لسانِ اصفهانی گفت: «پول ندارم که ترسی داشته باشم دزد بیاید و ببرَد. یک شکم هم دارم که با ماست و نان، سیر می‌شود. مرگ و حیات هم به دست خدا است!»

🔹آن مدرّس با آن وضع به درد ملّت می‌خورد! می‌بینید تفاوت از کجا است تا به کجا! آن مدرّس به درد ملّت می‌خورد و آن مدرّس، رفتنش به مجلس برای خدا بود و آن مدرّس، کارش برای رضای خدا بود و خلوص او و سایر کارهایی که انجام می‌داد، می‌توان گفت که برای خدا است!

🔹البته اشکال مرحوم مدرس این بود که اگر شخصی، حتی از روی تملّق، دستِ نیاز به سوی او دراز می‌کرد، دستش را رد نمی‌کرد. این نقطه ضعفی برای ایشان بود. رضا‌شاه از همین نقطه ضعف،‌ سوءِ استفاده کرد و توانست به حکومت و قدرت برسد؛ که پس از آن در اولین وهله، خودِ مرحوم مدرّس را گرفتار و تبعید کند و در نهایت به شهادت برساند.

🔹انسان باید نسبت به مواضع و مبانی، محکم باشد. رحم و عطوفت در جای خود مناسب است؛ نه در هرجا! در آن وقتی که رضا‌شاه در نهایتِ ضعف و استیصال، و در نهایتِ طرد و نفرت قرار گفته بود، چاره را در نزدیک شدن و تقرّب به مرحوم مدرّس دانست.
🔺ادامه در پُست بعدی...


🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه
🔉. #مبانی_سیر_و_سلوک ، جلسه 5؛ #عنوان_بصری جلسه 71؛ منقّح و ملخص.
#آزادگی #حریت #خدمت_به_خلق #شجاعت #سید_حسن_مدرس رحمه الله #سیاست #نیرنگ_سیاسی #استقامت
@maktabevahyorg
🌼.🌼.🌼.🌼
مکتب وحی
💠 شهید آیة‌الله سید‌حسن مدرّس رضوان الله علیه بخش اول ⭕️ خدا رحمت کند مرحوم مدرّس رضوان الله علیه را، مرد حرّ و آزاده‌ای بود. به او گفتند: «چرا این قدر شجاعی و هر حرفی را می‌زنی؟! چرا از رضا شاه و امثال ذلک نمی‌ترسی؟!» با همان لسانِ اصفهانی گفت: «پول ندارم…
💠 شهید آیة‌الله سیدحسن مدرّس رضوان الله علیه
بخش دوم و پایانی

🔹نقل می‌کنند وقتی رضاشاه وارد مجلسی شده بود در حالی‌که آن مرحوم در کناری نشسته بود، رضا‌شاه جلو نیامد و دست بر روی شکم، در حالت تعظیم ایستاده بود. حتی در نوشته‌ای دیده‌ام سرش را جلو آورده و عَتَبِه را بوسید.
(اینها همه پدر‌سوختگی‌های سیاست‌مدارها است. گولِ این کارها را نباید بخورید. برای پیشبُردِ مقاصد، به هر حُقّه و کَلَک و ذلّتی تن می‌دهند. ولی انسان آزاده و حرّ چنین کاری نمی‌‌کند.)

🔹مرحوم مدرّس هم در این حالت به او می‌‌گوید: «سَرَت را بلند کن! چه می‌‌خواهی؟» می‌‌گوید: «من هر چه شما بگویید گوش می‌دهم.» مرحوم مدرّس هم می‌ گوید: «حالا برو یک چایی بریز!» سماوری در آنجا روشن بود، رضا‌شاه چای می‌ریزد و می‌آورد و خلاصه دلِ مرحوم مدرّس را بدست می‌آورد.

🔹این غَلَط است و ما این کار را امضا نمی‌‌کنیم. وقتی که شما می‌دانید که این فرد، خائن و جانی است و فردی است که فردا به مُلک و ملّت و دین صدمه زده و لطمه وارد می‌‌کند، انسان نمی‌تواند نرمش به خرج دهد. این نرمش موجب از بین‌بردنِ خود و دیگران خواهد شد.

🔹در هر حال، مرحوم مدرّس مردِ آزاده، خوش نفْس، و اهل ریاضت و سحرخیزی و تهجّد بود.


🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه
🔉. #مبانی_سیر_و_سلوک ، جلسه 5؛ #عنوان_بصری جلسه 71؛ منقّح و ملخص.
#آزادگی #حریت #خدمت_به_خلق #شجاعت #سید_حسن_مدرس رحمه الله #سیاست #نیرنگ_سیاسی
@maktabevahyorg
🌼.🌼.🌼.🌼