Forwarded from عکس نگار
#شعر_معاصر
شب به روی جاده نمناک
سایه های ما ز ما گوئی گریزانند
دور از ما در نشیب راه
در غبار شوم مهتابی که می لغزد
سرد و سنگین بر فراز شاخه های تاک
سوی یگدیگر بنرمی پیش می رانند
شب به روی جاده نمناک
در سکوت خاک عطرآگین
ناشکیبا گه به یکدیگر می آویزند
سایه های ما …
همچو گل هائی که مستند از شراب شبنم دوشین
گوئی آنها در گریز تلخشان از ما
نغمه هائی را که ما هرگز نمی خوانیم
نغمه هائی را که ما با خشم
در سکوت سینه می رانیم
زیر لب با شوق می خوانند
لیک دور از سایه ها
بی خبر از قصه دلبستگی هاشان
از جدائی ها و از پیوستگی هاشان
جسم های خسته ما در رکود خویش
زندگی را شکل می بخشند
شب به روی جاده نمناک
ای بسا پرسیده ام از خود
«زندگی آیا درون سایه ها مان رنگ می گیرد؟»
«یا که ما خود سایه های سایه های خویشتن هستیم؟»
از هزاران روح سرگردان،
گرد من لغزیده در امواج تاریکی،
سایه من کو؟
«نور وحشت می درخشد در بلور بانگ خاموشم»
سایه من کو؟
سایه من کو؟
من نمی خواهم
سایه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
یا بیفتد خسته و سنگین
زیر پای رهگذرها
او چرا باید به راه جستجوی خویش
روبرو گردد
با لبان بسته درها؟
او چرا باید بساید تن
بر در و دیوار هر خانه؟
او چرا باید ز نومیدی
پا نهد در سرزمینی سرد و بیگانه؟!
آه … ای خورشید
سایه ام را از چه از من دور می سازی؟
از تو می پرسم:
تیرگی درد است یا شادی؟
جسم زندانست یا صحرای آزادی؟
ظلمت شب چیست؟
شب،
سایه روح سیاه کیست؟
او چه می گوید؟
او چه می گوید؟
خسته و سرگشته و حیران
می دوم در راه پرسش های بی پایان
#فروغ_فرخزاد
شب به روی جاده نمناک
سایه های ما ز ما گوئی گریزانند
دور از ما در نشیب راه
در غبار شوم مهتابی که می لغزد
سرد و سنگین بر فراز شاخه های تاک
سوی یگدیگر بنرمی پیش می رانند
شب به روی جاده نمناک
در سکوت خاک عطرآگین
ناشکیبا گه به یکدیگر می آویزند
سایه های ما …
همچو گل هائی که مستند از شراب شبنم دوشین
گوئی آنها در گریز تلخشان از ما
نغمه هائی را که ما هرگز نمی خوانیم
نغمه هائی را که ما با خشم
در سکوت سینه می رانیم
زیر لب با شوق می خوانند
لیک دور از سایه ها
بی خبر از قصه دلبستگی هاشان
از جدائی ها و از پیوستگی هاشان
جسم های خسته ما در رکود خویش
زندگی را شکل می بخشند
شب به روی جاده نمناک
ای بسا پرسیده ام از خود
«زندگی آیا درون سایه ها مان رنگ می گیرد؟»
«یا که ما خود سایه های سایه های خویشتن هستیم؟»
از هزاران روح سرگردان،
گرد من لغزیده در امواج تاریکی،
سایه من کو؟
«نور وحشت می درخشد در بلور بانگ خاموشم»
سایه من کو؟
سایه من کو؟
من نمی خواهم
سایه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
یا بیفتد خسته و سنگین
زیر پای رهگذرها
او چرا باید به راه جستجوی خویش
روبرو گردد
با لبان بسته درها؟
او چرا باید بساید تن
بر در و دیوار هر خانه؟
او چرا باید ز نومیدی
پا نهد در سرزمینی سرد و بیگانه؟!
آه … ای خورشید
سایه ام را از چه از من دور می سازی؟
از تو می پرسم:
تیرگی درد است یا شادی؟
جسم زندانست یا صحرای آزادی؟
ظلمت شب چیست؟
شب،
سایه روح سیاه کیست؟
او چه می گوید؟
او چه می گوید؟
خسته و سرگشته و حیران
می دوم در راه پرسش های بی پایان
#فروغ_فرخزاد
Forwarded from اتچ بات
#پیام_هفته
آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم
همه ذرات جسم خاکی من
از تو، ای شعر گرم، در سوزند
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند
با هزاران جوانه می خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسیمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود ترا
من ترا در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم، پر شدم، ز زیبائی
پر شدم از ترانه های سیاه
پر شدم از ترانه های سپید
از هزاران شراره های نیاز
از هزاران جرقه های امید
حیف ازآن روزهاکه من باخشم
به تو چون دشمنی نظر کردم
پوچ پنداشتم فریب ترا
ز تو ماندم، ترا هدر کردم
غافل از آن که تو بجائی و من
همچو آبی روان که در گذرم
گمشده در غبار شوم زوال
ره تاریک مرگ می سپرم
آه، ای زندگی من آینه ام
از تو چشمم پر از نگاه شود
ورنه گر مرگ من بنگرد در من
روی آئینه ام سیاه شود
عاشقم، عاشق ستارهء صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام تست بر آن
می مکم با وجود تشنهء خویش
خون سوزان لحظه های ترا
آنچنان از تو کام می گیرم
تا بخشم آورم خدای ترا
#فروغ_فرخزاد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگرچه زندگي بيش از آنكه حقيقت را بنماياند،
در فريب مي كوشد و پيش از آنكه عطا كند باز مي ستاند،
ولي با اين حال زندگي زيباست...
آري زندگي با همه ي احوالات و مختصاتش، زيبا و دلفريب و نهايتآ دلخواه است،
حتي وقتي كه متوجه ميشويم تمام زيباييهايش محصول تصورات و ذهنيات خودمان بوده و تمام اتفاقات خوبش به خوش بيني و اراده و انگيزه مان ربط داشته است.
به قطع يقين زندگي به يكبار تجربه اش مي ارزد... در اين تجربه يكتا اينكه چه خاطراتي را ميسازيم و از خود به يادگار ميگذاريم تقريبا تمام معناي زندگيست...
اميدوارم با تمام قلبتان زندگي كنيد
با تمام ادراك و حواستان لذت ببريد
در پناه آفرينشگر اعظم و رحمان
شادو سلامت باشيد.
با احترام و ارادت:
#مجيد_اخشابي ٩٧.٨.١٢
#زندگي#حقيقت #فريب #معرفت #ذهن #قلب #تجربه #ادراك #احساس #حواس #خوش_بيني #اراده #انگيزه #خاطره #معنا #پاييز #دكتر _مجيد_اخشابي
@majidakhshabi
آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم
همه ذرات جسم خاکی من
از تو، ای شعر گرم، در سوزند
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند
با هزاران جوانه می خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسیمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود ترا
من ترا در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم، پر شدم، ز زیبائی
پر شدم از ترانه های سیاه
پر شدم از ترانه های سپید
از هزاران شراره های نیاز
از هزاران جرقه های امید
حیف ازآن روزهاکه من باخشم
به تو چون دشمنی نظر کردم
پوچ پنداشتم فریب ترا
ز تو ماندم، ترا هدر کردم
غافل از آن که تو بجائی و من
همچو آبی روان که در گذرم
گمشده در غبار شوم زوال
ره تاریک مرگ می سپرم
آه، ای زندگی من آینه ام
از تو چشمم پر از نگاه شود
ورنه گر مرگ من بنگرد در من
روی آئینه ام سیاه شود
عاشقم، عاشق ستارهء صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام تست بر آن
می مکم با وجود تشنهء خویش
خون سوزان لحظه های ترا
آنچنان از تو کام می گیرم
تا بخشم آورم خدای ترا
#فروغ_فرخزاد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگرچه زندگي بيش از آنكه حقيقت را بنماياند،
در فريب مي كوشد و پيش از آنكه عطا كند باز مي ستاند،
ولي با اين حال زندگي زيباست...
آري زندگي با همه ي احوالات و مختصاتش، زيبا و دلفريب و نهايتآ دلخواه است،
حتي وقتي كه متوجه ميشويم تمام زيباييهايش محصول تصورات و ذهنيات خودمان بوده و تمام اتفاقات خوبش به خوش بيني و اراده و انگيزه مان ربط داشته است.
به قطع يقين زندگي به يكبار تجربه اش مي ارزد... در اين تجربه يكتا اينكه چه خاطراتي را ميسازيم و از خود به يادگار ميگذاريم تقريبا تمام معناي زندگيست...
اميدوارم با تمام قلبتان زندگي كنيد
با تمام ادراك و حواستان لذت ببريد
در پناه آفرينشگر اعظم و رحمان
شادو سلامت باشيد.
با احترام و ارادت:
#مجيد_اخشابي ٩٧.٨.١٢
#زندگي#حقيقت #فريب #معرفت #ذهن #قلب #تجربه #ادراك #احساس #حواس #خوش_بيني #اراده #انگيزه #خاطره #معنا #پاييز #دكتر _مجيد_اخشابي
@majidakhshabi
Telegram
attach 📎
🌹
کاش در بزم فروزنده ی تو
خنده ی جام شرابی بودم
کاش در نیمه شبی درد آلود
سستی و مستی خوابی بودم
کاش چون آینه روشن میشد
دلم از نقش تو و خنده ی تو
صبحگاهان به تنم میلغزید
گرمی دست نوازنده ی تو
کاش از شاخهی سرسبز حیات
گل اندوه مرا میچیدی
کاش در شعر من ای مایهی عمر
شعله ی راز مرا میدیدی...
#فروغ_فرخزاد
#شعر #شعرخوانی#شعر_فروغ_فرخزاد #آرزو #فروغ_فرخ_زاد #طبیعت #عاشقانه #شعرعاشقانه #دکترمجیداخشابی
@majidakhshabi
کاش در بزم فروزنده ی تو
خنده ی جام شرابی بودم
کاش در نیمه شبی درد آلود
سستی و مستی خوابی بودم
کاش چون آینه روشن میشد
دلم از نقش تو و خنده ی تو
صبحگاهان به تنم میلغزید
گرمی دست نوازنده ی تو
کاش از شاخهی سرسبز حیات
گل اندوه مرا میچیدی
کاش در شعر من ای مایهی عمر
شعله ی راز مرا میدیدی...
#فروغ_فرخزاد
#شعر #شعرخوانی#شعر_فروغ_فرخزاد #آرزو #فروغ_فرخ_زاد #طبیعت #عاشقانه #شعرعاشقانه #دکترمجیداخشابی
@majidakhshabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو با من میرفتی
تو در من میخواندی
وقتی که من خیابانها را
بی هیچ مقصدی میپیمودم
تو از میان نارونها،
گنجشکهای عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی
وقتی که شب مکرر میشد
وقتی که شب تمام نمیشد
تو از میان نارونها
گنجشک های عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی...
👤فروغ فرخزاد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آهنگ به نرمی سخن بگو عشق (Speak Softly Love) ترانهای برای فیلم پدرخوانده، اولین فیلم از سری فیلمهای سهگانه پدرخوانده با صدای ال مارتینو (Al Martino).
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هفتهای سراسر خیر، برکت و سلامتی برای یکایک شما عزیزان همراه آرزومندم.
مجید اخشابی (۱۴۰۱/۰۲/۲۴)
#پیام_هفته #تبریک_هفته #موسیقی_ودیگرهیچ #پدرخوانده #به_نرمی_سخن_بگو_عشق #ال_مارتینو #اندی_ویلیامز #موسیقی_فیلم #تهران #شعرنو #شعرسپید #فروغ_فرخزاد #دکترمجیداخشابی
@majidakhshabi
تو در من میخواندی
وقتی که من خیابانها را
بی هیچ مقصدی میپیمودم
تو از میان نارونها،
گنجشکهای عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی
وقتی که شب مکرر میشد
وقتی که شب تمام نمیشد
تو از میان نارونها
گنجشک های عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی...
👤فروغ فرخزاد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آهنگ به نرمی سخن بگو عشق (Speak Softly Love) ترانهای برای فیلم پدرخوانده، اولین فیلم از سری فیلمهای سهگانه پدرخوانده با صدای ال مارتینو (Al Martino).
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هفتهای سراسر خیر، برکت و سلامتی برای یکایک شما عزیزان همراه آرزومندم.
مجید اخشابی (۱۴۰۱/۰۲/۲۴)
#پیام_هفته #تبریک_هفته #موسیقی_ودیگرهیچ #پدرخوانده #به_نرمی_سخن_بگو_عشق #ال_مارتینو #اندی_ویلیامز #موسیقی_فیلم #تهران #شعرنو #شعرسپید #فروغ_فرخزاد #دکترمجیداخشابی
@majidakhshabi