گفتارهاى محمود دولت آبادى
74 subscribers
15 photos
1 video
@mahmouddowlatabadii

محمود دولت آبادى
متولد ١٣١٩
فرزند فاطمه و عبدالرسول
اهل دولت آباد سبزوار، از بلاد خراسان
Download Telegram
آدميزاد بعضى وقتها خبرها را بو مى كشد، يكجورى كه انگار نديده ها را ديده،مى داند، بو مى كشد.
#محمود_دولت_آبادى
#كليدر
#جلداول #صفحه_بيست_وپنج
آدم نمى داند اين غم از كجا آمده و به ته دلش چسبيده! فقط دلش ميگرد، طورى كه انگار قلبش را ميان نيمتنهء كهنه اى پيچيده اند و دارند مالشش ميدهند،آدم به فكر مى افتد، فكرو خيال مى بافد، تا بالاخره درجايى روزنه اى، روشنايى اى پيدا مى كند.
#محمود_دولت_آبادى
#كليدر
#جلداول #صفحه_بيست_وپنج
بانگ در بانگ...
نه همين كه از دورترين جاهاى شهر،از هركوى و برزن بانگ اذان بر مى آمد.اذان. اذان. شهر در زير چترى از ولولهء اذانيان در خواب بود.
#محمود_دولت_آبادى
#كليدر
#جلداول #صفحه_بيست_ونه
@mahmouddowlatabadii
Forwarded from Clippy 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ﺩﺭ ﻣﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻫﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﺞ
ﺑﻮﺩ. ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﮔﻨﮓ ﻣﺎﻧﺪ . ﻣﺎ ﺩﯾﺮ
ﺁﻣﺪﯾﻢ، ﯾﺎ ﺯﻭﺩ . ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﯿﺎﻣﺪﯾﻢ. ﮔﺬﺷﺖ ﻭ
ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ . ﻫﺮ ﻃﻠﻮﻉ ﻏﺮﻭﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ
#كليدر
#محمود_دولت_آبادى
Forwarded from 📘 تیکه کتآب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #مستند

مستند کامل از زندگی #محمود_دولت_آبادی

📚 📚

دهم مرداد زادروز تولد مرد رمان ایران

@Nesscafe
مرا هنوز تا زنده هستم، پيش از آنكه پژمرده بشوم درياب! مرا درياب.

#سلوک
#محمود_دولت_آبادی
ای سرزمین!
کدام فرزندها ، در کدام نسل ، تو را آزاد ، آبادو سربلند ؛ با چشمان باور خود خواهند دید؟
ای مادر ما ، ایران !
جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت؟ چشمان ما به راه عافیت تو سفید شد ؛ ای ما نثار عافیت تو !

#نون_نوشتن
#بخش6
#محمود_دولت_آبادی
چرا خوب غذا نمی خوری؟
چرا شب ها به موقع نمی خوابی؟
چرا این قدر به خودت ستم می كنی؟
تو چه می خواهی از این دنیا؟

من به بهانه ی رسیدن به زندگی
همیشه زندگی را كشته ام ...

فاجعه ی زندگی من این است كه
یكبار زندگی را مثل زهر نوشیده ام و گذشته ام
و اكنون كه به اندیشیدن بدان بازگشته ام

احساس می كنم همان جام زهر را
بی نهایت بار از نو و از نو می نوشم و می نوشم.

اگر به این می اندیشی كه دیگران چگونه به تو می اندیشند
یا از دیگران می ترسی یا به خودت باور نداری.

#محمود_دولت_آبادی
#روزگار_سپری_شده_مردم_سالخورده
عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن ، عاشق بودن بدهد ؟ گاه عشق گم است ، اما هست ، هست ، چون نیست . عشق مگر چیست ؟ آن چه که پیداست ؟
نه ، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نيست . معرفت است . عشق از آن رو هست ، که نیست ! پیدا نیست و حس می شود . می شوراند . منقلب می کند . به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد . می گریاند . می چزاند . می کوباند و می دواند . دیوانه به صحرا !
گاه آدم ، خود آدم ، عشق است . بودنش عشق است . رفتن و نگاه کردنش عشق است . دست و قلبش عشق است . در تو می جوشد ، بی آنکه ردش را بشناسی . بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده ، روییده . شاید نخواهی هم . شاید هم بخواهی و ندانی . نتوانی که بدانی . عشق ، گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های آلوده تو که دیواری را سفید می کنند !

#جای_خالی_سلوچ
#محمود_دولت_آبادی
#نشر_چشمه
#گزیده_کتاب

به فکرم رسیده است که " وقتی هنر تحت الحمایه ی سیاست قرار میگیرد" درست بدان می ماند که زنی نتواند بدون اجازه ی شوهرش جایی برود یا کار مستقلی انجام بدهد.

کدام نویسنده ای را در جهان می شناسید که از خود نپرسیده باشد "برای چه می نویسم؟" و کدام نویسنده ای را می شناسید که به دنبال این سوال دست از نوشتن کشیده باشد؟

#نون_نوشتن
#محمود_دولت_آبادی
#نشر_چشمه
گفتار هایی از دولت آبادی در جای خالی سلوچ:
* روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند. روز و شب است. روشنی دارد،تاریکی دارد.

*من هیچ وقت دل به نبود نمی بندم.

*بروز دادن عشق ، فرصت می خواهد.

*شکم گرسنه ایمان ندارد.

*دستی که به گرفتن مزد دراز می شود ، همان دستی نیست که به گرفتن مدد.

* عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست ، که نیست. پیدا نیست و حس می شود.
* کجا خوش است ؛ آن جا که دل خوش است.
* زن ، زن است!
*حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی. آدم هایی یافت می شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می رویاند.
* همراهی دیگران با او همانقدر برایش اهمیت داشت که لازمش بود.
#محمود_دولت_آبادی
#جای_خالی_سلوچ