می‌خوامتش.

هیچوقت هیچ زنیو مجبور نکن کاری که میترسه رو انجام بده (فراموش کردنت،دوست نداشتنت،ترک کردنت و ... ) ؛ چون بعد انجام دادن اون کار خطرناک میشه و دیگه از هیچی نمیترسه.

یادمه آخرین بار بهم گفت قهرهامون رو جدی نگیر، ما هیچوقت جدا نمی‌شیم، اگه طولانی شد بدون یه قهر طولانیه‌. گفتم خب من می‌ترسم، خیلی غصه می‌خورم، همش می‌گم واقعا تموم شد؟ گفت نترس دیگه، قول می‌دم که فقط قهره، هیچ وقت فکر نکن تموم شده، الکی زیادی غصه نخور، هر چی هم بشه برمی‌گردیم و آشتی می‌کنیم.

بهش گفتم من معمولا سوپرایز نمی‌شم، چند ساعت نگذشت که غیرقابل پیش‌بینی سوپرایزم کرد.

وای جدی الان حس خوبی دارم.

بیایید دوباره با هم پولدار بشیم 🫠🫶

نوشته بود: آدم‌ها ساعت شنی نیستن که سر و تهشون کنی از اول شروع بشن. آدما تموم می‌شن، گاهی با یه حرف.

علاقه‌مندی.

ولی آدما راحت‌تر از نفس کشیدن عوض می‌شن، جوری که انگار هیچوقت شبیه قبلشون نبودن.

گریه کن عقب‌مانده‌.

تو تنها کسی بودی که می‌تونستم همه چیز رو با جزئیات براش تعریف کنم و حالا دیگه برای هیچکس نمی‌تونم از روحم، از افکارم، از قلبم و حالم بگم.

من فکر می‌کردم قلب مسئول احساساته، بعد فهمیدم مسئول پمپاژه، حالا به این نتیجه رسیدم که مسئول درده.

نفسم تنگه، مثل دلم. قلبم درده، مثل روحم.

آی🥹

یعنی واقعا یکی بهتون می‌گه دوست دارم و شما از ته دلتون باور ‌می‌کنید؟ یعنی جدی جدی یکی بهتون قول می‌ده و شما مطمئنید به قولش عمل می‌کنه؟

تازه وقتی می‌بینی آدم‌ها چجوری بهم اهمیت می‌دن یادت می‌افته که چقدر خواهان دارم؟ خب الان دیگه دیره برای حسودی کردن ‌و ادای آدم‌های حساس رو درآوردن، شما از لیست حذف شدی.

اون وقتی که حسودی می‌کنی ولی نمی‌تونی کاری کنی چون چیزی بین ما نیست»»»

بالاخره که یک روز فراموشت می‌کنم و دیگه منتظرت نیستم.

از عاشقی کردن، دیگه بیزارم من.