مه‌لقا خانوم
1.12K subscribers
515 photos
53 videos
122 links
Download Telegram
نوشته بود: من از کویر می‌خواستم، مواظب گل باشه.
تا وقتی ازت سو استفاده کنن خوبی، وقتی دیگه سودی نداشته باشی، می‌گن از اول هم به درد نخور بودی.
ولی من دلم برای پانتومیم بازی کردن‌هامون ‌و یار بودن باهات تنگ شده. چقدر کنار هم تیم قشنگی بودیم.
نوشته بود: اگر خداوند در مورد اندوه من از تو سوال کرد چه؟
امشب یه مورچه کشتم، یعنی نمی‌خواستم بکشم، به خاطر ترس و موقعیت بدون فکر، طی یک ثانیه باعث شدم بمیره. وقتی عذاب وجدان گرفتم، برای دلداری دادن خودم گفتم خب مورچه‌ست دیگه، همه می‌کشن، چیزی نیست. بعد با خودم گفتم اگه یه سگ یا گربه بود هم همینو می‌گفتی؟ مگه زنده نبود؟ چون ضعیفه؟ چون کوچیکه؟ اگه داشت زندگیش رو می‌کرد چی؟ اگه می‌خواست برای بچه‌ش غذا ببره، اگه کسی منتظرش بود چی؟ خوشت می‌آد چون ضعیفی و کوچیکی بقیه بهت آسیب بزنن؟
بیا دوباره تو هوای سرد روی برف‌ها راه بریم، دکمه‌ی پیراهنت رو ببندم، منو کول کن برو و من بترسم که سر بخوریم ولی بهت اعتماد کنم و بخندم.
گفت من بعد از تو خیلی تنها شدم، و تنهایی دختری بود بور و آرام.
Forwarded from خانوم ب
یه روزی با واقعیت تصادف میکنی، همون لحظه رویات میمیره...
_ناشناس
آدم تراز :
گاهی به پذیرش نیست، به برگشتن قبل اون روزیه که اون اتفاق، اتفاق افتاده. گاهی باید قبول کنی هرچی که دیدی خواب بوده؛ چه تلخ و چه شیرین.
گفت: روی ذهن باید نوشت دور از دسترس دین، و روی قلب دور از دسترس آدم‌ها.
گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم، دیدمش وز یاد بردم گفته‌های خویش را.
می‌خوایی نشون ندی ولی هنوزم نمی‌تونی روم حساس نباشی.
دلم خیلی برات تنگ شده بود و حالم خوب شد وقتی دیدمت اما وقتی برگشتم خونه باز یادم افتاد چکارایی کردی و نمی‌دونم دلم چی می‌خواد.
هر چی که هست خیلی دلم میخواست بیام تو بغلت و بعدش برم بمیرم.
امروز حوصله‌ی برقراری ارتباط نیست.
نکنه؟
احساس می‌کنم اسمم روی تخته توی لیست بدهاست و هزارتا ضربدر بالای اسمم دارم اما توی لیست خوب‌ها حتی یک ستاره هم ندارم. یعنی توی کل زندگیم ارزش داشتن یک ستاره هم نداشتم؟