لطفا به آدمها حق بدین در برابر رفتارتون عوض بشن، نمیشه که تا ابد شما هر جور دلتون خواست رفتار کنید ولی حس و رفتار اون آدم مثل روز اول باقی بمونه.
من رفتم چون تو ازم نخواستی بمونم و گرنه من که با یه خواهش تو همهی وسیلههامو میذاشتم سر جاش و میموندم سر خونه زندگیم.
Forwarded from مَرد سانفرانسیسکویی
هیچ دلسردی بدتر از این نیست که تمام تلاشت برای دلشادکردن کسی که برات ارزشمنده، به هیچ تبدیل شده باشه. اون لحظه واقعا دلت میخواد بمیری.
دیدی؟ دیدی تو هم دلت برای کسی قنج رفت جان من؟ همان تویی که عاشق من بود، که میگفت دیگر نه عاشق میشود و نه هیچ چیز دیگری. عاشق آدمی با فاصلهی فرسنگها دورتر از من، شاید هم نقطهی مقابل من. همانقدر که میخواستی آرام و خانم، کم حرف و دلبر، خجالتی و پر از ناز، ساده و سرسنگین، درست همانی که میخواستی، کامل و بینقص در برابر معیارهایت. لابد وقتی نگاهش میکنی به این فکر میکنی که بهتر از این نمیشود، جان میدهی برای آغوشش، برای بوسیدن معشوقت، برای او که حالا غیر او کسی را نمیبینی، کسی را نمیخواهی، همان که همه چیزت شده، همانی که میخواهی همیشه بماند و طاقت نبودنش، نماندنش و نداشتنش را نداری. دیدی عاشق شدی جان من؟ دیدی دلت لرزید برای غیر از منی؟ دیدی حالت خوب شد با کسی که بوی یاس نمیدهد؟ گفته بودم، گفته بودم عاشق میشوی و حالت خوب خواهد شد بدون من.
Forwarded from N-EMO (Atrin)
توهمی که ازت توی ذهنم داشتم با حقیقتی که واقعا هستی، متلاشی شد.
هی میگیم میگذره چون این رو آدمایی که گذروندن بهمون گفتن، اما اونایی که نگذشته براشون و از زندگیشون گذشتن هیچوقت نتونستن بهمون بگن که گاهی نمیگذره که نمیگذره.
حداقل الان دیگه مطمئنم تو هیچوقت اون آدمی که فکرش رو میکردم نبودی و هزاران مثال نقض برای تصوری که ازت داشتم وجود داره.
Forwarded from مهلقا خانوم (Fat)
من دلم نمیخواد کسی خودش تقاص کارهای اشتباهش رو بده، دلم میخواد عزیزانش جلوی چشمهاش تاوان بدن و نتونه کاری کنه تا کامل درد رو با استخوانهاش حس کنه.
از من هیچی برات نمیمونه جز عذاب وجدانی که هیچ جوره نمیتونی انکارش کنی.
Forwarded from mim (Mitra)
چه تعبیر درستی؛
بقول نزار قبانی:«دوستم داشته باش و بگو!
نمیخواهم بی صدا دوستم داشته باشی،
من آری به عشق را،در گوری از سکوت نمیخواهم.»
بقول نزار قبانی:«دوستم داشته باش و بگو!
نمیخواهم بی صدا دوستم داشته باشی،
من آری به عشق را،در گوری از سکوت نمیخواهم.»
از لحاظ روحی به شدت احتیاج دارم یه مهمونی، تولد، پارتی، دورهمی دعوت بشم.
Forwarded from آقایمیم!
دلم میخواست مخاطب شعرهایت بودم؛ حتی اگر از نامردی میسرودی.
منی که کوچیکترین چیزها رو باید بروز میدادم، الان بزرگترین اتفاقهای زندگیم رو تنهایی از سر میگذرونم.