🌹محفل شهدا🌹
581 subscribers
45.2K photos
37.1K videos
650 files
1.84K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram



می‌ گفـت :
حضرت آقا یا نماینده ایشان
امر کنند که برو رفتگر محله باش ؛
نظام به جارو کردن نیاز دارد
مــن می‌ روم ...

مهدی مطیع امر ولایـت بود
و همیشه وسط میدان معرکه بود ...

#پاسدار_مدافـع_حـرم
#شهید_مهدی_نوروزی
#شیـر_سامـراااااا
🌹کاش می‌شد ...
تا خدا پـــرواز کرد
پای دل از بند دنیا باز کرد
کاش می‌شد از تعلق شد رها
بال زد همچون ڪبوتـــر در هوا ...🕊

🍃درون خودش کلنجاری داشت با خودش؛برای کسی آشکار نمی‌کرد اما گاهی توی حرف‌هایش،می‌زد بیرون؛هر بار که بر می‌گشت و می‌نشستیم به حرف زدن،حرف‌هایش بیشتر بوی رفتن می‌داد و اگر توی حرف‌هایش دقیق می‌شدی می‌توانستی بفهمی که انگار هر روز دارد قدمی را کامل می‌کند.

آن اوایل یڪبار که از معرکه برگشته بود وسط حرف‌هایش خیلی محکم گفت: «جانفشانـی اصلاً کار آسـانی نیست»بعد تعریف ڪرد که آنجا در نقطه ای باید فاصله‌ای چند متری را در تیررس تکفیری‌ها می‌دوید و توی همین چند متر،دختـرش آمده جلوی چشمش...

💐بعد توضیح داد که تعلقات چطور مانع شهادت شهید است…تمرین‌های زیادی توی یکی دو سال گذشته برای بریدن رشته تعلقاتش انجام داده بود و همه را هم برید؛این بار که می‌رفت به کسی گفته بود«این دفعه از کوثرم بریدم»

به نقل از:احمدرضا بیضایی
(برادر بزرگوار شهید)

🥀#پاسدار_مدافـع_حـرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#سالـروز_شهـادت🕊

┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
🌹محفل شهدا

📜#فرازی از وصیت نامه شهید:

🌹پـروردگـارا،نمـےدانـم ڪـه چـه زمـانـے ،در ڪجـا و چـگـونـه بـه دیـدار تو خواهم شـتافت.اما عاجـزانـه از تـو مـے خواهـم ڪه اولا مـرگ من در راه دفـاع از دینـت باشـد.و در این راه توفـیق شهـادت در راه خـودت را نصـیبـم ڪنـے.

💐ثـانیا زمـان،مڪان و نحـوه شهـادتـم را به گونـه اے قرار دهـے ڪه بیشتـریـن پـیـروزے،سـود و عـزت را بـراے اسـلام عـزیز و شیعیـان امیـرالمـومـنیـن(عـلیه الـسـلام) و حـزب الله؛و بیـشتـریـن شـکسـت، ضـرر و ذلـت را براے دشمـنانت و حـزب شیـطان در پـے داشـته باشـد.

🥀🕊#پاسدار_مدافـع_حـرم
🌷شهید_محمود_رادمهر

❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد و عجّل فرجهُم ❁

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
🌹کاش می‌شد ...
تا خدا پـــرواز کرد
پای دل از بند دنیا باز کرد
کاش می‌شد از تعلق شد رها
بال زد همچون ڪبوتـــر در هوا ...🕊

🍃درون خودش کلنجاری داشت با خودش؛برای کسی آشکار نمی‌کرد اما گاهی توی حرف‌هایش،می‌زد بیرون؛هر بار که بر می‌گشت و می‌نشستیم به حرف زدن،حرف‌هایش بیشتر بوی رفتن می‌داد و اگر توی حرف‌هایش دقیق می‌شدی می‌توانستی بفهمی که انگار هر روز دارد قدمی را کامل می‌کند.

آن اوایل یڪبار که از معرکه برگشته بود وسط حرف‌هایش خیلی محکم گفت: «جانفشانـی اصلاً کار آسـانی نیست»بعد تعریف ڪرد که آنجا در نقطه ای باید فاصله‌ای چند متری را در تیررس تکفیری‌ها می‌دوید و توی همین چند متر،دختـرش آمده جلوی چشمش...

💐بعد توضیح داد که تعلقات چطور مانع شهادت شهید است…تمرین‌های زیادی توی یکی دو سال گذشته برای بریدن رشته تعلقاتش انجام داده بود و همه را هم برید؛این بار که می‌رفت به کسی گفته بود«این دفعه از کوثرم بریدم»

به نقل از:احمدرضا بیضایی
(برادر بزرگوار شهید)

🥀#پاسدار_مدافـع_حـرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی

┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈