🌹محفل شهدا🌹
594 subscribers
50.5K photos
43.2K videos
697 files
1.9K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
ساواک تلاش می‌کرد فعالیت‌های ایشان را محدود کند، ولی به ساواک اعتنایی نمی‌کرد و #بی‌پروا در #نشر #افکار #امام خمینی می‌کوشید.معتقد بود که برای #مبارزه‌کردن با دشمن، باید #تشکیلات داشت.
🍃🌷🍃
بسیار #شجاع بود و#بی‌پرده، #علیه شاه #سخن می‌گفت. همین #امر، سبب شد، #جاسوسان ساواک با #حضور #دائم در #مسجد مذکور،#گزارش تمام #رخدادها را تسلیم مقامات کنند.
🍃🌷🍃
در ۲۹# اردیبهشت سال ۴۵#. یکی از #ماموران ساواک با مراجعه به #منزلش، به ایشان هشدار داد مراقب #گفتار و #رفتارش باشد.
ایشان گفت: «من #مستقل هستم و از کسی #پیروی نمی‌کنم... #آیت‌الله خمینی یک #روحانی #واقعی،#شریف،#پاک، #صحیح‌العمل، و #قابل #احترام است..»
🍃🌷🍃
وقتی مزدوران شاه، دیدند از #تهدید آنها نمی‌ترسد،ایشام را در #هشتم مرداد ۱۳۴۵# به #اتهام «اقدام علیه امنیت داخلی مملکت» دستگیر کردند.
🍃🌷🍃
ایشان پس از مدتی#آزاد شد، ولی نه تنها از #فعالیت‌هایش کم نشد، بلکه بر #شدت آنها افزود، در نتیجه #ممنوع المنبر شد.
از آن پس نتوانست به #منبر برود، ولی در هر حال در #جمعی که ممکن بود، #سخنرانی می‌کرد.
🍃🌷🍃
🌸🍃🌸🍃

#احترام_به_کودکان_پیش_والدین

نبی مکرم اسلام (ص) وقتی کسی بچه‌اش را می‌دید، او را بغل خودش می‌نشاند و نوازش می‌کردند.
ما نیز بهتر است بدانیم، اگر به کسی محبت کنیم یک محبت محسوب می‌شود ولی اگر این محبت را برای فرزند او  انجام دهیم، این محبت صد می‌شود. اگر کسی را کنار فرزندش دیدیم، حتما آن فرزند را نزد والدین نوازش کنیم، این امر باعث جلب محبت والدین آن‌ها به ما می‌شود.

لقَدْ کانَ لَکُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (21 احزاب)
پيامبر خدا الگو و سرمشق نيكو و پسنديده‌ای برای شما است 

#سنن_نبوی
#علامه_طباطبایی
به روایت از برادر #شهید:
ما یک خانواده مذهبی داریم. پسردایی و #پسرخاله مادرم از شهدای دفاع مقدس هستند و سابقه #ایثارگری در بین اقوام و خانواده ما وجود داشت.
🍃🌷🍃
ما بیشتر #دوست بودیم تا برادر. هر هفته که منزل پدری جمع می‌شدیم، با هم شوخی می‌کردیم و کشتی می‌گرفتیم. #مهدی یک اخلاقی که داشت، به همه چه #کوچک و چه #بزرگ #احترام می‌گذاشت.😭
🍃🌷🍃
با #اصرار به #سوریه رفته بود. چون در بخش #اداری #هوافضای #سپاه کار می‌کرد، مسئولانش می‌گفتند اینجا به #توانایی‌های او بیشتر #نیاز دارند.
🍃🌷🍃
بعدها فهمیدیم که ۸#ماه برای #اعزام به #سوریه #تلاش کرده بود. البته حرفی از #اعزام به ما نمی‌زد. می‌دانستم که #علاقه‌مند به #خدمت در #جبهه #مقاومت اسلامی است.
🍃🌷🍃
می‌گفت: دوست دارد به #کمک #مردم مظلوم #یمن برود. اما از موضوع #سوریه اصلاً خبر نداشتم. فقط همسرش می‌دانست که #پیگیر #رفتن است.
🍃🌷🍃
نمی‌خواست #نگرانش بشیم😔خصوصاً مادرمان که رماتیسم مفصلی دارد و تحریکات عصبی می‌تواند بیماری‌اش را تشدید کند.😔
🍃🌷🍃
روز قبل از اینکه #مهدی به #سوریه برود، یک بار سفرش لغو شد، همسرشون گفتند:حالا که قسمت نشده عید را پیش‌مان بمان. #مهدی گفته بود  من دیگه  #دلم #کنده شده چرا درک نمی‌کنید که دیگر نمی‌توانم #بمانم.😭😭
🍃🌷🍃
#مهدی #اعتقاداتی داشت که باعث شده بود از همه #علایق و #دغدغه‌های #خانوادگی‌اش #دل بکند و برود وگرنه که #آدمی #فوق‌العاده #خانواده‌دوست بود.😭
🍃🌷🍃
#مهدی #طور دیگری #بچه‌هاش رو#دوست داشت. وقتی به خانه ما می‌آمدند، من از دخترش فاطمه می‌خواستم پیشم بنشیند. می‌گفت: می‌خواهم کنار #بابا باشم. یک مدت #کوتاه هم نمی‌خواست از #پدرش #دور باشد.
🍃🌷🍃
#نماز اول وقتش #ترک نمی‌شد.#مهدی #دو تا خ#صلت بارز داشت؛ #یکی #نماز اول وقت، #دومی #احترام به #دیگران و #خوش‌خلقی.
🍃🌷🍃
در روستای‌مان یزدل #امامزاده #بی‌بی زینب🌷 داریم که #مهدی #علاقه زیادی به آنجا داشت. در حریم #امامزاده #سه #شهید #گمنام💔 دفن هستند. #مهدی مرتب به #زیارت‌شان می‌رفت.😭
🍃🌷🍃
#زیارت #شهدای گمنام #امامزاده و گلزار #شهدای یزدل از #کارهای همیشگی #مهدی بود. به خانمش گفته بود اگر #شهید شد دوست دارد در #امامزاده دفن بشم.😭😭
🍃🌷🍃
تحصیلات خود را تا #فوق دیپلم #نظامی و پس از آن تا #لیسانس #حقوق ادامه داد و در #تیر‌ماه ۹۴# در #رشته #حقوق از دانشگاه پیام نور ملایر #فارغ‌التحصیل شد.
🍃🌷🍃
#اخلاق اسلامی  و #احترام خاصش به #والدین و #نیکی به مردم از #خصوصیات اخلاقی دیگر ایشان بود.
🍃🌷🍃
#مهربان بود، اما در مقابل کسانی که مخالف #ارزش‌های دینی و #امام بودند، #می‌ایستاد و با آنها #برخورد می‌کرد، درصدد #هدایت و #روشن کردن #واقعیت در #افکارآنان بود.
🍃🌷🍃
ایشان #ادای فریضه #امر به معروف و #نهی از منکر را در وهله اول در #خانواده و سپس در #اجتماع از #وظایف خود می‌دانست.
🍃🌷🍃
#شاگردان فعال و #متدینی را در پایگاه بسیج که در #مسجد امام حسن مجتبی(ع)🌷 #تأسیس کرده بود، #تربیت و #آموزش داده بود.
🍃🌷🍃
ایشان #ارادت خاصی نسبت به #کریم اهل بیت #امام حسن(ع)🌷داشت، برای #مسجد از #جان مایه می‌گذاشت، بسیاری از جوانان از ویژگی‌های اخلاقی تش، همچون #کمک به #فقرا شبانه و #مخفیانه #الگو برداری می‌کردند.
🍃🌷🍃
ایشان#تلاش زیادی در #برگزاری #مناسبت‌‌ها همچون #تولد و #شهادت ائمه اطهار(ع)🌷 در مسجد محله شان داشت.
🍃🌷🍃
#احترام به والدین و حجاب از اولویتهایش بود ، #چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین #سفارشهایش از من خواست دُردانه‌اش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند.

زمانیکه «ریحانه» متولد شد بسیار ضعیف بودو از این بابت من بسیار نگران بودم اما همیشه «محمد»🥀 دلداری‌ ام میداد و میگفت :«ریحانه را به خدا سپرده‌ام خودش بر ایمان حفظش میکنه» همیشه وقتی از محیط کار به خانه بر میگشت با وجود تمام خستگی‌ اش با «ریحانه» مشغول بازی میشد.😔

با شنیده شدن زمزمه جنگ سوریه ، مأموریتهای محمد🥀 هم بیشتر از گذشته شد به طوری‌ که گاهی این نبودنها ۴۰ روز طول میکشید . اما خانه کوچک و صمیمی ما هنوز هم رونق زندگی داشت.

احساس میکردم «محمد»🥀حس و حال دیگری پیدا کرده شب‌ تا سحر ، «اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشکهایش شد. روزه‌‌ داریهای مکرر ، تلاوتهای وقت و بی وقت محمد🥀 بوی شهادت گرفته بود.😔
#احترام به والدین و حجاب از اولویتهایش بود ، #چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین #سفارشهایش از من خواست دُردانه‌اش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند.

زمانیکه «ریحانه» متولد شد بسیار ضعیف بودو از این بابت من بسیار نگران بودم اما همیشه «محمد»🥀 دلداری‌ ام میداد و میگفت :«ریحانه را به خدا سپرده‌ام خودش بر ایمان حفظش میکنه» همیشه وقتی از محیط کار به خانه بر میگشت با وجود تمام خستگی‌ اش با «ریحانه» مشغول بازی میشد.😔

با شنیده شدن زمزمه جنگ سوریه ، مأموریتهای محمد🥀 هم بیشتر از گذشته شد به طوری‌ که گاهی این نبودنها ۴۰ روز طول میکشید . اما خانه کوچک و صمیمی ما هنوز هم رونق زندگی داشت.

احساس میکردم «محمد»🥀حس و حال دیگری پیدا کرده شب‌ تا سحر ، «اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشکهایش شد. روزه‌‌ داریهای مکرر ، تلاوتهای وقت و بی وقت محمد🥀 بوی شهادت گرفته بود.😔