#سردار شهید دفاع مقدس، علی اکبر جزی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۰/۸/۱۲# در یکی از محلات فقیرنشین شهر اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد، تحصيلاتش را تا دبيرستان گذراند.
در جلسات #مذهبی و كلاس های #قرآن شركت فعال داشت ودر همين جلسات #شالودة اعتقادی و فكری اش ريخته شد.
🍃🌷🍃
ایشان در سال 1356# به جرم توهين به اسرائيل #دستگيرشد. پس از آزادی به مبارزه اش #عليه رژيم طاغوت #بیشتر شد، #روزها در #راهپيمايی و #شب ها به #ساختن #مواد آتش زا می پرداخت.
🍃🌷🍃
چندين بارتوسط مزدوران شاه #دستگير شد، ولی با #زرنگی موفق به فرار از دست آنها شدم٫. در آغازين #روزهای پيروزی انقلاب و غائله كردستان بدون اطلاع خانواده عازم #كردستان شد.
🍃🌷🍃
از جمله كساني بود كه كومله برای #كشتن ایشان #جايزه تعيين كرده بود. در #عمليات آزادسازی #جاده سردشت، بانه،به محاصره كامل و #اسارت دشمن در آمد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۰/۸/۱۲# در یکی از محلات فقیرنشین شهر اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد، تحصيلاتش را تا دبيرستان گذراند.
در جلسات #مذهبی و كلاس های #قرآن شركت فعال داشت ودر همين جلسات #شالودة اعتقادی و فكری اش ريخته شد.
🍃🌷🍃
ایشان در سال 1356# به جرم توهين به اسرائيل #دستگيرشد. پس از آزادی به مبارزه اش #عليه رژيم طاغوت #بیشتر شد، #روزها در #راهپيمايی و #شب ها به #ساختن #مواد آتش زا می پرداخت.
🍃🌷🍃
چندين بارتوسط مزدوران شاه #دستگير شد، ولی با #زرنگی موفق به فرار از دست آنها شدم٫. در آغازين #روزهای پيروزی انقلاب و غائله كردستان بدون اطلاع خانواده عازم #كردستان شد.
🍃🌷🍃
از جمله كساني بود كه كومله برای #كشتن ایشان #جايزه تعيين كرده بود. در #عمليات آزادسازی #جاده سردشت، بانه،به محاصره كامل و #اسارت دشمن در آمد.
🍃🌷🍃
این #طلبه جهادی فردی با #اخلاص و با#اخلاق و با #بصیرت بود و همیشه در هرکاری اول به #خدا🤍و دوم به #اهل بیت🌷 #توسل می کرد، #طلبهای #جهادگر و #بسیجی و #روحیهای #جهادی داشت.
🍃🌷🍃
این #طلبه #جهادی همیشه به فکر #مستضعفین بود و یکی از #نوکران #اهل بیت🌷 بود که نفس گرمی داشت و صدای #زیبایی و از #خادمین گلزار #شهدای گمنام شهرستان #قلعهگنج بود.
🍃🌷🍃
فردی بود که درباره هر کار #خیر و #خدا پسندانهای که انجام میداد دلش نمیخواست دیده شود و دنبال #گمنامی بود.
🍃🌷🍃
#یک شب #قبل از #آسمانی شدنش با همراهی یکی از دوستانشان #مواد غذایی فراهم میکنند و به خانه یکی از #نیازمندان شهر میبرند.
🍃🌷🍃
دوستش به او میگوید؛ امشب به منزل خودت برو و بهمادرت سر بزن و استراحت کن، که این #طلبه جهادی پاسخ میدهد، من چند روز هست میروم،
🍃🌷🍃
مادرم ناراحت میشود که چرا این راههای #پرخطر را میروی، برای اینکه مادرش #ناراحت #نشود با تمام #خستگی که داشت آن شب خانه نرفت و روز بعد #آسمانی شد.😭
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
این #طلبه #جهادی همیشه به فکر #مستضعفین بود و یکی از #نوکران #اهل بیت🌷 بود که نفس گرمی داشت و صدای #زیبایی و از #خادمین گلزار #شهدای گمنام شهرستان #قلعهگنج بود.
🍃🌷🍃
فردی بود که درباره هر کار #خیر و #خدا پسندانهای که انجام میداد دلش نمیخواست دیده شود و دنبال #گمنامی بود.
🍃🌷🍃
#یک شب #قبل از #آسمانی شدنش با همراهی یکی از دوستانشان #مواد غذایی فراهم میکنند و به خانه یکی از #نیازمندان شهر میبرند.
🍃🌷🍃
دوستش به او میگوید؛ امشب به منزل خودت برو و بهمادرت سر بزن و استراحت کن، که این #طلبه جهادی پاسخ میدهد، من چند روز هست میروم،
🍃🌷🍃
مادرم ناراحت میشود که چرا این راههای #پرخطر را میروی، برای اینکه مادرش #ناراحت #نشود با تمام #خستگی که داشت آن شب خانه نرفت و روز بعد #آسمانی شد.😭
🍃🌷🍃