چندین سال پشت کنکور ماند، چون گفته بود فقط و فقط #دانشگاه #شهید بهشتی و آنهم رشته #پزشکی. حتی رشته پزشکی شهرستان قبول میشد اما میگفت: «من نباید از خانوادهام دور شوم.»
🍃🌷🍃
به روایت از پدر #شهیده:
۶ ماه بیشتره که ماشین شیرین در حیاط خانه تکان نخورده 😭با همین ماشین مدام در رفت و آمد بین بیمارستان و خانه بود😭
🍃🌷🍃
#کوچکترین #کارهایمان را هم انجام میداد از گرفتن #نان و #میوه تا #یادآوری اینکه #قرصهایمان را چه زمانی #بخوریم درحالیکه همیشه سرش #شلوغ بود. بسیار کار میکرد.😭
🍃🌷🍃
هیچ بیماری را از #پشت در اتاقش #رد نمیکرد. ما بچههای دیگری هم داریم که آنها هم خیلی خوباند؛ اما #شیرین به #خواهر و #برادرهایش فرصت نمیداد؛ #همیشه #پیشقدم #کمک بود، حتی #دستگیر #خواهر و #برادرهایش هم بود.
🍃🌷🍃
بعد از رفتنش متوجه شدیم که #شیرین چقدر #دستبهخیر بوده. هیچوقت از #بخششهایی که داشت #تعریف #نمیکرد ما فقط شاهد بودیم که بدون اینکه ریالی از همسایهها بگیرد برای آنها آزمایش مینوشت.😭
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
به روایت از پدر #شهیده:
۶ ماه بیشتره که ماشین شیرین در حیاط خانه تکان نخورده 😭با همین ماشین مدام در رفت و آمد بین بیمارستان و خانه بود😭
🍃🌷🍃
#کوچکترین #کارهایمان را هم انجام میداد از گرفتن #نان و #میوه تا #یادآوری اینکه #قرصهایمان را چه زمانی #بخوریم درحالیکه همیشه سرش #شلوغ بود. بسیار کار میکرد.😭
🍃🌷🍃
هیچ بیماری را از #پشت در اتاقش #رد نمیکرد. ما بچههای دیگری هم داریم که آنها هم خیلی خوباند؛ اما #شیرین به #خواهر و #برادرهایش فرصت نمیداد؛ #همیشه #پیشقدم #کمک بود، حتی #دستگیر #خواهر و #برادرهایش هم بود.
🍃🌷🍃
بعد از رفتنش متوجه شدیم که #شیرین چقدر #دستبهخیر بوده. هیچوقت از #بخششهایی که داشت #تعریف #نمیکرد ما فقط شاهد بودیم که بدون اینکه ریالی از همسایهها بگیرد برای آنها آزمایش مینوشت.😭
🍃🌷🍃
Forwarded from ♡
🔴 #شفّاف_و_متواضعانه
💠 دوستی میگفت صبح زود بخاطر کار اداری وارد ادارهی مربوطه شدم سالن اداره #شلوغ بود و کار ارباب رجوع کُند پیش میرفت دو سه ساعتی داخل صف بودم صدای زمزمهی اعتراض از داخل صف کم و بیش به گوشم میخورد با خود گفتم خدا به خیر کند اگر همین جور پیش برود صدای #اعتراض مردم بلند خواهد شد در همین لحظه درب اتاق مدیر باز شد آقای #مدیر آمد و رفت بالای یک صندلی ایستاد و بدون مقدّمه و با لحنی متواضعانه گفت: "من خاک کف پای همهی شما هستم، من شرمندهی شما شدم، سیستم کامپیوتر اداره امروز مشکل پیدا کرده و از صبح زود، سخت پیگیرم تا #شرمندهی شما مردم عزیز نشوم از همهی شما عذرخواهی میکنم و از همهی شما میخواهم بخاطر کوتاهی امروز #حلالم کنید! ..." به طرز عجیبی جوّ سالن تغییر کرد و کم و بیش، آرامش را در چهرهی مردم میدیدم دیگر کسی اعتراض جدّی نمیکرد ...
💠 چه خوب است در زندگی مشترک نیز سیستم شفّاف سازی و همسرداری متواضعانه رعایت شود و در مواقعی که حس میکنید همسرتان از فضای زندگی #کلافه و یا دلخور است متواضعانه و بدون قیافهی حق به جانب بگویید: "اگر کم و کاستی در زندگی وجود دارد مرا #حلال کن اگر در انجام وظایفم کوتاهی میبینی شرمندهات هستم."
💠 ذکر #متواضعانهی کمکاری خود نسبت به انجام وظایف همسرداری و بیان شفّافانهی تلاشهای #پنهان شما که از چشم همسرتان پوشیده مانده است #فرمول خوبی برای آرام کردن، امیدبخشی و تعدیل توقّعات و گلایههای همسر است.
💠 دوستی میگفت صبح زود بخاطر کار اداری وارد ادارهی مربوطه شدم سالن اداره #شلوغ بود و کار ارباب رجوع کُند پیش میرفت دو سه ساعتی داخل صف بودم صدای زمزمهی اعتراض از داخل صف کم و بیش به گوشم میخورد با خود گفتم خدا به خیر کند اگر همین جور پیش برود صدای #اعتراض مردم بلند خواهد شد در همین لحظه درب اتاق مدیر باز شد آقای #مدیر آمد و رفت بالای یک صندلی ایستاد و بدون مقدّمه و با لحنی متواضعانه گفت: "من خاک کف پای همهی شما هستم، من شرمندهی شما شدم، سیستم کامپیوتر اداره امروز مشکل پیدا کرده و از صبح زود، سخت پیگیرم تا #شرمندهی شما مردم عزیز نشوم از همهی شما عذرخواهی میکنم و از همهی شما میخواهم بخاطر کوتاهی امروز #حلالم کنید! ..." به طرز عجیبی جوّ سالن تغییر کرد و کم و بیش، آرامش را در چهرهی مردم میدیدم دیگر کسی اعتراض جدّی نمیکرد ...
💠 چه خوب است در زندگی مشترک نیز سیستم شفّاف سازی و همسرداری متواضعانه رعایت شود و در مواقعی که حس میکنید همسرتان از فضای زندگی #کلافه و یا دلخور است متواضعانه و بدون قیافهی حق به جانب بگویید: "اگر کم و کاستی در زندگی وجود دارد مرا #حلال کن اگر در انجام وظایفم کوتاهی میبینی شرمندهات هستم."
💠 ذکر #متواضعانهی کمکاری خود نسبت به انجام وظایف همسرداری و بیان شفّافانهی تلاشهای #پنهان شما که از چشم همسرتان پوشیده مانده است #فرمول خوبی برای آرام کردن، امیدبخشی و تعدیل توقّعات و گلایههای همسر است.