🌹محفل شهدا🌹
614 subscribers
53.3K photos
46.2K videos
720 files
1.95K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
سرانجام ایشان با پافشاری و اصرار زیاد توانست با جلب رضایت مسئولان در #عملیات «تنگه چزابه» حضور داشته باشد که پس از یک نبرد #شجاعانه از #ناحیه #سر،#گردن و #پا #زخمی شد.
🍃🌷🍃
پس‌ازآن از سوی #سردار صفوی، ایشان #مسئول جمع‌آوری تجربیات جنگی #رزمندگان اسلام در #جبهه‌ها و تدوین آنان شد و این #مسئولیت تا شروع #عملیات فتح المبین ادامه داشت.
🍃🌷🍃
در این #عملیات، ابتدا به‌عنوان #معاون #فرمانده گردان حضور  #شجاعانه‌ای داشت و پس‌ازآن #فرماندهی گردان امام سجاد (ع)🌷 به ایشان واگذار شد‌.
🍃🌷🍃
مجدانه و پا به‌پای سایر #رزمندگان و #نیروهایش در #گردان، در #سنگر سازی و سایر #فعالیت‌ها تلاش می‌کرد و #رفتار #متواضعانه ایشان #گردان را تحت تأثیر قرار داده بود.
🍃🌷🍃
در #عملیات #بیت‌المقدس نیز #فرماندهی گردان #امام سجاد (ع)🌷 که بعد به# لشگر ارتقاء یافت را بر عهده داشت که در این #عملیات #رزمندگان پس از ۲۰#کیلومتر پیش روی به #جاده اهواز خرمشهر دست یافتند.
🍃🌷🍃
در مرحله دوم همین #عملیات که #تیپ #امام حسین (ع)🌷و #تیپ #محمد رسول‌الله (ص)🌷 احتیاج به کمک پیدا کردند، تعدادی از هم‌رزمان ایشان در دوران مبارزه با طاغوت در این یگان‌
ایشان به یاد #استقامت #هم‌رزمانش در دوران رژیم ستم‌شاهی پهلوی افتاد،  با جدیت تمام به کمک دوستانش رفت که مورد #اصابت #ترکش خمپاره قرارگرفته و از #ناحیه #کتف زخمی شد.
🍃🌷🍃
ایشان #مجروح و به تهران منتقل شد و در بیمارستان مصطفی خمینی بستری شد، درحالی‌که به تشخیص پزشکان باید مورد #عمل جراحی واقع می‌شد.
🍃🌷🍃
تنها پس از ۳# ساعت حضور در بیمارستان با یک نقشه حساب‌شده #فرار کرد و پس از تهیه لباس از منزل برادر دانشجویش عازم #جبهه شد.
🍃🌷🍃
از #شهادت دوستانش ازجمله #معاون خودش در #گردان #امام سجاد (ع)🌷 بسیار متأثر شده بود و گفت: نمی‌تونم تحمل‌کنم و #هم‌رزمانم را تنها بگذارم.
🍃🌷🍃
دنیا در نظرش حقیر و تنگ‌شده بود و روح مشتاقش برای #لقا الله بی‌تابی می‌کرد و از عشقی عمیق می‌سوخت.
🍃🌷🍃
درحالی‌که وضعیت #زخم ایشان بسیار نامناسب  بود خود را به #خط مقدم رساند و در #مرحله سوم #عملیات #بیت‌المقدس نیروهای گردانش را #فرماندهی کرد.
🍃🌷🍃
#رزمندگان پس از عبور از یک میدان مین و پشت سر گذاشتن دو خاک‌ریز بعثی‌ها، مقاومت عراقی‌ها را در هم شکستند. عراقی‌ها در این عملیات چاره‌ای جز فرار یا تسلیم در مقابل #رزمندگان نداشتند.
🍃🌷
#وصیت نامه #شهید:
سلام خدمت #امام عصر مهدی صاحب الزمان (عجل الله) و #نائب بر حقش امام خمینی و با درود به #رزمندگان اسلام اینجانب #جعفر مهرپویان فرزند محمد رضا مهرپویان #اعزامی از قائم شهر افتخار #شهادت نصیبم شده هر چند که من لیاقت #شهادت را نداشتم . از شما ملت قهرمان پرور تقاضا می کنم ای مردم #امام امت را تحت هیچ حالت #تنها نگذارید.
🍃🌷🍃
اگر #امام را #تنها بگذارید ابرقدرت ها از آن #سوء استفاده میکنند و باعث از #بین رفتن #انقلاب اسلامی می شوند هرگز #ولایت فقیه را #تنها #نگذارید که آنها #خمینی را می خواهند و می خواهند این امت از #ولایت فقیه جدا باشد با پدر و مادر جوان ها و نوجوان ها صحبت کوتاهی دارم که ای پدر و مادر فرزندان خود را به #جبهه بفرستید تا با صدام و صدامیان مبارزه کنند تا #مانع ورود دشمنان به کشور اسلامی شوند.
🍃🌷🍃
ای پدر و مادرها این را به شما بگویم اگر فرزندانتان را به# جبهه نفرستید در روز قیامت شهدا از شما شکایت می کنند. از وقتی در قائم شهر بودم اخلاق خوبی نداشتم و از دوستان می خواهم مرا عفو کنند تا روز قیامت عذابی نکشم ای مادرم مرا می بخشی تا اخلاق خوبی می بایستی در خانه داشته باشم نداشتم.
🍃
#تنها #شهید دفاع مقدس درروز #عید سعید فطر،
در استان قزوین حسین وهابی
🍃🌷🍃
درتاریخ   ۱۳۴۸/۶/۱۵#   در شهر قزوین در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
پدرش محمد، بنا و معمار بود و مادرش  خانه دار . تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان #پاسدار وظیفه در #جبهه #حضور داشت.
🍃🌷🍃
ایشان از آنجایی که #علاقه فراوانی به #جبهه و #حضور در کنار #رزمندگان را داشت به بهانه‌ی #خدمت سربازی، #یک سال #زودتر، برای #گذراندن#دوره‌ی آموزشی و به عنوان #پاسدار وظیفه، #عازم #پاوه کردستان شد.
🍃🌷🍃
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 #بعدازظهر #روز هفدهم #ماه رمضان بود که #حسین رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین.
🍃🌷🍃
ده روزی بود قزوین بودیم که #حسین را به #همراه #گروهی از #رزمندگان به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر #عوارض ناشی از #مصدومیت #شیمیایی دشمن، در آنجا به #شهادت رسیده بود.😭
🍃🌷🍃
#حسین روز #عید فطر آن سال به #شهادت رسید ولی او را در #سردخانه نگهداری کرده و پس از 3#روز، مراسم #تشییع‌اش انجام شد.😭
🍃🌷🍃
#پسرم، #قبل از #اعزامش به #سربازی گفته بود: دوست دارم پس از #گذراندن #دوره آموزشی، به نقطه‌ای #دوردست اعزام شوم و توسط #بمب شیمیایی دشمن #شهید شوم.😭😭
🍃🌷🍃
#پسرم ،از میان #سه هزار #شهید استان قزوین،#تنها #شهیدی است که #بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، #همزمان با روز #عید سعید فطر به #شهادت رسید. 😭😭😭
🍃🌷🍃
از #زنان #شهیدی می‌گفت که به طرز وحشتناکی به #شهادت رسیده بودند. #پیکر شهیده‌‎ای که سر نداشت، #مظلومیت #شهیده دیگری که پس از یک روز از #خاکسپاری وقتی برای دفن پیکر دیگری به #قبرستان رفتند،#قبرش را خالی از #پیکر دیدند؛
🍃🌷🍃
چرا که در اثر #آتش باران دشمن #قبر شکافته شده و #تکه‌های جسد توسط #سگ های وحشی خورده شده بود.» او بعضی از شب‌ها در جنت آباد می خوابید تا به #وضعیت #شهدا رسیدگی کند.😔
🍃🌷🍃
#آشنایی با #ننه مریم به واسطه #همراهی ما با نیروهای #فداییان اسلام بود. از آنجا که #ننه مریم #نیروی مردمی محسوب می‌شد و در محل اقامت #فداییان اسلام در هتل کاروانسرا اقامت داشت با #رزمندگان اخت پیدا کرد.
🍃🌷🍃
به نوعی با #ننه مریم #همکار شدیم، چندباری خودم ن#نه مریم را به #بیمارستان بردم و دیدم که بالای سر #مجروحین می رفت و آن ها را #پرستاری می کرد. ما هم ایشان را به عنوان #مادر خودمان می شناختیم.
🍃🌷🍃
#مرتضی و #محمد 2#پسر #ننه مریم که عضو سپاه خرمشهر بودند و حضورشان در هتل باعث شد مراودات ما با این خانواده بیشتر شود. اگر کسی از نیروها #شهید می شد ننه مریم به عنوان مادر و یا خواهر او بالای پیکرش حاضر می شد و عزاداری می کرد.
🍃🌷🍃
به دلیل #مشغله زیاد در #جبهه،  #خانواده اش را به #منطقه جنگی آورد و در دزفول ساکن کرد.
🍃🌷🍃
ایشان نزدیک به 61#ماه در #جبهه های نبرد بود به گونه ای که همه #رزمندگان را فرزندان خود می دانست و اگر #رزمنده ای زخمی می شد خود را به #بالین او می رساند و بر #زخمهایش #مرهم می گذاشت.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از همرزمان #شهید :
در منطقه شایع شد که #یوسفی به عراق پناهنده شده  ما هم ناراحت شدیم😔 رد او را گرفتیم و در یک #منطقه بسیار #خطر ناک دیدیم ماشین او متوقف است.

مدتی به دنبال او گشتیم تا اینکه دیدیم نفس زنان #پیکر #شهیدی از #آرپی جی زنها که در گشت،‌ #شهید شده و #جا مانده بود را به #دوش گرفته و می آورد.
🍃🌷🍃
از دیگر #ویژگی های #شهید در #جبهه های نبرد، #حضور مستقیم و #دائمی در #خط مقدم بود. زمانی که #فرمانده #گردان انصار #اباعبدالله (ع)🌷 بود همیشه در سخط مقدم حضور می یافت و می گفت:

اگر #شهید در بستر #خاک بماند در #حقیقت #دل و #جان #هزاران ایرانی روی #خاک #باقی مانده است.
🍃🌷🍃
در آغوش هم
در این دایره‌ی بی‌پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

#رفاقت
#برادری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
صبحتون شهدایی

در آغوش هم
در این دایره‌ی بی‌پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

#رفاقت
#برادری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
صبحتون شهدایی



🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊

🇮🇷
در آغوش هم
در این دایره‌ی بی‌پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

#رفاقت
#برادری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
صبحتون شهدایی

در آغوش هم
در این دایره‌ی بی‌پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

#رفاقت
#برادری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
صبحتون شهدایی🌺

🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات
به دلیل #مشغله زیاد در #جبهه،  #خانواده اش را به #منطقه جنگی آورد و در دزفول ساکن کرد.
🍃🌷🍃
ایشان نزدیک به 61#ماه در #جبهه های نبرد بود به گونه ای که همه #رزمندگان را فرزندان خود می دانست و اگر #رزمنده ای زخمی می شد خود را به #بالین او می رساند و بر #زخمهایش #مرهم می گذاشت.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از همرزمان #شهید :
در منطقه شایع شد که #یوسفی به عراق پناهنده شده  ما هم ناراحت شدیم😔 رد او را گرفتیم و در یک #منطقه بسیار #خطر ناک دیدیم ماشین او متوقف است.

مدتی به دنبال او گشتیم تا اینکه دیدیم نفس زنان #پیکر #شهیدی از #آرپی جی زنها که در گشت،‌ #شهید شده و #جا مانده بود را به #دوش گرفته و می آورد.
🍃🌷🍃
از دیگر #ویژگی های #شهید در #جبهه های نبرد، #حضور مستقیم و #دائمی در #خط مقدم بود. زمانی که #فرمانده #گردان انصار #اباعبدالله (ع)🌷 بود همیشه در سخط مقدم حضور می یافت و می گفت:

اگر #شهید در بستر #خاک بماند در #حقیقت #دل و #جان #هزاران ایرانی روی #خاک #باقی مانده است.
🍃🌷🍃
در آغوش هم
در این دایره‌ی بی‌پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

#رفاقت
#برادری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
صبحتون 🌺

🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊
در آغوش هم
در این دایره‌ی بی‌پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

#رفاقت
#برادری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_ارتش
صبحتون شهدایی


🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊
از #زنان #شهیدی می‌گفت که به طرز وحشتناکی به #شهادت رسیده بودند. #پیکر شهیده‌‎ای که سر نداشت، #مظلومیت #شهیده دیگری که پس از یک روز از #خاکسپاری وقتی برای دفن پیکر دیگری به #قبرستان رفتند،#قبرش را خالی از #پیکر دیدند؛
🍃🌷🍃
چرا که در اثر #آتش باران دشمن #قبر شکافته شده و #تکه‌های جسد توسط #سگ های وحشی خورده شده بود.» او بعضی از شب‌ها در جنت آباد می خوابید تا به #وضعیت #شهدا رسیدگی کند.😔
🍃🌷🍃
#آشنایی با #ننه مریم به واسطه #همراهی ما با نیروهای #فداییان اسلام بود. از آنجا که #ننه مریم #نیروی مردمی محسوب می‌شد و در محل اقامت #فداییان اسلام در هتل کاروانسرا اقامت داشت با #رزمندگان اخت پیدا کرد.
🍃🌷🍃
به نوعی با #ننه مریم #همکار شدیم، چندباری خودم ن#نه مریم را به #بیمارستان بردم و دیدم که بالای سر #مجروحین می رفت و آن ها را #پرستاری می کرد. ما هم ایشان را به عنوان #مادر خودمان می شناختیم.
🍃🌷🍃
#مرتضی و #محمد 2#پسر #ننه مریم که عضو سپاه خرمشهر بودند و حضورشان در هتل باعث شد مراودات ما با این خانواده بیشتر شود. اگر کسی از نیروها #شهید می شد ننه مریم به عنوان مادر و یا خواهر او بالای پیکرش حاضر می شد و عزاداری می کرد.
🍃🌷🍃
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 کوه غیرت

📽 کلیپی زیبا و دیدنی از تصاویر بیادماندنی سردار دل ها ، سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی و با سرودی بسیار شنیدنی

🎙آهای کوه غیرت صدامون رو داری
هوامون خرابه هوامون رو داری
بیا دونه دونه ، گره ها رو واکن
خودت که نشون ، دلامون رو داری
امیری حسین و نعم الامیر
هنوزم شنیده می شه از لبات
تنت پای دجله ست ، ولی عاشقی
نگاتو کشونده به سمت فرات
سرت رو بذار رو زمین گوش کن
ببین قلب عالم به اسم کیه
تو که جای خود داری ، حتی علی
امیدش به اون چادر خاکیه
آهای کوه غیرت صدامون رو داری
هوامون خرابه هوامون رو داری
بیا دونه دونه ، گره ها رو واکن
خودت که نشون ، دلامون رو داری...

😔 حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ

👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این کلیپ زیبا را از دست ندهید.

#محور_مقاومت
#رزمندگان_اسلام
#فرماندهان_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم