ایشان #مسئول گروه 40#نفری متشکل از #نیروهای #بسیج و #ارتش در #شوش دانیال نبی(ع)🌷، #فرمانده دسته ، #فرمانده گروهان ، #معاون و #فرمانده گردان #عمار لشکر 27
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃
بعد از آن به مدت يک سال با وانت در بين شهرهاي مختلف به کار مشغول بود و خانواده اش تا مدتي از ایشان بي خبر بودند تا اين که در اوايل #سال ۱۳۵۷ دستگير و به بازداشتگاه دژبان اهواز منتقل شد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
به راحتی میتوانست قطعات یک سیستم با کیفیت را انتخاب کندو بخرد و سیستمی آماده با نصب همه ی نرم افزارهای مورد نیاز را تحویل بدهد. اگر سیستمی مشکلی پیدا میکرد عیب یابی و تعمیرش میکرد.
رشته ی تحصیلی اش تکنسین هوش بری اتاق عمل بود ولی در بیمارستان از آموختن هیچ چیزی کوتاهی نمیکرد. در #سوریه به فاصلهی یکی دو هفته از رفتنش به عنوان #مسئول بیمارستان انتخاب شد.🍃⚘🍃
وقتی بیمارستانی را تحویل میگرفت صفر تا صد کارها را یک تنه راه اندازی میکرد و تحویل پرسنل می داد. فرقی نمیکرد بخش رادیولوژی باشه یا آزمایشگاه یا اتاق عمل یا ...🍃⚘🍃
قاعده و قانون هر کدوم رو به خوبی می دانست و معتقد به کار ، بر مبنای آخرین دانش و فناوری روز بود. چون زبان انگلیسی را خوب میفهمید مطالب لازم را از به روزترین منابع تخصصی اش میدیدو اجرا میکرد.
دوره ی امداد و نجات جاده ای رو هم دیده بود و همیشه در صندوق عقب ماشینش جعبه ی امداد و نجات جاده ای همراه داشت.
اهل شعر و ادبیات هم بود. دفتری داشت که اشعار و نوشته هایش رو در آن می نوشت.🍃⚘🍃
رشته ی تحصیلی اش تکنسین هوش بری اتاق عمل بود ولی در بیمارستان از آموختن هیچ چیزی کوتاهی نمیکرد. در #سوریه به فاصلهی یکی دو هفته از رفتنش به عنوان #مسئول بیمارستان انتخاب شد.🍃⚘🍃
وقتی بیمارستانی را تحویل میگرفت صفر تا صد کارها را یک تنه راه اندازی میکرد و تحویل پرسنل می داد. فرقی نمیکرد بخش رادیولوژی باشه یا آزمایشگاه یا اتاق عمل یا ...🍃⚘🍃
قاعده و قانون هر کدوم رو به خوبی می دانست و معتقد به کار ، بر مبنای آخرین دانش و فناوری روز بود. چون زبان انگلیسی را خوب میفهمید مطالب لازم را از به روزترین منابع تخصصی اش میدیدو اجرا میکرد.
دوره ی امداد و نجات جاده ای رو هم دیده بود و همیشه در صندوق عقب ماشینش جعبه ی امداد و نجات جاده ای همراه داشت.
اهل شعر و ادبیات هم بود. دفتری داشت که اشعار و نوشته هایش رو در آن می نوشت.🍃⚘🍃
آنگاه به کمک #برادر #شهید سعیدی نیا #بشکه های 20 لیتری آب را پر کرده و کنار #چادر بچه ها می گذاشت تا #صبح #راحت تر #وضو بگیرند.
🍃🌷🍃
در #نمازهایش آنقدر #العفو العفو می گفت گویا از هر گناهکاری گناهکارتر است و ما می گفتیم: #خدایا او را ببخش.😭
🍃🌷🍃
به عنوان #مسئول گزینش #سپاه به نیروهایش می گفت: یادتان باشد #نیرویی را که #پذیرش می کنید و یا به عنوان #زیردست کار می کند. باید طوری #پرورش دهید که از او یک #شهید، یک #شاهد، یک نفر #نمونه بسازید.
🍃🌷🍃
واین یعنی اینکه تمام کسانی که #مسئولیت دارند باید همگی از #شهدا و #شاهدان و #اسوه ها باشند وگرنه ساختن #شهید جز از #شهید برنخواهد آمد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در #نمازهایش آنقدر #العفو العفو می گفت گویا از هر گناهکاری گناهکارتر است و ما می گفتیم: #خدایا او را ببخش.😭
🍃🌷🍃
به عنوان #مسئول گزینش #سپاه به نیروهایش می گفت: یادتان باشد #نیرویی را که #پذیرش می کنید و یا به عنوان #زیردست کار می کند. باید طوری #پرورش دهید که از او یک #شهید، یک #شاهد، یک نفر #نمونه بسازید.
🍃🌷🍃
واین یعنی اینکه تمام کسانی که #مسئولیت دارند باید همگی از #شهدا و #شاهدان و #اسوه ها باشند وگرنه ساختن #شهید جز از #شهید برنخواهد آمد.
🍃🌷🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاطراتی از دفاع حرم
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
بعد از آن به مدت يک سال با وانت در بين شهرهاي مختلف به کار مشغول بود و خانواده اش تا مدتي از ایشان بي خبر بودند تا اين که در اوايل #سال ۱۳۵۷ دستگير و به بازداشتگاه دژبان اهواز منتقل شد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#سفیر جمهوری اسلامی ایران درکشور یمن ،
#شهید_حسن_ایرلو
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۳۷ در شهرری در خانواده اي مذهبي و متدین متولد شد.
ایشان از #دیپلماتهای با سابقه وزارت خارجه و #کارشناس ارشد #حوزه عربی و #شبه جزیره عرب بود.
🍃🌷🍃
#مسئول میز یمن در #وزارت امور خارجه ایران پس از آغاز #جنگ در سال ۲۰۱۵# در این کشور، #هماهنگ کننده #کمکهای انسان دوستانه ایران به #یمن پس از آغاز جنگ (اعزام هواپیماهای کمک رسانی و کشتی نجات و پس از آن #کمک رسانی با #هماهنگی سازمان ملل و ...) از دیگر #فعالیتهای ایشان بود.
🍃🌷🍃
همچنین پیش از تصدی این سمت، #معاون #دستیار ویژه وزیر خارجه در امور #یمن در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ بود.
🍃🌷🍃
حدود یک سال بعد از این که دولت نجات ملی یمن در تاریخ ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۸ «ابراهیم محمد الدیلمی» را به عنوان سفیر فوقالعاده و سفیر تام الاختیار جمهوری یمن در ایران انتخاب کرد. ایران نیز بعد از پنج سال سفیر جدید خود در یمن را راهی این کشور کرد.
#شهید_حسن_ایرلو
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۳۷ در شهرری در خانواده اي مذهبي و متدین متولد شد.
ایشان از #دیپلماتهای با سابقه وزارت خارجه و #کارشناس ارشد #حوزه عربی و #شبه جزیره عرب بود.
🍃🌷🍃
#مسئول میز یمن در #وزارت امور خارجه ایران پس از آغاز #جنگ در سال ۲۰۱۵# در این کشور، #هماهنگ کننده #کمکهای انسان دوستانه ایران به #یمن پس از آغاز جنگ (اعزام هواپیماهای کمک رسانی و کشتی نجات و پس از آن #کمک رسانی با #هماهنگی سازمان ملل و ...) از دیگر #فعالیتهای ایشان بود.
🍃🌷🍃
همچنین پیش از تصدی این سمت، #معاون #دستیار ویژه وزیر خارجه در امور #یمن در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ بود.
🍃🌷🍃
حدود یک سال بعد از این که دولت نجات ملی یمن در تاریخ ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۸ «ابراهیم محمد الدیلمی» را به عنوان سفیر فوقالعاده و سفیر تام الاختیار جمهوری یمن در ایران انتخاب کرد. ایران نیز بعد از پنج سال سفیر جدید خود در یمن را راهی این کشور کرد.
آنگاه به کمک #برادر #شهید سعیدی نیا #بشکه های 20 لیتری آب را پر کرده و کنار #چادر بچه ها می گذاشت تا #صبح #راحت تر #وضو بگیرند.
🍃🌷🍃
در #نمازهایش آنقدر #العفو العفو می گفت گویا از هر گناهکاری گناهکارتر است و ما می گفتیم: #خدایا او را ببخش.😭
🍃🌷🍃
به عنوان #مسئول گزینش #سپاه به نیروهایش می گفت: یادتان باشد #نیرویی را که #پذیرش می کنید و یا به عنوان #زیردست کار می کند. باید طوری #پرورش دهید که از او یک #شهید، یک #شاهد، یک نفر #نمونه بسازید.
🍃🌷🍃
واین یعنی اینکه تمام کسانی که #مسئولیت دارند باید همگی از #شهدا و #شاهدان و #اسوه ها باشند وگرنه ساختن #شهید جز از #شهید برنخواهد آمد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در #نمازهایش آنقدر #العفو العفو می گفت گویا از هر گناهکاری گناهکارتر است و ما می گفتیم: #خدایا او را ببخش.😭
🍃🌷🍃
به عنوان #مسئول گزینش #سپاه به نیروهایش می گفت: یادتان باشد #نیرویی را که #پذیرش می کنید و یا به عنوان #زیردست کار می کند. باید طوری #پرورش دهید که از او یک #شهید، یک #شاهد، یک نفر #نمونه بسازید.
🍃🌷🍃
واین یعنی اینکه تمام کسانی که #مسئولیت دارند باید همگی از #شهدا و #شاهدان و #اسوه ها باشند وگرنه ساختن #شهید جز از #شهید برنخواهد آمد.
🍃🌷🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاطراتی از دفاع حرم
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
بعد از آن به مدت يک سال با وانت در بين شهرهاي مختلف به کار مشغول بود و خانواده اش تا مدتي از ایشان بي خبر بودند تا اين که در اوايل #سال ۱۳۵۷ دستگير و به بازداشتگاه دژبان اهواز منتقل شد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#سردار#شهید دفاع مقدس، اسماعیل لشگری
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۹/۵/۱۲# در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان ،درخانواده ای مذهبی و روستایی متولد شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#آقا داود #برادر و#همرزم ایشان واز #شهدای دفاع مقدس هستند، ۲#سال قبل از ایشان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
در سال 1354# به تهران مهاجرت کرد و ضمن #ادامه تحصیل در دوره متوسطه برای #تأمین #معاش در #کارگاه آبکاری مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان یکی از #پامنبری های مرحوم #کافی و از #فعالان #برنامه های فرهنگی مهدیه تهران بود و هم زمان در #کلاس های اصول عقاید
#مسجد امام زمان (عج)♡خیابان آزادی شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
و ایشان درعین حال از #ورزش #غافل #نبود با #دریافت #دان 5#رشته رزمی #کونگ فو به عنوان#مسئول #کمیته رزم آوران اسلام #استان تهران منصوب شد.
🍃🌷🍃
با شروع #نهضت اسلامی به #رهبری #امام خمینی(ره) بارها به زادگاهش سفر کرد و به #روشنگری در خصوص #جنایات حکومت پهلوی پرداخت.
🍃🌷🍃
با شروع #جنگ عازم #خدمت مقدس سربازی شد و ایشان به طور #داوطلب به #جبهه رفت و در این راه #بارها به #افتخار #جانبازی نائل شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۹/۵/۱۲# در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان ،درخانواده ای مذهبی و روستایی متولد شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#آقا داود #برادر و#همرزم ایشان واز #شهدای دفاع مقدس هستند، ۲#سال قبل از ایشان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
در سال 1354# به تهران مهاجرت کرد و ضمن #ادامه تحصیل در دوره متوسطه برای #تأمین #معاش در #کارگاه آبکاری مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان یکی از #پامنبری های مرحوم #کافی و از #فعالان #برنامه های فرهنگی مهدیه تهران بود و هم زمان در #کلاس های اصول عقاید
#مسجد امام زمان (عج)♡خیابان آزادی شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
و ایشان درعین حال از #ورزش #غافل #نبود با #دریافت #دان 5#رشته رزمی #کونگ فو به عنوان#مسئول #کمیته رزم آوران اسلام #استان تهران منصوب شد.
🍃🌷🍃
با شروع #نهضت اسلامی به #رهبری #امام خمینی(ره) بارها به زادگاهش سفر کرد و به #روشنگری در خصوص #جنایات حکومت پهلوی پرداخت.
🍃🌷🍃
با شروع #جنگ عازم #خدمت مقدس سربازی شد و ایشان به طور #داوطلب به #جبهه رفت و در این راه #بارها به #افتخار #جانبازی نائل شد.
🍃🌷🍃
ایشان #مسئول گروه 40#نفری متشکل از #نیروهای #بسیج و #ارتش در #شوش دانیال نبی(ع)🌷، #فرمانده دسته ، #فرمانده گروهان ، #معاون و #فرمانده گردان #عمار لشکر 27
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
#آقا مرتضی، به شدت #تابع #مقام معظم رهبری♥️ بودند و #خودش را در برابر #ایشان #مسئول می دانست بیشتر #سخنرانی هایشان را دنبال می کردند.
🍃🌷🍃
به #خانواده و #ما هم #پیروی از #ایشان را #توصیه می کردند حتی می گفتند #سکوت کنیم تا راحت #گفته های #رهبری را #گوش کنند.
🍃🌷🍃
#نیروی سپاه #منطقه و#کارش، #چابهار بود و #نیروهای آن جا به #سوریه اعزام نمی شدند البته چند نفر از #همکارانش از آن جا عازم #سوریه شده و باز گشته بودند بنابراین #شهادت او را تصور نمی کردم.😭
🍃🌷🍃
و چون #پیگیری و #اصرار #مرتضی را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند #همکارانش در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند.
🍃🌷🍃
در #صحبت ها #مرتضی می گفت انتخاب با خودت هست، جواب #حضرت زینب (س)🌷
و #امام حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، #شهید شدن و خانواده #شهید بودن #لیاقت می خواهد.😭
🍃🌷🍃
هر چه بود بین #او و #خدایش🤍 بود، #عهدی در #سکوت که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه #سوریه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21#اسفند 96# قطعی شد.😭
🍃🌷🍃
#آقا مرتضی، به شدت #تابع #مقام معظم رهبری♥️ بودند و #خودش را در برابر #ایشان #مسئول می دانست بیشتر #سخنرانی هایشان را دنبال می کردند.
🍃🌷🍃
به #خانواده و #ما هم #پیروی از #ایشان را #توصیه می کردند حتی می گفتند #سکوت کنیم تا راحت #گفته های #رهبری را #گوش کنند.
🍃🌷🍃
#نیروی سپاه #منطقه و#کارش، #چابهار بود و #نیروهای آن جا به #سوریه اعزام نمی شدند البته چند نفر از #همکارانش از آن جا عازم #سوریه شده و باز گشته بودند بنابراین #شهادت او را تصور نمی کردم.😭
🍃🌷🍃
و چون #پیگیری و #اصرار #مرتضی را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند #همکارانش در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند.
🍃🌷🍃
در #صحبت ها #مرتضی می گفت انتخاب با خودت هست، جواب #حضرت زینب (س)🌷
و #امام حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، #شهید شدن و خانواده #شهید بودن #لیاقت می خواهد.😭
🍃🌷🍃
هر چه بود بین #او و #خدایش🤍 بود، #عهدی در #سکوت که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه #سوریه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21#اسفند 96# قطعی شد.😭
🍃🌷🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
لبخنــد دلنشینش
نشان از آرامش دل دارد
وقتے دلت با خـدا باشد
لبانت همیشه می خندد ...
وقتی پیڪر بى سر احـد را آوردنـد. همه اشڪ میریختند. اما مـادر احـد نُقل مى پاشیـد و زینب وار دعا مى کرد. خدایـا ! این قربانى را از ما قبول کن ! این شهیدِ حسین است، پیکر احد را با پنجاه و شش نفر از شهداى کربلاى پنج تشییع کردند و در گلزار شهـدای وادی رحمت تبریـز به خاڪ سپرده شد .
#سردار_شهید_احد_مقیمی
#مسئولستاد_تیپ1_لشکر31عاشورا
#ذاکر_اهل_بیت
#سالروز_شهادت.....🕊🌸
#سردار_شهید_احد_مقیمی
#مسئول_ستاد_لشکر۳۱عاشورا
#سالروزشهادت.....🕊🌸
فراموش نڪنیم ڪہ ،
از #شهدا شرمندہ ایم
🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شهید مدافع حرم فرهاد دبیریان،،
#متولد سال ۱۳۵۱-
#در روستای غیب الله سنقر کلیایی ،،
#از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند،،،
#خادم المنطقة الزینبیة الحاج فرهاد
#مسئول بلدیه زینبیه و فرمانده قبلی شهر تدمر،
#چه مظلومانه
درتاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۱۵سرداری بی ادعا
فرماندهی شجاع وقهرمان ترورمیشود،،
#وگمنام به رفقای شهیدش ملحق میشود
#یازهرا سلام الله علیها ❤️
چقدر شهداشیعه شبیه شما پروازمیکنند،))
🥀سالروز شهادت شهید مدافع حرم❤️
#فرهاد دبیریان💔
#متولد سال ۱۳۵۱-
#در روستای غیب الله سنقر کلیایی ،،
#از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند،،،
#خادم المنطقة الزینبیة الحاج فرهاد
#مسئول بلدیه زینبیه و فرمانده قبلی شهر تدمر،
#چه مظلومانه
درتاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۱۵سرداری بی ادعا
فرماندهی شجاع وقهرمان ترورمیشود،،
#وگمنام به رفقای شهیدش ملحق میشود
#یازهرا سلام الله علیها ❤️
چقدر شهداشیعه شبیه شما پروازمیکنند،))
🥀سالروز شهادت شهید مدافع حرم❤️
#فرهاد دبیریان💔
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
وصیتی تأمل برانگیز
بر روی مزار یک شهیـد :
ای بـرادر ؛
کجا میروی ؛ کمی درنگ کن
آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما
بر مزار من و امثال من
مسئولیتی را که با رفتن خود
بر دوش تو گذاشتهایم
از یاد خواهی بُرد یا نه !
ما نظارهگر خواهیم بود که تو
با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.
رضا نادری کسیبود که در عملیات مرصاد
طرح محاصره منافقین در تنگه چهار زبر
را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگهی
مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد
و از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی آسمان
گذشتی از دنیا
به سادگی یک لبخند ...
رضا کسی بود که در عملیات مرصاد
طرح محاصره منافقین در تنگه چهار زبر
را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگهی
مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد
و از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی آسمان شد.
#علمدار_مرصاد
#شهید_رضا_نادری
#مسئول_اطلاعات_تیپ۱۲قائم
#سالروز_شهادت....🕊🕊🕊🌷🌷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
•┈•••✾••┈•
وصیتی تأمل برانگیز
بر روی مزار یک شهیـد :
ای بـرادر ؛
کجا میروی ؛ کمی درنگ کن
آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما
بر مزار من و امثال من
مسئولیتی را که با رفتن خود
بر دوش تو گذاشتهایم
از یاد خواهی بُرد یا نه !
ما نظارهگر خواهیم بود که تو
با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.
رضا نادری کسیبود که در عملیات مرصاد
طرح محاصره منافقین در تنگه چهار زبر
را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگهی
مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد
و از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی آسمان
گذشتی از دنیا
به سادگی یک لبخند ...
رضا کسی بود که در عملیات مرصاد
طرح محاصره منافقین در تنگه چهار زبر
را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگهی
مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد
و از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی آسمان شد.
#علمدار_مرصاد
#شهید_رضا_نادری
#مسئول_اطلاعات_تیپ۱۲قائم
#سالروز_شهادت....🕊🕊🕊🌷🌷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
•┈•••✾••┈•