📌 #خاطرات_شهدا | سردار شهید #علیرضا_توسلی (ابوحامد) فرمانده و بنیانگذار #فاطمیون
🔹پوتینهایش خیلی کهنه بود. گفتم: حاجی شما فرمانده یک لشکر هستید. این پوتینها برازنده شما نیست. یک لحظه صبر کنید.»
🔹سایز پوتینهای #ابوحامد را میدانستم. یک جفت پوتین خوب که یکی از دوستان برایم هدیه آورده بود را به ابوحامد تقدیم دادم. با خوشرویی پذیرفت.
🔹همان جا پوتینها را به پا کرد. میخواستم پوتینهای قدیمی را دور بیاندازم اما قبول نکرد. پوتین ها را توی پلاستیک گذاشت و همراه خود برد.
🔹یک هفته بعد با کمال تعجب دیدم که دوباره همان پوتینهای قدیمی را به پا کرده است. گفتم «حاجی از پوتینهای جدید خوشتان نیامد؟»
🔹گفت «نه اتفاقا خیلی هم خوب بودند ولی جایی برای نماز رفته بودم وقتی آمدم بیرون پیداشون نکردم» و خندید.
🔹بعدها فهمیدم همان روز وقتی برای سرکشی به خط رفته بود، پوتینها را به یکی از نیروها داده بود.
🔹پوتینهایش خیلی کهنه بود. گفتم: حاجی شما فرمانده یک لشکر هستید. این پوتینها برازنده شما نیست. یک لحظه صبر کنید.»
🔹سایز پوتینهای #ابوحامد را میدانستم. یک جفت پوتین خوب که یکی از دوستان برایم هدیه آورده بود را به ابوحامد تقدیم دادم. با خوشرویی پذیرفت.
🔹همان جا پوتینها را به پا کرد. میخواستم پوتینهای قدیمی را دور بیاندازم اما قبول نکرد. پوتین ها را توی پلاستیک گذاشت و همراه خود برد.
🔹یک هفته بعد با کمال تعجب دیدم که دوباره همان پوتینهای قدیمی را به پا کرده است. گفتم «حاجی از پوتینهای جدید خوشتان نیامد؟»
🔹گفت «نه اتفاقا خیلی هم خوب بودند ولی جایی برای نماز رفته بودم وقتی آمدم بیرون پیداشون نکردم» و خندید.
🔹بعدها فهمیدم همان روز وقتی برای سرکشی به خط رفته بود، پوتینها را به یکی از نیروها داده بود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 نماهنگ | تقدیم به ارواح پرفتوح شهدای تفحص شدهی #فاطمیون
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)♡بستری بود. لباس زیاد میپوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
اگر فیلم مستند ۴۰ دقیقهای «کرار» را دیده باشید ، گوشهای از #شاد و خوشبرخورد بودنش را میتوان دید. او با همه ارتباط خوبی برقرار میکرد و نه تنها افراد مذهبی بلکه همه دوستش داشتند.
همسر شهید بیان میکند: ماجرای رفتن #رضا برای سوریه از آنجا آغاز شد که #شهید حسن قاسمی دانا که از دوستان صمیمی رضا بود در سال ۹۳ شهید شد و این اتفاق تلنگر شدیدی برای بچههای #بسیجی مشهد بود که یک نفر از #ایرانیها در لشکر #فاطمیون برای دفاع رفته و به#شهادت رسیده است.
مشکل مالی نداشتیم
این بانوی صبور ادامه میدهد: خیلی اوقات این سؤال را از من میپرسند که تو چطور اجازه دادی همسرت برای دفاع برود؟ او #کارمند رسمی بانک بود و ما مشکل مالی نداشتیم.#خانه، ماشین و امکانات رفاهی لازم را داشتیم و بارها شنیده بودم که# مدافعان برای پول میروند، اما این را میدانم که این شبهه را دشمن ایجاد کرد تا اجر رزمندگان را پایین بیاورد.
هنگام عقدمان،#شهادت را خواست🌹
همسر شهید بیان میکند: ماجرای رفتن #رضا برای سوریه از آنجا آغاز شد که #شهید حسن قاسمی دانا که از دوستان صمیمی رضا بود در سال ۹۳ شهید شد و این اتفاق تلنگر شدیدی برای بچههای #بسیجی مشهد بود که یک نفر از #ایرانیها در لشکر #فاطمیون برای دفاع رفته و به#شهادت رسیده است.
مشکل مالی نداشتیم
این بانوی صبور ادامه میدهد: خیلی اوقات این سؤال را از من میپرسند که تو چطور اجازه دادی همسرت برای دفاع برود؟ او #کارمند رسمی بانک بود و ما مشکل مالی نداشتیم.#خانه، ماشین و امکانات رفاهی لازم را داشتیم و بارها شنیده بودم که# مدافعان برای پول میروند، اما این را میدانم که این شبهه را دشمن ایجاد کرد تا اجر رزمندگان را پایین بیاورد.
هنگام عقدمان،#شهادت را خواست🌹
#سردار «علی صلاحی» از فرماندههان #لشکر فاطمیون در جمع بسیجیان مسجد حضرت رسول (ص) مشهد در روایت چگونگی #شهادت «رضا سنجرانی» با نام #جهادی «کرار» مسئول آموزش پادگان فاطمیون را که در سوم محرم سالجاری در «دیرالزور» سوریه آسمانی شد، اظهار داشت: «رضا سنجرانی» سال گذشته به شهید «مرتضی عطایی (ابوعلی)» که قرار بود همراه ما به عملیات بیاید و رضا به خاطر شکستگی پایش قرار شد برگردد، گفت: «ابوعلی تو از گناه پاک شدی از بس اذیت شدی، تو میروی، از خدا بخواه که من هم از گناه پاک بشوم و پشت سر تو بیایم».
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آنجا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم میشود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، میسپارند. روسها پلهای عبور از فرات را میآورند و آن را نصب مینند. بچهها نیز از پل عبور میکنند و به سمت اولین خانه میآیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگهای پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را میخواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانهای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آنجا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم میشود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، میسپارند. روسها پلهای عبور از فرات را میآورند و آن را نصب مینند. بچهها نیز از پل عبور میکنند و به سمت اولین خانه میآیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگهای پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را میخواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانهای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک #شهیدان #مرتضی عطایی و #حسن قاسمی دانا که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور #شهید شد. #شهیدرضا سنجرانی رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر #فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی میگوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس میکنم پسرم را نمیشناختم، انگار از جنس ما آدمهای عادی نبود، من خودم هم سالها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.»
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)♡بستری بود. لباس زیاد میپوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
اگر فیلم مستند ۴۰ دقیقهای «کرار» را دیده باشید ، گوشهای از #شاد و خوشبرخورد بودنش را میتوان دید. او با همه ارتباط خوبی برقرار میکرد و نه تنها افراد مذهبی بلکه همه دوستش داشتند.
همسر شهید بیان میکند: ماجرای رفتن #رضا برای سوریه از آنجا آغاز شد که #شهید حسن قاسمی دانا که از دوستان صمیمی رضا بود در سال ۹۳ شهید شد و این اتفاق تلنگر شدیدی برای بچههای #بسیجی مشهد بود که یک نفر از #ایرانیها در لشکر #فاطمیون برای دفاع رفته و به#شهادت رسیده است.
مشکل مالی نداشتیم
این بانوی صبور ادامه میدهد: خیلی اوقات این سؤال را از من میپرسند که تو چطور اجازه دادی همسرت برای دفاع برود؟ او #کارمند رسمی بانک بود و ما مشکل مالی نداشتیم.#خانه، ماشین و امکانات رفاهی لازم را داشتیم و بارها شنیده بودم که# مدافعان برای پول میروند، اما این را میدانم که این شبهه را دشمن ایجاد کرد تا اجر رزمندگان را پایین بیاورد.
هنگام عقدمان،#شهادت را خواست🌹
همسر شهید بیان میکند: ماجرای رفتن #رضا برای سوریه از آنجا آغاز شد که #شهید حسن قاسمی دانا که از دوستان صمیمی رضا بود در سال ۹۳ شهید شد و این اتفاق تلنگر شدیدی برای بچههای #بسیجی مشهد بود که یک نفر از #ایرانیها در لشکر #فاطمیون برای دفاع رفته و به#شهادت رسیده است.
مشکل مالی نداشتیم
این بانوی صبور ادامه میدهد: خیلی اوقات این سؤال را از من میپرسند که تو چطور اجازه دادی همسرت برای دفاع برود؟ او #کارمند رسمی بانک بود و ما مشکل مالی نداشتیم.#خانه، ماشین و امکانات رفاهی لازم را داشتیم و بارها شنیده بودم که# مدافعان برای پول میروند، اما این را میدانم که این شبهه را دشمن ایجاد کرد تا اجر رزمندگان را پایین بیاورد.
هنگام عقدمان،#شهادت را خواست🌹
#سردار «علی صلاحی» از فرماندههان #لشکر فاطمیون در جمع بسیجیان مسجد حضرت رسول (ص) مشهد در روایت چگونگی #شهادت «رضا سنجرانی» با نام #جهادی «کرار» مسئول آموزش پادگان فاطمیون را که در سوم محرم سالجاری در «دیرالزور» سوریه آسمانی شد، اظهار داشت: «رضا سنجرانی» سال گذشته به شهید «مرتضی عطایی (ابوعلی)» که قرار بود همراه ما به عملیات بیاید و رضا به خاطر شکستگی پایش قرار شد برگردد، گفت: «ابوعلی تو از گناه پاک شدی از بس اذیت شدی، تو میروی، از خدا بخواه که من هم از گناه پاک بشوم و پشت سر تو بیایم».
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آنجا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم میشود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، میسپارند. روسها پلهای عبور از فرات را میآورند و آن را نصب مینند. بچهها نیز از پل عبور میکنند و به سمت اولین خانه میآیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگهای پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را میخواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانهای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آنجا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم میشود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، میسپارند. روسها پلهای عبور از فرات را میآورند و آن را نصب مینند. بچهها نیز از پل عبور میکنند و به سمت اولین خانه میآیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگهای پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را میخواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانهای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک #شهیدان #مرتضی عطایی و #حسن قاسمی دانا که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور #شهید شد. #شهیدرضا سنجرانی رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر #فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی میگوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس میکنم پسرم را نمیشناختم، انگار از جنس ما آدمهای عادی نبود، من خودم هم سالها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.»
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکسهای شهید بر ورودی خانه و مهمانهایی که میآیند و میروند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمانها خوش آمد میگوید. متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
رضا با خدا معامله کرد🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 سردار بی قرین
🔹روایتی کوتاه و متفاوت از حضور سردار شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) در سوریه
🔹کاری از مرکز رسانه #فاطمیون
🔹روایتی کوتاه و متفاوت از حضور سردار شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) در سوریه
🔹کاری از مرکز رسانه #فاطمیون
💥۱۴ شهید افغانستانی...
نشون دهندهی ارادت این اتباع به حاج قاسم هست، همونطور که حاج قاسم به #فاطمیون ارادت داشتن این یک حسه متقابله که #خون_شریکی در کرمان محکم ترش کرد
نشون دهندهی ارادت این اتباع به حاج قاسم هست، همونطور که حاج قاسم به #فاطمیون ارادت داشتن این یک حسه متقابله که #خون_شریکی در کرمان محکم ترش کرد
"نخستین شهید فاطمیون چه کسی بود؟"
🔹در تاریخ 22 اردیبهشت ماه سال 92 که فاطمیون تأسیس شد تا به امروز به دلیل حضور بینظیر رزمندگان افغانستانی در مناطق درگیری سوریه، لشکر فاطمیون بیشترین تعداد شهدای جبهه مقاومت را از آن خود کردهاند.
🔻شهید «#عظیم_واعظی» نخستین شهید مدافع حرم فاطمیون است. او در 24 خرداد 1360 متولد شد. ساکن مشهد بود و حزو گروه 22 نفرهای بود که پایه گذار فاطمیون بودند. عظیم واعظی که جزو نخستین گروه رزمندگان افغانستانی فاطمیون برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) راهی سوریه شد در 30 مرداد ماه 92 توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و لقب نخستین شهید فاطمیون را از آن خود کرد.
🔻شهید عظیم واعظی که تنها بعد از گذشت سه ماه از تأسیس فاطمیون به شهادت رسیده است، به دلیل عدم شناخت مردم در ماه های ابتدایی از فعالیتهای جهادی فاطمیون و شهدای آن، در گمنامی و غربت در گلزار شهدای بهشت رضا مشهد به خاک سپرده شد.
#فاطمیون
🔹در تاریخ 22 اردیبهشت ماه سال 92 که فاطمیون تأسیس شد تا به امروز به دلیل حضور بینظیر رزمندگان افغانستانی در مناطق درگیری سوریه، لشکر فاطمیون بیشترین تعداد شهدای جبهه مقاومت را از آن خود کردهاند.
🔻شهید «#عظیم_واعظی» نخستین شهید مدافع حرم فاطمیون است. او در 24 خرداد 1360 متولد شد. ساکن مشهد بود و حزو گروه 22 نفرهای بود که پایه گذار فاطمیون بودند. عظیم واعظی که جزو نخستین گروه رزمندگان افغانستانی فاطمیون برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) راهی سوریه شد در 30 مرداد ماه 92 توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و لقب نخستین شهید فاطمیون را از آن خود کرد.
🔻شهید عظیم واعظی که تنها بعد از گذشت سه ماه از تأسیس فاطمیون به شهادت رسیده است، به دلیل عدم شناخت مردم در ماه های ابتدایی از فعالیتهای جهادی فاطمیون و شهدای آن، در گمنامی و غربت در گلزار شهدای بهشت رضا مشهد به خاک سپرده شد.
#فاطمیون
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
۹۲/۲/۲۲ با اعزام ۲۲ نفر از نیروهای خودجوش افغانستانی به سوریه با هدف دفاع از حریم آل الله، پایه گذاری تشکیل یکی از قدرتمندترین بازوهای جبهه مقاومت صورت گرفت…
۲۲ اردیبهشت؛ سالروز تاسیس
#فاطمیون گرامیباد...❤️
روزتون منور به لبخند #شهیدان🌷
اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلـی مُحَمـّــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّــلْ فــَرَجَهُــمْْ
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
۹۲/۲/۲۲ با اعزام ۲۲ نفر از نیروهای خودجوش افغانستانی به سوریه با هدف دفاع از حریم آل الله، پایه گذاری تشکیل یکی از قدرتمندترین بازوهای جبهه مقاومت صورت گرفت…
۲۲ اردیبهشت؛ سالروز تاسیس
#فاطمیون گرامیباد...❤️
روزتون منور به لبخند #شهیدان🌷
اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلـی مُحَمـّــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّــلْ فــَرَجَهُــمْْ
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 روایت سوزناک کربلایی "سید ایمان یار احمدی" از دختر خردسال شهید #فاطمیون که با شنیدن ماجرای شهادت پدرش آنقدر گریه کرد تا ...