برای آنکه توی زندگی کم نیاوریم مجبور میشد در کنار کار اصلیاش حتی #مسافرکشی هم بکند. مدتها بعد از #شهادتش تازه فهمیده بودم که #مجید در #کار خیر هم دست دارد.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید مجید خدا بنده لو هم در #شب ۱۱ فروردین ۹۶#در جریان #عملیات #تعقیب یک خودروی مشکوک، دچار #سانحه شد و به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#پیکر#شهید پس از تشییع با شکوهی که درتهران و گلستان انجام شد ،در نوشهر، استان گلستان خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مجید خدا بنده لو💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید مجید خدا بنده لو هم در #شب ۱۱ فروردین ۹۶#در جریان #عملیات #تعقیب یک خودروی مشکوک، دچار #سانحه شد و به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#پیکر#شهید پس از تشییع با شکوهی که درتهران و گلستان انجام شد ،در نوشهر، استان گلستان خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مجید خدا بنده لو💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽ 🕊♥️ 🕊﷽
🎞فرزند نابینای شهید مدافع حرم مجید عسگری به یاد پدر، شعر میخواند
دست منو بگیر دیگه دیره...
شهید مدافع حرم " #مجید_عسگری"
به نظرتان این لحظه چقدر قیمت دارد 😔😔😭😭
🎞فرزند نابینای شهید مدافع حرم مجید عسگری به یاد پدر، شعر میخواند
دست منو بگیر دیگه دیره...
شهید مدافع حرم " #مجید_عسگری"
به نظرتان این لحظه چقدر قیمت دارد 😔😔😭😭
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽ 🕊♥️ 🕊﷽
🎞فرزند نابینای شهید مدافع حرم مجید عسگری به یاد پدر، شعر میخواند
دست منو بگیر دیگه دیره...
شهید مدافع حرم " #مجید_عسگری"
به نظرتان این لحظه چقدر قیمت دارد 😔😔😭😭
🎞فرزند نابینای شهید مدافع حرم مجید عسگری به یاد پدر، شعر میخواند
دست منو بگیر دیگه دیره...
شهید مدافع حرم " #مجید_عسگری"
به نظرتان این لحظه چقدر قیمت دارد 😔😔😭😭
دل تنگم آواره میشه بدون حسین
@Maddahionlin
🔳 #شور #جاماندگان #اربعین
🌴دل تنگم آواره میشه بدون حسین
🌴توی رویا پر زده تو آسمون حسین
🎤 #مجید_رضانژاد
👌بسیار دلنشین
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
🌴دل تنگم آواره میشه بدون حسین
🌴توی رویا پر زده تو آسمون حسین
🎤 #مجید_رضانژاد
👌بسیار دلنشین
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
﷽ 🕊🖤 🕊﷽
فعالیـت امروز ڪانال متبرڪ به نام شـهید
#مجید_محمدے 🌿🌻
تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۶/۴
محل تولد: دزفول
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
محل شهادت: سوریه_حومه نبل الزهرا
وضعیت تأهل: متاهل با سه فرزند
مزار شهید: خوزستان_ شوشتر
#روزی۵صلوات♥️
فعالیـت امروز ڪانال متبرڪ به نام شـهید
#مجید_محمدے 🌿🌻
تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۶/۴
محل تولد: دزفول
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
محل شهادت: سوریه_حومه نبل الزهرا
وضعیت تأهل: متاهل با سه فرزند
مزار شهید: خوزستان_ شوشتر
#روزی۵صلوات♥️
﷽ 🕊🖤 🕊﷽
🗓امروز ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ مصادفبا سالروز:
🦋 ولادت🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_جواد_محمدی
🎉🎊🎊🎉🎉
🔺از مجید سوزوکی تا مجید بربری #شهیدباخالکوبی
🌼خیلیها مجید سوزوکی فیلم
اخراجیها رو باور نکردن! اما تو همین زمانه شهید مجید قربانخانی که توی
محله شون به #مجید_بربری شهره بود بعد از یک سفر به کربلا متحول میشه و به سوریه میره تا یک گلوله هم سمت
آجرهای حرم خواهر امام حسین(ع) شلیک نشه!
✅ میگن شب آخر وقتی داشته جورابهای همرزمانش را میشسته،
همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است.
مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه، یا پاک میشه. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت...
🗓امروز ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ مصادفبا سالروز:
🦋 ولادت🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_جواد_محمدی
🎉🎊🎊🎉🎉
🔺از مجید سوزوکی تا مجید بربری #شهیدباخالکوبی
🌼خیلیها مجید سوزوکی فیلم
اخراجیها رو باور نکردن! اما تو همین زمانه شهید مجید قربانخانی که توی
محله شون به #مجید_بربری شهره بود بعد از یک سفر به کربلا متحول میشه و به سوریه میره تا یک گلوله هم سمت
آجرهای حرم خواهر امام حسین(ع) شلیک نشه!
✅ میگن شب آخر وقتی داشته جورابهای همرزمانش را میشسته،
همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است.
مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه، یا پاک میشه. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥مادرشهید مدافع حرم #مجید_قربانخانی
از عطر لباسهای فرزندش که بعد از گذشت ماهها هنوز فضا را معطر میکند
🕊قهرمانی که مادر هنوز چشم انتظار آمدنش هست...
#صلوات
#حر_مدافع_حرم
#مجید_قربانخانی
❤️شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات❤️
از عطر لباسهای فرزندش که بعد از گذشت ماهها هنوز فضا را معطر میکند
🕊قهرمانی که مادر هنوز چشم انتظار آمدنش هست...
#صلوات
#حر_مدافع_حرم
#مجید_قربانخانی
❤️شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات❤️
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #مجید_صانعی موفق
📀راوے: همسر شهید
🦋من متولد سال۱۳۵۵ و همسرم متولد۱۳۵۸ و هردو همدانی هستیم. هردو مربّی رزمی بودیم و از طرفی ایشان دوست صمیمی برادرم بودند. هیئت رزمی به واسطه ایشان دنبال کسی بودند که نمایندگی یک سبْک را به یک خانم بدهند. وقتی فهمیدند من رزمی کار میکنم، پیشنهاد این کار را به من دادند و در بسیج ورزشگاه قرار ملاقات گذاشتند که با حضور رئیس بسیج انجام شد.
💜آنجا با هم صحبت کردیم و از من خواست که بیایم و نمایندگی سبْکش را بگیرم. من اصلاً ایشان را نمیشناختم و وقتی به برادرم گفتم که با چنین شخصی صحبت کردهام، کلی خندید و گفت: «بابا این مجید بوده دیگه، چرا نشناختیش!»
🦋در هر صورت روی پیشنهاد ایشان فکر کردم و چون خودم در دو باشگاه مربّیِ کاراته بودم و همان موقع مادرم هم فوت کرده بود و خیلی درگیر زندگی و باشگاه بودم، گفتم: «برایم سخت است» و قبول نکردم. باز هم آقا مجید از طریق برادرم پیام میداد که «بیا و کار را قبول کن.» من هم نمیتوانستم و قبول نمیکردم.
💜این مسئله گذشت تا اینکه قرار شد برای من خواستگار بیاید؛ برادرم هم این مسئله را با مجید در میان گذاشته بود. یک شب قبل از قرار خواستگاری ساعت ۱۰، دیدیم مجید به تنهایی و با یک جعبه شیرینی و یک انگشتر منزل ما آمده است. من و خواهرم هم که در تدارک برنامه فرداشب بودیم کلی خندیدیم.
🦋شهید صانعی به پدرم گفت: «حق نداری او را به کس دیگری بدهی. من به خانوادهام هم گفتهام و میخواهم با او ازدواج کنم. منتهی چون عصر این موضوع را فهمیدم، سریع رفتم انگشتر خریدم و آمدم». پدرم هم خندید و گفت: هر چیزی آداب و رسوم خودش را دارد و ما نمیتوانیم قبول کنیم.
💜مجید گفت: «این انگشتر اینجا باشد و من میروم خانوادهام را میآورم.» ما صبح روز بعد با آن خانواده تماس گرفتیم و گفتیم مشکلی پیش آمده است و فعلاً قصد ازدواج ندارم. یک هفته بعد در روز ۱۶آذرماه سال۱۳۸۵ مجید و خانوادهاش آمدند و حرفها را زدند؛
🦋در ابتدا پدرم خیلی موافق نبود و سنگ انداخت. ما فقط یک جلسه با هم صحبت کردیم. بعد هم که نامزد شدیم، بیشتر با خصوصیات اخلاقی او آشنا شدم. البته، چون برادرم با او دوست بود میگفت: «این مشکلات و کمبودها وجود دارد؛ خوب فکر کن و اگر نمیخواهی همین حالا بگو.»
💜خودم در ابتدا بهخاطر اختلاف سنّیمان قبول نمیکردم ولی آقا مجید گفت: «اصلا دست شما نیست و من پسندیدم و کار تمام است.» او گفت: «من با خانوادهام هم صحبت کردهام و مشکلی نیست.» گفتم: «فردا دردسر میشود.» گفت: «نه! من باید قبول میکردم که کردم.»
🦋پدرم هم او را خیلی دوست داشت و حرفهایش را به مزاح میگرفت، نَه به قُلدری. مجید آدمِ افتادهحال و صبوری بود. با وجود اینکه عصبانی بهنظر میرسید اما خیلی مهربان بود. مجید در اوج اقتدارش مظلوم بود.
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #مجید_صانعی موفق
📀راوے: همسر شهید
🦋من متولد سال۱۳۵۵ و همسرم متولد۱۳۵۸ و هردو همدانی هستیم. هردو مربّی رزمی بودیم و از طرفی ایشان دوست صمیمی برادرم بودند. هیئت رزمی به واسطه ایشان دنبال کسی بودند که نمایندگی یک سبْک را به یک خانم بدهند. وقتی فهمیدند من رزمی کار میکنم، پیشنهاد این کار را به من دادند و در بسیج ورزشگاه قرار ملاقات گذاشتند که با حضور رئیس بسیج انجام شد.
💜آنجا با هم صحبت کردیم و از من خواست که بیایم و نمایندگی سبْکش را بگیرم. من اصلاً ایشان را نمیشناختم و وقتی به برادرم گفتم که با چنین شخصی صحبت کردهام، کلی خندید و گفت: «بابا این مجید بوده دیگه، چرا نشناختیش!»
🦋در هر صورت روی پیشنهاد ایشان فکر کردم و چون خودم در دو باشگاه مربّیِ کاراته بودم و همان موقع مادرم هم فوت کرده بود و خیلی درگیر زندگی و باشگاه بودم، گفتم: «برایم سخت است» و قبول نکردم. باز هم آقا مجید از طریق برادرم پیام میداد که «بیا و کار را قبول کن.» من هم نمیتوانستم و قبول نمیکردم.
💜این مسئله گذشت تا اینکه قرار شد برای من خواستگار بیاید؛ برادرم هم این مسئله را با مجید در میان گذاشته بود. یک شب قبل از قرار خواستگاری ساعت ۱۰، دیدیم مجید به تنهایی و با یک جعبه شیرینی و یک انگشتر منزل ما آمده است. من و خواهرم هم که در تدارک برنامه فرداشب بودیم کلی خندیدیم.
🦋شهید صانعی به پدرم گفت: «حق نداری او را به کس دیگری بدهی. من به خانوادهام هم گفتهام و میخواهم با او ازدواج کنم. منتهی چون عصر این موضوع را فهمیدم، سریع رفتم انگشتر خریدم و آمدم». پدرم هم خندید و گفت: هر چیزی آداب و رسوم خودش را دارد و ما نمیتوانیم قبول کنیم.
💜مجید گفت: «این انگشتر اینجا باشد و من میروم خانوادهام را میآورم.» ما صبح روز بعد با آن خانواده تماس گرفتیم و گفتیم مشکلی پیش آمده است و فعلاً قصد ازدواج ندارم. یک هفته بعد در روز ۱۶آذرماه سال۱۳۸۵ مجید و خانوادهاش آمدند و حرفها را زدند؛
🦋در ابتدا پدرم خیلی موافق نبود و سنگ انداخت. ما فقط یک جلسه با هم صحبت کردیم. بعد هم که نامزد شدیم، بیشتر با خصوصیات اخلاقی او آشنا شدم. البته، چون برادرم با او دوست بود میگفت: «این مشکلات و کمبودها وجود دارد؛ خوب فکر کن و اگر نمیخواهی همین حالا بگو.»
💜خودم در ابتدا بهخاطر اختلاف سنّیمان قبول نمیکردم ولی آقا مجید گفت: «اصلا دست شما نیست و من پسندیدم و کار تمام است.» او گفت: «من با خانوادهام هم صحبت کردهام و مشکلی نیست.» گفتم: «فردا دردسر میشود.» گفت: «نه! من باید قبول میکردم که کردم.»
🦋پدرم هم او را خیلی دوست داشت و حرفهایش را به مزاح میگرفت، نَه به قُلدری. مجید آدمِ افتادهحال و صبوری بود. با وجود اینکه عصبانی بهنظر میرسید اما خیلی مهربان بود. مجید در اوج اقتدارش مظلوم بود.
Telegram
attach 📎
ایستادن پای امام زمان خویش
امروز ۲۵مهرماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم
#حسن_احمدی
#سید_میلاد_مصطفوی
#مجید_صانعی_موفق
#کمیل_قربانی
#رضا_دامرودی
#مهدی_علیدوست
#مجتبی_کرمی
امروز ۲۵مهرماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم
#حسن_احمدی
#سید_میلاد_مصطفوی
#مجید_صانعی_موفق
#کمیل_قربانی
#رضا_دامرودی
#مهدی_علیدوست
#مجتبی_کرمی
امروز ۶ آذر سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم
شهید مدافع حرم #علیرضا_قلی_پور(۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #عبدالرشید_رشوند (۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #مجید_عسگری_جمکرانی (قم ۱۳۹۶)
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
شهید مدافع حرم #علیرضا_قلی_پور(۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #عبدالرشید_رشوند (۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #مجید_عسگری_جمکرانی (قم ۱۳۹۶)
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🔴 شهید #مجید_محمدی ...
🔹ما که رفتیم!
🔹مادری پیر دارم و زنی و ٣ بچه قد و نیم قد؛
🔹از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام...
🔹یقه تان را میگیرم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید...
🔹ما که رفتیم!
🔹مادری پیر دارم و زنی و ٣ بچه قد و نیم قد؛
🔹از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام...
🔹یقه تان را میگیرم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید...
☘️🌼🍃
🌺
#نابغه_جنگ
#شهید_حسن_باقری
شهادت 9 بهمن 1361
#منطقه_عمومی_فکه
✍️ راوی: #سرلشگر_محمد_باقری :
بعد از #عملیات_محرم و #مسلم_ابن_عقیل در سال 61 قرار بر این بود که عملیات وسیعی طراحی و اجرا شود.
در همه ردهها، فرماندهان در حال بررسی و شناسایی بودند. اطلاعات زیادی از اسرای عراقی گرفته شده بود. کارهای اطلاعاتی زیادی نیز انجام شده بود که چگونه به یک عملیات بزرگ موفق دست پیدا کنیم.
تقریبا هر روز تیمهایی به شناسایی میرفتند. #شهید_مجید_بقایی فرمانده #قرارگاه_کربلا و #شهید_حسن_باقری جانشین فرمانده یگانهای زمینی سپاه و تیمهای دیگر نیز مشغول فعالیت بودند.
آماده انجام یک عملیات بزرگ بودیم. فرماندهان برای دیدار با حضرت امام (ره) راهی تهران شدند؛ اما شهید باقری و تعدادی از دوستان به این دیدار نرفتند. حرف شهید باقری این بود که به امام (ره) چه بگوییم؟! بگوییم نیروهای بسیجی را چند ماه آموزش دادهایم، اما نمیدانیم میخواهیم کجا عملیات انجام دهیم؟
روزها مشغول شناسایی بودیم. روز نهم بهمن سال 61 پس از اینکه در #منطقه_شرهانی به اجرای عملیات شناسایی پرداختیم به #منطقه_عمومی_فکه آمدیم. بر روی یکی از ارتفاعات این منطقه، میشد مناطق مقابل در خاک عراق را دید. در مورد منطقه و ارتفاعات و نحوه انجام عملیات و آزادسازی ارتفاعات بحث شد. این بحثها هم در سطح عملیاتی و هم در سطح راهبردی بود؛ چرا که انجام یک عملیات بزرگ نیازمند حضور 20 لشکر بود. عکسهای هوایی و زمینی آن منطقه را نیز داشتیم.
پس از بررسی میدانی با 2 جیپی که به منطقه آمده بودیم وارد #دیدگاه_خمپاره_چیهای نیروی زمینی ارتش در آن منطقه شدیم. عکسها را در سنگر دیدگاه مورد بررسی قرار دادیم؛ اما همچنان درباره وضعیت و چگونگی ارتفاعات اختلاف نظرها وجود داشت.
حدود ساعت 9 صبح بود. آفتاب از سمت شرق میتابید و احساس میکردیم زاویه تابش آفتاب به گونهای است که عراقیها ما را نمیبینند گرچه خمپارههایی به اطراف سنگر اصابت میکرد.
به من گفتند مختصات دقیق سنگر را از خمپاره چیهای ارتش سوال کن تا دچار اشتباه نشویم. من اکراه داشتم اما تبعیت کردم و چند متر از سنگر دور شدم که #صدای_خمپارهای بلند شد و به سنگر خورد.
اشخاصی که در محل انفجار بودند بدنهایشان خیلی آسیب دید و همه پنج نفر حاضر در سنگر در نهایت به شهادت رسیدند. البته کسانی که عقبتر بودند آسیب کمتری دیدند. #مجید_بقایی و #حسن_باقری در آن لحظه زنده بودند، اما مجید پاش قطع شده بود. آنها را سوار جیپ کردیم؛ اما 10 دقیقه بعد مجید بقایی به شهادت رسید. همچنین ترکشهای زیادی به بدن حسن باقری برخورد کرده و موج انفجار رگهای بدنش را نابود کرده بود.
حسن در مسیر ذکر «یا صاحب الزمان(عج)» و «یا حسین(ع)» بر سر زبان داشت. آنها را به مقر یگان امام رضا(ع) رساندیم. آمبولانسی داشتند که سرم داخل آمبولانس را برداشتیم و به بدن حسن وصل کردیم. من تماس گرفتم و یک بالگرد به کمک ما آمد. حسن را سوار بالگرد کردیم. بالگرد در #اندیمشک بر زمین نشست؛ اما #حسن_در_راه_بیمارستان به شهادت رسید و به دیدار معبودش رفت.
نتیجه کارهای اطلاعاتی نیز این شد که ما در آن منطقه عملیات نکنیم و آماده #عملیاتهای_والفجر_مقدماتی و #والفجر_یک شدیم.
🌺
#نابغه_جنگ
#شهید_حسن_باقری
شهادت 9 بهمن 1361
#منطقه_عمومی_فکه
✍️ راوی: #سرلشگر_محمد_باقری :
بعد از #عملیات_محرم و #مسلم_ابن_عقیل در سال 61 قرار بر این بود که عملیات وسیعی طراحی و اجرا شود.
در همه ردهها، فرماندهان در حال بررسی و شناسایی بودند. اطلاعات زیادی از اسرای عراقی گرفته شده بود. کارهای اطلاعاتی زیادی نیز انجام شده بود که چگونه به یک عملیات بزرگ موفق دست پیدا کنیم.
تقریبا هر روز تیمهایی به شناسایی میرفتند. #شهید_مجید_بقایی فرمانده #قرارگاه_کربلا و #شهید_حسن_باقری جانشین فرمانده یگانهای زمینی سپاه و تیمهای دیگر نیز مشغول فعالیت بودند.
آماده انجام یک عملیات بزرگ بودیم. فرماندهان برای دیدار با حضرت امام (ره) راهی تهران شدند؛ اما شهید باقری و تعدادی از دوستان به این دیدار نرفتند. حرف شهید باقری این بود که به امام (ره) چه بگوییم؟! بگوییم نیروهای بسیجی را چند ماه آموزش دادهایم، اما نمیدانیم میخواهیم کجا عملیات انجام دهیم؟
روزها مشغول شناسایی بودیم. روز نهم بهمن سال 61 پس از اینکه در #منطقه_شرهانی به اجرای عملیات شناسایی پرداختیم به #منطقه_عمومی_فکه آمدیم. بر روی یکی از ارتفاعات این منطقه، میشد مناطق مقابل در خاک عراق را دید. در مورد منطقه و ارتفاعات و نحوه انجام عملیات و آزادسازی ارتفاعات بحث شد. این بحثها هم در سطح عملیاتی و هم در سطح راهبردی بود؛ چرا که انجام یک عملیات بزرگ نیازمند حضور 20 لشکر بود. عکسهای هوایی و زمینی آن منطقه را نیز داشتیم.
پس از بررسی میدانی با 2 جیپی که به منطقه آمده بودیم وارد #دیدگاه_خمپاره_چیهای نیروی زمینی ارتش در آن منطقه شدیم. عکسها را در سنگر دیدگاه مورد بررسی قرار دادیم؛ اما همچنان درباره وضعیت و چگونگی ارتفاعات اختلاف نظرها وجود داشت.
حدود ساعت 9 صبح بود. آفتاب از سمت شرق میتابید و احساس میکردیم زاویه تابش آفتاب به گونهای است که عراقیها ما را نمیبینند گرچه خمپارههایی به اطراف سنگر اصابت میکرد.
به من گفتند مختصات دقیق سنگر را از خمپاره چیهای ارتش سوال کن تا دچار اشتباه نشویم. من اکراه داشتم اما تبعیت کردم و چند متر از سنگر دور شدم که #صدای_خمپارهای بلند شد و به سنگر خورد.
اشخاصی که در محل انفجار بودند بدنهایشان خیلی آسیب دید و همه پنج نفر حاضر در سنگر در نهایت به شهادت رسیدند. البته کسانی که عقبتر بودند آسیب کمتری دیدند. #مجید_بقایی و #حسن_باقری در آن لحظه زنده بودند، اما مجید پاش قطع شده بود. آنها را سوار جیپ کردیم؛ اما 10 دقیقه بعد مجید بقایی به شهادت رسید. همچنین ترکشهای زیادی به بدن حسن باقری برخورد کرده و موج انفجار رگهای بدنش را نابود کرده بود.
حسن در مسیر ذکر «یا صاحب الزمان(عج)» و «یا حسین(ع)» بر سر زبان داشت. آنها را به مقر یگان امام رضا(ع) رساندیم. آمبولانسی داشتند که سرم داخل آمبولانس را برداشتیم و به بدن حسن وصل کردیم. من تماس گرفتم و یک بالگرد به کمک ما آمد. حسن را سوار بالگرد کردیم. بالگرد در #اندیمشک بر زمین نشست؛ اما #حسن_در_راه_بیمارستان به شهادت رسید و به دیدار معبودش رفت.
نتیجه کارهای اطلاعاتی نیز این شد که ما در آن منطقه عملیات نکنیم و آماده #عملیاتهای_والفجر_مقدماتی و #والفجر_یک شدیم.
ایستادن پاے امام زمان خویش
امروز ۱۹ بهمن سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم #عباس_ڪردانی
🕊شهید مدافع حرم #مجید_محمدی
🕊شهید مدافع حرم #علی_محمد_قربانی
🕊شهید مدافع حرم #صالح_صالحی
💐شادے ارواح طیبه شهدا صلوات
امروز ۱۹ بهمن سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم #عباس_ڪردانی
🕊شهید مدافع حرم #مجید_محمدی
🕊شهید مدافع حرم #علی_محمد_قربانی
🕊شهید مدافع حرم #صالح_صالحی
💐شادے ارواح طیبه شهدا صلوات
∘ درڪربلاےخانطومانسوریه
∘ ازآخریننفراتےبودڪهازخطخارجشد
∘ موقععقبنشینے،داشٺازخاڪریز
∘ ردمےشدکهروےخاڪریز
∘ یهتیربهپُشتشخوردوَگفٺیازَهــــرا
∘ وَباصورٺ،ازبالاےخاڪریزبرزمینافتاد!
∘ تیرخوردهبودتوےشُشِمجید
∘ وَسینهاشخِسخِسمےکرد
∘ ذکریاحسینویازهرامےگفٺ
∘ بهمگفٺ:آب دارے؟ گفتم:نَه
∘ گفٺپسجیبخشابروبازکن
∘ چوندارهروسینهامسنگینےمےکنه
∘ جیبخشابروبازڪردم
∘ شروعڪردبهشهادتینگفتن
∘ گفتمشیخمجید
∘ منمیرمڪمڪبیارمببرَمت
∘ گفٺنمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊
🕊بهیاد روحانیِ شهید
🌹مدافعحرم #مجید_سلمانیان
∘ ازآخریننفراتےبودڪهازخطخارجشد
∘ موقععقبنشینے،داشٺازخاڪریز
∘ ردمےشدکهروےخاڪریز
∘ یهتیربهپُشتشخوردوَگفٺیازَهــــرا
∘ وَباصورٺ،ازبالاےخاڪریزبرزمینافتاد!
∘ تیرخوردهبودتوےشُشِمجید
∘ وَسینهاشخِسخِسمےکرد
∘ ذکریاحسینویازهرامےگفٺ
∘ بهمگفٺ:آب دارے؟ گفتم:نَه
∘ گفٺپسجیبخشابروبازکن
∘ چوندارهروسینهامسنگینےمےکنه
∘ جیبخشابروبازڪردم
∘ شروعڪردبهشهادتینگفتن
∘ گفتمشیخمجید
∘ منمیرمڪمڪبیارمببرَمت
∘ گفٺنمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊
🕊بهیاد روحانیِ شهید
🌹مدافعحرم #مجید_سلمانیان
∘ درڪربلاےخانطومانسوریه
∘ ازآخریننفراتےبودڪهازخطخارجشد
∘ موقععقبنشینے،داشٺازخاڪریز
∘ ردمےشدکهروےخاڪریز
∘ یهتیربهپُشتشخوردوَگفٺیازَهــــرا
∘ وَباصورٺ،ازبالاےخاڪریزبرزمینافتاد!
∘ تیرخوردهبودتوےشُشِمجید
∘ وَسینهاشخِسخِسمےکرد
∘ ذکریاحسینویازهرامےگفٺ
∘ بهمگفٺ:آب دارے؟ گفتم:نَه
∘ گفٺپسجیبخشابروبازکن
∘ چوندارهروسینهامسنگینےمےکنه
∘ جیبخشابروبازڪردم
∘ شروعڪردبهشهادتینگفتن
∘ گفتمشیخمجید
∘ منمیرمڪمڪبیارمببرَمت
∘ گفٺنمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊
🕊بهیاد روحانیِ شهید
🌹مدافعحرم #مجید_سلمانیان
∘ ازآخریننفراتےبودڪهازخطخارجشد
∘ موقععقبنشینے،داشٺازخاڪریز
∘ ردمےشدکهروےخاڪریز
∘ یهتیربهپُشتشخوردوَگفٺیازَهــــرا
∘ وَباصورٺ،ازبالاےخاڪریزبرزمینافتاد!
∘ تیرخوردهبودتوےشُشِمجید
∘ وَسینهاشخِسخِسمےکرد
∘ ذکریاحسینویازهرامےگفٺ
∘ بهمگفٺ:آب دارے؟ گفتم:نَه
∘ گفٺپسجیبخشابروبازکن
∘ چوندارهروسینهامسنگینےمےکنه
∘ جیبخشابروبازڪردم
∘ شروعڪردبهشهادتینگفتن
∘ گفتمشیخمجید
∘ منمیرمڪمڪبیارمببرَمت
∘ گفٺنمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊
🕊بهیاد روحانیِ شهید
🌹مدافعحرم #مجید_سلمانیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠شهید مدافعحرم #مجید_سلمانیان:
👈🏻برام مهم امام زمان(عج) بود!
مهم برام نبود که مردم چی میگن...
ولی مهم این بود که امام زمان
ببینه چی کار میکنم...
بعضی وقتا صبح میرفتم...
شب میومدم تو اتاقم...
فقط بخاطر اینکه...
امام زمان یه روز بگه این مجید ما
بالاخره امروز کار کرد برای ما!
👈🏻برام مهم امام زمان(عج) بود!
مهم برام نبود که مردم چی میگن...
ولی مهم این بود که امام زمان
ببینه چی کار میکنم...
بعضی وقتا صبح میرفتم...
شب میومدم تو اتاقم...
فقط بخاطر اینکه...
امام زمان یه روز بگه این مجید ما
بالاخره امروز کار کرد برای ما!
∘ درڪربلاےخانطومانسوریه
∘ ازآخریننفراتےبودڪهازخطخارجشد
∘ موقععقبنشینے،داشٺازخاڪریز
∘ ردمےشدکهروےخاڪریز
∘ یهتیربهپُشتشخوردوَگفٺیازَهــــرا
∘ وَباصورٺ،ازبالاےخاڪریزبرزمینافتاد!
∘ تیرخوردهبودتوےشُشِمجید
∘ وَسینهاشخِسخِسمےکرد
∘ ذکریاحسینویازهرامےگفٺ
∘ بهمگفٺ:آب دارے؟ گفتم:نَه
∘ گفٺپسجیبخشابروبازکن
∘ چوندارهروسینهامسنگینےمےکنه
∘ جیبخشابروبازڪردم
∘ شروعڪردبهشهادتینگفتن
∘ گفتمشیخمجید
∘ منمیرمڪمڪبیارمببرَمت
∘ گفٺنمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊
🕊بهیاد روحانیِ شهید
🌹مدافعحرم #مجید_سلمانیان
∘ ازآخریننفراتےبودڪهازخطخارجشد
∘ موقععقبنشینے،داشٺازخاڪریز
∘ ردمےشدکهروےخاڪریز
∘ یهتیربهپُشتشخوردوَگفٺیازَهــــرا
∘ وَباصورٺ،ازبالاےخاڪریزبرزمینافتاد!
∘ تیرخوردهبودتوےشُشِمجید
∘ وَسینهاشخِسخِسمےکرد
∘ ذکریاحسینویازهرامےگفٺ
∘ بهمگفٺ:آب دارے؟ گفتم:نَه
∘ گفٺپسجیبخشابروبازکن
∘ چوندارهروسینهامسنگینےمےکنه
∘ جیبخشابروبازڪردم
∘ شروعڪردبهشهادتینگفتن
∘ گفتمشیخمجید
∘ منمیرمڪمڪبیارمببرَمت
∘ گفٺنمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊
🕊بهیاد روحانیِ شهید
🌹مدافعحرم #مجید_سلمانیان
امروز ۶ آذر سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم
شهید مدافع حرم #علیرضا_قلی_پور(۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #عبدالرشید_رشوند (۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #مجید_عسگری_جمکرانی (قم ۱۳۹۶)
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌸🌺🌸🌺
شهید مدافع حرم #علیرضا_قلی_پور(۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #عبدالرشید_رشوند (۱۳۹۴)
🕊شهید مدافع حرم #مجید_عسگری_جمکرانی (قم ۱۳۹۶)
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌸🌺🌸🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روايت رهبرمعظم انقلاب از پيمودن یک مسیر ۲۰ ساله در ظرف ٢ سال توسط شهيد حسن باقری، معجزه انقلاب
🌹امروز ۹ بهمنماه سالروز شهادت #نابغه جنگ تحمیلی شهید #حسن_باقری و فرمانده قرارگاه کربلا شهید #مجید_بقائی در عملیات #والفجر_مقدماتی منطقه #فکه گرامی باد.
🌹#شادی_روحشان_صلوات
اللهّمَ صَلّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌷💐🌸
🌹امروز ۹ بهمنماه سالروز شهادت #نابغه جنگ تحمیلی شهید #حسن_باقری و فرمانده قرارگاه کربلا شهید #مجید_بقائی در عملیات #والفجر_مقدماتی منطقه #فکه گرامی باد.
🌹#شادی_روحشان_صلوات
اللهّمَ صَلّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌷💐🌸