#شهید مدافع حرم لبنانی ، حمزه علی یاسین
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۷۲/۱۱/۷#
در شهر #مونترال کانادا متولد شد.
اصالت خانواده اش به روستای عباسیه جنوب لبنان بر میگردد، دوران کودکی و نوجوانی اش در #کانادا سپری شد.
🍃🌷🍃
ایشان بعدها در عنفوان جوانی به لبنان بازگشت و با اینکه پرورشیافته غرب بود، اما آمال و آرزوهایش را در جایی دیگر جستجو کرد.
🍃🌷🍃
با شرکت در #دورههای آموزشی #حزب الله لبنان، دیگر یکی از #سربازان #حزب الله شده بود.
🍃🌷🍃
با شنیدن خبر حضور تروریستها در #سوریه و به تبع آن خبر #عملیات انتحاری تکفیریها در نزدیکی #حرم#حضرت زینب (س)🌷 خود را آماده #رزم با نیروهای تکفیری کرد.
🍃🌷🍃
با وجود مخالفت مادرش راهی #دمشق شد تا از #حرم#حضرت زینب (س)🌷دفاع کند.
🍃🌷🍃
ایشان نسبت خویشاوندی با #سیدحسن نصرالله هم دارد (فرزند برادر همسر دبیرکل حزبالله)هست.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۷۲/۱۱/۷#
در شهر #مونترال کانادا متولد شد.
اصالت خانواده اش به روستای عباسیه جنوب لبنان بر میگردد، دوران کودکی و نوجوانی اش در #کانادا سپری شد.
🍃🌷🍃
ایشان بعدها در عنفوان جوانی به لبنان بازگشت و با اینکه پرورشیافته غرب بود، اما آمال و آرزوهایش را در جایی دیگر جستجو کرد.
🍃🌷🍃
با شرکت در #دورههای آموزشی #حزب الله لبنان، دیگر یکی از #سربازان #حزب الله شده بود.
🍃🌷🍃
با شنیدن خبر حضور تروریستها در #سوریه و به تبع آن خبر #عملیات انتحاری تکفیریها در نزدیکی #حرم#حضرت زینب (س)🌷 خود را آماده #رزم با نیروهای تکفیری کرد.
🍃🌷🍃
با وجود مخالفت مادرش راهی #دمشق شد تا از #حرم#حضرت زینب (س)🌷دفاع کند.
🍃🌷🍃
ایشان نسبت خویشاوندی با #سیدحسن نصرالله هم دارد (فرزند برادر همسر دبیرکل حزبالله)هست.
🍃🌷🍃
#شهادت_با_لباس_رفیقِ_شهید
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
#رفیق_شهید_شهیدت_میکند
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
#رفیق_شهید_شهیدت_میکند
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷
#شهادت_با_لباس_رفیقِ_شهید
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#شهادت_با_لباس_رفیقِ_شهید
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
#رفیق_شهید_شهیدت_میکند
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
#رفیق_شهید_شهیدت_میکند
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج