عید یعنیدیدنِ سیمای زیبای شما…
این شاخ خشک، زنده به بوی بهار توست !
اشتیاقِ تو مرا سوخت، کجایی؟!
خستگانیم و تویی مرهم بیماری ما…
دلتنگم و دیدار تو درمان من است…
همیشه لافِ
زدم، ولی دنیاخدا کند که مرا با تو امتحان نکند
به وعده های وصال ِ تو زنده دارندَم
روشن نشد که روز و شبِ ما کدام بود!
ديدن
دل