🌹محفل شهدا🌹
596 subscribers
50.4K photos
43K videos
695 files
1.9K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
#لاله_‌های_زینبی🕊🥀

🌸آخرین باری که مهدی به من زنگ زد
گفت: «مادرم ٬مولای من ٬ سرور من خیلی
دعایم کن...» همیشه با این الفاظ
صدایم میکرد.

🌹من گفتم خدا نگهدارت باشد و با
این جمله آخرین مکالمه ام با مهدی تمام شد.

🌼بعد من به برادرش زنگ زده بود و گفته
بود: «خیلی هوای مامان و بابا رو داشته باش.
هر وقت هم کارت گیر افتاد بیا قطعه ۲۶
خودم حلش میکنم...»

🌺روز قبل شهادتش به داداشش زنگ زد و
گفت: سال خمسیم رسیده، برو قم و خمسم
را بده . ۳۰۰ تومان هم به نانوایی لواشی
بدهکارم لطفا آن را هم بده.

🥀 به دایی اش پیامک داده بود که:
« سلام، من ماموریت هستم. وصیتنامه ام
دست شماست. اگه اتفاقی برایم افتاد یک
دستمال اشک و مقداری تربت و مهر کربلا
لای قرآن روی طاقچه، در قبر در
پهلویم بگذارید. حلال کنید. یا علی مدد .»
.
به نقل از:مادر شهید

#شهید_مهدی_عزیزی
هدیه به روح مطهر شهید والا مقام صلوات
💚الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💙
💢 #لاله_های_زینبی

سال ۱۳۴۲ در چالوس متولد شد. همزمانی دوران جوانی‌اش با جنگ تحمیلی باعث شد در جبهه‌های نبرد حضور پیدا کند و به سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا بپیوندد. او در این دوران در عملیات‌های متعددی از جمله عملیات والفجر۸ و والفجر۲ شرکت کرد.

حمله تکفیری‌ها به سوریه باعث شد تا بار دیگر این رزمنده کهنه کار تخریبچی عزم رفتن به جبهه‌های جهاد را کند، از این رو از طریق تیپ۴۵ جوادالائمه در سمت معاون هماهنگ کننده تیپ۴۵ و تخریبچی حرفه‌ای به سوریه رفت. او در طی سال‌ها جنگِ سوریه بارها برای نبرد با تروریست‌های تکفیری و دفاع از حرم عمه سادات به این ڪشور رفت و از دی‌ماه سال ۱۳۹۵ چندین بار به به جبهه‌های سوریه اعزام شد.

او سرانجام در مرداد سال ۹۶ پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در حین پاکسازی مقری که شهید محسن حججی در آن به شهادت رسیده بود ، نزدیک مرز سوریه و عراق به درجه شهادت رسید . پیکر مطهر این شهیدِ اهل مازندران و ساکن گرگان پس از تشییع در زادگاهش؛ در شهر گرگان به خاک سپرده شد.

#رزمنده_دیروز_مدافع_‌امروز
#شهید_حاج‌مصطفی_‌خوش‌محمدی

#سالروز_شهادت...🕊
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•

🥀🕊#لاله_های_زینبی

💐شهید حسن تمیمی پس از مدتها مشقت و دوندگی بالاخره توانست نام خود را در لیست مدافعان دفاع از حرم زینب س قرار دهد و به شهر عشق،زینبیه دمشق اعزام شود.و در تاریخ ۱ فروردین در شیخ مقصود سوریه  تعداد زیادی از تکفیری ها را به هلاکت رساند.

🌴همچنان روحیه داشتند تا ازاد سازی شهر حلب کامل شود.او و هم رزم هایش چندین عملیات کردند و شجاعانه پیش رفتند. در این مدت حسن آنقدر دلاورانه جنگیده بود تا به فرماندهی رسیده بود.
با فکر و اندیشه اش هم رزمهایش را راهنمایی می کرد.او در خط مقدم با تمام وجود دلیری و شجاعت نشان می داد.

🌷تاریخ به نوزده شهریور رسیده بود جایی که حسن باید بالهایش را رو به آسمان می گشود.تکفیری های نامرد از این همه شهامت به تتگ آمده بودند تا جایی که در شهر حلب؛برایشان تله گذاشتند.برای فرمانده حسن و گروهش در شهر ۱۰۷۰شقه ی حلب نقشه کشیدند تا از شهامتشان خلاص شوند.حسن و هم رزمهایش به ساختمانی می روند که خبر رسیده تکفیری ها آنجا هستند غافل از اینکه ساختمان پر از بمب های جهنمی است ؛ به محض ورود آنها بمب ها منفجر می شود.این جنایت تکفیری ها با پرتاب خمپاره تکمیل و ساختمان بطور کامل تخریب می شود.حسن تمیمی با اصابت ترکش ها به سر و قلب و پهلو و چشم هایش در ساعت چهار بعدظهر به ندای الهی لبیک می گوید و شهید می شود تا نامش به عنوان مدافع حرم آل الله زنده بماند.🕊

🌹خوشا آنان که زینب یارشان شد
🕊صداقت در عمل گفتارشان شد

🌷به عباس اقتدا کردند و رفتند
🕊علمدار حسین سردارشان شد  

💐#تاریخ_ولادت: ۶۸/۸/۷
🌹#تاریخ_شهادت: ۹۵/۶/۱۹
🕊محل شهادت: سـوریـه حلب منطقه (۱۰۷۰شقـہ)
💢ملقب بـه (‌ ابوضحکـہ الحـلوه )
(تیپــ حیـدریـون)

🌹#شهید_حسن_تمیمی
#سالــروز_شهــادت🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🕊🕊🕊🕊🌹

🌹🕊#لاله_های_زینبی

🌹یک روز قبل از شهادت ابوجواد و ابومائده و حاج حمزه،روستای طاموره رو بخاطر امنیت بچه ها خالی کردیم ولی زیرنظر بود.حاج مهدی سه تا از بچها رو فرستاد برای کاری تو روستای طاموره، بچها دیر کردن،حاج مهدی نگران شد منو فرستاد برم دنبال بچها وقتی رسیدم هر چی داد زدم کسی جواب نداد یدفه دیدم ابوجواد(حاج رضا ایزدیار)از تو روستا داره سربالایی رو میاد دادزدم گفتم ابو جواد فورا بیاین بالا خطرناکه ابو جواد با آرامش گفت مرگ دست خداست اگه لیاقت شهادت رو داشته باشیم نصیبمون میشه بعد با آرامش اومدن بالا و اتفاقی نیفتاد.ولی فرداش در عملیات این سه سردار بزرگ به شهادت رسیدن.رحمت و رضوان خدابرایشان وتمامی شهدا.🕊

به نقل از:یکی از سربازان و همرزمان


🌹#تاریخ_شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۲۵ حلب تل طاموره
🕊#نحوه_شهادت:اصابت گلوله تک تیرانداز
💢از فرماندهان لشگر فاطمیون

🌹#جاویدالاثر_مدافع_حرم
#شهید_مهدی_قاسمی

🌷سـالروز_شهـادت...🕊🌺

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌷معرفی شهید

🌹🕊رخسـارِ تو . . .
سپیـد در پیش زینب (س) است
جانـا شفاعتی ، بہ رخِ تیـرہ و تار مــا

🥀🕊#لاله_های_زینبی

💐«روزهای آخر رفتنش وقتی از موضوع خبردار شدیم هرکاری کردیم تا نرود. وقتی که توانست برود اصلا باورمان نشد چون ممنوع الخروج بود.فرمانده خواسته بود رضایت نامه از از طرف ما ببرد که مجید خودش رضایت نامه ای تهیه کرده و انگوشت خودش را زده بود. فرمانده که به موضوع شک داشت خواسته بود با من صحبت کند، مجید هم با پیرزنی هماهنگ کرد که با فرمانده صحبت کند تا راضی شود اما نشد. در آخر به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) قسم خورده و به شرطی که به خط مقدم نرود. شب عملیات وقتی بچه ها به خط شدند،دیدند مجید هم آمد فرمانده دعوایش کرده که مگر نگفتم تو نیا. مجید هم خودش را توی ماشین جا داده و طوری که فرمانده نبیند به خط مقدم رفته.››

راوی:پدر شهید

🥀#شهـید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم

┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈
💢 #لاله_های_زینبی

وقتی ۱۵ساله بود ...
با دستکاری شناسنامه‌اش راهی جبهه شد
سن زیادی نداشت اما ایمان قوی و توکلش به خدا او را راهی جبهه کرد .

زمانیکه خبر دادند خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده ،خودش را از جبهه به بیمارستان رساند و یک کلیه‌اش را به خواهرش اهدا کرد و به جبهه برگشت.

با تمام شدن جنگ ...
همواره حسرت این را می‌خورد ڪه شهادت بین او و دوستانش فاصله انداخته است، سعادتی که می‌دانست قسمت هر کسی نمی‌شود. در برنامه‌های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل شد و از هیچ خدمتی در سنگر مسجد کوتاهی نمی‌کرد. سال ۸۱ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۲فرزند به نام‌های حسین ۹ساله و زینب ۲ساله شد.

وی از جمله ڪسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد و با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور درسوریه ڪرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این ڪشور اعزام شد. او از فرماندهان لشڪرفاطمیون درمنطقه بود. و سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ به شهادت رسید، درحالی ڪہ پیڪرش برای همیشه درمنطقه ماند.

#رزمنده_دفاع‌مقدس
#شهید_‌مدافـع‌_حــرم
#جاویدالاثر_اسدالله_ابراهیمی
#سالروز_شـهادت....🕊

•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
🕊🕊🌹🌹🌹🕊🕊

🌹🕊#لاله_های_زینبی

💐پدر بزرگوار شهید نقل میکند:شهید رضا صفدری همیشه به روزه و نمازش📿 تاکید فراوان داشت و تو عزاداریهای امام حسین(ع)شرکت میکرد و از جوانی که وارد سپاه شد و حتی پدر شهید که تو منطقه های جنگی در دفاع مقدس بود و شهید رضا صفدری از پدرش درخواست میکرد:که آن را به مناطق جنگی ببرد،این شهید یک آدم مذهبی و متفاوتی بود و به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و به کشورش علاقه داشت.

🌷مادر شهید نقل میکند:پدر شهید هر موقع که از جبهه برمیگشت و وقتی که از مناطق جنگی تعریف میکرد شهید علاقه نشان میداد.و شهید رضا صفدری در هر جایی که بود به سپاه و بسیج میرسید و علاقه نشان میداد.

💐ولادت: ۱۳۵۸/۱/۱ ترکمانچای
🌷شهادت: ۱۴۰۰/۴/۱۵سوریه(حلب)

🌹#بسیـجی_مدافـع_حـرم
#شهـید_رضا_صفدری
#سالــروز_شهـــادت.....🕊🌹

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
🌹🕊#لاله_های_زینبی

🍃سال۱۳۴۲درچالوس متولد شد. همزمانی دوران جوانی‌اش باجنگ تحمیلی باعث شد درجبهه‌های نبرد حضور پیداکند وبه سپاهیان لشکر۲۵ کربلابپیوندد.او دراین دوران در عملیات‌های متعددی ازجمله عملیات والفجر۸و والفجر۲شرکت کرد.

🌴حمله تکفیری‌هابه سوریه باعث شد تاباردیگر این رزمنده کهنه کارتخریبچی عزم رفتن به جبهه‌های جهاد راکند،ازاین رو ازطریق تیپ۴۵جوادالائمه درسمت معاون هماهنگ کننده تیپ۴۵وتخریبچی حرفه‌ای به سوریه رفت.اودرطی سال‌ها جنگِ سوریه بارها برای نبرد باتروریست‌ های تکفیری ودفاع ازحرم عمه سادات به این ڪشور رفت وازدی‌ماه سال۱۳۹۵ چندین باربه به جبهه‌های سوریه اعزام شد.

🌹اوسرانجام درمرداد سال۹۶پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ درحین پاکسازی مقری که شهیدمحسن حججی در آن به شهادت رسیده بود،نزدیک مرز سوریه وعراق به درجه شهادت رسید. پیکرمطهر این شهیدِ اهل مازندران و ساکن گرگان پس ازتشییع در زادگاهش؛ درشهر گرگان به خاک سپرده شد.

🥀🕊#سردار_مدافــع_حـرم
#رزمنده_دیروز_مدافع_‌امروز
#شهید_حاج‌مصطفی_‌خوش‌محمدی
#سالروز_شهادت🕊🥀

•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸

۱۰ شهریور ماه سالروز شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج)
شهید مدافع حرم محمد نوروزی

🥀🕊#لاله_های_زینبی

💐یادم هست یک روز دیدم محمد نوروزی در منطقه با اضطراب و دوان دوان داخل اتاق می‌آمد.باعجله تجهیزات مربوط به پانسمان را برداشت و رفت. همراه او رفتم دیدم دو تا از بچه‌های کوچک سوری بیرون از مجموعه زمین خورده بودند و زیر زانوی یکی از آن‌ها شیشه فرو رفته بود.چند نفر دیگر او را به زور نگه داشته بودند که با حرکت شیشه آسیب بیشتری به بدنش وارد نشود. محمد سریع رفت شیشه را از پای بچه بیرون کشید.جای آن را بخیه و پانسمان کرد.با حس پدرانه با این بچه‌ها برخورد و آن‌ها را نوازش میکرد.

🌷شهید محمد نوروزی آنقدر برای این بچه‌ها نگران بود که انگار از خانواده خودش هستند.می‌گفت خدا را شکر که این توانایی را به من داده که بتوانم به وسیله آن به مردم خدمت کنم حالا چه سوری و چه ایرانی و همیشه شکرگزار این موضوع بود.

به نقل از:همرزم شهید

🥀با تمام معرفت . . .
می گویم اینڪ یا حسین"ع"
عاقبت این جان ناقابـل
فدای زینب "س" است🕊

🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهـید_جانباز_محمد_نوروزی
#سالـروز_شهـادت......🕊

.