با روشن شدن برق زندانیان از سلولها بیرون و به سوی سلول ایشان آمدند و با #پیکر بیجان #شهید در حالی که #عمامه سیاهش به دور #گردن ایشان پیچیده شده بود روبرو میگردند،بغض زندانیان می ترکد، فریاد باز هم فریاد.😔
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید آیت الله سید محمد رضا سعیدی هم درتاریخ ۱۳۴۹/۳/۲۱# به دست ماموران ساواک، در #سلول انفرادی با #پیچیدن #عمامه دور گردن ایشان و#خفه کردن به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
شهر مقدس #قم، وادی السلام🌷
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید آیت الله سید محمد رضا سعیدی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید آیت الله سید محمد رضا سعیدی هم درتاریخ ۱۳۴۹/۳/۲۱# به دست ماموران ساواک، در #سلول انفرادی با #پیچیدن #عمامه دور گردن ایشان و#خفه کردن به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
شهر مقدس #قم، وادی السلام🌷
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید آیت الله سید محمد رضا سعیدی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
من هم بی صدا بدون آنکه به روی خودم بیاورم چه اتفاقی افتاده، کیسه آب گرم را روی دست هایش می گذاشتم. خیلی سخت بود خیلی😭😭😭.
🍃🌷🍃
آن وقت دلم از این حرف هایش آتش می گرفت. می خواستم گوشه ای کز کنم و تا می توانم گریه کنم، #عزیز زندگی ام #قطره قطره جلوی چشمانم #آب می شد و من فقط می توانستم #تماشایش کنم.😭😭.
🍃🌷🍃
مشت مشت قرص #آرام بخش می خوردم، می ترسیدم #خوابم ببرد و از #مهدی #غافل بشم😭نمی شه گفت به خاطر #مهدی از خودم می گذشتم، بلکه #نمی توانستم به خاطر #خودم از #مهدی بگذرم.😭😭
🍃🌷🍃
چه شب هایی که تا #صبح #بیدار می ماندم و #کپسول اکسیژن را باز می کردم و از ترس اینکه مبادا #اکسیژن قطع بشه و #نفس #مهدی بند بیاید، تا خوابم می بُرد از جا #می پریدم و به بالا و پایین رفتن #قفسه سینه اش نگاه می کردم تا مطمئن شوم اتفاقی نیفتاده 😭😭.
🍃🌷🍃
#التماسش می کردم که اگر #خوابم برد و #کاری داشت #بیدارم کند اما هرگز چنین #نمی کرد. یک بار که #خیلی #خسته بودم، خوابم برد. بیدار که شدم #صورتش سرخ شده و #کم مانده بود #خفه شود آن وقت تازه گفت: بیدار شدی خانم، #اکسیژن را برایم ردیف می کنی؟😭😭😭
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
آن وقت دلم از این حرف هایش آتش می گرفت. می خواستم گوشه ای کز کنم و تا می توانم گریه کنم، #عزیز زندگی ام #قطره قطره جلوی چشمانم #آب می شد و من فقط می توانستم #تماشایش کنم.😭😭.
🍃🌷🍃
مشت مشت قرص #آرام بخش می خوردم، می ترسیدم #خوابم ببرد و از #مهدی #غافل بشم😭نمی شه گفت به خاطر #مهدی از خودم می گذشتم، بلکه #نمی توانستم به خاطر #خودم از #مهدی بگذرم.😭😭
🍃🌷🍃
چه شب هایی که تا #صبح #بیدار می ماندم و #کپسول اکسیژن را باز می کردم و از ترس اینکه مبادا #اکسیژن قطع بشه و #نفس #مهدی بند بیاید، تا خوابم می بُرد از جا #می پریدم و به بالا و پایین رفتن #قفسه سینه اش نگاه می کردم تا مطمئن شوم اتفاقی نیفتاده 😭😭.
🍃🌷🍃
#التماسش می کردم که اگر #خوابم برد و #کاری داشت #بیدارم کند اما هرگز چنین #نمی کرد. یک بار که #خیلی #خسته بودم، خوابم برد. بیدار که شدم #صورتش سرخ شده و #کم مانده بود #خفه شود آن وقت تازه گفت: بیدار شدی خانم، #اکسیژن را برایم ردیف می کنی؟😭😭😭
🍃🌷🍃
Forwarded from ♡
🔴 #موعظه_پاشیدن_ممنوع
💠 اگر یک کشاورز در زمین کوچک چند کیلو #گندم بپاشد یقیناً همه دانهها سبز نمیشوند و شاید بعد از جوانه زدن، یکدیگر را #خفه کنند.
💠 موعظهی زیاد به همسر یا فرزند، فرد را #لجباز و سرخورده میکند. و گاه عزّت او را زیر سوال میبرد.
💠 وقتی نصیحتِ شما زیاد و طولانی شود، همسرتان جملات ناب و #گوهری را که در بین سخنانتان وجود دارد به علّت کثرت و حجم موعظه نمیبیند و یا #اهمیّت و ارزش آن را متوجّه نمیشود در نتیجه همسرتان به توصیههای با ارزش شما به علّت ندیدن آن، آنطور که باید ترتیب اثر نمیدهد که خود عامل #کدورت و اختلاف جدید در آینده خواهد شد.
💠 آسیب دیگر موعظهی زیاد این است که ابهّت و شخصیتِ نصیحتگرانه و #دلسوزانهی شما در نزد همسرتان از بین خواهد رفت.
💠 اگر یک کشاورز در زمین کوچک چند کیلو #گندم بپاشد یقیناً همه دانهها سبز نمیشوند و شاید بعد از جوانه زدن، یکدیگر را #خفه کنند.
💠 موعظهی زیاد به همسر یا فرزند، فرد را #لجباز و سرخورده میکند. و گاه عزّت او را زیر سوال میبرد.
💠 وقتی نصیحتِ شما زیاد و طولانی شود، همسرتان جملات ناب و #گوهری را که در بین سخنانتان وجود دارد به علّت کثرت و حجم موعظه نمیبیند و یا #اهمیّت و ارزش آن را متوجّه نمیشود در نتیجه همسرتان به توصیههای با ارزش شما به علّت ندیدن آن، آنطور که باید ترتیب اثر نمیدهد که خود عامل #کدورت و اختلاف جدید در آینده خواهد شد.
💠 آسیب دیگر موعظهی زیاد این است که ابهّت و شخصیتِ نصیحتگرانه و #دلسوزانهی شما در نزد همسرتان از بین خواهد رفت.
Forwarded from ♡
🔴 #موعظه_پاشیدن_ممنوع
💠 اگر یک کشاورز در زمین کوچک چند کیلو #گندم بپاشد یقیناً همه دانهها سبز نمیشوند و شاید بعد از جوانه زدن، یکدیگر را #خفه کنند.
💠 موعظهی زیاد به همسر یا فرزند، فرد را #لجباز و سرخورده میکند. و گاه عزّت او را زیر سوال میبرد.
💠 وقتی نصیحتِ شما زیاد و طولانی شود، همسرتان جملات ناب و #گوهری را که در بین سخنانتان وجود دارد به علّت کثرت و حجم موعظه نمیبیند و یا #اهمیّت و ارزش آن را متوجّه نمیشود در نتیجه همسرتان به توصیههای با ارزش شما به علّت ندیدن آن، آنطور که باید ترتیب اثر نمیدهد که خود عامل #کدورت و اختلاف جدید در آینده خواهد شد.
💠 آسیب دیگر موعظهی زیاد این است که ابهّت و شخصیتِ نصیحتگرانه و #دلسوزانهی شما در نزد همسرتان از بین خواهد رفت.
💠 اگر یک کشاورز در زمین کوچک چند کیلو #گندم بپاشد یقیناً همه دانهها سبز نمیشوند و شاید بعد از جوانه زدن، یکدیگر را #خفه کنند.
💠 موعظهی زیاد به همسر یا فرزند، فرد را #لجباز و سرخورده میکند. و گاه عزّت او را زیر سوال میبرد.
💠 وقتی نصیحتِ شما زیاد و طولانی شود، همسرتان جملات ناب و #گوهری را که در بین سخنانتان وجود دارد به علّت کثرت و حجم موعظه نمیبیند و یا #اهمیّت و ارزش آن را متوجّه نمیشود در نتیجه همسرتان به توصیههای با ارزش شما به علّت ندیدن آن، آنطور که باید ترتیب اثر نمیدهد که خود عامل #کدورت و اختلاف جدید در آینده خواهد شد.
💠 آسیب دیگر موعظهی زیاد این است که ابهّت و شخصیتِ نصیحتگرانه و #دلسوزانهی شما در نزد همسرتان از بین خواهد رفت.