#عموی #شهیدم #حمید قارلقی #سه سال از #بابا #کوچکتر بود و سال ۶۷#شهید شد. ما خیلی به #زیارت #مزار #عمو میرفتیم و اتفاقاً #بابا هم در همان جایی که خیلی #دوست داشت #دفن شدند.😭
🍃🌷🍃
{{یاد #شهیدان با ذکر یک شاخه گل صلوات🌷}}
🍃🌷🍃
#پدرم یک عمر #بسیجی بود، #بسیجی ماند و همین #روحیه #بسیجی هم باعث شد تا #عاقبت بخیر شود.😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از پسر #شهید آقا مجتبی:
ما سه فرزند هستیم، من و دوخواهرم.
«روزی که خبر دادند کار #اعزام #پدرم جور نشده و نمیتواند برود #هیچوقت ایشان را آنقدر #ناراحت ندیده بودم.😭
🍃🌷🍃
بعد به بالکن خانه رفت و همانجا مشغول #دعا شد، نمیدانم چه به #خدایش🤍گفت که روز بعد تماس گرفتند و گفتند برای #چهارشنبه بلیت گرفتهایم و باید رهسپار #سامرا شود.»😭
🍃🌷🍃
پس از 28# روز #حضور در #سامرا و #فعالیتهای مستشاری وقتی خبر میرسد که داعشیها قصد منفجر کردن سد #سامرا را دارند
🍃🌷🍃
به همراه #مترجمش #شهید فاضل برای #سرکشی به اوضاع #منطقه رهسپار میشود که روی #تله انفجاری دشمن میرود و به #شهادت میرسد.😭😭
🍃🌷🍃
#پدرم بهم #وصیت کرده بودند که #قبل از #خاکسپاریاش، #زیارت عاشورا را در #مزار شو
🍃🌷🍃
{{یاد #شهیدان با ذکر یک شاخه گل صلوات🌷}}
🍃🌷🍃
#پدرم یک عمر #بسیجی بود، #بسیجی ماند و همین #روحیه #بسیجی هم باعث شد تا #عاقبت بخیر شود.😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از پسر #شهید آقا مجتبی:
ما سه فرزند هستیم، من و دوخواهرم.
«روزی که خبر دادند کار #اعزام #پدرم جور نشده و نمیتواند برود #هیچوقت ایشان را آنقدر #ناراحت ندیده بودم.😭
🍃🌷🍃
بعد به بالکن خانه رفت و همانجا مشغول #دعا شد، نمیدانم چه به #خدایش🤍گفت که روز بعد تماس گرفتند و گفتند برای #چهارشنبه بلیت گرفتهایم و باید رهسپار #سامرا شود.»😭
🍃🌷🍃
پس از 28# روز #حضور در #سامرا و #فعالیتهای مستشاری وقتی خبر میرسد که داعشیها قصد منفجر کردن سد #سامرا را دارند
🍃🌷🍃
به همراه #مترجمش #شهید فاضل برای #سرکشی به اوضاع #منطقه رهسپار میشود که روی #تله انفجاری دشمن میرود و به #شهادت میرسد.😭😭
🍃🌷🍃
#پدرم بهم #وصیت کرده بودند که #قبل از #خاکسپاریاش، #زیارت عاشورا را در #مزار شو
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
همچنین جلسات پیگیر و مستمری که این مؤسسه هر هفته سه شنبه ها برگزار می کردند « سه شنبه های مهدوی » بود که پسرم به اتفاق همکارانش در قالب آن سعی در #فرهنگ سازی بر اساس مبانی فرهنگ #انتظار حضرت حجت (عج)♡ داشتند.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
همچنین جلسات پیگیر و مستمری که این مؤسسه هر هفته سه شنبه ها برگزار می کردند « سه شنبه های مهدوی » بود که پسرم به اتفاق همکارانش در قالب آن سعی در #فرهنگ سازی بر اساس مبانی فرهنگ #انتظار حضرت حجت (عج)♡ داشتند.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
همچنین جلسات پیگیر و مستمری که این مؤسسه هر هفته سه شنبه ها برگزار می کردند « سه شنبه های مهدوی » بود که پسرم به اتفاق همکارانش در قالب آن سعی در #فرهنگ سازی بر اساس مبانی فرهنگ #انتظار حضرت حجت (عج)♡ داشتند.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را میگذراند و بی تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه ای از فعالیت در زمینه های گوناگون که معمولاً کارهای عام المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔
#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئلهای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.
در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز میگردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
همچنین جلسات پیگیر و مستمری که این مؤسسه هر هفته سه شنبه ها برگزار می کردند « سه شنبه های مهدوی » بود که پسرم به اتفاق همکارانش در قالب آن سعی در #فرهنگ سازی بر اساس مبانی فرهنگ #انتظار حضرت حجت (عج)♡ داشتند.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
همیشه به من می گفت ما باید این کار را انجام بدهیم و نباید #موضوع مهدویت را محدود به مکانی همچون مسجد جمکران کنیم که تنها عده ی خاصی میتوانند با حضور در آنجا به ساحت حضرت حجت (عج)♡ عرض ارادت داشته باشند.
پسر #شهیدم در روز آخر قبل از رفتن به اردوی جهادی به من گفت که بابا این سفر برای من و شما خیر و برکت فراوان خواهد داشت. آن زمان متوجه منظور او نشدم اما اکنون به حرف او بیش از پیش واقف شدم.😔
واقعاً خیرات و برکات #شهادتش را در این چند روز شاهد هستم با پیام هایی که برای من از سوی دوستان و همکارانش ارسال می شود و تلفن هایی که از جاهای دور و نزدیک زده می شود و دیدارهایی که دوستان با ما دارند.
تازه متوجه شدم که #پسرم در این مدت چه خدمت بزرگی به هموطنان خود داشته است و توانسته با این اقدام #جهادی خود الگو سازی خوبی در زمینه ی فعالیت های خودجوش به منظور خدمت رسانی به همنوعان داشته باشد.
#دلنوشتھ برای دوست #شهیدم
حال دلم از حد هشدار گذشته💔...
آمده ام تا این دریای پر تلاطم را تو آرام کنی!
آمده ام تا نگذاری قایق ایمانم در این خروش طوفان نفس، در هم کوبیده شود!
من اینجا هستم...
در کنار مزار تو
ذکر "ظلمتُ نفسی" گرفته ام
آمده ام تا به مدد آبروی تو
ندای "خلّصنا من النار" را از معبود، بشنوم...
من آمده ام
این بار ناآرام تر از همیشه
و بےشکیب تر از هر زمان
مرا دریاب برادر!
به پهلوی شکسته #حضرت_فاطمه_سلام الله علیها قسمت مےدهم مرا آرام کن
دریاب مرا...
14خرداد #سالروز_شهادت
بسیجی شهیدمحمدنکاحی
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
حال دلم از حد هشدار گذشته💔...
آمده ام تا این دریای پر تلاطم را تو آرام کنی!
آمده ام تا نگذاری قایق ایمانم در این خروش طوفان نفس، در هم کوبیده شود!
من اینجا هستم...
در کنار مزار تو
ذکر "ظلمتُ نفسی" گرفته ام
آمده ام تا به مدد آبروی تو
ندای "خلّصنا من النار" را از معبود، بشنوم...
من آمده ام
این بار ناآرام تر از همیشه
و بےشکیب تر از هر زمان
مرا دریاب برادر!
به پهلوی شکسته #حضرت_فاطمه_سلام الله علیها قسمت مےدهم مرا آرام کن
دریاب مرا...
14خرداد #سالروز_شهادت
بسیجی شهیدمحمدنکاحی
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜