🌹محفل شهدا🌹
565 subscribers
44.6K photos
36.2K videos
650 files
1.83K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
به روایت از همسر #شهید:
مناسب ترین کاری که به نظرم رسید برای #جنگ بکنم این بود که #زندگی ام را #وقف یکی از #جانبازان کنم. تا اینکه از #بنیاد #شهید شهرمان مشهد تماس گرفتند و مشخصات #آقای سورچی را دادند.
🍃🌷🍃
همه چیز با #اختیار و #انتخاب خودم صورت گرفت. شاید برای خیلی ها این سؤال باشد که چطور می شود یک نفر زندگی راحت و بی دردسر را کنار بگذارد و با کسی ازدواج کند که نتیجه ای جز #تحمل #رنج و #غصه نداشته باشد.
🍃🌷🍃
در خانواده ام همه راضی نبودند که با یک #جانباز ازدواج کنم ولی #تصمیمم را گرفته بودم و #پشتش یک #نیّت خیر بود.
🍃🌷🍃
#جنگ که شد احساس کردم سرِ من بی کلاه مانده . خیلی ها #پشت #جبهه #کمک می کردند و #خیلی های دیگر در #خط مقدم #جان شان را کف دست شان گذاشته بودند و #می جنگیدند.
🍃🌷🍃
#مناسب ترین #کاری که به نظرم رسید برای #جنگ بکنم این بود که #زندگی ام را #وقف یکی از #جانبازان کنم. اولین مورد، یک #جانباز 20#درصد بود که #قبول #نکردم.
🍃🌷🍃
یعنی برای منی که احساس می کردم #توانایی انجام چنین کاری را دارم، 20#درصد اصلاً به حساب نمی آمد. تا اینکه از #بنیاد #شهید شهرمان مشهد تماس گرفتند و مشخصات #آقای سورچی
#چگونگی #جانباز شدنشون :
#تیر دوشکا از #شکمش رد شده و از #پشتش در آمده بود. این کار باعث #سوختن #نخاع و #خرد شدن #مهره ها شده بود.# نصف روده هم از #بین رفته بود.
🍃🌷🍃
#مرتب #نفس تنگی داشت و هر چند وقت یک بار #ریه هایش آب برمی داشت و باید می رفت #بیمارستان تا آب های اضافه تخلیه بشه.
🍃🌷🍃
#وضعیت #کلیه ها بیشتر از همه چیز #نگران کننده بود. باید مرتب #دیالیز می شد با #درد #بسیار بسیار زیاد.😭😭
🍃🌷🍃
اگر #مهدی #اهل آه و ناله بود و با داد و فریاد دردش را نشان می داد خیلی به من #سخت نمی گذشت ولی #مهدی آدم #داد و #فریاد #نبود.😭
🍃🌷🍃
همه می گفتند خیلی #روحیه داره و فقط #بگو و #بخند می کنه ولی آنها نبودند تا ببینند که چگونه وقتی #هیچ #دارویی #اثر ندارد چطور #مهدی #رختخوابش را از #درد توی #دست هایش #مچاله می کرد 😭و #صدایش در نمی آمد تا من #ناراحت نشوم😭😭.
🍃🌷🍃
همیشه #حفظ ظاهر می کرد ولی آن صورت #سرخ و #چشمان قرمز و #رگ های متورم گردنش دیگر نمی توانست چیزی را #پنهان کند.😭 آنقدر #دست هایش را از #درد به هم #فشار می داد که دست ها #ورم می کردند.😭😭.
🍃🌷🍃