🌹محفل شهدا🌹
593 subscribers
49K photos
41.4K videos
684 files
1.88K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
🟢روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:

🏴سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام

به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود:ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که مارا وارد شام کردند زیرا در شام #هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود .

▪️۱ : در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما میزدند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند.

▪️۲ : سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند  و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار  میگرفت

▪️۳ : از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.

▪️۴ : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم !  بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند.

▪️۵ : ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.

▪️۶ : ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.

▪️۷: ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم!


خدایا به مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت لباس ظهور را بر قامت مولای ما امام زمان ارواحنافداه هرچه زودتر بپوشان🤲🏻

#اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج
۹#ماهی می‌شد که کنارم بود، چون داشت خانه‌اش را می‌ساخت و با همسر و فرزندانش موقت آمده بودند پیش ما، ایام #کرونا بود، می‌دیدم که چقدر #زحمت می‌کشه.😭
🍃🌷🍃
#صبح‌ها #سرکار بود و بعد از ظهر چند ساعتی در خانه #استراحت می‌کرد و ۹# شب باز می‌رفت #بیمارستان.
🍃🌷🍃
فردای آن روز که ساعت ۹#صبح که می‌آمد باز #هفت عصر باید #سرکار می‌‌بود، خیلی #استراحت نداشت. به محض اینکه به خانه می‌رسید می‌گفتم «عزیزم، باز هم می‌خواهی سر کار بروی؟»
🍃🌷🍃
می گفت،مادر خودت می‌دانی که #بیماران به ما #احتیاج دارند، اگر من نروم پس چه کسی باید باشد، چایم را می‌خورم و خستگی در می‌کنم و می‌روم».
🍃🌷🍃
گاهی اوقات می‌گفت خیلی خسته شدم و دلیلش را می‌پرسیدم از رسیدگی به چند بیمار صحبت می‌کرد و در اعتراض می‌گفتم که باید تو این کارها را می‌کردی و کس دیگری نبود؟
🍃🌷🍃
گفت مادر همکارانم #تازه کارند و من باید اینها را انجام دهم. #بچه‌ام در بخش «روان ۲» بود و با #بیماران خاصی سرو کار داشت. قبلا در بخش عفونی بود.
🍃🌷🍃
#علاقه خاصی به #پرستاری داشت، وقتی درسش را تا دهم خواند گفت می‌خواهم #بهیاری بخوانم و همین شد که ادامه داد و #استخدام رسمی هم شد،
🍃
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:

من به شما #هفت_سین یاد می دهم که هرکس در آغاز برج حمل(فروردین) آنها را با گلاب و زعفران بنویسد و خود و خانواده اش از آن بخورد، من ضامنم تا آخر سال با سلامت و تندرستی زندگی کنند:

۱👈 ⇦سلامُ علی آلِ یاسین
۲ 👈⇦سلامٌ علی اِبراهیم
۳ 👈⇦سلامُ عـَلی موُسی و هارون
٤ 👈⇦سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر
۵ 👈⇦سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین
٦ 👈⇦سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین
۷ 👈⇦سلامٌ قولاً مِن رَب الِّرحیم

همان هفت آیه قرانی است که با سین شروع می شود.

مرحوم حضرت آیت الله سید عباس کاشانی ره میفرمودند:
هرکس نتواند بنویسد بخواند که همان اثر را دارد.

امید است سال جدید و هرلحظه ما مزین ومنور با آیات قرانی باشد.

📝«المخازن ؛صفحه ۳۲۶»
📝«کنزالعوالم ؛صفحه ۳۲»
📝«مجمع الکنوز ؛صفحه ۱۵۴»
در حال خرید بودم که صدای پیرمرد دوره گردی به گوشم رسید؛ آقا این بسته نون چند؟
فروشنده با بی حوصلگی گفت: #هزاروپونصدتومن! پیرمرد با نگاهی پر از #حسرت رو به فروشنده گفت: نمیشه کمتر حساب کنی؟!! توی اون لحظات توقع شنیدن هر جوابی رو از فروشنده داشتم جز این که شنیدم!؛ نه، #نمیشه!!

دوره‌گرد پیر، مظلومانه با غروری که صدای #شکستنش گوشمو کر کرده بود بسته ی نون رو سر جاش گذاشت و از مغازه خارج شد! درونم چیزی فروریخت... هاج و واج از برخورد فروشنده به دوستم چشم دوخته بودم. از نگاه غمگینش فهمیدم اونم به چیزی فکر میکنه که من فکر میکنم! یه لحظه به خودم اومدم، باید کاری میکردم. این مبلغ بینهایت #ناچیز بود اما برای اون پیرمرد انگار تمام دنیا بود! به دوستم گفتم تا دور نشده این بسته نون رو بهش برسون! پولش رو حساب کردم و از مغازه خارج شدم.

پیرمرد بینوا به قدری از دیدن یه بسته نون خوشحال شده بود که انگار همه ی دنیا توی دستاشه! چه حس قشنگی بود...اون روز گذشت...شب پشت چراغ قرمز یه دختر بچه‌ی هفت، هشت ساله ، با یه لبخند دلنشین به سمتم اومد؛ ازم گُل میخری؟ با لبخند لپشو گرفتمو گفتم چند؟ گفت #دوهزارتومن.داخل کیفمو نگاه کردم اما دریغ از حتی یه هزار تومنی! با ناراحتی نگاش کردمو گفتم عزیزم اصلا پول خرد ندارم! و با جوابی که ازش شنیدم #درون‌خودم‌غرق‌شدم... اشکال نداره، این یه گل رو مهمون من باش!! بی اختیار این جمله چند بار توی ذهنم تکرار شد؛ #این‌یه‌گل‌رومهمون‌من‌باش!!

از اینهمه #تفاوت بین #آدمها به ستوه اومدم! صبح رو به خاطر آوردم، یه فروشنده ی #بالغ و به ظاهر #عاقل که صاحب یه مغازه ی #لوکس توو بهترین نقطه ی شهر تهران بود، از هزار و پونصد تومن ناقابل نگذشت اما یه دختر بچه ی #هفت، #هشت ساله ی گل فروش #دوست‌داشت یه گل مهمونش باشم و از دو هزار تومنش گذشت.

الهي كه صاحب #قلبهای بزرگ دستاشون هیچوقت خالی نباشه تا بتونن با #قلب‌پاک‌وبخشندشون دنیارو گلستون کنن"🤲🤲🤲
🌱🌺رسول خدا(ص) فرمود: محبت اهل بیت من در #هفت_جایگاه هولناک سودمند است:


هنگام وفات،
در قبر،
هنگام رستاخیز،
هنگام دادن نامه اعمال،
هنگام محاسبه بندگان،
هنگام سنجش اعمال
بر پل صراط.


📚فضائل الشیعه، محمد بن علی بن بابویه«شیخ صدوق»، ص٦
#حدیث


🟢امام حسن مجتبی (علیه السلام):

کسى كه قرآن بخواند زود يا دير دعايى #مستجاب دارد.

امیرالمومنین امام علی (علیه‌السلام)؛

🌱 هر کس #صد_آیه از قرآن را بخواند از هر کجای قرآن ، هر سوره‌ای و هر جزئی که باشد و بعد از آن #هفت مرتبه بگوید: «یا‌الله»

«فَلَوْ دَعَا عَلَی الصَّخْرَه لَقَلَعَهَا إِنْ شَاءَ‌الله»

اگر دعا کند، درصورتی که خدا بخواهد، #کوه را از جا خواهد کَند.

📖 بحارالأنوار، ج93، ص313،


َلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج

•❖✹✹✹✹❖
🌷 امام حسن مجتبی (علیه السلام):

🌸 کسى كه قرآن بخواند زود يا دير دعايى مستجاب دارد.

🌷 ‌امیرالمومنین امام علی (علیه‌السلام) :

🌱 هر کس #صد_آیه از قرآن را بخواند از هر کجای قرآن ، هر سوره‌ای و هر جزئی که باشد و بعد از آن #هفت مرتبه بگوید: «یا‌الله»

🌿 «فَلَوْ دَعَا عَلَی الصَّخْرَه لَقَلَعَهَا إِنْ شَاءَ‌الله»
اگر دعا کند، درصورتی که خدا بخواهد، #کوه را از جا خواهد کَند.

📖 بحارالأنوار، ج93، ص313، ح17
🔴 #زنی که #امام_زمان به دیدنش آمد 
  
💠 مرحوم سید محمدباقر سیستانی می‌گوید: تصمیم گرفتم به گونه‌ای خدمت امام زمان(عج) برسم، #چهل هفته در مسجد محله‌مان مراسم زیارت #عاشورا رفتم، تا آقا را #زیارت کنم. یکی از جمعه‌ها احساس کردم حال خوشی دارم، بعد از زیارت عاشورا از #مسجد بیرون آمدم، بوی خوشی از خانه نزدیک مسجد حس کردم و #نوری از آن بیرون آمد. مردم در حال عبور بودند ولی نگاه نمی‌کردند، این #نور مرا به خودش جلب کرد. جلوتر رفتم، دیدم در باز است، پیش خود گفتم: اجازه دارم وارد شوم؟ وقتی وارد شدم دیدم #جنازه‌ای روی زمین است روی آن هم پارچه‌ای کشیده‌اند! آقایی نورانی کنار این بدن نشسته بود، هنگامي که وارد شدم #اشک می‌ريختم سلام کردم...
💠 فرمود: «چرا اينگونه به دنبال من می‌گردی و اين #رنجها را متحمّل می‌شوی؟! #مثل اين باشيد (و اشاره به آن #جنازه کردند) تا من به دنبال شما بيايم!» بعد فرمودند: «اين #بانويی است که در دوره کشف حجاب (در زمان رضا خان پهلوي) #هفت سال از خانه بيرون نيامد تا (مجبور نشود #حجابش را کنار بگذارد) و چشم نامحرم به او نيفتد.» 

📙 محمدرضا باقي، عنايت امام مهدي(عج) به علما و طلاب،ص ۳۶۷
🌹جاذبه‌ها همیشه به سمت پایین نیستند!
کافیست پیشانی‌ات به خاک باشد
به سمت آسمان خواهی رفت ...

📸‌۲۷ تیرماه ۱۳۶۱، #عراق
شرق بصره منطقه عملیاتی #رمضان،
تصویر یک تخریب‌چی‌ که به حالت
#سجده به #شهادت رسیده است.
#عکاس : علی فریدونی

#عملیات_رمضان
#یاد_شهدا_باصلوات
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#شهید تازه تفحص شده مدافع حرم
محمد رضا ( علی ) بیات 🍃🍃

در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۷ در تهران محله فلاح در خانواده اے متدین ومذهبے متولد شد.
تنها فرزند خانواده بود.
#شهید ۳۰ ساله و مجرد
🍃🍃
از آنجا ڪه پدرشان دوست داشتند اسم پسرشان محمد باشد نامش را محمدرضا گذاشتند ولے دوستانش ایشان را علے صدا مے زدند. ایشان دو سال مانده به پایان جنگ به دنیا آمد . خیلے دوست داشت در مسجد فعالیت ڪند . #پنج ساله بود ڪه مڪبر مسجد شد.
🍃🍃
ڪودک آرامے بود ڪه روز‌هاے ابتدایے عمرش با روز‌هاے اوج جنگ تحمیلے عراق مصادف شد ، زمانے لب به سخن گشود ڪه جنگ تموم شده بود ، اما این پایانے برایش نبود.
از ڪودڪے همراه پدرش به مسجد می‌آمد و مڪبر بود. #هفت سال بیش‌تر نداشت ڪه عضو بسیج شد در فعالیت‌ها و ایست‌هاے شبانه حضور فعالے داشت . ڪمے ڪه سنش بالاتر رفت ، مداح هیئت شد ، ادامه تحصیلات نتوانست ایشان را از هدفش دور ڪند ، و در همه زمینه‌ها مهارت ڪسب ڪرد . فعالیت‌هاے عملیاتے ، عقیدتے ، دینے و سیاسے بسیارے انجام می‌داد و در فتنه #۸۸ حضور فعالے داشت.

#شهیدمحمدرضا(علی)بیات

#سالروزشهادت.....🕊🕊🌹

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
🌹#سالروز_شهادت

🔖ما هنر شهادت‌ را هم که نداشته‌
باشیم ; هنرِ عمل‌ به وصیت‌نامه
شهدا را باید داشته باشیم ...خَلاص!
.
📸عکس : سردار شهید سید صادق شفیعی ( دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران) معاون گردان ادوات ؛ و فرمانده تیپ الحدید لشکر ویژه ۲۵ کربلا ؛ متولد : رودبار _ شهادت : جزیره مینو...
.
💡قسمتی از وصیت نامه شهید :
( #بهترین #لحظات #عمرم حضورم در #جبهه های نبرد حق علیه #باطل بود و تصور اینکه حتی لحظه ای از #جبهه دور #باشم برایم دردناک است . #همدیگر را دوست داشته باشید و #تقوا پیشه کنید و در خدمت #انقلاب باشید و پست و مقام وسیله #امتحان است ، اگر خدای نکرده خطا کنید در #قیامت باید #جوابگو باشید .
.
#وصیت_نامه
#دفاع_مقدس
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا


#هفت_چیز_مسخره

امام رضا عليه السلام فرمود هفت چيز بدون هفت چيز ديگر مسخره است:

1⃣ كسى كه به زبان استغفار كند و در دل پشيمان نباشد خود را مسخره كرده.

2⃣ كسى كه توفيق از خدا بخواهد و كوشش نكند خود را مسخره كرده.

3⃣ كسى كه بهشت خواهد و بر سختيها صبر ننمايد خود را مسخره كرده.

4⃣ كسی كه از آتش به خدا پناه برد و از لذت دنيا دست نكشد،خود را مسخره كرده.

5⃣ كسی كه مرگ را ياد كندو آماده آن نشود خود را مسخره كرده.

6⃣ كسى كه خدا را ياد كند و مشتاق ديدار او نباشد ،خود را مسخره كرده.

7⃣ كسی كه در گناه اصرار ورزد و بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش كند خود را مسخره كرده

📚 تحرير المواعظ العددية،ص470
.
💢 #مرد_پاشو_برو_دنبال_بچه_مون
.
▫️یازده ماه بود که رفته بود جبهه و
مرخصی هم نیومده بود.مادر عجیب دلش
واسه پسرش تنگ شده.یه روز با همون
لهجه‌ی شیرین اصفهانیش به همسرش
گفت : حاج آقا پاشو برو ببین پسرمون
چه شده....چرا خبری ازش نیست...
اینهمه بچه های مردم جبهه ن.مرخصی
میان به خونواده شون سر میزنن.
این بچه یه خبر هم نمیگیره.حاج آقا گفت
میرم مسجد شهر نماز بعدش میرم دنبالش.
حاجی رفت مسجد و بین دو نماز برای یک رزمنده دعا کردن...روحانی مسجد گفت :
برای سلامتی رزمندگان اسلام مخصوصا علمدار و فرمانده ی لشکر امام حسین حاج حسین خرازی صلوات....تازه اونجا حاجی فهمید پسرش فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین اصفهانِ یه ملت نگران سلامتیشن...
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#شهید_حسین_خرازی
#فرمانده_ی_لشکر_حسین
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•