همه ما را یتیم کرد
با شروع جنگ تحمیلی #اولین ستاد جنگ را در اهواز راهاندازی کرد درحالیکه همه اعزامهای سطح کشور به قرارگاه کربلا در اهواز میرسید، بچههای خراسان در میدان چهارشیر اهواز (کوی نیرو) مکانی مستقل را مهیا کرده بودند و با #فرماندهی بابارستمی در چند جبهه مهم و سرنوشتساز میجنگیدند.
فرماندهانارشد جنگ، این توان را فقط در #نیروهای خراسان میدیدند. با همه این صلابت و نظامیگری، بهمعنای واقعی برای نیروها مثل پدر بود. با بچهها کشتی میگرفت، شوخی میکرد و به حرفهایشان گوش میداد همه قبولش داشتند و برای همین، حرفش هیچ وقت زمین نمیماند. من با کمال تاسف میگویم: «بابارستمی با رفتنش همه ما را یتیم کرد.»🍃⚘🍃
با شروع جنگ تحمیلی #اولین ستاد جنگ را در اهواز راهاندازی کرد درحالیکه همه اعزامهای سطح کشور به قرارگاه کربلا در اهواز میرسید، بچههای خراسان در میدان چهارشیر اهواز (کوی نیرو) مکانی مستقل را مهیا کرده بودند و با #فرماندهی بابارستمی در چند جبهه مهم و سرنوشتساز میجنگیدند.
فرماندهانارشد جنگ، این توان را فقط در #نیروهای خراسان میدیدند. با همه این صلابت و نظامیگری، بهمعنای واقعی برای نیروها مثل پدر بود. با بچهها کشتی میگرفت، شوخی میکرد و به حرفهایشان گوش میداد همه قبولش داشتند و برای همین، حرفش هیچ وقت زمین نمیماند. من با کمال تاسف میگویم: «بابارستمی با رفتنش همه ما را یتیم کرد.»🍃⚘🍃
#سردار شهید دفاع مقدس،محمدجواد، (بهمن) درولی
🍃🌷🍃
سال 1340# در دزفول متولد شد. دوران دبستان خود را با موفقیت اما در محرومیت و فقر گذراند.
سالهای ورود به دبیرستانش مصادف شد با اوج خفقان و اختناق ساواک و حکومت پهلوی.
در همان دوران شروع به #مطالعه کرد. #جلسات مخفیانه را به همراه دوستان و برادرانس در خانه برگزار میکرد و آنان را همانند خود آماده #قیام علیه حکومت پهلوی میکرد.
🍃🌷🍃
ایشان در دوران انقلاب در اکثریت #فعالیت های انقلابی نقش ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب هم به #عضویت شورای #فرماندهی سپاه دزفول درآمد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ تحمیلی، حضور خستگی ناپذیرش در #جبهه های جنگ در بین دوستانش هم #مثال زدنی بود.
🍃🌷🍃
#جبهه های «پاوه» ، «ایلام»، «کوشک و دال پری»، «کرخه»، «دشت عباس و شوش»، «سایت 5»، «پاسگاه زید» و... ایشان را خوب میشناختند.
🍃🌷🍃
در سال 61# در آزمون #کنکور شرکت کرد و بعد از کنکور مجددا به #جبهه بازگشت.
🍃🌷🍃
پس از مدتی برادرانش به ایشان اطلاع دادند که در رشته #مهندسی متالوژی دانشگاه «علم و صنعت تهران» قبول شده و باید برای ادامه تحصیل به تهران برود.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
سال 1340# در دزفول متولد شد. دوران دبستان خود را با موفقیت اما در محرومیت و فقر گذراند.
سالهای ورود به دبیرستانش مصادف شد با اوج خفقان و اختناق ساواک و حکومت پهلوی.
در همان دوران شروع به #مطالعه کرد. #جلسات مخفیانه را به همراه دوستان و برادرانس در خانه برگزار میکرد و آنان را همانند خود آماده #قیام علیه حکومت پهلوی میکرد.
🍃🌷🍃
ایشان در دوران انقلاب در اکثریت #فعالیت های انقلابی نقش ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب هم به #عضویت شورای #فرماندهی سپاه دزفول درآمد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ تحمیلی، حضور خستگی ناپذیرش در #جبهه های جنگ در بین دوستانش هم #مثال زدنی بود.
🍃🌷🍃
#جبهه های «پاوه» ، «ایلام»، «کوشک و دال پری»، «کرخه»، «دشت عباس و شوش»، «سایت 5»، «پاسگاه زید» و... ایشان را خوب میشناختند.
🍃🌷🍃
در سال 61# در آزمون #کنکور شرکت کرد و بعد از کنکور مجددا به #جبهه بازگشت.
🍃🌷🍃
پس از مدتی برادرانش به ایشان اطلاع دادند که در رشته #مهندسی متالوژی دانشگاه «علم و صنعت تهران» قبول شده و باید برای ادامه تحصیل به تهران برود.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان#شهید:
در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند.
ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر #درستی و #اسلام خواهی، #اخلاق و #معرفت از همه #مقدم بود، از #بی نماز ها، افرادی که #غیبت می کردند و #تهمت می زدند، بدش می آمد.
🍃🌷🍃
به همراه #برادرانش در #تظاهرات شرکت می کرد ،زمان #پیروزی انقلاب #سی و پنج سال داشت ،#همراه افرادی بود که به #شهربانی حمله کردند و در #دستگیری یکی از عوامل رژیم #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #بسیج پیوست و حدود #چهار سال #بدون #دریافت حقوق #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
با #شروع #جنگ تحمیلی در آستانه ۴۰#سالگی قرار داشت، به #جبهه رفت، در طول #پنج سال #اکثر اوقات خود را در #جبهه بود وبه "حبیب ابن مظاهر" #شهرت یافته بود.
🍃🌷🍃
#سمت #فرماندهی #گردان انصار و #فرماندهی#گردان 72 ثارالله –#جمعی لشکر 31 عاشورا–و همچنین #مسئولیت #تعاون لشکر را به عهده داشت.
🍃🌷🍃
ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر #درستی و #اسلام خواهی، #اخلاق و #معرفت از همه #مقدم بود، از #بی نماز ها، افرادی که #غیبت می کردند و #تهمت می زدند، بدش می آمد.
🍃🌷🍃
به همراه #برادرانش در #تظاهرات شرکت می کرد ،زمان #پیروزی انقلاب #سی و پنج سال داشت ،#همراه افرادی بود که به #شهربانی حمله کردند و در #دستگیری یکی از عوامل رژیم #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #بسیج پیوست و حدود #چهار سال #بدون #دریافت حقوق #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
با #شروع #جنگ تحمیلی در آستانه ۴۰#سالگی قرار داشت، به #جبهه رفت، در طول #پنج سال #اکثر اوقات خود را در #جبهه بود وبه "حبیب ابن مظاهر" #شهرت یافته بود.
🍃🌷🍃
#سمت #فرماندهی #گردان انصار و #فرماندهی#گردان 72 ثارالله –#جمعی لشکر 31 عاشورا–و همچنین #مسئولیت #تعاون لشکر را به عهده داشت.
🍃🌷🍃
از صبح روزبعد همزمان با طلوع خورشید بار دیگر #عملیات #جستوجو آغاز شد تا اینکه سرانجام #پیکر #شهید مجتبی یزدانپناه و #شهید علی هلاکویی هم #کشف شد.
🍃🌷🍃
شب بعدپیکر#شهید علی هلاکویی، به گلستان منتقل شد، صبح روز بعد با حضور باشکوه مردم #شهیدپرور و #ولایتمدار از مقابل ستاد #فرماندهی انتظامی مینودشت تشییع و در #زادگاه ایشان خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
«پدر و مادرش هر دو ناشنوا و تحت حمایت بهزیستی هستند. با اینکه چند فرزند دیگر هم هستند اما ایشان برایشان طور دیگری بود و همیشه چشمانتظارش بودند تا از #سربازی برگردد.»💔
🍃🌷🍃
«حتی چند مرتبه از بهزیستی نامه برد تا شاید به خاطر پدر و مادرش به ایشان انتقالی بدهند اما نشد که نشد.»😔
🍃🌷🍃
خبر #شهادت ایشان را عمویش به خانواده اش داد،وقتی مادر #شهید فهمید گریه امانش را برید و نفسش بند آمد.😔 پدرش هم حالش بد شد چون منتظر بودند بهار شود و #فرزند #شهیدشان علی هلاکویی برگردد.💔
🍃🌷🍃
سرانجام ۳#شهید #محمد نوری #مجتبی یزدان پناه و #علی هلاکویی هم بر اثر #جاری شدن #سیلاب در #برجک 2 #پاسگاه 93 شهرستان #مرزی میرجاوه استان سیستان و بلوچستان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
شب بعدپیکر#شهید علی هلاکویی، به گلستان منتقل شد، صبح روز بعد با حضور باشکوه مردم #شهیدپرور و #ولایتمدار از مقابل ستاد #فرماندهی انتظامی مینودشت تشییع و در #زادگاه ایشان خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
«پدر و مادرش هر دو ناشنوا و تحت حمایت بهزیستی هستند. با اینکه چند فرزند دیگر هم هستند اما ایشان برایشان طور دیگری بود و همیشه چشمانتظارش بودند تا از #سربازی برگردد.»💔
🍃🌷🍃
«حتی چند مرتبه از بهزیستی نامه برد تا شاید به خاطر پدر و مادرش به ایشان انتقالی بدهند اما نشد که نشد.»😔
🍃🌷🍃
خبر #شهادت ایشان را عمویش به خانواده اش داد،وقتی مادر #شهید فهمید گریه امانش را برید و نفسش بند آمد.😔 پدرش هم حالش بد شد چون منتظر بودند بهار شود و #فرزند #شهیدشان علی هلاکویی برگردد.💔
🍃🌷🍃
سرانجام ۳#شهید #محمد نوری #مجتبی یزدان پناه و #علی هلاکویی هم بر اثر #جاری شدن #سیلاب در #برجک 2 #پاسگاه 93 شهرستان #مرزی میرجاوه استان سیستان و بلوچستان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
#سردار شهید دفاع مقدس،محمدجواد، (بهمن) درولی
🍃🌷🍃
سال 1340# در دزفول متولد شد. دوران دبستان خود را با موفقیت اما در محرومیت و فقر گذراند.
سالهای ورود به دبیرستانش مصادف شد با اوج خفقان و اختناق ساواک و حکومت پهلوی.
در همان دوران شروع به #مطالعه کرد. #جلسات مخفیانه را به همراه دوستان و برادرانس در خانه برگزار میکرد و آنان را همانند خود آماده #قیام علیه حکومت پهلوی میکرد.
🍃🌷🍃
ایشان در دوران انقلاب در اکثریت #فعالیت های انقلابی نقش ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب هم به #عضویت شورای #فرماندهی سپاه دزفول درآمد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ تحمیلی، حضور خستگی ناپذیرش در #جبهه های جنگ در بین دوستانش هم #مثال زدنی بود.
🍃🌷🍃
#جبهه های «پاوه» ، «ایلام»، «کوشک و دال پری»، «کرخه»، «دشت عباس و شوش»، «سایت 5»، «پاسگاه زید» و... ایشان را خوب میشناختند.
🍃🌷🍃
در سال 61# در آزمون #کنکور شرکت کرد و بعد از کنکور مجددا به #جبهه بازگشت.
🍃🌷🍃
پس از مدتی برادرانش به ایشان اطلاع دادند که در رشته #مهندسی متالوژی دانشگاه «علم و صنعت تهران» قبول شده و باید برای ادامه تحصیل به تهران برود.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
سال 1340# در دزفول متولد شد. دوران دبستان خود را با موفقیت اما در محرومیت و فقر گذراند.
سالهای ورود به دبیرستانش مصادف شد با اوج خفقان و اختناق ساواک و حکومت پهلوی.
در همان دوران شروع به #مطالعه کرد. #جلسات مخفیانه را به همراه دوستان و برادرانس در خانه برگزار میکرد و آنان را همانند خود آماده #قیام علیه حکومت پهلوی میکرد.
🍃🌷🍃
ایشان در دوران انقلاب در اکثریت #فعالیت های انقلابی نقش ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب هم به #عضویت شورای #فرماندهی سپاه دزفول درآمد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ تحمیلی، حضور خستگی ناپذیرش در #جبهه های جنگ در بین دوستانش هم #مثال زدنی بود.
🍃🌷🍃
#جبهه های «پاوه» ، «ایلام»، «کوشک و دال پری»، «کرخه»، «دشت عباس و شوش»، «سایت 5»، «پاسگاه زید» و... ایشان را خوب میشناختند.
🍃🌷🍃
در سال 61# در آزمون #کنکور شرکت کرد و بعد از کنکور مجددا به #جبهه بازگشت.
🍃🌷🍃
پس از مدتی برادرانش به ایشان اطلاع دادند که در رشته #مهندسی متالوژی دانشگاه «علم و صنعت تهران» قبول شده و باید برای ادامه تحصیل به تهران برود.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان#شهید:
در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند.
ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر #درستی و #اسلام خواهی، #اخلاق و #معرفت از همه #مقدم بود، از #بی نماز ها، افرادی که #غیبت می کردند و #تهمت می زدند، بدش می آمد.
🍃🌷🍃
به همراه #برادرانش در #تظاهرات شرکت می کرد ،زمان #پیروزی انقلاب #سی و پنج سال داشت ،#همراه افرادی بود که به #شهربانی حمله کردند و در #دستگیری یکی از عوامل رژیم #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #بسیج پیوست و حدود #چهار سال #بدون #دریافت حقوق #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
با #شروع #جنگ تحمیلی در آستانه ۴۰#سالگی قرار داشت، به #جبهه رفت، در طول #پنج سال #اکثر اوقات خود را در #جبهه بود وبه "حبیب ابن مظاهر" #شهرت یافته بود.
🍃🌷🍃
#سمت #فرماندهی #گردان انصار و #فرماندهی#گردان 72 ثارالله –#جمعی لشکر 31 عاشورا–و همچنین #مسئولیت #تعاون لشکر را به عهده داشت.
🍃🌷🍃
ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر #درستی و #اسلام خواهی، #اخلاق و #معرفت از همه #مقدم بود، از #بی نماز ها، افرادی که #غیبت می کردند و #تهمت می زدند، بدش می آمد.
🍃🌷🍃
به همراه #برادرانش در #تظاهرات شرکت می کرد ،زمان #پیروزی انقلاب #سی و پنج سال داشت ،#همراه افرادی بود که به #شهربانی حمله کردند و در #دستگیری یکی از عوامل رژیم #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #بسیج پیوست و حدود #چهار سال #بدون #دریافت حقوق #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
با #شروع #جنگ تحمیلی در آستانه ۴۰#سالگی قرار داشت، به #جبهه رفت، در طول #پنج سال #اکثر اوقات خود را در #جبهه بود وبه "حبیب ابن مظاهر" #شهرت یافته بود.
🍃🌷🍃
#سمت #فرماندهی #گردان انصار و #فرماندهی#گردان 72 ثارالله –#جمعی لشکر 31 عاشورا–و همچنین #مسئولیت #تعاون لشکر را به عهده داشت.
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۵#فروردین ۱۳۶۰#هشت #فروند هواپیمای فانتوم از #پایگاه هوایی #همدان به #پرواز درآمدند و با #چهار بار #سوخت گیری #هوایی و #پشت سر گذاشتن مسافتی بالغ بر #هزار کیلومتر، #پایگاههای الولید را #بمباران و همگی #سالم برگشتند.
🍃🌷🍃
از سوی #فرماندهی به #پایگاه ششم شکاری #مأموریت داده شد تا #پل العماره را بزنند، ایشان و چند تن از #خلبانان #شجاع این #پایگاه انتخاب شدند. پل، درست وسط شهر بود.
🍃🌷🍃
وقتی روی #پل رسیدند،#حملات ضد هوایی دشمن به #اوج خود رسیده بود و #اتومبیلهایی که مشخص بود #شخصی است، روی پل در حال #حرکت بودند، ایشان با #پذیرفتن #خطر دو رزد و پس از سعبور آنها، #پل را #سرنگون کرد.
🍃🌷🍃
وقتی از ایشان سئوال کردند، چرا چنین کردی، گفت: «فرزندی #یک ساله دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکنه، توی #ماشین #بچهای مثل «آرش» من باشه و چگونه قبول کنم که #پدری #بچه سوخته اش را در #آغوش بگیرد؟»😔
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
از سوی #فرماندهی به #پایگاه ششم شکاری #مأموریت داده شد تا #پل العماره را بزنند، ایشان و چند تن از #خلبانان #شجاع این #پایگاه انتخاب شدند. پل، درست وسط شهر بود.
🍃🌷🍃
وقتی روی #پل رسیدند،#حملات ضد هوایی دشمن به #اوج خود رسیده بود و #اتومبیلهایی که مشخص بود #شخصی است، روی پل در حال #حرکت بودند، ایشان با #پذیرفتن #خطر دو رزد و پس از سعبور آنها، #پل را #سرنگون کرد.
🍃🌷🍃
وقتی از ایشان سئوال کردند، چرا چنین کردی، گفت: «فرزندی #یک ساله دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکنه، توی #ماشین #بچهای مثل «آرش» من باشه و چگونه قبول کنم که #پدری #بچه سوخته اش را در #آغوش بگیرد؟»😔
🍃🌷🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رهبرم تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
من بهشت رضوان رو بی علی نمی خواهم
روزت مبارک جانان ❤️
┄┅┅٭❅٭┅┅┄
#درکشور عشق مقتدا امام خامنه ای ست
#فرماندهی ما وکل قوا امام خامنه ای ست
#آنروز که عزیز مصر حضرت یوسف بود
#امروز عزیز دل ما امام خامنهای ست
┄┅┅٭┅┅┄
🇮🇷لَبَّیْڪ یاخامَنہاے لَبَّیْڪ یاحُسَیْن است
.
من بهشت رضوان رو بی علی نمی خواهم
روزت مبارک جانان ❤️
┄┅┅٭❅٭┅┅┄
#درکشور عشق مقتدا امام خامنه ای ست
#فرماندهی ما وکل قوا امام خامنه ای ست
#آنروز که عزیز مصر حضرت یوسف بود
#امروز عزیز دل ما امام خامنهای ست
┄┅┅٭┅┅┄
🇮🇷لَبَّیْڪ یاخامَنہاے لَبَّیْڪ یاحُسَیْن است
.