اگر
تا به حال کسی را در آغوش نگرفته ای
اگر لذت دیوانگی زیر باران را نچشیده ای
اگر لبان خیس و ملتهبی را نبوسيده ای
تو نزیسته ای؛
تو
تنها رهگذری بوده ای
که
در ذهن هیچ کوچه ای!
هیچ لحظه ای!
هیچ سینه ای!
ثبت نشده ای...
#هومن_داوودی
تا به حال کسی را در آغوش نگرفته ای
اگر لذت دیوانگی زیر باران را نچشیده ای
اگر لبان خیس و ملتهبی را نبوسيده ای
تو نزیسته ای؛
تو
تنها رهگذری بوده ای
که
در ذهن هیچ کوچه ای!
هیچ لحظه ای!
هیچ سینه ای!
ثبت نشده ای...
#هومن_داوودی
شب دیوار سیاهی ست
بیا برش داریم
بازوانت را به من بده
بغضی دارم به بلندی شاخه های کاج
و اندوهی که نمی دانم از کجا آمد
و چرا دیگر نرفت...
قشنگ نیست روزها همیشه یک شکل باشند
این غبار فراموشی
تمام ثانیه ها را با خود خواهد برد
#هومن_داوودی
شب بخیر
بیا برش داریم
بازوانت را به من بده
بغضی دارم به بلندی شاخه های کاج
و اندوهی که نمی دانم از کجا آمد
و چرا دیگر نرفت...
قشنگ نیست روزها همیشه یک شکل باشند
این غبار فراموشی
تمام ثانیه ها را با خود خواهد برد
#هومن_داوودی
شب بخیر
لب هایت طهارت عسل .
چشم هایت حلاوت شان
خود تو فعل خواستنی ..
هر روز آفتاب از تو طلوع می کند
#هومن_داوودى
چشم هایت حلاوت شان
خود تو فعل خواستنی ..
هر روز آفتاب از تو طلوع می کند
#هومن_داوودى