محفل خوبان شعر
3.3K subscribers
12.2K photos
5.55K videos
6 files
390 links
محفل خوبان شعر
🌺🌺 @mahfel_khoban_sheeer🌺🌺
Download Telegram
مشنو که مرا از تو صبوری باشد
یا طاقت دوستی و دوری باشد

لیکن چه کنم گر نکنم صبر و شکیب؟
خرسندی عاشقان ضروری باشد

#سعدی
بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو

شب از فراق تو می‌نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو...

#سعدی
چندان بنشینم که
برآید نفس صبح


کان وقت به دل
می‌رسد از دوست پیامی

#سعدی
.






عاقلان را کی زیان دارد
ک....................ما...................دیوانه‌ایم



#سعدی
فریاد من از فراق یارست،افغان من از غم نگارست

بی روی چو ماه آن نگارین،رخساره ی من به خون نگارست

درد دل من ز حد گذشتست،جانم ز فراق بی‌قرارست

خون جگرم ز فرقت تو،از دیده روانه در کنارست

از دست زمانه در عذابم،زان جان و دلم همی فکارست

#سعدی
 وصال ما و شما دیر متفق گردد

که من اسیر
نیازمند توُ صاحب نازی•••✎

#سعدی
هر روز به شیوه‌ای و لطفی دگری

چندان که نگه می‌کنمت خوبتری •••✎

#سعدی
📝

آنچه در غیبتت اِی دوست به من می‌گذرد
نتوانم که حکایت کنم، اِلّا به حضور...

#سعدی
چون جاه و جلال و حسن و رنگ آمد و بو

آخــر دل آدمـی نه سـنگست و نه رو

آن کس که نه راست طبع باشد نه نکو

نه عاشق کس بود نه کس عاشق او

#سعدی
ساقی  بده  آن  کٖوزه یاقوت روان را

یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را

#سعدی
شـربتی تلخ‌تر از زهر فراقت باید
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا


هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
روزی ار باتو نشد دست در آغوش مرا


#سعدی
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت

ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت


#سعدی
با زنـده دلان نشین و صـادق نفسـان
حق دشمن خود مکن به تعلیم کسـان

خواهی که بر از ملک سلیمان بخوری
آزار بـه انــدرونِ مـــوری مـرسـان

#سعدی
کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست
بر زمستان صبر باید طالب نوروز را

عاقلان خوشه‌چین از سر لیلی غافلند
این کرامت نیست جز مجنون خرمن‌سوز را

عاشقان دین و دنیاباز را خاصیتیست
کان نباشد زاهدان مال و جاه‌اندوز را


#سعدی
تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا

#سعدی
ای مهر تو در دل‌ها وی مهر تو بر لب‌ها
وی شور تو در سرها وی سر تو در جان‌ها

تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها


#سعدی
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
      معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست





اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
  چه فتنه‌ها که بخیزد میان اهل نشست


                        #سعدی
خفته  خبر  ندارد  سر بر کنار  جانان
کاین شب دراز باشد برچشم پاسبانان

من اختیار خود را تسلیم  عشق کردم
همچون زمام اشتر بر دست ساربانان

#سعدی
صبح می بوسم تو را ،  شب توبه میگیرد مرا !



صبح مشتاقم ولی ؛شب حال استغفار نیست...


#سعدی


#سلاااام دوستان

#صبحتون بخیــــــــــــــــــــرونیڪے

#آخرهفته تون سراسر عشق ونیڪبختے
من خسته چون ندارم، نفسی قرار بی‌تو
به کدام دل صبوری، کنم ای نگار بی‌تو

ره صبر چون گزینم، من دل به باد داده
که به هیچ وجه جانم، نکند قرار بی‌تو

#سعدی