محفل خوبان شعر
3.18K subscribers
12.2K photos
5.34K videos
6 files
390 links
محفل خوبان شعر
🌺🌺 @mahfel_khoban_sheeer🌺🌺
Download Telegram
بی عشق نفس زدن حرام است مرا ٬
کان دم که نه عشقِ اوست دام است مرا ٬

با قربتِ معشوق مرا کاری نیست ٬
اندیشهٔ فکر او تمام است مرا ...


#عطار
صبح برآمد زڪوه وقتٖ صبوح است خیز
ڪز جهت غافلان صور دمیده است صبح

سـوخـتـه گـردد شـرار ڪز نـفـس سوخته
گنبد فـیـروزه را فـرق بریده است صبح


#عطار_نیشابوری
ﺯﻟﻒ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﻨﺪ ﺩﻝ ﻭ ﻏﺎﺭﺕ ﺟﺎﻥ ﮐﺮﺩ
ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﺮﺩ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩ

ﮔﻮﻳﯽ ﮐﻪ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺳﺮ ﺯﻟﻒ ﺗﻮ ﻗﺮﻳﻦ ﺑﻮﺩ
ﮔﻮﻳﯽ ﮐﻪ ﻗﻀﺎ ﺑﺎ ﻏﻢ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻗﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ

#عطار
 

آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است

هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است

#عطار
از آن روزی که دل دیوانه‌ی توست
به صد جان من شدم در شیون دل


منادی می کنند در شهر امروز
که خون عاشقان در گردن دل

#عطار
صبح از پرده به در می‌آید
      اثر آه سحر می‌آید

یا کسی مشک ختن می‌بیزد
  یا نسیم گل تر می‌آید


#عطار_نیشابوری
عزم آن دارم که امشب نیم مست
پای کوبان کوزهٔ دردی به دست

سر به بازار قلندر در نهم
پس به یک ساعت ببازم هرچه هست

#عطار
آه‌های آتشینم پرده‌های شب بسوخت
بر دل آمد وز تف دل هم زبان هم لب بسوخت

دوش در وقت سحر آهی برآوردم ز دل
در زمین آتش فتاد و بر فلک کوکب بسوخت

#عطار
من ترا خواهم، ترا دانم، ترا
هم تو جانم را و هم جانم ترا

حاجت من در همه عالم تویی
این جهانم و آن جهانم هم تویی

#عطار
ای ز عشقت این دل دیوانه خوش
جان و دردت هر دو در یک خانه خوش

گر وصال است از تو قسمم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش

#عطار
:
عزم آن دارم که امشب نیم مست
پای کوبان کوزهٔ دردی به دست

سر به بازار قلندر در نهم
پس به یک ساعت ببازم هرچه هست

تا کی از تزویر باشم خودنمای
تا کی از پندار باشم خودپرست

پردهٔ پندار می‌باید درید
توبهٔ زهاد می‌باید شکست

#عطار
کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی‌دانم
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی‌دانم

چگونه دم توانم زد درین دریای بی پایان
که درد عاشقان آنجا بجز شیون نمی‌دانم


#عطار
جانا دلم ببردی در قعرِ جان نشستی
     من بر کنار رفتم تو در میان نشستی

گر جان ز من ربودی الحمدلله ای جان
     چون تو بجای جانم بر جای جان نشستی

#عطار
سخن عشق جز اشارت نیست
عشق در بند استعارت نیست

دل شناسد که چیست جوهر عشق
عقل را ذره‌ای بصارت نیست



#عطار_نیشابوری
به نیکی کوش و نیکی کن ز دنیا
که نیکی دوست دارد یار یکتا

به نیکی کوش و در نیکی سخن گوی
که از نیکی ببردی از سخن گوی

مکن هرگز بدی تا بد نبینی
چنین دان راز اگر صاحب یقینی


#عطار
به نیکی کوش و نیکی کن ز دنیا
که نیکی دوست دارد یار یکتا

به نیکی کوش و در نیکی سخن گوی
که از نیکی ببردی از سخن گوی

مکن هرگز بدی تا بد نبینی
چنین دان راز اگر صاحب یقینی


#عطار
ای صبح اگر عزیمتِ خنده کنی
حالم چو جمالِ خویش فرخنده کنی

دایم چو تویی همدم عیسی در دم
تا بو که دل مرده ی من زنده كنی

#عطار

#صبحٺـــون‌باب‌میل
ﺯﻟﻒ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﻨﺪ ﺩﻝ ﻭ ﻏﺎﺭﺕ ﺟﺎﻥ ﮐﺮﺩ
ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﺮﺩ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩ

ﮔﻮﻳﯽ ﮐﻪ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺳﺮ ﺯﻟﻒ ﺗﻮ ﻗﺮﻳﻦ ﺑﻮﺩ
ﮔﻮﻳﯽ ﮐﻪ ﻗﻀﺎ ﺑﺎ ﻏﻢ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻗﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ

#عطار