ای چراغ دل تاریکم از این خانه مرو
آشنای تو منم، بر در بیگانه مرو
قصه خواهی شد و از یاد جهان خواهی رفت
قهر بیهوده مکن! در دل افسانه مرو
#معینی_کرمانشاهی
آشنای تو منم، بر در بیگانه مرو
قصه خواهی شد و از یاد جهان خواهی رفت
قهر بیهوده مکن! در دل افسانه مرو
#معینی_کرمانشاهی
ترک آزارم نکردی ؟ ترک دیدارت کنــــم
آتش اندازم بجانت بسکه آزارت کنــــم
قلب بیمار مرا بازیچه می پنداشتی؟
آنقدر قلبت بیازارم ، که بیمارت کنــــم
#معینی_کرمانشاهی
آتش اندازم بجانت بسکه آزارت کنــــم
قلب بیمار مرا بازیچه می پنداشتی؟
آنقدر قلبت بیازارم ، که بیمارت کنــــم
#معینی_کرمانشاهی
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت ببوسم
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي
#معینی کرمانشاهی♡
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي
#معینی کرمانشاهی♡
ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستم
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی♡
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی♡
ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستم
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
مرا در بيستون بر خاك بسپاريد تا شبها
غم بي همزباني را براي كوهكن گويم
بگويم عاشقم ، بي همدمم ، ديوانه ام ، مستم
نمي دانم كدامين حال و درد خويشتن گويم
#معینی_کرمانشاهی ♡
غم بي همزباني را براي كوهكن گويم
بگويم عاشقم ، بي همدمم ، ديوانه ام ، مستم
نمي دانم كدامين حال و درد خويشتن گويم
#معینی_کرمانشاهی ♡
ناز ڪمتر ڪن، ڪہ من اهل تمنّا نیستم
زندہ با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشڪ گرم و خلوت سرد مرا، نادیدہ ای
تا بدانے اینقدر ها هم شڪیبا نیستم
#معینی_ڪرمانشاهی
زندہ با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشڪ گرم و خلوت سرد مرا، نادیدہ ای
تا بدانے اینقدر ها هم شڪیبا نیستم
#معینی_ڪرمانشاهی
ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستم
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
دردا ڪه دردِ عشق تو از گفتگو گذشت
وز عمر من مپرس ڪه آبی به جو گذشت
هر ڪس نشان من ز تو پرسد همین بگوی
"دیوانه ای که عاقبت از آبرو گذشت"
#معینی_ڪرمانشاهی
وز عمر من مپرس ڪه آبی به جو گذشت
هر ڪس نشان من ز تو پرسد همین بگوی
"دیوانه ای که عاقبت از آبرو گذشت"
#معینی_ڪرمانشاهی
به من گفتی ڪه دل دریا ڪن ای دوست
همه دریا از آن ما ڪن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مڪش دریا به خون پروا ڪن اے دوست....
#معینی_ڪرمانشاهی
همه دریا از آن ما ڪن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مڪش دریا به خون پروا ڪن اے دوست....
#معینی_ڪرمانشاهی
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت ببوسم
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي
#معینی کرمانشاهی
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي
#معینی کرمانشاهی
ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستم
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستم
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
زنده با عشقم، اسیر سود و سودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا، نادیده ای
تا بدانی اینقدر ها هم شکیبا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
شمــع ، مــن باش وبـمــان
نــور ، ز تـــو ، اشـک ز مـݧ
جان فشاݧ تــو ، منـم در بـر پروانــه مرو
#معینی_کـرمانشاهی
نــور ، ز تـــو ، اشـک ز مـݧ
جان فشاݧ تــو ، منـم در بـر پروانــه مرو
#معینی_کـرمانشاهی
*** در سلسله ی عشق تو مغموم و صبورم
نازم بکش ای دوست که مظلوم و صبورم
رندان همگی فرصت دیدار تو دارند
غیر از من «دل ساده» که محروم و صبورم
#معینی کرمانشاهی
نازم بکش ای دوست که مظلوم و صبورم
رندان همگی فرصت دیدار تو دارند
غیر از من «دل ساده» که محروم و صبورم
#معینی کرمانشاهی
مرا در بيستون بر خاك بسپاريد تا شبها
غم بي همزباني را براي كوهكن گويم
بگويم عاشقم ، بي همدمم ، ديوانه ام ، مستم
نمي دانم كدامين حال و درد خويشتن گويم
#معینی_کرمانشاهی
غم بي همزباني را براي كوهكن گويم
بگويم عاشقم ، بي همدمم ، ديوانه ام ، مستم
نمي دانم كدامين حال و درد خويشتن گويم
#معینی_کرمانشاهی
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت ببوسم
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي
#معینی کرمانشاهی
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي
#معینی کرمانشاهی