بستهٔ زلف تو شٖوریده سرانند هنوز
تشنهٔ لعل تو خونین جگـرانند هنوز
ساقیا در قدح باده چه پیمودی دوش
که حریفان همه در خواب گرانند هنوز
#فروغی_بسطامی
تشنهٔ لعل تو خونین جگـرانند هنوز
ساقیا در قدح باده چه پیمودی دوش
که حریفان همه در خواب گرانند هنوز
#فروغی_بسطامی
جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم
دوشینه به من این همه دشنام که دادی
پاداش دعایی است که بر جان تو کردم
#فروغی بسطامی
در روز وصال تو به قربان تو کردم
دوشینه به من این همه دشنام که دادی
پاداش دعایی است که بر جان تو کردم
#فروغی بسطامی
ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما
تا مدعی بمیرد از جان فشانی ما
گر در میان نباشد پای وصال جانان
مردن چه فرق دارد با زندگانی ما
#فروغی_بسطامی
تا مدعی بمیرد از جان فشانی ما
گر در میان نباشد پای وصال جانان
مردن چه فرق دارد با زندگانی ما
#فروغی_بسطامی
چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما
به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما..!!
دوش در خواب لب نوش تو را بوسیدم..
خواب ما به بُود از عالم بیداری ما...
#فروغی_بسطامی
به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما..!!
دوش در خواب لب نوش تو را بوسیدم..
خواب ما به بُود از عالم بیداری ما...
#فروغی_بسطامی
خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشد
آیینه صـــــفت مـــحو تماشـــای تـــو باشد
صاحب نظر آن است که در صورت معنی
چــشم از هـــمه بربندد و بــینای تــو باشد
#فروغی_بسطامی
آیینه صـــــفت مـــحو تماشـــای تـــو باشد
صاحب نظر آن است که در صورت معنی
چــشم از هـــمه بربندد و بــینای تــو باشد
#فروغی_بسطامی
مو به مو دام فریب دل دانای منی
پای تا سر پی تسخیر سراپای منی
من همان روز که چشمان تو دیدم گفتم
که ز مژگان سیه فتنهٔ فردای منی
#فروغی_بسطامی
پای تا سر پی تسخیر سراپای منی
من همان روز که چشمان تو دیدم گفتم
که ز مژگان سیه فتنهٔ فردای منی
#فروغی_بسطامی
جمعی به در پیرِ خرابات خرابند ...
قومی به بر شیخ مناجات مُریدند
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
#فروغی_بسطامی
قومی به بر شیخ مناجات مُریدند
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
#فروغی_بسطامی