نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدونمشیری
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدونمشیری
چون خنده جام است درخشیدن خورشید
جامی به من آریدکه خورشیددرخشید
جامی نهد بند به خمیازه آفاق
که رسد روح به دروازه خورشید
#فریدونمشیری
#ظهرتانعاشقانه♥️
جامی به من آریدکه خورشیددرخشید
جامی نهد بند به خمیازه آفاق
که رسد روح به دروازه خورشید
#فریدونمشیری
#ظهرتانعاشقانه♥️
شبی در دامن مهتاب دیدم
که همچون بخت من در خواب بودی
تو را با ماه سنجیدم، به خوبی
بسی زیباتر از مهتاب بودی!
#فریدونمشیری
#شبتون بخیر
که همچون بخت من در خواب بودی
تو را با ماه سنجیدم، به خوبی
بسی زیباتر از مهتاب بودی!
#فریدونمشیری
#شبتون بخیر
نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدونمشیری
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدونمشیری
هـوا آرام شب خاموش راهِ آسمانها باز
خیالم چون ڪبوترهای وحشی
میڪند پرواز رَوَد آنجا ڪه میبافند
ڪولیهای جادو، ڪَیسوی شب را
#فریدونمشیری
#شبتونستارهباروون
خیالم چون ڪبوترهای وحشی
میڪند پرواز رَوَد آنجا ڪه میبافند
ڪولیهای جادو، ڪَیسوی شب را
#فریدونمشیری
#شبتونستارهباروون
نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدونمشیری
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدونمشیری
.
دست مرا بگیر که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانیم که پرستوی بوسه ات
بر روی من دردی ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی دل
را که در بهشت خدا هم غریب بود
#فریدونمشیری
دست مرا بگیر که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانیم که پرستوی بوسه ات
بر روی من دردی ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی دل
را که در بهشت خدا هم غریب بود
#فریدونمشیری
دست مرا بگیر که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانیم که پرستوی بوسه ات
بر روی من دردی ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی دل
را که در بهشت خدا هم غریب بود
#فریدونمشیری
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانیم که پرستوی بوسه ات
بر روی من دردی ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی دل
را که در بهشت خدا هم غریب بود
#فریدونمشیری
من تشنهی این هوای جان بخشم
دیوانهی این بهار و پاییزم
تا مرگ نیامدهست برخیزم
در دامن زندگی بیاویزم
#فریدونمشیری
# ظهرتان پر آرامش❤️
دیوانهی این بهار و پاییزم
تا مرگ نیامدهست برخیزم
در دامن زندگی بیاویزم
#فریدونمشیری
# ظهرتان پر آرامش❤️