رو کرد به ما بخت و فتادیم به بندش
ما را چه گنه بود؟- خطا کرد کمندش
با آن همه دلداده دلش بستهٔ ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش
#سیمین_بهبهانی
ما را چه گنه بود؟- خطا کرد کمندش
با آن همه دلداده دلش بستهٔ ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش
#سیمین_بهبهانی
ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطر
بر من مَنِگر تابِ نگاهِ تو ندارم
بر من مَنِگر زانکه به جز تلخیِ اندوه
در خاطر از آن چشمِ سیاهِ تو ندارم
#سیمین_بهبهانی
بر من مَنِگر تابِ نگاهِ تو ندارم
بر من مَنِگر زانکه به جز تلخیِ اندوه
در خاطر از آن چشمِ سیاهِ تو ندارم
#سیمین_بهبهانی
شوریده ی آزرده دلِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا ، به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
#سیمین_بهبهانی
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا ، به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
#سیمین_بهبهانی
کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجبار
در این دنیای تودرتو، تو دیگر از چه مینالی؟
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست
کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی
#سیمین_بهبهانی
در این دنیای تودرتو، تو دیگر از چه مینالی؟
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست
کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی
#سیمین_بهبهانی
کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجبار
در این دنیای تودرتو، تو دیگر از چه مینالی؟
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست
کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی
#سیمین_بهبهانی
در این دنیای تودرتو، تو دیگر از چه مینالی؟
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست
کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی
#سیمین_بهبهانی
ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطر
بر من مَنِگر تابِ نگاهِ تو ندارم
بر من مَنِگر زانکه به جز تلخیِ اندوه
در خاطر از آن چشمِ سیاهِ تو ندارم
#سیمین_بهبهانی
بر من مَنِگر تابِ نگاهِ تو ندارم
بر من مَنِگر زانکه به جز تلخیِ اندوه
در خاطر از آن چشمِ سیاهِ تو ندارم
#سیمین_بهبهانی
شوریده ی آزرده دلِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا ، به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
#سیمین_بهبهانی
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا ، به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
#سیمین_بهبهانی