سوی شورستان روان کن شاخی ازآب حیات
چون گل نسرین بخندان خارغم فرسود را

بلبلان رامست گردان مطربان راشیر گیر
تا که در سازند باهم نغمه داوود را

#مولانا

تو سؤال و حاجتی دلبر جواب هر سؤال
چون جواب آید فنا گردد سؤال اندر جواب

از خطابش هست گشتی،چون شراب از سعی آب
وز شرابش نیست گشتی،همچو آب اندر شراب

#مولانا

همیشٖه سـرخـوشـم فـرقی نباشد

اگر مـن جان دهـم یا جان ستانم

به تو گر جان دهـم باشـد تجارت

که بدهی به هر جانی صد جهانم

#مولانا

.

ساقیا امشب ز درد عشق حالی دیگرم
نغمه ای دیگر بگو من در نوایی دیگرم

از صدای چنگ و نی دیگر نمی آیم به شوق
مطربان در ساز کوبند و هوایی دیگرم


#مولانا

دل من #رای تو☺️ دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد

سر من مست جمالت دل من دام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد


#مولانا

روزِ شادی‌ست بیا تا هَمِگان یار شویم
دست با هم بِدَهیم و بَرِ دِلْدار شویم

روزِ آن است که خوبان همه در رَقص آیند
ما بِبَندیم دُکان‌ها همه بی‌کار شویم

#مولانا

‌‎‌‌‎

جان همه خوش است در سایه لطف جان تو...❣

#مولانا


‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍

چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست در اوست

از دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست



#مولانا

دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست


#مولانا

عاشقان پیدا و دلبر ناپدید
در همه عالم چنین عشقی که دید

نارسیده یک لبی بر نقش جان
صد هزاران جان‌ها تا لب رسید

#مولانا