عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند
بنظـر زلف دلاویز بتــان شـانه زدند

هر که مجنون تو شد از همه قیدی وارست
عاقلان راه نبــردند به افســانه زدند


#فیض_کاشانی

عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند
بنظـر زلف دلاویز بتــان شـانه زدند

هر که مجنون تو شد از همه قیدی وارست
عاقلان راه نبــردند به افســانه زدند


#فیض_کاشانی

گه خیال روی او گاهی خیال خوی او
در سر شوریده عشق بهشت و نار هست

هم دل و هم جان فداکن یار هم جان و دلست
جان بر جانان فراوان دل بر دلدار هست......!!


#فیض_کاشانی

یارب تهی مکن زمی عشق جام ما
از معرفت بریز شرابی بکام ما

از بهر بندگیت بدنیا فتاده ایم
از بندگیت دانه و دنیات دام ما

#فیض_کاشانی

عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند
بنظر زلف دلاویز بتان شانه زدند

هر که مجنون تو شد از همه قیدی وارست
عاقلان راه نبردند به افسانه زدند...

#فیض_کاشانی

پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شده ست
زدن تیشه بــر ایــن کوه مرا پیشه شده ست

دم بـــه دم در دلـــم از غصه نـــهــــالـی کارم
از درخت غــم تـو باغ دلــم بیشه شده ست


#فیض_کاشانی


‌‌‌‎‌‌‌
‌‌‌‎‌

نه زلفست آن ،که دلها را کمندست
هزاران دل ،بهر موئیش بند است

نه اندامست و قد ،سرویست آزاد
نه گفتار است و لب ،قندست قندست

نه بیماری بُوَد ،بیماری عشق
شفای سینه ی  هر دردمندست...

#فیض_کاشانی

نه زلفست آن ،که دلها را کمندست
هزاران دل ،بهر موئیش بند است

نه اندامست و قد ،سرویست آزاد
نه گفتار است و لب ،قندست قندست

نه بیماری بُوَد ،بیماری عشق
شفای سینه ی  هر دردمندست...

#فیض_کاشانی

از عشق مجاز گویمت چیست غرض
زان چاشنی عشق حقیقیست غرض

از جلوهٔ حسن دوست در روی نکو
تعلیم طریق عشقبازیست غرض


#فیض کاشانی