⭕️چرا آرام نیستیم؟
خدا قوت به مردان غیور سپاه. دست مریزاد. ضرب شست تان جانانه بود. سیلی تان محکم و مردانه بود. اما حقیقت اینست که آرام نیستیم. همچنان خونخواهیم.
این ملت غیرتی اند. از 57 به بعد احدی جسارت به بازی گرفتن عزت این ملت را نداشته است. چند نفر کشته شدند؟ 80 نفر؟100 نفر؟ تقاص یک قطره خون حاج قاسم هم نیست. حاج قاسم روح این ملت بود.
البته خونخواهی تنها در خونریزی نیست. انتقام باید هویت آمریکا را نشانه بگیرد و متوقف به هلاکت چند سرباز و ژنرال نمی شود. حاج قاسم را زدند تا نقشه اش محقق نشود. انتقام در تحقق همین نقشه راهبردی است.
🔻اما دو نکته برای حکومت و خودمان.
🔸برای حکومت؛
حضرت آقا فرمودند حضور مفسد انگیز آمریکا در منطقه باید پایان یابد. خب؟ برای مردم توضیح دهید گام بعدی چیست؟ تا کجاست؟ خانه آخر را همین امروز نشان دهید. چه زمان قرار است محقق شود؟ قرار نیست وارد جنگ شویم؛ اما این راه شپیور جهاد می خواهد. رجز می طلبد.
دل خوش به جسارت ترامپ داشتیم تا وعده 25 ساله خاک مال شدن حیفا و تل آویو را امروز محقق سازیم که حقیرانه عقب نشست. اما خونخواهی این مردم همچنان جوشان است. آرام نیستند. ببینید در چهره شان. سکوت کردن اهلش در این روزها بلاست.
🔸برای خودمان؛
دست بسته و مسلوب الاراده مقابل ام الخبائث رسانه ای و شرائر خبری و سلیطه های اجیر شده وانمانیم. خبر حماسه موشکی را از ایران اینترنشنال یا بی بی سی نخواهید. تعداد کشته شده ها را قرار نیست ترامپ و پمپئو بخوانند. ابعاد تخریبی عملیات سپاه را "من و تو" پوشش نمی دهد.
رسانه اهریمنی هویتش بر دروغ است. حرف راستش نیز برای باور کردن حرف دروغش است. شما چرا؟ شبهه می کنند ایران و آمریکا در این عملیات هماهنگ بودند. همین را هم عده ای باور می کنند. یعنی این شبهه را هم یک مقام عالی رتبه در سپاه باید تکذیب کند؟ بعد گفتند کسی به هلاکت نرسیده است. آمریکائی که اخبار آتش سوزی در ابعاد کالیفرنیا را چنان مدیریت می کند تا با 10 روز تاخیر اولین فیلمش منتشر شود، انتظار دارید از هلاکت سربازش بگوید؟
این روزها منتظر این رسانه و آن مسوول نباشید. همه تان رسانه هستید. هر کس هرجا نشسته است روایت گر صحنه است. روایت اصلی را خرده روایت های من و شما می سازد. برای یک لایک و یک ریتوئیت و ریشیر باید حجت داشته باشید.
اخبار درست و دقیق را بی اعتنا به پروژه اهریمن های رسانه ای چنان دست به دست کنید تا روایت غالب شود. در غیر اینصورت در بازنمایی پیروزی به شکست همه مقصریم.
@mahdian_mohsen
خدا قوت به مردان غیور سپاه. دست مریزاد. ضرب شست تان جانانه بود. سیلی تان محکم و مردانه بود. اما حقیقت اینست که آرام نیستیم. همچنان خونخواهیم.
این ملت غیرتی اند. از 57 به بعد احدی جسارت به بازی گرفتن عزت این ملت را نداشته است. چند نفر کشته شدند؟ 80 نفر؟100 نفر؟ تقاص یک قطره خون حاج قاسم هم نیست. حاج قاسم روح این ملت بود.
البته خونخواهی تنها در خونریزی نیست. انتقام باید هویت آمریکا را نشانه بگیرد و متوقف به هلاکت چند سرباز و ژنرال نمی شود. حاج قاسم را زدند تا نقشه اش محقق نشود. انتقام در تحقق همین نقشه راهبردی است.
🔻اما دو نکته برای حکومت و خودمان.
🔸برای حکومت؛
حضرت آقا فرمودند حضور مفسد انگیز آمریکا در منطقه باید پایان یابد. خب؟ برای مردم توضیح دهید گام بعدی چیست؟ تا کجاست؟ خانه آخر را همین امروز نشان دهید. چه زمان قرار است محقق شود؟ قرار نیست وارد جنگ شویم؛ اما این راه شپیور جهاد می خواهد. رجز می طلبد.
دل خوش به جسارت ترامپ داشتیم تا وعده 25 ساله خاک مال شدن حیفا و تل آویو را امروز محقق سازیم که حقیرانه عقب نشست. اما خونخواهی این مردم همچنان جوشان است. آرام نیستند. ببینید در چهره شان. سکوت کردن اهلش در این روزها بلاست.
🔸برای خودمان؛
دست بسته و مسلوب الاراده مقابل ام الخبائث رسانه ای و شرائر خبری و سلیطه های اجیر شده وانمانیم. خبر حماسه موشکی را از ایران اینترنشنال یا بی بی سی نخواهید. تعداد کشته شده ها را قرار نیست ترامپ و پمپئو بخوانند. ابعاد تخریبی عملیات سپاه را "من و تو" پوشش نمی دهد.
رسانه اهریمنی هویتش بر دروغ است. حرف راستش نیز برای باور کردن حرف دروغش است. شما چرا؟ شبهه می کنند ایران و آمریکا در این عملیات هماهنگ بودند. همین را هم عده ای باور می کنند. یعنی این شبهه را هم یک مقام عالی رتبه در سپاه باید تکذیب کند؟ بعد گفتند کسی به هلاکت نرسیده است. آمریکائی که اخبار آتش سوزی در ابعاد کالیفرنیا را چنان مدیریت می کند تا با 10 روز تاخیر اولین فیلمش منتشر شود، انتظار دارید از هلاکت سربازش بگوید؟
این روزها منتظر این رسانه و آن مسوول نباشید. همه تان رسانه هستید. هر کس هرجا نشسته است روایت گر صحنه است. روایت اصلی را خرده روایت های من و شما می سازد. برای یک لایک و یک ریتوئیت و ریشیر باید حجت داشته باشید.
اخبار درست و دقیق را بی اعتنا به پروژه اهریمن های رسانه ای چنان دست به دست کنید تا روایت غالب شود. در غیر اینصورت در بازنمایی پیروزی به شکست همه مقصریم.
@mahdian_mohsen
🛑برای شماها که دفاع کردید...
دفاع ناآگاهانه دولت و فلان مسوول و دیگر رسانه ها مهم نیست. مهم کسانی هستند که این روزها با عشق و علاقه و با تمام وجود مقابل ضدانقلاب ایستادند و گفتند و شنیدند. برخی از مدافعان این روزها تازه واردهائی بودند که بعد از رفتن حاج قاسم تصمیم گرفتند محکم بایستند و از انقلاب و مردم دفاع کنند؛ برخی را خبر دارم و می شناسم. اما امروز بسیاری از اینها بهت زده اند و دلخور...
من هم معتقدم دو خطا صورت گرفته است. خطای اول قصور و خطای دوم تقصیر. صداقت امروز جناب حاجی زاده که الحق شجاعانه به میدان آمد را زودتر از اینها نیاز داشتیم. ولی بررسی 48 ساعته هم پذیرفتنی نیست. در همین مدت نیز می توانستند اعلام کنند که در حال بررسی هستیم و یا دیگر بخش های کشور را مطلع و یا دعوت به سکوت کنند.
اما یک نکته مهمتر را توجه کنیم.
حضور قیامت گونه مردم در تشییع حاج قاسم یک پیام روشن داشت و آن اینکه مردم بین انقلاب و خطاهای ناشی از اجرا و دیوانسالاری تفاوت قائلند. این تفکیک را حفظ کنیم.
دلخوری های امروز وارد است، اما فراموش نکنیم که در شرایط تمام عیار جنگی هستیم. این شرایط حساس را توجه کنیم و واقع بین باشیم. در این شرایط هر نوع خطائی محتمل است. چه خطای تشخیص از هدف نظامی و چه خطای ادراکی از جامعه. اما خطا نباید اجازه دهد راه گم شود و به خودزنی برسیم. خطا، خطاست ولو پرهزینه از نجابت و پاکی مدافعان وطن کم نمی کند. دفاع من و شما نیز دفاع از همین نجابت و پاکی سیستمی است؛ نه این و آن مصداق. نقد و مطالبه کنیم اما جبهه اهریمن را رها نکنیم. همه تحت رصد دشمنیم. کوچکترین تردیدی در راه و مسیر و کمترین انفعال و شکنندگی جشن دشمن است.
میدان جنگ را گم نکنیم. جان و آبروی مان فدای مردم و انقلاب.
@mahdian_mohsen
دفاع ناآگاهانه دولت و فلان مسوول و دیگر رسانه ها مهم نیست. مهم کسانی هستند که این روزها با عشق و علاقه و با تمام وجود مقابل ضدانقلاب ایستادند و گفتند و شنیدند. برخی از مدافعان این روزها تازه واردهائی بودند که بعد از رفتن حاج قاسم تصمیم گرفتند محکم بایستند و از انقلاب و مردم دفاع کنند؛ برخی را خبر دارم و می شناسم. اما امروز بسیاری از اینها بهت زده اند و دلخور...
من هم معتقدم دو خطا صورت گرفته است. خطای اول قصور و خطای دوم تقصیر. صداقت امروز جناب حاجی زاده که الحق شجاعانه به میدان آمد را زودتر از اینها نیاز داشتیم. ولی بررسی 48 ساعته هم پذیرفتنی نیست. در همین مدت نیز می توانستند اعلام کنند که در حال بررسی هستیم و یا دیگر بخش های کشور را مطلع و یا دعوت به سکوت کنند.
اما یک نکته مهمتر را توجه کنیم.
حضور قیامت گونه مردم در تشییع حاج قاسم یک پیام روشن داشت و آن اینکه مردم بین انقلاب و خطاهای ناشی از اجرا و دیوانسالاری تفاوت قائلند. این تفکیک را حفظ کنیم.
دلخوری های امروز وارد است، اما فراموش نکنیم که در شرایط تمام عیار جنگی هستیم. این شرایط حساس را توجه کنیم و واقع بین باشیم. در این شرایط هر نوع خطائی محتمل است. چه خطای تشخیص از هدف نظامی و چه خطای ادراکی از جامعه. اما خطا نباید اجازه دهد راه گم شود و به خودزنی برسیم. خطا، خطاست ولو پرهزینه از نجابت و پاکی مدافعان وطن کم نمی کند. دفاع من و شما نیز دفاع از همین نجابت و پاکی سیستمی است؛ نه این و آن مصداق. نقد و مطالبه کنیم اما جبهه اهریمن را رها نکنیم. همه تحت رصد دشمنیم. کوچکترین تردیدی در راه و مسیر و کمترین انفعال و شکنندگی جشن دشمن است.
میدان جنگ را گم نکنیم. جان و آبروی مان فدای مردم و انقلاب.
@mahdian_mohsen
✅2 روز آبرو
✅اصلا سردار حاجی زاده را برکنار یا محاکمه کنید. اما حرف من چیز دیگری است.
🔹19 دی به عنوان قهرمان مقابل دوربین ظاهر شد تا از یک عملیات تاریخی و اولین سیلی تحقیرآمیز بگوید و دو روز بعد مقابل دوربین ایستاد تاعذرخواهی کند و به گردنش اشاره کند که از مو باریکتر است.
🔹دو روز پیش باافتخار از انتقام سخت برای عزت مردم گفت و امروز از طلب مرگی که بخاطر جان مردم کرده است.
🔹دو روز پیش پیروزی را به نام یک ملت زد و امروز ناکامی را به نام خودش.
🔹آبروئی که 19 دی ماه جمع کرده بود 21 دی ماه خرج کرد.
🔹با همان هیبتی که از قهرمانی گفت امروز از شکست گفت. با همان شمایل ساده و صمیمانه.
🔹برایش دو روز آبرو قدری ندارد. نه قهرمانی اش نه شکستش. برایش فرقی ندارد دو روزپیش روی دست ببرند و امروز مقابل دانشگاه ناسزایش گویند.
🔹مجاهد چنین است.
🔸اما یک حرف داغ بردل مانده است.
سردار ما همانست که گفت عملیات موشکی ما برای کشتن سربازان آمریکایی نبود. دقت دارید؟ جوانمردی با دشمن. در غضبش نیز با رحمت و انسانی رفتار می کند. چنین مردی و چنین نهادی می تواند مقابل جان مردم خودش سهل انگار و بی مبالات باشد؟ با تمام وجود بر این قصور عذرخواه است. برکنارش کنید ومحاکمه اما با حرف گوشه دار و زهردار نگوئید جان مردم برایش قیمت ندارد.
✅هرچند مهم نیست. مجاهد آبرویش خرج امامش است. هرچه کسب کند، دو روزه پای انقلاب می ریزد و رضاست.
@mahdian_mohsen
✅اصلا سردار حاجی زاده را برکنار یا محاکمه کنید. اما حرف من چیز دیگری است.
🔹19 دی به عنوان قهرمان مقابل دوربین ظاهر شد تا از یک عملیات تاریخی و اولین سیلی تحقیرآمیز بگوید و دو روز بعد مقابل دوربین ایستاد تاعذرخواهی کند و به گردنش اشاره کند که از مو باریکتر است.
🔹دو روز پیش باافتخار از انتقام سخت برای عزت مردم گفت و امروز از طلب مرگی که بخاطر جان مردم کرده است.
🔹دو روز پیش پیروزی را به نام یک ملت زد و امروز ناکامی را به نام خودش.
🔹آبروئی که 19 دی ماه جمع کرده بود 21 دی ماه خرج کرد.
🔹با همان هیبتی که از قهرمانی گفت امروز از شکست گفت. با همان شمایل ساده و صمیمانه.
🔹برایش دو روز آبرو قدری ندارد. نه قهرمانی اش نه شکستش. برایش فرقی ندارد دو روزپیش روی دست ببرند و امروز مقابل دانشگاه ناسزایش گویند.
🔹مجاهد چنین است.
🔸اما یک حرف داغ بردل مانده است.
سردار ما همانست که گفت عملیات موشکی ما برای کشتن سربازان آمریکایی نبود. دقت دارید؟ جوانمردی با دشمن. در غضبش نیز با رحمت و انسانی رفتار می کند. چنین مردی و چنین نهادی می تواند مقابل جان مردم خودش سهل انگار و بی مبالات باشد؟ با تمام وجود بر این قصور عذرخواه است. برکنارش کنید ومحاکمه اما با حرف گوشه دار و زهردار نگوئید جان مردم برایش قیمت ندارد.
✅هرچند مهم نیست. مجاهد آبرویش خرج امامش است. هرچه کسب کند، دو روزه پای انقلاب می ریزد و رضاست.
@mahdian_mohsen
⛔️درباره بی حرمتی به حاج قاسم
1⃣یکم. سفیر انگلیس را پلیس دستگیر و وزارت خارجه او را احضار می کند و مردم درخواست اخراج وی را دارند. به چه جرمی؟ دخالت در مسائل ایران از طریق شرکت در تجمعات.
خاطرتان هست؟ یک روز ناصرالدین شاه گفت: "می خواهم سفر بروم باید از سفیر انگلیس اجازه بگیرم. ای مرده شور این مملکت را ببرد." بعدها فردوست در خاطراتش آورد که محمدرضا شاه همیشه شکایت داشت که این انگلیسی ها از کجا خبر دارند در کاخ من چه می گذرد؟ من رادیو گوش می دهم و یابه چه علاقه دارم؟
🔸این سطح از عزت و غرور کشور را قدر دانستیم؟
2⃣دوم. موضوع شلیک به هواپیما را از منظر دیگر ببینیم. مردم تمام قد دفاع کردند. انقلابی و غیرانقلابی با رنگ های مختلف تاکید کردند هواپیمای مسافربری را ما نزدیم. بعد که مشخص شد خطای فردی بوده است دنبال ردپای دیگری هستند و معتقدند پای نفوذ و خرابکاری و فتنه آمریکایی در جنگ الکترونیکی به میان است. مهم نیست این ادعا درست است یا نه. مهم اینست که این مردم چه آن زمان که دفاع کردند و چه امروز که دنبال نفوذی هستند، انقدر به نظام و سپاه اعتماد دارند که دوست ندارند باور کنند.
روزگاری در همین تهران خفت گیری لات و لوت های شهر را مردم پای آژان می گذاشتند و عربده کش ها را مامور ساواک می دانستند و حق هم داشتند.
🔸این سطح اعتماد به پاکی انقلاب را قدر دانستیم؟
3⃣سوم. گفتیم انتقام سخت؛ مردم ساعت شمار گذاشتند. اولین سیلی سخت نواخته شد؛ اما مردم پای یک تار موی حاج قاسم هم نگذاشتند. گفتند آرام نشدیم. گفتند همچنان در انتظار انتقام سختیم تا اینکه رهبری افق انتقام را نشان داد: " حضور مفسده انگیز آمریکا از منطقه باید حذف شود".
روزگاری در این مملکت شیخ فضل الله را اعدام کردند. حتا اجازه ندادند نماز عصرش را بخواند. سرش بر دار بود که آهنگ زدند و رقصیدند و وقتی پیکرش بر زمین افتاد روی جنازه اش ادرار کردند و در همه حال مردم مات نگاه می کردند.
🔸عزت این مردم و احساس کرامت شان را قدر دانستیم؟
✅هویت حاج قاسم را در قلب مردم ببینیم؛ حالا چهارتا آدم غافل یا فریب خورده یا ابزار دست شیطان، به عکس حاج قاسم هم بی حرمتی کنند؛ سنگ به تصویر ماه بر چاله آب می زنند.
دچار خطای تصویر نشویم... مردم همانند که قیامت کردند.
@mahdian_mohsen
1⃣یکم. سفیر انگلیس را پلیس دستگیر و وزارت خارجه او را احضار می کند و مردم درخواست اخراج وی را دارند. به چه جرمی؟ دخالت در مسائل ایران از طریق شرکت در تجمعات.
خاطرتان هست؟ یک روز ناصرالدین شاه گفت: "می خواهم سفر بروم باید از سفیر انگلیس اجازه بگیرم. ای مرده شور این مملکت را ببرد." بعدها فردوست در خاطراتش آورد که محمدرضا شاه همیشه شکایت داشت که این انگلیسی ها از کجا خبر دارند در کاخ من چه می گذرد؟ من رادیو گوش می دهم و یابه چه علاقه دارم؟
🔸این سطح از عزت و غرور کشور را قدر دانستیم؟
2⃣دوم. موضوع شلیک به هواپیما را از منظر دیگر ببینیم. مردم تمام قد دفاع کردند. انقلابی و غیرانقلابی با رنگ های مختلف تاکید کردند هواپیمای مسافربری را ما نزدیم. بعد که مشخص شد خطای فردی بوده است دنبال ردپای دیگری هستند و معتقدند پای نفوذ و خرابکاری و فتنه آمریکایی در جنگ الکترونیکی به میان است. مهم نیست این ادعا درست است یا نه. مهم اینست که این مردم چه آن زمان که دفاع کردند و چه امروز که دنبال نفوذی هستند، انقدر به نظام و سپاه اعتماد دارند که دوست ندارند باور کنند.
روزگاری در همین تهران خفت گیری لات و لوت های شهر را مردم پای آژان می گذاشتند و عربده کش ها را مامور ساواک می دانستند و حق هم داشتند.
🔸این سطح اعتماد به پاکی انقلاب را قدر دانستیم؟
3⃣سوم. گفتیم انتقام سخت؛ مردم ساعت شمار گذاشتند. اولین سیلی سخت نواخته شد؛ اما مردم پای یک تار موی حاج قاسم هم نگذاشتند. گفتند آرام نشدیم. گفتند همچنان در انتظار انتقام سختیم تا اینکه رهبری افق انتقام را نشان داد: " حضور مفسده انگیز آمریکا از منطقه باید حذف شود".
روزگاری در این مملکت شیخ فضل الله را اعدام کردند. حتا اجازه ندادند نماز عصرش را بخواند. سرش بر دار بود که آهنگ زدند و رقصیدند و وقتی پیکرش بر زمین افتاد روی جنازه اش ادرار کردند و در همه حال مردم مات نگاه می کردند.
🔸عزت این مردم و احساس کرامت شان را قدر دانستیم؟
✅هویت حاج قاسم را در قلب مردم ببینیم؛ حالا چهارتا آدم غافل یا فریب خورده یا ابزار دست شیطان، به عکس حاج قاسم هم بی حرمتی کنند؛ سنگ به تصویر ماه بر چاله آب می زنند.
دچار خطای تصویر نشویم... مردم همانند که قیامت کردند.
@mahdian_mohsen
✅برخی حکمت حوادث و بلایای اخیر را در این دیدند که در پیروزی های پیش از آن و حضور قیامت گونه مردم دچار غرور شدیم.
البته حوادث سطوح حکیمانه مختلفی دارد و یک برگ از درخت می افتد، دهها و بلکه صدها حکمت بر آن متصور است.
اما راز اصلی این حوادث را رهبرانقلاب در یک حکمت عمیقتری دیدند. به فهم من با 180 درجه تفاوت نسبت به آنچه ترویج شده است.
رهبری راز بلا را امتحانی برای ندیدن همان غرور دانستند. گوئی غرور را باید دید و شکرگزار بود و سر دست گرفت. بلا را در این دیدند غرورمان فراموش کنیم.
غروری که برآمده از یدالله است. غروری که یوم الله ساخته است.
و دشمن خواست این غرور فراموش شود حال آنکه و مکرو ومکر الله والله خیرالماکرین.
راز این بلایا این است که خطا های داخلی و دسیسه های خارجی باعث فراموشی یدالله و یوم الله شود. امتحان بود. ولی ملت باز هم پیروز شدند.
@mahdian_mohsen
البته حوادث سطوح حکیمانه مختلفی دارد و یک برگ از درخت می افتد، دهها و بلکه صدها حکمت بر آن متصور است.
اما راز اصلی این حوادث را رهبرانقلاب در یک حکمت عمیقتری دیدند. به فهم من با 180 درجه تفاوت نسبت به آنچه ترویج شده است.
رهبری راز بلا را امتحانی برای ندیدن همان غرور دانستند. گوئی غرور را باید دید و شکرگزار بود و سر دست گرفت. بلا را در این دیدند غرورمان فراموش کنیم.
غروری که برآمده از یدالله است. غروری که یوم الله ساخته است.
و دشمن خواست این غرور فراموش شود حال آنکه و مکرو ومکر الله والله خیرالماکرین.
راز این بلایا این است که خطا های داخلی و دسیسه های خارجی باعث فراموشی یدالله و یوم الله شود. امتحان بود. ولی ملت باز هم پیروز شدند.
@mahdian_mohsen
✅درباره کلید واژه جدید رهبرانقلاب
رهبرانقلاب در دو سخنرانی اخیرشان بعد از "یوم الله قیامت مردم" و "شلیک به حیثیت آمریکا" در مرحله "چه باید کرد" فرمودند: باید #قوی_شویم.
تعبیر جدیدی نیست اما یک تاکید مجدد در ماموریت هاست. گوئی زمانه، زمانه جدی تر این مطالبه است. قوی شدن ارتقای مقاومت است. مقاومت در واکنش است و قوی شدن یک کنش فعال است. هرچند در بطن مقاومت نیز قوی شدن است اما اینبار رهبری اصل قوت را در دل مقاومت از اجمال خارج و نشان دار ساختند. مسیر مقاومت در قوی تر شدن است.
"قوی شویم" را بارها صریحا و مضمونا فرمودند اما تاکید این روزهایشان بدون رمز و راز نیست. سوال اینست که نسبت این تاکید مجدد با این ایام الله چیست؟
این تاکید مجدد، ناشی از یک ارتقای داخلی است که می تواند شنیدن این ماموریت و حرکت بران را محسوس تر سازد.
یوم الله اول، محشر مردم بود. فرمودند اشتباه نکنید. این حضور مردم یعنی بیعت مجدد با مکتب امام. حضور خروشان مردم، باطنی دارد و آن نیز "انقلابی بودن و انقلابی ماندن" است.
یوم الله دوم، شلیک به حیثیت و ابهت و هیبت استکبارست. رهبرانقلاب ریشه این یوم الله را نیز در یوم الله اول می دانند. فرمودند درخواست انتقام مردم، سوخت اصلی این موشک ها بود.
حضور مردم به خودی خود ظهور "مامی توانیم" است. اینجاست که میگوید قوی تر شویم. اینجاست که نعمت را دیده اند و این دارایی را سردست گرفته اند و ارتقای آنرا مطالبه می کنند.
#قوی_شویم برای ملت "صبار" و "شکور" است. صبار را فرمودند استقامت و شکور یعنی شاکری. ملتی که شاکرست امیدوارست و می تواند استقامت را تا قوی شدن ارتقا دهد.
هرجا مردم حاضر باشند و امیدوار، می توانیم شعار "قوی تر شویم" را بیرق سازیم. حالا با این اشاره وارد انتخابات شویم. اول حضور حداکثری مردم و انشالله ظهور مجلس قوی.
@mahdian_mohsen
رهبرانقلاب در دو سخنرانی اخیرشان بعد از "یوم الله قیامت مردم" و "شلیک به حیثیت آمریکا" در مرحله "چه باید کرد" فرمودند: باید #قوی_شویم.
تعبیر جدیدی نیست اما یک تاکید مجدد در ماموریت هاست. گوئی زمانه، زمانه جدی تر این مطالبه است. قوی شدن ارتقای مقاومت است. مقاومت در واکنش است و قوی شدن یک کنش فعال است. هرچند در بطن مقاومت نیز قوی شدن است اما اینبار رهبری اصل قوت را در دل مقاومت از اجمال خارج و نشان دار ساختند. مسیر مقاومت در قوی تر شدن است.
"قوی شویم" را بارها صریحا و مضمونا فرمودند اما تاکید این روزهایشان بدون رمز و راز نیست. سوال اینست که نسبت این تاکید مجدد با این ایام الله چیست؟
این تاکید مجدد، ناشی از یک ارتقای داخلی است که می تواند شنیدن این ماموریت و حرکت بران را محسوس تر سازد.
یوم الله اول، محشر مردم بود. فرمودند اشتباه نکنید. این حضور مردم یعنی بیعت مجدد با مکتب امام. حضور خروشان مردم، باطنی دارد و آن نیز "انقلابی بودن و انقلابی ماندن" است.
یوم الله دوم، شلیک به حیثیت و ابهت و هیبت استکبارست. رهبرانقلاب ریشه این یوم الله را نیز در یوم الله اول می دانند. فرمودند درخواست انتقام مردم، سوخت اصلی این موشک ها بود.
حضور مردم به خودی خود ظهور "مامی توانیم" است. اینجاست که میگوید قوی تر شویم. اینجاست که نعمت را دیده اند و این دارایی را سردست گرفته اند و ارتقای آنرا مطالبه می کنند.
#قوی_شویم برای ملت "صبار" و "شکور" است. صبار را فرمودند استقامت و شکور یعنی شاکری. ملتی که شاکرست امیدوارست و می تواند استقامت را تا قوی شدن ارتقا دهد.
هرجا مردم حاضر باشند و امیدوار، می توانیم شعار "قوی تر شویم" را بیرق سازیم. حالا با این اشاره وارد انتخابات شویم. اول حضور حداکثری مردم و انشالله ظهور مجلس قوی.
@mahdian_mohsen
✅روایت و ابرروایت بعد از حاج قاسم/
✅رهبرانقلاب چه کرد؟
🔸روایت چیست؟ گزارش من و شما از واقع. ما حقیقت را با روایت مان از صحنه می فهمیم. ابرروایت چیست؟ مفهوم اصلی و مضمون مادر در فهم روایت ها. مثال می زنم. مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. روایت چیست؟ مار دیدن ریسمان. ابرروایت چیست؟ مار گزیدگی.
با این توضیح یکبار کوران روایت ها را بعد از شهادت حاج قاسم مرور کنیم و بعد ببینیم رهبری چه کردند.
🔸بعد از شهادت حاج قاسم سه دوره خبری داشتیم.
🔸دوره اول: از شهادت حاج قاسم تا عملیات عین الاسد
ابرروایت چیست؟ شهادت حاج قاسم.
روایت های ضدانقلاب چیست؟ اول نماد سازی. گفتند حاج قاسم تروریست بود. نگرفت. تلاش کردند مصداق بسازند؛ گفتند حاج قاسم عامل کشتار آبان ماه و همانست که به عراقی ها طعنه زد که چرا تجمعات را جمع نمی کنید؟! بازهم نگرفت. با هجوم میلیونی مردم در خیابان ها بی بی سی از همه تجمعات دنیا و حتا تاریخی در ایران نوشت. از ناصرالدین شاه تا پاشایی و منتظری و غیره. تلاش کردند اعتبار زدایی کنند. بازهم نگرفت. از حضور در تشییع نازی های گزارش رفتند تا جعل انگاری کنند. نگرفت. خوار انگاری کردند و در نهایت از سندرم استکهلم نوشتند. اینکه زندانی به زندان بانش عشق می ورزد. نشد.
چرا در این جنگ روایتی موفق نبودند؟ ابرروایت پر قدرت حاج قاسم.
🔸دوره دوم. از عملیات عین الاسد تا سقوط هواپیما
روایت کاربران داخلی چه بود: کشته های عین الاسد. ابرروایت چه بود؟ انتقام سخت.
روایت ضدانقلاب چه بود؟ ابتدا تخفیف انگاری. گفتند اتفاقی نیافتده است. در ادامه با سقوط هواپیما سمت قطره چکانی دروغ بزرگ رفتند. موثر بود. ابرروایت چه بود؟ ضعف کارامدی در ایران.
در این رویارویی نزاع برابر بود. چرا؟ هم آوردی ابرروایت ها نزدیک بهم بود.
🔸دوره سوم. اعلام خطای انسانی
روایت ما: مامقصریم. ابرروایت: هیچ. نداشتیم. گیجی ابرروایت.
روایت ضدانقلاب فراتر از خطای انسانی و شکل گیری هشتگ چرنوبیل. این هشتگ می گفت این خطا نشانه عمق ناکارامدی است و رژیم به آستانه فروپاشی رسیده است. پس ابرروایت ضدانقلاب براندازی شد.
در این دوره موفق بودند.
🔸اما رهبرانقلاب چه کردند؟
رهبری ابرروایت را اصلاح کرد تا خرده روایت سقوط هواپیما درست فهم شود. تا با یک خطا دچار انفعال نشویم و میدان را نبازیم. دقیقا چه کردند؟ ابرروایت شد ملت صبار و شکور. توضیح دادند. صبار یعنی اگر اشکالی هم ببیند استقامت می ورزد و از مسیر اصلی منحرف نمی شود. وانمی ماند. شکورست یعنی نعمت اصلی را می بیند و رها نمی کند و شاکرست؛ ایام الله.
روایت چه شد؟ آنچه این روزها از تلخی ها می بینیم؛ بزرگنمایی دشمن برای فراموشی ایام الله است.
و میدان بازی را عوض کردند.
برای فهم دقیق خرده روایت ها باید ابر روایت را درست فهم کرد. رهبری چنین کرد.
@mahdian_mohsen
✅رهبرانقلاب چه کرد؟
🔸روایت چیست؟ گزارش من و شما از واقع. ما حقیقت را با روایت مان از صحنه می فهمیم. ابرروایت چیست؟ مفهوم اصلی و مضمون مادر در فهم روایت ها. مثال می زنم. مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. روایت چیست؟ مار دیدن ریسمان. ابرروایت چیست؟ مار گزیدگی.
با این توضیح یکبار کوران روایت ها را بعد از شهادت حاج قاسم مرور کنیم و بعد ببینیم رهبری چه کردند.
🔸بعد از شهادت حاج قاسم سه دوره خبری داشتیم.
🔸دوره اول: از شهادت حاج قاسم تا عملیات عین الاسد
ابرروایت چیست؟ شهادت حاج قاسم.
روایت های ضدانقلاب چیست؟ اول نماد سازی. گفتند حاج قاسم تروریست بود. نگرفت. تلاش کردند مصداق بسازند؛ گفتند حاج قاسم عامل کشتار آبان ماه و همانست که به عراقی ها طعنه زد که چرا تجمعات را جمع نمی کنید؟! بازهم نگرفت. با هجوم میلیونی مردم در خیابان ها بی بی سی از همه تجمعات دنیا و حتا تاریخی در ایران نوشت. از ناصرالدین شاه تا پاشایی و منتظری و غیره. تلاش کردند اعتبار زدایی کنند. بازهم نگرفت. از حضور در تشییع نازی های گزارش رفتند تا جعل انگاری کنند. نگرفت. خوار انگاری کردند و در نهایت از سندرم استکهلم نوشتند. اینکه زندانی به زندان بانش عشق می ورزد. نشد.
چرا در این جنگ روایتی موفق نبودند؟ ابرروایت پر قدرت حاج قاسم.
🔸دوره دوم. از عملیات عین الاسد تا سقوط هواپیما
روایت کاربران داخلی چه بود: کشته های عین الاسد. ابرروایت چه بود؟ انتقام سخت.
روایت ضدانقلاب چه بود؟ ابتدا تخفیف انگاری. گفتند اتفاقی نیافتده است. در ادامه با سقوط هواپیما سمت قطره چکانی دروغ بزرگ رفتند. موثر بود. ابرروایت چه بود؟ ضعف کارامدی در ایران.
در این رویارویی نزاع برابر بود. چرا؟ هم آوردی ابرروایت ها نزدیک بهم بود.
🔸دوره سوم. اعلام خطای انسانی
روایت ما: مامقصریم. ابرروایت: هیچ. نداشتیم. گیجی ابرروایت.
روایت ضدانقلاب فراتر از خطای انسانی و شکل گیری هشتگ چرنوبیل. این هشتگ می گفت این خطا نشانه عمق ناکارامدی است و رژیم به آستانه فروپاشی رسیده است. پس ابرروایت ضدانقلاب براندازی شد.
در این دوره موفق بودند.
🔸اما رهبرانقلاب چه کردند؟
رهبری ابرروایت را اصلاح کرد تا خرده روایت سقوط هواپیما درست فهم شود. تا با یک خطا دچار انفعال نشویم و میدان را نبازیم. دقیقا چه کردند؟ ابرروایت شد ملت صبار و شکور. توضیح دادند. صبار یعنی اگر اشکالی هم ببیند استقامت می ورزد و از مسیر اصلی منحرف نمی شود. وانمی ماند. شکورست یعنی نعمت اصلی را می بیند و رها نمی کند و شاکرست؛ ایام الله.
روایت چه شد؟ آنچه این روزها از تلخی ها می بینیم؛ بزرگنمایی دشمن برای فراموشی ایام الله است.
و میدان بازی را عوض کردند.
برای فهم دقیق خرده روایت ها باید ابر روایت را درست فهم کرد. رهبری چنین کرد.
@mahdian_mohsen
✅سوژه/ درباره چی بنویسم؟/ قاعده خب که چی
سوژه چیست؟ : بهانه نوشتن. ابزار جلب توجه و کشاندن مخاطب پای منبر و مقاله و خبر.
سوژه ابزار توجه دادن است؛ قدرت تبدیل ذغال به طلا.
انتخاب سوژه مهمترین تفاوت روزنامه نگار حرفه ای و آماتور است
سوژه یا "بکر" است یا "ابداعی و خلاقانه"
🔸چه موضوعاتی سوژه خبری محسوب نمی شوند؟
1ـ کلی باشند
2ـ تصویری نباشند
3ـ تکراری باشند
4ـ جذابیت نداشته باشند
5- فوریت نداشته باشد
6-عمومیت نداشته باشد
🔸برای پیدا کردن سوژه
زیاد بخوانید. خبر و کتاب و ...
زیاد حرف بزنید و مباحثه کنید؛ با گروه های مختلف و نه فقط حلقه رفقا و هم فکرا.
جلسات طوفان فکری راه بیاندازید.
زیاد ببینید. "نگاه" کنید که با "دیدن" فرق دارد.
کنجکاو باشد. پرسش کنید.
مویز بخورید. یعنی حافظه تان را برای ارجاع تقویت کنید. اگر مثل من حافظه ندارید بانک اطلاعات درست کنید.
✅اما تفاوت "ایده" و "مضمون" و "موضوع" و "سوژه"
برخی همه اینها را یکی می دانند. اینطور نیست.
🔸مضمون مفهوم است. یک حرف کلی. مثلا جاه طلبی.
🔸موضوع کشیدن مضمون روی مصداق است. قرار است این جاه طلبی را در چه موضوعی نشان دهیم؟ مثلا در سیاست یا فرهنگ یا چی؟ جزئی تر شوید.
🔸ایده چیست؟ زاویه نگاه شما. مثلا قرارست جاه طلبی را در حزب بازی از منظر دینی مورد توجه قرار دهید.
🔸سوژه چیست؟ قلاب شما برای نگه داشتن مخاطب در این نقطه. سوژه دارای رخداد وقصه و شخصیت و شهرت و ارزش های خبری است.
سوژه و ایده ملازم همند.
✅و اما راه رسیدن به سوژه و ایده؛
گام اصلی ایجاد یک نقشه ذهنی است. نقشه ذهنی از چشم مسلح بوجود می اید.
چشم مسلح چیست؟ مفصل است اما با این چند کار می توانید تمرین کنید.
🔸یکم نگاه ذره ای
خود موضوع را دقیق شوید. تا می توانیم موضوع را خرد کنیم و جزئی شوید. توجه به جزئیات و نگاه ذره ای و ریز بینانه بسیار مهم است.
نگه ذره ای قدرت تمثیل می دهد.
🔸دوم. رمزگشایی
رمزگشایی نگاه عمودی به سوژه است. یعنی نگاه عمیق و طولی. همان روح حاکم بر سوژه. همان نگاه علی و معلول به سوژه .
رمزگشایی قدرت تعمیم به ما می دهد.
🔸سوم. عکس هوایی
نگاه عرضی به سوژه . نگاه انسجامی. روابط بین سوژه ها؛ هم در نسبت با هم و هم روابط اصلی و فرعی آنها.
عکس هوایی قدرت تمایز و تشابه می دهد.
✅سوژه یا ایده تان را به دوستتان بگوئید. اگر گفت "خب که چی" یا شانه بالا انداخت و یا چشمش گرد نشد، یعنی باید دنبال سوژه جدید باشید. این قاعده را فراموش نکنید.
@mahdian_mohsen
سوژه چیست؟ : بهانه نوشتن. ابزار جلب توجه و کشاندن مخاطب پای منبر و مقاله و خبر.
سوژه ابزار توجه دادن است؛ قدرت تبدیل ذغال به طلا.
انتخاب سوژه مهمترین تفاوت روزنامه نگار حرفه ای و آماتور است
سوژه یا "بکر" است یا "ابداعی و خلاقانه"
🔸چه موضوعاتی سوژه خبری محسوب نمی شوند؟
1ـ کلی باشند
2ـ تصویری نباشند
3ـ تکراری باشند
4ـ جذابیت نداشته باشند
5- فوریت نداشته باشد
6-عمومیت نداشته باشد
🔸برای پیدا کردن سوژه
زیاد بخوانید. خبر و کتاب و ...
زیاد حرف بزنید و مباحثه کنید؛ با گروه های مختلف و نه فقط حلقه رفقا و هم فکرا.
جلسات طوفان فکری راه بیاندازید.
زیاد ببینید. "نگاه" کنید که با "دیدن" فرق دارد.
کنجکاو باشد. پرسش کنید.
مویز بخورید. یعنی حافظه تان را برای ارجاع تقویت کنید. اگر مثل من حافظه ندارید بانک اطلاعات درست کنید.
✅اما تفاوت "ایده" و "مضمون" و "موضوع" و "سوژه"
برخی همه اینها را یکی می دانند. اینطور نیست.
🔸مضمون مفهوم است. یک حرف کلی. مثلا جاه طلبی.
🔸موضوع کشیدن مضمون روی مصداق است. قرار است این جاه طلبی را در چه موضوعی نشان دهیم؟ مثلا در سیاست یا فرهنگ یا چی؟ جزئی تر شوید.
🔸ایده چیست؟ زاویه نگاه شما. مثلا قرارست جاه طلبی را در حزب بازی از منظر دینی مورد توجه قرار دهید.
🔸سوژه چیست؟ قلاب شما برای نگه داشتن مخاطب در این نقطه. سوژه دارای رخداد وقصه و شخصیت و شهرت و ارزش های خبری است.
سوژه و ایده ملازم همند.
✅و اما راه رسیدن به سوژه و ایده؛
گام اصلی ایجاد یک نقشه ذهنی است. نقشه ذهنی از چشم مسلح بوجود می اید.
چشم مسلح چیست؟ مفصل است اما با این چند کار می توانید تمرین کنید.
🔸یکم نگاه ذره ای
خود موضوع را دقیق شوید. تا می توانیم موضوع را خرد کنیم و جزئی شوید. توجه به جزئیات و نگاه ذره ای و ریز بینانه بسیار مهم است.
نگه ذره ای قدرت تمثیل می دهد.
🔸دوم. رمزگشایی
رمزگشایی نگاه عمودی به سوژه است. یعنی نگاه عمیق و طولی. همان روح حاکم بر سوژه. همان نگاه علی و معلول به سوژه .
رمزگشایی قدرت تعمیم به ما می دهد.
🔸سوم. عکس هوایی
نگاه عرضی به سوژه . نگاه انسجامی. روابط بین سوژه ها؛ هم در نسبت با هم و هم روابط اصلی و فرعی آنها.
عکس هوایی قدرت تمایز و تشابه می دهد.
✅سوژه یا ایده تان را به دوستتان بگوئید. اگر گفت "خب که چی" یا شانه بالا انداخت و یا چشمش گرد نشد، یعنی باید دنبال سوژه جدید باشید. این قاعده را فراموش نکنید.
@mahdian_mohsen
✅درباره ردصلاحیتم...
امروز از هیات نظارت تماس گرفتند و گفتند ردصلاحیت شدم. گفتم مستند کدام ماده؟ گفتند ماده 28 قانون انتخابات بند دوم؛ یعنی عدم التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی. تشکر کردم.
اول گفته بودند ماده 31 و محکومیت مالی و بعد گفتند عدم التزام به ولایت فقیه. در شکایتم در فرامانداری نوشتم من نه محکومیت دارم، نه دادگاهی و اتهامی با این عنوان داشتم؛ درباره عدم التزام به ولایت فقیه هم اشتباه گرفتید. همین.
با این حال تردید کردم. پرونده ای سالها پیش نزد قاضی صلواتی داشتم و تصمیم گرفتم پرس وجوی مجدد کنم. آقای صلواتی را در جلسه ای کوتاه ملاقات کردم. حاج آقا پرونده را به خاطر داشت. از ماجرا پرسید و توضیح دادم. حاج آقا مستاصل شد. گفت شما دادگاه هم نرفتید چطور برای شما محکومیت ثبت شده است؟ چند جا با گوشی قدیمی خود تماس گرفتند. پشت تلفن مشفقانه می گفت "آقای مهدیان جوان انقلابی است و چرا با آبرویش بازی شده است؟ اصلا محکومیت ندارد. اشتباهست." تماس آخر رئیس اجرای احکام بود؛ توضیح داد. دست آخر گفتند "همین الان برو اجرای احکام."
جوان مومن و باصفایی به نام قاضی براعه؛ تا من را دید از جلسه بیرن آمد و گفت هیچ نگران نباشید. یک اتفاق نادر و شاذ افتاده است. پرونده منع تعقیب شما به اشتباه محکومیت ثبت شده است. الان اصلاح می کنم و برای آقای کدخدایی هم نامه می زنم. نامه زد. دوتا نامه زد. یکی مبنی بر منع تعقیب و دومی را خودشان توصیه کردند که صریح تر بنویسند؛ "اینکه ثبت محکومیت اشتباه است." (سند پیوست.)
نامه ها را ضمیمه شکایتم به شورای نگهبان کردم. اما ظاهرا تصمیم گرفته بودند ردصلاحیت کنند. آنهم به اتهام عدم وفاداری به انقلابی اسلامی. ای انصاف....کاش حداقل این بند نبود.
مهم نیست. سلمنا. حکم ظالمانه ای است اما به حرمت قانون که پایش امضای مشروعیت بخش مردم و اسلام است می پذیرم.
من انقلاب اسلامی را از روی دست این و آن و موروثی و برای پست و مقام برداشت نکردم. انقلاب اسلامی را وجودی درک کردم و مظهر سنت الهی تفوق حق بر باطل می دانم. معرفتم به انقلاب را حضوری و از دست مکتب روح الله کبیر و حضرت آقا گرفتم. با این نسبت های ناروا نیز عقب نخواهم نشست.
پ.ن: از آنجائیکه احتمال می دهم این اتهام بهانه ای برای خناسان در تضعیف عملکرد همکارانم در خبرگزاری فارس شود از امروز از معاونت خبر هم استعفا می دهم.
باا ین حال در این جنگ تمام عیار ذهنی و ادراکی و رسانه ای، محکم تر از گذشته در همین کانال و دیگر شبکه های شخصی ام خواهم نوشت وباقی وقتم را نیز خرج بشاگرد و گروه جهادی محبین الائمه خواهم کرد.
https://b2n.ir/406869
@mahdian_mohsen
امروز از هیات نظارت تماس گرفتند و گفتند ردصلاحیت شدم. گفتم مستند کدام ماده؟ گفتند ماده 28 قانون انتخابات بند دوم؛ یعنی عدم التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی. تشکر کردم.
اول گفته بودند ماده 31 و محکومیت مالی و بعد گفتند عدم التزام به ولایت فقیه. در شکایتم در فرامانداری نوشتم من نه محکومیت دارم، نه دادگاهی و اتهامی با این عنوان داشتم؛ درباره عدم التزام به ولایت فقیه هم اشتباه گرفتید. همین.
با این حال تردید کردم. پرونده ای سالها پیش نزد قاضی صلواتی داشتم و تصمیم گرفتم پرس وجوی مجدد کنم. آقای صلواتی را در جلسه ای کوتاه ملاقات کردم. حاج آقا پرونده را به خاطر داشت. از ماجرا پرسید و توضیح دادم. حاج آقا مستاصل شد. گفت شما دادگاه هم نرفتید چطور برای شما محکومیت ثبت شده است؟ چند جا با گوشی قدیمی خود تماس گرفتند. پشت تلفن مشفقانه می گفت "آقای مهدیان جوان انقلابی است و چرا با آبرویش بازی شده است؟ اصلا محکومیت ندارد. اشتباهست." تماس آخر رئیس اجرای احکام بود؛ توضیح داد. دست آخر گفتند "همین الان برو اجرای احکام."
جوان مومن و باصفایی به نام قاضی براعه؛ تا من را دید از جلسه بیرن آمد و گفت هیچ نگران نباشید. یک اتفاق نادر و شاذ افتاده است. پرونده منع تعقیب شما به اشتباه محکومیت ثبت شده است. الان اصلاح می کنم و برای آقای کدخدایی هم نامه می زنم. نامه زد. دوتا نامه زد. یکی مبنی بر منع تعقیب و دومی را خودشان توصیه کردند که صریح تر بنویسند؛ "اینکه ثبت محکومیت اشتباه است." (سند پیوست.)
نامه ها را ضمیمه شکایتم به شورای نگهبان کردم. اما ظاهرا تصمیم گرفته بودند ردصلاحیت کنند. آنهم به اتهام عدم وفاداری به انقلابی اسلامی. ای انصاف....کاش حداقل این بند نبود.
مهم نیست. سلمنا. حکم ظالمانه ای است اما به حرمت قانون که پایش امضای مشروعیت بخش مردم و اسلام است می پذیرم.
من انقلاب اسلامی را از روی دست این و آن و موروثی و برای پست و مقام برداشت نکردم. انقلاب اسلامی را وجودی درک کردم و مظهر سنت الهی تفوق حق بر باطل می دانم. معرفتم به انقلاب را حضوری و از دست مکتب روح الله کبیر و حضرت آقا گرفتم. با این نسبت های ناروا نیز عقب نخواهم نشست.
پ.ن: از آنجائیکه احتمال می دهم این اتهام بهانه ای برای خناسان در تضعیف عملکرد همکارانم در خبرگزاری فارس شود از امروز از معاونت خبر هم استعفا می دهم.
باا ین حال در این جنگ تمام عیار ذهنی و ادراکی و رسانه ای، محکم تر از گذشته در همین کانال و دیگر شبکه های شخصی ام خواهم نوشت وباقی وقتم را نیز خرج بشاگرد و گروه جهادی محبین الائمه خواهم کرد.
https://b2n.ir/406869
@mahdian_mohsen
✅درباره تائید صلاحیتم...
پیامک تائید صلاحیت را دریافت کردم.
بعد از انتشار یادداشت انتقادی، از شورای نگهبان تماس گرفتند و برای جلسه ای دعوت کردند. ورودی ساختمان شلوغ بود. خیلی ها برای جلسه و پیگیری آمده بودند. وارد اتاق شدم. پیرمرد خوش مشربی به استقبال آمد. پرسید مدارک شما چیست؟ نامه ها و مستندات را ارائه کردم. گفتم این ها را پیش تر نیز به شکایت نامه قبلی الصاق کرده بودم. گفتند دست ما نرسیده است. دلیلش را جویا نشدم. شاید هم لابه لای اینهمه پرونده گم شده بود. تشکر کردم و خداحافظی ...تا پیامک امروز.
فاصله ردصلاحیت تا تائید صلاحیتم همین حریت ساختاری است که قیمت دارد.
اما دو گروه از این ردصلاحیت خیلی خوشحال شدند. یکی اصلاح طلبانی که باشیفتگی زائد الوصف بر شورا تاختند و نوشتند "دیدید گفتیم خسارتید" و یک گروه هم باقی مانده های انحراف که نوشتند "بر خاکستر آه ما نشستید".
اشتباه می کنند. بین جریان انقلاب و ایندو یک تفاوت ساده است. اینها عمریست خطا را بهانه می کنند تا با دیکتاتوری مقابل قانون بایستند و جریان انقلاب خطا را می بیند تا با اصلاحش مردم سالاری را به رخ بکشد.
به همین جهت هردو گروه از متن پیشین برآشفتند که چطور ممکن است حکمی را خطا بدانید و اما به احترام قانون بایستید و برایش حریم مقدس بسازید؟ واقع اینست که همه آنچه از انقلاب می فهمم همین است.
ما نقد می کنیم و از خطا ها و حتی ظلم ها می گوئیم اما چون ساختارها وقوانین جمهوری اسلامی را به امضا و برآمده از مردم می دانیم برایش حرمت قائلیم و راه اصلاح را نه در منیت ها و قلدرمآبی ها، بلکه در خود قانون می دانیم.
ما قصور و تقصیر ها را می بینیم و فریادش می کنیم اما چون حرکت کلی انقلاب را به سمت ظهور حق و سنت محوضت و خالص سازی الهی به سمت روشنایی می دانیم، سراپا امیدیم و اقدام.
ماجرای ردصلاحیتم هرچند خطا بر خطا بود اما برایم فخرانگیز بود. تلاش مشفقانه قاضی پرونده ام و تعصب دیدنی قاضی اجرای احکام برای اصلاح خطائی که صورت گرفته بود قابل تکریم است. حریت ساختاری شورای نگهبان نیز قابل احترام بود و تجربه ای شد ماندگار. آنقدر شجاعت و صداقت داشتند که بی اعتنا به حاشیه ها به تکلیف شان عمل کنند.
برای خودم نیز درس ها داشت. کمترینش اینکه من و ما اگر آبروئی داریم از انقلاب است. پس به هزینه کردن آبرویمان نیز نبالیم...
@mahdian_mohsen
پیامک تائید صلاحیت را دریافت کردم.
بعد از انتشار یادداشت انتقادی، از شورای نگهبان تماس گرفتند و برای جلسه ای دعوت کردند. ورودی ساختمان شلوغ بود. خیلی ها برای جلسه و پیگیری آمده بودند. وارد اتاق شدم. پیرمرد خوش مشربی به استقبال آمد. پرسید مدارک شما چیست؟ نامه ها و مستندات را ارائه کردم. گفتم این ها را پیش تر نیز به شکایت نامه قبلی الصاق کرده بودم. گفتند دست ما نرسیده است. دلیلش را جویا نشدم. شاید هم لابه لای اینهمه پرونده گم شده بود. تشکر کردم و خداحافظی ...تا پیامک امروز.
فاصله ردصلاحیت تا تائید صلاحیتم همین حریت ساختاری است که قیمت دارد.
اما دو گروه از این ردصلاحیت خیلی خوشحال شدند. یکی اصلاح طلبانی که باشیفتگی زائد الوصف بر شورا تاختند و نوشتند "دیدید گفتیم خسارتید" و یک گروه هم باقی مانده های انحراف که نوشتند "بر خاکستر آه ما نشستید".
اشتباه می کنند. بین جریان انقلاب و ایندو یک تفاوت ساده است. اینها عمریست خطا را بهانه می کنند تا با دیکتاتوری مقابل قانون بایستند و جریان انقلاب خطا را می بیند تا با اصلاحش مردم سالاری را به رخ بکشد.
به همین جهت هردو گروه از متن پیشین برآشفتند که چطور ممکن است حکمی را خطا بدانید و اما به احترام قانون بایستید و برایش حریم مقدس بسازید؟ واقع اینست که همه آنچه از انقلاب می فهمم همین است.
ما نقد می کنیم و از خطا ها و حتی ظلم ها می گوئیم اما چون ساختارها وقوانین جمهوری اسلامی را به امضا و برآمده از مردم می دانیم برایش حرمت قائلیم و راه اصلاح را نه در منیت ها و قلدرمآبی ها، بلکه در خود قانون می دانیم.
ما قصور و تقصیر ها را می بینیم و فریادش می کنیم اما چون حرکت کلی انقلاب را به سمت ظهور حق و سنت محوضت و خالص سازی الهی به سمت روشنایی می دانیم، سراپا امیدیم و اقدام.
ماجرای ردصلاحیتم هرچند خطا بر خطا بود اما برایم فخرانگیز بود. تلاش مشفقانه قاضی پرونده ام و تعصب دیدنی قاضی اجرای احکام برای اصلاح خطائی که صورت گرفته بود قابل تکریم است. حریت ساختاری شورای نگهبان نیز قابل احترام بود و تجربه ای شد ماندگار. آنقدر شجاعت و صداقت داشتند که بی اعتنا به حاشیه ها به تکلیف شان عمل کنند.
برای خودم نیز درس ها داشت. کمترینش اینکه من و ما اگر آبروئی داریم از انقلاب است. پس به هزینه کردن آبرویمان نیز نبالیم...
@mahdian_mohsen
✅حرف روی زمین مانده دهه فجر
در جمع جوانان حزب اللهی و بادغدغه لرستانی درباره حرف روی زمین مانده دهه فجر صحبت کردم؛ بلکه بار روی زمین مانده انقلاب.
ما چطور انقلاب را معرفی کردیم؟
دهه فجر که می شود از مقایسه راه آهن و آب و برق و تلفن و غیره می گویند اما حرف های اصلی می ماند و در مکتب امام خاک می خورد. سوال اصلی اینست که انقلاب برای چه بود؟ چرا قیام کردیم؟ دستاوردهای انقلاب در حوزه مادیات قابل شمارش است اما سخن این است که آنچه انقلاب به معناوی واقعی کلمه در این عالم رقم زد چه بود؟ چه اتفاقی افتاد که امام فرمود در این انقلاب مقلب القلوب بودن حق را دیدیم. امام چه کرد که رهبری انقلاب فرمود " خداوند برای اینکه چرخشی در تاریخ به وجود بیاورد، دستی از غیب باید ظاهر می شد و این دست را (امام خمینی) ظاهر کرد..."
امام چه کرد که رهبری فرمود اگر انقلاب همین کرامت نفس را به مردم داده باشد کفایت می کند؟
انقلاب ملکوت را از غربت در آورد و معنویت را از سر سجاده و مسجد و خانقاه و غیره به عرصه اجتماع کشاند. انسان زنگارگرفته و خاک خورده را اهل قیام کرد و ارزش های انسانی را از خاک به ثریا کشاند. امروز دوست و دشمن با آرمان های انقلاب سخن می گویند و از عدالت و آزادی و مبارزه با ظلم حرف می زنند.
نگذاشتند انقلاب را وجودی و با نظر به اراده الهی درک کنیم.
و امروز بعد از 40 سال هنوز مجبوریم از رشد راه و جاده و برق و تلفن و غیره بگوئیم....این همه هست و این نیست.
همه دستاورد انقلاب در مردم است؛ در مردمسالاری است. اما چه باید گفت که مردم سالاری را تقلیل دادیم به دموکراسی و پای صندوق رای و قدرت بی همتا و معنوی مردم را در دیگر عرصه ها نشناختیم؟
حکمرانی و کشور قوی تنها و تنها در به عرصه کشاندن این قدرت است و ولاغیر. در این باره انشاالله بیشتر خواهم نوشت.
@mahdian_mohsen
در جمع جوانان حزب اللهی و بادغدغه لرستانی درباره حرف روی زمین مانده دهه فجر صحبت کردم؛ بلکه بار روی زمین مانده انقلاب.
ما چطور انقلاب را معرفی کردیم؟
دهه فجر که می شود از مقایسه راه آهن و آب و برق و تلفن و غیره می گویند اما حرف های اصلی می ماند و در مکتب امام خاک می خورد. سوال اصلی اینست که انقلاب برای چه بود؟ چرا قیام کردیم؟ دستاوردهای انقلاب در حوزه مادیات قابل شمارش است اما سخن این است که آنچه انقلاب به معناوی واقعی کلمه در این عالم رقم زد چه بود؟ چه اتفاقی افتاد که امام فرمود در این انقلاب مقلب القلوب بودن حق را دیدیم. امام چه کرد که رهبری انقلاب فرمود " خداوند برای اینکه چرخشی در تاریخ به وجود بیاورد، دستی از غیب باید ظاهر می شد و این دست را (امام خمینی) ظاهر کرد..."
امام چه کرد که رهبری فرمود اگر انقلاب همین کرامت نفس را به مردم داده باشد کفایت می کند؟
انقلاب ملکوت را از غربت در آورد و معنویت را از سر سجاده و مسجد و خانقاه و غیره به عرصه اجتماع کشاند. انسان زنگارگرفته و خاک خورده را اهل قیام کرد و ارزش های انسانی را از خاک به ثریا کشاند. امروز دوست و دشمن با آرمان های انقلاب سخن می گویند و از عدالت و آزادی و مبارزه با ظلم حرف می زنند.
نگذاشتند انقلاب را وجودی و با نظر به اراده الهی درک کنیم.
و امروز بعد از 40 سال هنوز مجبوریم از رشد راه و جاده و برق و تلفن و غیره بگوئیم....این همه هست و این نیست.
همه دستاورد انقلاب در مردم است؛ در مردمسالاری است. اما چه باید گفت که مردم سالاری را تقلیل دادیم به دموکراسی و پای صندوق رای و قدرت بی همتا و معنوی مردم را در دیگر عرصه ها نشناختیم؟
حکمرانی و کشور قوی تنها و تنها در به عرصه کشاندن این قدرت است و ولاغیر. در این باره انشاالله بیشتر خواهم نوشت.
@mahdian_mohsen
چرا وحدت؟!
چرا تیتر وحدت؟ اصلا مگر ائتلاف سیاسی وحدت است؟ معتقدم با ماجرایی فراتر از یک ائتلاف مواجهیم. سقف رفتار ائتلافی ما در انتخابات می تواند وحدت باشد؛ اگر متوجه باشیم. چرا؟
همواره همدوش ائتلاف سیاسی ما، یک ترس بوده است؛ ترس از شکست. ترس از پیروزی جریان مقابل. همیشه گفته شده و شنیدیم که اگر ائتلاف نکنیم غیرانقلابی ها رای می آورند. این نگرانی بحق است اما ضرب دستش به اندازه ای نیست که جاندفدا پای ائتلاف بسازد. چه بسا با فرض نامحتملی مواجه باشیم که اگر رقیبی پیش رو نباشد، آنگاه حکم چیست؟
یااینکه حتا برخی بگویند چه کسی گفته فلانی و بهمانی در ائتلاف وضعیتی بهتر از غیرانقلابی ها دارند و اختلاف سیاسی را ایدئولوژیک بدانند. بحث صغروی و مصداقی ندارم. مختصری کلان تر ماجرا را ببینیم.
معتقدم یک نگرانی جدی تری وجود که از ائتلاف یک ضرورت می سازد و آنرا تا وحدت ارتقا می بخشد و آنهم توجه دادن به معنای حقیقی ولایت در جامعه است.
در مکتب امام و رهبری وقتی سخن از ولایت می شود منظور شخص ولی جامعه و امام امت نیست. ولایت وجود توامان ولی زمان همراه با چسبندگی و درهم تنیدگی امت است. در ادبیات امامین انقلاب وحدت داخلی از درون ولایت می آید. ولایت در این معنا منشا قدرت است و لذا وحدت درونی جریان انقلاب نیز یک قدرت بلامنازع است.
از راس و سازوکار ائتلاف و نامزدها عبور کنیم. یکبار ماجرا را از پائین به بالا ببینیم. گروه های منتسب به ائتلاف رای شان از کجاست؟ از کدام پایگاه؟ چه کسانی قرارست به این ها رای دهند؟ آیا قبول داریم پایگاه رای این ائتلاف یکی است؟
اجازه دهید معکوس طرح بحث کنیم. عدم ائتلاف چیست؟ عدم ائتلاف رقابت در بدنه اجتماعی انقلاب است. نزاع و اختلاف در پایگاه اجتماعی انقلابیون است. اختلاف بین کسانی است که کنار هم بودن آنها نصرت به ولایت است چرا که انسجام آنها قدرت ساز است.
رقابت انتخاباتی آنهم میان انقلابی ها همواره رنگ ایدئولوژیک داشته است و چنان شدت می یابد که تا سالها جای زخم نقار آن باقی می ماند و اجازه مودت آرمانی و رفاقت سیاسی نمی دهد.
انشالله دقت فرمودید؛ حرفی باقی نمانده است. قرارست با پیروزی در انتخابات چه کنیم؟ نصرت ولایت؟ مقدمه این پیروزی خودش نقض غرض است و هدم این نصرت است.
وحدت در جریان مجاهدین را جدی بگیریم. اصل پیروزی در انتخابات نیز به این اندازه مهم نیست. این سطح از وحدت ظهور قدرت ولایت است. این جریان جبهه ای است که با انسجام سیاسی مقابل دشمن صف می گیرد و شمشیر می زند. هزینه شکاف در این جبهه تنها انتخابات نیست و تا ولایت که حقیقت قدرت سیاسی شیعی است کشانده می شود.
حرف آخر؛
اگر به این مهم توجه داریم؛ آنگاه به هر دلیل به ائتلاف نرسیدیم چنان نکنیم که وحدت نیز آسیب ببیند.
@mahdian_mohsen
چرا تیتر وحدت؟ اصلا مگر ائتلاف سیاسی وحدت است؟ معتقدم با ماجرایی فراتر از یک ائتلاف مواجهیم. سقف رفتار ائتلافی ما در انتخابات می تواند وحدت باشد؛ اگر متوجه باشیم. چرا؟
همواره همدوش ائتلاف سیاسی ما، یک ترس بوده است؛ ترس از شکست. ترس از پیروزی جریان مقابل. همیشه گفته شده و شنیدیم که اگر ائتلاف نکنیم غیرانقلابی ها رای می آورند. این نگرانی بحق است اما ضرب دستش به اندازه ای نیست که جاندفدا پای ائتلاف بسازد. چه بسا با فرض نامحتملی مواجه باشیم که اگر رقیبی پیش رو نباشد، آنگاه حکم چیست؟
یااینکه حتا برخی بگویند چه کسی گفته فلانی و بهمانی در ائتلاف وضعیتی بهتر از غیرانقلابی ها دارند و اختلاف سیاسی را ایدئولوژیک بدانند. بحث صغروی و مصداقی ندارم. مختصری کلان تر ماجرا را ببینیم.
معتقدم یک نگرانی جدی تری وجود که از ائتلاف یک ضرورت می سازد و آنرا تا وحدت ارتقا می بخشد و آنهم توجه دادن به معنای حقیقی ولایت در جامعه است.
در مکتب امام و رهبری وقتی سخن از ولایت می شود منظور شخص ولی جامعه و امام امت نیست. ولایت وجود توامان ولی زمان همراه با چسبندگی و درهم تنیدگی امت است. در ادبیات امامین انقلاب وحدت داخلی از درون ولایت می آید. ولایت در این معنا منشا قدرت است و لذا وحدت درونی جریان انقلاب نیز یک قدرت بلامنازع است.
از راس و سازوکار ائتلاف و نامزدها عبور کنیم. یکبار ماجرا را از پائین به بالا ببینیم. گروه های منتسب به ائتلاف رای شان از کجاست؟ از کدام پایگاه؟ چه کسانی قرارست به این ها رای دهند؟ آیا قبول داریم پایگاه رای این ائتلاف یکی است؟
اجازه دهید معکوس طرح بحث کنیم. عدم ائتلاف چیست؟ عدم ائتلاف رقابت در بدنه اجتماعی انقلاب است. نزاع و اختلاف در پایگاه اجتماعی انقلابیون است. اختلاف بین کسانی است که کنار هم بودن آنها نصرت به ولایت است چرا که انسجام آنها قدرت ساز است.
رقابت انتخاباتی آنهم میان انقلابی ها همواره رنگ ایدئولوژیک داشته است و چنان شدت می یابد که تا سالها جای زخم نقار آن باقی می ماند و اجازه مودت آرمانی و رفاقت سیاسی نمی دهد.
انشالله دقت فرمودید؛ حرفی باقی نمانده است. قرارست با پیروزی در انتخابات چه کنیم؟ نصرت ولایت؟ مقدمه این پیروزی خودش نقض غرض است و هدم این نصرت است.
وحدت در جریان مجاهدین را جدی بگیریم. اصل پیروزی در انتخابات نیز به این اندازه مهم نیست. این سطح از وحدت ظهور قدرت ولایت است. این جریان جبهه ای است که با انسجام سیاسی مقابل دشمن صف می گیرد و شمشیر می زند. هزینه شکاف در این جبهه تنها انتخابات نیست و تا ولایت که حقیقت قدرت سیاسی شیعی است کشانده می شود.
حرف آخر؛
اگر به این مهم توجه داریم؛ آنگاه به هر دلیل به ائتلاف نرسیدیم چنان نکنیم که وحدت نیز آسیب ببیند.
@mahdian_mohsen
✅فراتر از ائتلاف
در خبرها آمده بود که احتمال لیست مشترک ائتلاف اصولگرایان با جمعیت پایداری افزایش یافته است. اتفاق بزرگی است. اگرچه این مسیر زودتر از اینها می توانست به این نقطه مشترک برسد و سازوکاری همدلانه تر طی شود اما این چند ساعت نیز دیر نیست.
اگر این مهم رقم بخورد امری فراتر از ائتلاف شکل گرفته است که بدون شک تاریخی است و امتداد وحدت 96 است. چرا این ائتلاف اهمیت دارد؟ اهمیت این ماجرا را باید در تفاوت این ائتلاف با نمونه های مشابه در گذشته دید. برای اولین بارست که ائتلاف در راس، می تواند وحدت در بدنه را نیز فراهم سازد. وحدت در بدنه گمشده جریان انقلاب در تمام انتخابات گذشته است. گام بلندی که انتخابات 96 برداشته شد در انتخابات 98 میوه آن چیده می شود و می توان به یک بدنه اجتماعی یکپارچه و همدل و همراه و البته پرقدرت مباهات کرد.
حقیقت ماجرا اینست که این دستاورد اگر رقم بخورد از اصل پیروزی در انتخابات مهمتر است. وحدت 96 محصول ایثار فردی بود و وحدت 98 می تواند محصول ایثار جمعی باشد. وحدت 98 یک ارتقا و رشد معرفتی و بصیرتی در جبهه انقلاب است. مگر قرار است با انتخابات چه چیز رقم بخورد؟ هرمیزان انتظار داریم با پیروزی در انتخابات موثر باشیم، با این وحدت گفتمانی و جریانی می توانیم انتظار یک قدرت بلامنازع داشته باشیم. قدرتی که ناشی از وحدت جبهه ای است نه ائتلاف سیاسی و ظاهری. ائتلاف ممکن است قدرت ساز باشد، باشد یا نباشد؛ اما وحدت، خودش ظهور و بروز قدرت است.
کافیست طرفین به این مهم توجه کنند که پایگاه رای آنها مشترک است و نقار و کینه و اختلاف ممکن است پای صندوق رای ، یک گروه را بر دیگری تفوق بخشد اما یک بدنه اجتماعی و مردمی و انقلابی را تا مدتها دچار انشقاق می کند؛ بدنه ای که تنها شب انتخابات وارد سیاست نمی شود و همه زندگی اش را بر اساس فعالیت سیاسی برای انقلاب ترتیب داده است. با این توضیح هزینه اختلاف را جبهه انقلاب اسلامی می دهد و از ضرب چکاچک شمشیرهای جریان انقلاب علیه اهریمن کم می کند.
فراتر از ائتلاف ماجرا را ببینیم. این فرصت مهم را قدر بدانیم. امتداد ائتلاف از راس تا بدنه یعنی وحدت. این وحدت معنای حقیقی ولایت است.
توجه کنیم که در نظام اندیشه رهبرانقلاب ولایت منحصر به شخص ولی نیست. حقیقت ولایت، ولی است و جمع وحدانی و درهم تنیده مومنین. ایندو در کنار همست که قدرت تحقق توحید را روی زمین فراهم می سازد و حکومت الله را نصرت می دهد. کم نگیریم....
منبع:فارس
@mahdian_mohsen
در خبرها آمده بود که احتمال لیست مشترک ائتلاف اصولگرایان با جمعیت پایداری افزایش یافته است. اتفاق بزرگی است. اگرچه این مسیر زودتر از اینها می توانست به این نقطه مشترک برسد و سازوکاری همدلانه تر طی شود اما این چند ساعت نیز دیر نیست.
اگر این مهم رقم بخورد امری فراتر از ائتلاف شکل گرفته است که بدون شک تاریخی است و امتداد وحدت 96 است. چرا این ائتلاف اهمیت دارد؟ اهمیت این ماجرا را باید در تفاوت این ائتلاف با نمونه های مشابه در گذشته دید. برای اولین بارست که ائتلاف در راس، می تواند وحدت در بدنه را نیز فراهم سازد. وحدت در بدنه گمشده جریان انقلاب در تمام انتخابات گذشته است. گام بلندی که انتخابات 96 برداشته شد در انتخابات 98 میوه آن چیده می شود و می توان به یک بدنه اجتماعی یکپارچه و همدل و همراه و البته پرقدرت مباهات کرد.
حقیقت ماجرا اینست که این دستاورد اگر رقم بخورد از اصل پیروزی در انتخابات مهمتر است. وحدت 96 محصول ایثار فردی بود و وحدت 98 می تواند محصول ایثار جمعی باشد. وحدت 98 یک ارتقا و رشد معرفتی و بصیرتی در جبهه انقلاب است. مگر قرار است با انتخابات چه چیز رقم بخورد؟ هرمیزان انتظار داریم با پیروزی در انتخابات موثر باشیم، با این وحدت گفتمانی و جریانی می توانیم انتظار یک قدرت بلامنازع داشته باشیم. قدرتی که ناشی از وحدت جبهه ای است نه ائتلاف سیاسی و ظاهری. ائتلاف ممکن است قدرت ساز باشد، باشد یا نباشد؛ اما وحدت، خودش ظهور و بروز قدرت است.
کافیست طرفین به این مهم توجه کنند که پایگاه رای آنها مشترک است و نقار و کینه و اختلاف ممکن است پای صندوق رای ، یک گروه را بر دیگری تفوق بخشد اما یک بدنه اجتماعی و مردمی و انقلابی را تا مدتها دچار انشقاق می کند؛ بدنه ای که تنها شب انتخابات وارد سیاست نمی شود و همه زندگی اش را بر اساس فعالیت سیاسی برای انقلاب ترتیب داده است. با این توضیح هزینه اختلاف را جبهه انقلاب اسلامی می دهد و از ضرب چکاچک شمشیرهای جریان انقلاب علیه اهریمن کم می کند.
فراتر از ائتلاف ماجرا را ببینیم. این فرصت مهم را قدر بدانیم. امتداد ائتلاف از راس تا بدنه یعنی وحدت. این وحدت معنای حقیقی ولایت است.
توجه کنیم که در نظام اندیشه رهبرانقلاب ولایت منحصر به شخص ولی نیست. حقیقت ولایت، ولی است و جمع وحدانی و درهم تنیده مومنین. ایندو در کنار همست که قدرت تحقق توحید را روی زمین فراهم می سازد و حکومت الله را نصرت می دهد. کم نگیریم....
منبع:فارس
@mahdian_mohsen
✅قالیباف...
قالیباف چه کرد؟
سوال روشن دارم. چرا قالیباف برای ائتلاف تلاش کرد؟ انشالله دقت داریم که در تمام ائتلاف های سیاسی مرتبط به مجلس، عده ای جمع می شدند و ائتلاف می ساختند، چون بدون وحدت نتیجه نمی گرفتند. اما قالیباف بنا بر همه نظرسنجی ها و تلقی شهودی مردم به کفایت رای داشت. پس چرا سراغ ائتلاف رفت؟ چرا بجای انتشار لیست نواصولگراها سراغ دیگران رفت؟
پاسخ در سوال دیگری است؛ اصلا چرا قالیباف آمد؟ قالیباف آمد به 3 بهانه. اول اینکه برخلاف بسیاری که دنبال حذف این دولت بودند، اعتقاد داشت هزینه حذف بیش از نفع است و با یک مجلس قوی همین دولت ناکارآمد را می توان به کار واداشت. اما دو دلیل دیگر هم داشت. یکی تحقق "بیانیه گام دوم" و دوم "وحدت".
معتقد بود تحقق بیانیه گام دوم جز با "فرش راه شدن" بزرگترها میسر نیست. این مهم را نیز در وحدت دید. به سخن دیگر تحقق گام دوم، نیازمند یک وحدت درونی در جبهه انقلاب بود. لذا برایش مهم نبود که بسیاری از نزدیکانش به لیست اصلی راه نیافتند که نیافتند.
✅قالیباف در انتخابات 98، کار ناتمام انتخابات 96 را رقم زد. خیز برداشت که ائتلاف 96، را به وحدت اجتماعی 98 امتداد دهد. "وحدت" ارتقای "ائتلاف" است. ائتلاف در راس سیاسی است و وحدت در بدنه اجتماعی. موفق شد و نشد؛ توضیح می دهم.
چند ماه است روی شکل گیری ائتلاف کار می کند. برای این مهم دو کار انجام داد. یکم. اصلاح سازوکار ائتلاف به صورت پائین به بالا و نه دستوری و پشت درهای بسته و ریش سفیدی. دوم در حد مقدور، دیدار و ارتباط صمیمانه و نزدیک با بدنه جبهه انقلاب تا بغیر سازوکار، چهره به چهره نیز مقدمات همدلی فراهم شود.
سازوکار را بر اساس نظرسنجی و مجمع مردمی گذاشت. نتیجه را در میانه راه ، مجدد محک زد تا اولویت های کشور هم مورد اعتنا باشد. لذا وقتی دید لیست نیمه نهائی مطابق مصوبه اقتصاددان ندارد، اعتراض کرد که هدف ما تنها پیروزی نیست؛ بلکه "پیروزی" و البته "کارامدی" است. ائتلاف نیز بیانیه داد که لیست نهائی نبوده است؛ لذا فرآیندی با حضور همه جریان ها و قالیباف(بدون حق رای) شکل گرفت و نتیجه این شد که می بینیم؛ هرچه هست برآمده از خردجمعی است.
اما موفق به وحدت حداکثری هم نشد، چون عده ای برآشفتند که این مرد اهل فتنه است و متهم به فساد اقتصادی. معتقد بودند وحدت تنها در شرایطی میسر است که او حذف شود و لاغیر. غفلت ها قابل تحمل است اما تغافل ها بماند برای یوم تبلی السرائر.
ائتلاف حداکثری شکل نگرفت. اما وحدت، بدون ائتلاف هم می تواند شکل بگیرد؛ اگر من و شما به اهمیت وحدانی بودن جبهه حق توجه و این روزها از هم مراقبت کنیم.
@mahdian_mohsen
قالیباف چه کرد؟
سوال روشن دارم. چرا قالیباف برای ائتلاف تلاش کرد؟ انشالله دقت داریم که در تمام ائتلاف های سیاسی مرتبط به مجلس، عده ای جمع می شدند و ائتلاف می ساختند، چون بدون وحدت نتیجه نمی گرفتند. اما قالیباف بنا بر همه نظرسنجی ها و تلقی شهودی مردم به کفایت رای داشت. پس چرا سراغ ائتلاف رفت؟ چرا بجای انتشار لیست نواصولگراها سراغ دیگران رفت؟
پاسخ در سوال دیگری است؛ اصلا چرا قالیباف آمد؟ قالیباف آمد به 3 بهانه. اول اینکه برخلاف بسیاری که دنبال حذف این دولت بودند، اعتقاد داشت هزینه حذف بیش از نفع است و با یک مجلس قوی همین دولت ناکارآمد را می توان به کار واداشت. اما دو دلیل دیگر هم داشت. یکی تحقق "بیانیه گام دوم" و دوم "وحدت".
معتقد بود تحقق بیانیه گام دوم جز با "فرش راه شدن" بزرگترها میسر نیست. این مهم را نیز در وحدت دید. به سخن دیگر تحقق گام دوم، نیازمند یک وحدت درونی در جبهه انقلاب بود. لذا برایش مهم نبود که بسیاری از نزدیکانش به لیست اصلی راه نیافتند که نیافتند.
✅قالیباف در انتخابات 98، کار ناتمام انتخابات 96 را رقم زد. خیز برداشت که ائتلاف 96، را به وحدت اجتماعی 98 امتداد دهد. "وحدت" ارتقای "ائتلاف" است. ائتلاف در راس سیاسی است و وحدت در بدنه اجتماعی. موفق شد و نشد؛ توضیح می دهم.
چند ماه است روی شکل گیری ائتلاف کار می کند. برای این مهم دو کار انجام داد. یکم. اصلاح سازوکار ائتلاف به صورت پائین به بالا و نه دستوری و پشت درهای بسته و ریش سفیدی. دوم در حد مقدور، دیدار و ارتباط صمیمانه و نزدیک با بدنه جبهه انقلاب تا بغیر سازوکار، چهره به چهره نیز مقدمات همدلی فراهم شود.
سازوکار را بر اساس نظرسنجی و مجمع مردمی گذاشت. نتیجه را در میانه راه ، مجدد محک زد تا اولویت های کشور هم مورد اعتنا باشد. لذا وقتی دید لیست نیمه نهائی مطابق مصوبه اقتصاددان ندارد، اعتراض کرد که هدف ما تنها پیروزی نیست؛ بلکه "پیروزی" و البته "کارامدی" است. ائتلاف نیز بیانیه داد که لیست نهائی نبوده است؛ لذا فرآیندی با حضور همه جریان ها و قالیباف(بدون حق رای) شکل گرفت و نتیجه این شد که می بینیم؛ هرچه هست برآمده از خردجمعی است.
اما موفق به وحدت حداکثری هم نشد، چون عده ای برآشفتند که این مرد اهل فتنه است و متهم به فساد اقتصادی. معتقد بودند وحدت تنها در شرایطی میسر است که او حذف شود و لاغیر. غفلت ها قابل تحمل است اما تغافل ها بماند برای یوم تبلی السرائر.
ائتلاف حداکثری شکل نگرفت. اما وحدت، بدون ائتلاف هم می تواند شکل بگیرد؛ اگر من و شما به اهمیت وحدانی بودن جبهه حق توجه و این روزها از هم مراقبت کنیم.
@mahdian_mohsen