Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
روایت ابوسعید عقیصا از مکالمه امام حسین (ع) با عبدالله بن زبیر و دو تحریر متفاوت آن:
در منابع تاریخی، روایت مشهوری از مکالمه امام حسین (ع) با عبدالله بن زبیر پیش از خروج آن حضرت از مکه وجود دارد، که طبری نیز آن را در تاریخش به نقل از مقتل ابومخنف آورده است. در یک تقسیم بندی کلی می توان روایات مقتل ابومخنف را به چند دسته تقسیم کرد:
۱. روایات جماعت محدثان نظیر صقعب بن زهیر، مجالد بن سعید و...
۲. روایات شفاهی که صورت نقل خاطره دارند، مانند روایت دو برادر اسدی و قرة بن قيس، ضحاک بن عبدالله مشرقی، عقبة بن سمعان و...
٣. روایات متون خطب و گاه شماری، مانند روایت عقبة بن أبي العيزار و...
۴. روایات تنظیم و مکتوب شده مانند روایت ابوحمزة ثمالي و روایت مورد بحث ابوسعید عقیصا.
به نظر می رسد روایت ابوسعید عقیصا از روایاتی باشد که نخستین متون مدوّن از حادثه کربلاء را شکل می داده اند. این دسته افراد از نخستین کسانی بودند که در شکل دهی به تئوری های اولیه تفکر امامی نقش داشته اند، لذلک به همین عنوان مورد توجه جراحان عامه بوده اند. لذا یحیی بن معین ابوسعید عقیصا را به عنوان یکی از بدترین آنها ذکر می کند ! لینک یادداشت زیر مربوط به همین مسأله است:
https://t.me/maghtalvshahdatolhossein/779
شاهد دیگر بر اینکه این متن از مکتوباتی بوده است که اخباریانی همچون ابومخنف از آن استفاده می کرده اند، استفاده فضیل بن زبیر رسان از این متن است که ابن قولویه قمی آن را در کامل الزیارات آورده است. در اینجا دو تحریر مختلف این روایت را ذکر می کنیم:
١. قال ابو مخنف: عن ابى سعيد عقيصى، عن بعض اصحابه، قال:
سمعت الحسين بن على و هو بمكة و هو واقف مع عبد الله بن الزبير، فقال له ابن الزبير الى يا بن فاطمه، فاصغى اليه، فساره، قال: ثم التفت إلينا الحسين فقال: ا تدرون ما يقول ابن الزبير؟ فقلنا: لا ندري، جعلنا الله فداك! فقال: قال: أقم في هذا المسجد اجمع لك الناس، ثم قال الحسين:
و الله لان اقتل خارجا منها بشبر أحب الى من ان اقتل داخلا منها بشبر، و ايم الله لو كنت في جحر هامه من هذه الهوام لاستخرجوني حتى يقضوا في حاجتهم، و و الله ليعتدن على كما اعتدت اليهود في السبت (تاريخ الطبري ج٥ ص٣٨٥).
٢. حدثني أبي رحمه الله وعلي بن الحسين جميعا، عن سعد ابن عبد الله، عن محمد بن أبي الصهبان، عن عبد الرحمان بن أبي نجران،
عن عاصم بن حميد، عن فضيل الرسان، عن أبي سعيد عقيصا، قال:
سمعت الحسين بن علي (عليهما السلام) وخلا به عبد الله بن الزبير وناجاه
طويلا، قال: ثم اقبل الحسين (عليه السلام) بوجهه إليهم وقال: ان هذا يقول لي:
كن حماما من حمام الحرم، ولان اقتل وبيني وبين الحرم باع أحب إلى
من أن اقتل وبيني وبينه شبر، ولان اقتل بالطف أحب إلى من أن اقتل
بالحرم (كامل الزيارات ص ١٥٠_١٥١).
در روایت ابومخنف ابوسعید عقیصا به طور مستقیم ماجرا را روایت نمی کند لکن از روایت فضیل بن زبیر رسان، شنیدن مستقیم فهمیده می شود که با مقابله این دو متن با یکدیگر، احتمال افتادگی در روایت فضیل را تقویت می کند. علاوه بر این به نظر می رسد، دیگر روایات تاریخی بر هر دو متن تأثير گذاشته و این دو متن هیچکدام متن دقیق ابوسعید عقیصا نباشد. چه اینکه در برخی از منابع تاریخی به ابن زبیر نسبت داده شده که خویش را حمامی از حمام حرم دانسته و همچنین در طبقات ابن سعد، جمله " لیعتدن علی کما اعتدت الیهود فی السبت " به نقل از امام، به روایت مدائنی با سند دیگری آمده است. بنابر این، بررسی ساختاری متن تاریخ طبری و مانند آن ضروری می نماید تا به طور دقیق احتمال تأثير گذاری کاتبان بعدی بر این متون واکاوی گردد.
شاهد دیگری که نشان از دسترسی اخباریان اولیه همچون ابومخنف به متونی مکتوب مانند این روایت ابوسعید عقیصا وجود دارد، استفاده مشترک ابومخنف و فضیل رسان از روایت ابوحمزة ثمالي از حوادث مجلس یزید در شام است که طبری آن را به نقل از ابومخنف می آورد و ما همچنین استفاده فضیل رسان از آن را _بدون یادکردن ابوحمزه ثمالی_ در رسالة تسمية من قتل مع الحسين (ع) شاهد هستیم.
بررسی روش تاریخ نگاری فضیل بن زبیر رسان خود مجالی دیگر می طلبد.
در منابع تاریخی، روایت مشهوری از مکالمه امام حسین (ع) با عبدالله بن زبیر پیش از خروج آن حضرت از مکه وجود دارد، که طبری نیز آن را در تاریخش به نقل از مقتل ابومخنف آورده است. در یک تقسیم بندی کلی می توان روایات مقتل ابومخنف را به چند دسته تقسیم کرد:
۱. روایات جماعت محدثان نظیر صقعب بن زهیر، مجالد بن سعید و...
۲. روایات شفاهی که صورت نقل خاطره دارند، مانند روایت دو برادر اسدی و قرة بن قيس، ضحاک بن عبدالله مشرقی، عقبة بن سمعان و...
٣. روایات متون خطب و گاه شماری، مانند روایت عقبة بن أبي العيزار و...
۴. روایات تنظیم و مکتوب شده مانند روایت ابوحمزة ثمالي و روایت مورد بحث ابوسعید عقیصا.
به نظر می رسد روایت ابوسعید عقیصا از روایاتی باشد که نخستین متون مدوّن از حادثه کربلاء را شکل می داده اند. این دسته افراد از نخستین کسانی بودند که در شکل دهی به تئوری های اولیه تفکر امامی نقش داشته اند، لذلک به همین عنوان مورد توجه جراحان عامه بوده اند. لذا یحیی بن معین ابوسعید عقیصا را به عنوان یکی از بدترین آنها ذکر می کند ! لینک یادداشت زیر مربوط به همین مسأله است:
https://t.me/maghtalvshahdatolhossein/779
شاهد دیگر بر اینکه این متن از مکتوباتی بوده است که اخباریانی همچون ابومخنف از آن استفاده می کرده اند، استفاده فضیل بن زبیر رسان از این متن است که ابن قولویه قمی آن را در کامل الزیارات آورده است. در اینجا دو تحریر مختلف این روایت را ذکر می کنیم:
١. قال ابو مخنف: عن ابى سعيد عقيصى، عن بعض اصحابه، قال:
سمعت الحسين بن على و هو بمكة و هو واقف مع عبد الله بن الزبير، فقال له ابن الزبير الى يا بن فاطمه، فاصغى اليه، فساره، قال: ثم التفت إلينا الحسين فقال: ا تدرون ما يقول ابن الزبير؟ فقلنا: لا ندري، جعلنا الله فداك! فقال: قال: أقم في هذا المسجد اجمع لك الناس، ثم قال الحسين:
و الله لان اقتل خارجا منها بشبر أحب الى من ان اقتل داخلا منها بشبر، و ايم الله لو كنت في جحر هامه من هذه الهوام لاستخرجوني حتى يقضوا في حاجتهم، و و الله ليعتدن على كما اعتدت اليهود في السبت (تاريخ الطبري ج٥ ص٣٨٥).
٢. حدثني أبي رحمه الله وعلي بن الحسين جميعا، عن سعد ابن عبد الله، عن محمد بن أبي الصهبان، عن عبد الرحمان بن أبي نجران،
عن عاصم بن حميد، عن فضيل الرسان، عن أبي سعيد عقيصا، قال:
سمعت الحسين بن علي (عليهما السلام) وخلا به عبد الله بن الزبير وناجاه
طويلا، قال: ثم اقبل الحسين (عليه السلام) بوجهه إليهم وقال: ان هذا يقول لي:
كن حماما من حمام الحرم، ولان اقتل وبيني وبين الحرم باع أحب إلى
من أن اقتل وبيني وبينه شبر، ولان اقتل بالطف أحب إلى من أن اقتل
بالحرم (كامل الزيارات ص ١٥٠_١٥١).
در روایت ابومخنف ابوسعید عقیصا به طور مستقیم ماجرا را روایت نمی کند لکن از روایت فضیل بن زبیر رسان، شنیدن مستقیم فهمیده می شود که با مقابله این دو متن با یکدیگر، احتمال افتادگی در روایت فضیل را تقویت می کند. علاوه بر این به نظر می رسد، دیگر روایات تاریخی بر هر دو متن تأثير گذاشته و این دو متن هیچکدام متن دقیق ابوسعید عقیصا نباشد. چه اینکه در برخی از منابع تاریخی به ابن زبیر نسبت داده شده که خویش را حمامی از حمام حرم دانسته و همچنین در طبقات ابن سعد، جمله " لیعتدن علی کما اعتدت الیهود فی السبت " به نقل از امام، به روایت مدائنی با سند دیگری آمده است. بنابر این، بررسی ساختاری متن تاریخ طبری و مانند آن ضروری می نماید تا به طور دقیق احتمال تأثير گذاری کاتبان بعدی بر این متون واکاوی گردد.
شاهد دیگری که نشان از دسترسی اخباریان اولیه همچون ابومخنف به متونی مکتوب مانند این روایت ابوسعید عقیصا وجود دارد، استفاده مشترک ابومخنف و فضیل رسان از روایت ابوحمزة ثمالي از حوادث مجلس یزید در شام است که طبری آن را به نقل از ابومخنف می آورد و ما همچنین استفاده فضیل رسان از آن را _بدون یادکردن ابوحمزه ثمالی_ در رسالة تسمية من قتل مع الحسين (ع) شاهد هستیم.
بررسی روش تاریخ نگاری فضیل بن زبیر رسان خود مجالی دیگر می طلبد.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
التحقيق في مقتل الحسين (ع)
روایت ابوسعید عقیصا از مکالمه امام حسین (ع) با عبدالله بن زبیر و دو تحریر متفاوت آن: در منابع تاریخی، روایت مشهوری از مکالمه امام حسین (ع) با عبدالله بن زبیر پیش از خروج آن حضرت از مکه وجود دارد، که طبری نیز آن را در تاریخش به نقل از مقتل ابومخنف آورده است.…
تحریر سوم از روایت ابوسعید عقیصا از مکالمه امام حسین(ع) با عبدالله بن زبیر:
پیش تر به دو تحریر مختلف از این روایت که ابومخنف و فضیل بن زبیر رسان آن را نقل کرده اند اشاره گردید. اما علاوه بر این دو مورد، قاضی نعمان مغربی در شرح الأخبار این روایت را از عمرو بن ثابت (ابن ابی المقدام) که خود از جمله کسانی است که در نیمه قرن دوم به تدوین اخبار تاریخی از جمله حادثه کربلاء می پرداختند، نقل کرده است. متن تحریر عمرو بن ثابت اینچنین است:
عمرو بن ثابت، عن أبي سعيد، قال:
كنا جلوسا مع الحسين بن علي عليه السلام عند جمرة العقبة،
فلقيه عبد الله بن الزبير، فخلا به، ثم مضى.
فقال لنا الحسين عليه السلام: أتدرون ما يقول هذا؟ يقول:
كن حمامة من حمام هذا المسجد، والله لئن اقتل خارجا منه بشبر
أحب إلي من أن اقتل فيه، ولئن اقتل خارجا منه بشبرين أحب إلي
من أن اقتل خارجا منه بشبر.
والله لو كنت في جحر هامة لأخرجوني حتى يقضوا في
حاجتهم.
والله ليعتدوا في كما اعتدت اليهود في السبت (شرح الأخبار ج٣ ص١٤٥).
پیش تر به دو تحریر مختلف از این روایت که ابومخنف و فضیل بن زبیر رسان آن را نقل کرده اند اشاره گردید. اما علاوه بر این دو مورد، قاضی نعمان مغربی در شرح الأخبار این روایت را از عمرو بن ثابت (ابن ابی المقدام) که خود از جمله کسانی است که در نیمه قرن دوم به تدوین اخبار تاریخی از جمله حادثه کربلاء می پرداختند، نقل کرده است. متن تحریر عمرو بن ثابت اینچنین است:
عمرو بن ثابت، عن أبي سعيد، قال:
كنا جلوسا مع الحسين بن علي عليه السلام عند جمرة العقبة،
فلقيه عبد الله بن الزبير، فخلا به، ثم مضى.
فقال لنا الحسين عليه السلام: أتدرون ما يقول هذا؟ يقول:
كن حمامة من حمام هذا المسجد، والله لئن اقتل خارجا منه بشبر
أحب إلي من أن اقتل فيه، ولئن اقتل خارجا منه بشبرين أحب إلي
من أن اقتل خارجا منه بشبر.
والله لو كنت في جحر هامة لأخرجوني حتى يقضوا في
حاجتهم.
والله ليعتدوا في كما اعتدت اليهود في السبت (شرح الأخبار ج٣ ص١٤٥).
Forwarded from کانال معرفة الرجال و الآثار (عمیدرضا اکبری)
دفاع_از_اصالت_ادعیه_اهل_بیت،_مطالعه_موردی_ذیل_دعای_عرفه،_خانی،_حدیثپژوهی،.pdf
4 MB
«دفاع از اصالت ادعیه اهل بیت، مطالعه موردی ذیل دعای عرفه»،
حامد خانی (مهروش)، حدیثپژوهی، ش10، 1392ش
از آثار برجستۀ دعایی شیعه، دعای عرفۀ منسوب به امام حسین(ع) است. متن دعا بدون إسناد و با حذفها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متأخرتر از سدۀ هفتم هجری برجامانده است. این نقل نشدن در آثار متقدمتر، سبب شده است که از دیرباز بحث دربارۀ انتساب حداقل بخشهایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه با کاربرد روشهای تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی، نشان میدهد این دعا اصیل، و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است؛ همچنین بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعۀ اصالت دیگر ادعیۀ منسوب به اهل بیت(ع) نیز ارائه شود؛ ادعیهای که گاه فاقد اسنادند و روشهای سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، اصالت آنها را روشن نمیکنند.
———
این مقاله با ابزار نقد تاریخی و ادبی ذیل دعای عرفه را بخشی متأخرتر شمرده، و همسو با پژوهشهای نسخهشناسانهای است که ذیل را از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) دانستهاند (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه).
#معیارهای_اعتبار
@Al_Rijal
حامد خانی (مهروش)، حدیثپژوهی، ش10، 1392ش
از آثار برجستۀ دعایی شیعه، دعای عرفۀ منسوب به امام حسین(ع) است. متن دعا بدون إسناد و با حذفها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متأخرتر از سدۀ هفتم هجری برجامانده است. این نقل نشدن در آثار متقدمتر، سبب شده است که از دیرباز بحث دربارۀ انتساب حداقل بخشهایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه با کاربرد روشهای تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی، نشان میدهد این دعا اصیل، و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است؛ همچنین بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعۀ اصالت دیگر ادعیۀ منسوب به اهل بیت(ع) نیز ارائه شود؛ ادعیهای که گاه فاقد اسنادند و روشهای سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، اصالت آنها را روشن نمیکنند.
———
این مقاله با ابزار نقد تاریخی و ادبی ذیل دعای عرفه را بخشی متأخرتر شمرده، و همسو با پژوهشهای نسخهشناسانهای است که ذیل را از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) دانستهاند (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه).
#معیارهای_اعتبار
@Al_Rijal
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
أحاديث في فضل زيارة الإمام الحسين عليه السلام يوم عرفة:
حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن موسى بن عمر، عن
علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام):
ان الله تبارك وتعالى يتجلى لزوار قبر الحسين (عليه السلام) قبل أهل
عرفات ويقضي حوائجهم ويغفر ذنوبهم ويشفعهم في مسائلهم، ثم
يأتي أهل عرفة فيفعل ذلك بهم (عليهما السلام).
کامل الزیارات ص ۳۱۸.
حدثني محمد بن عبد المؤمن رحمه الله، عن محمد بن
يحيى، عن محمد بن الحسين (١)، عن أحمد بن محمد الكوفي، عن محمد
ابن جعفر بن إسماعيل العبدي، عن محمد بن عبد الله بن مهران (٢)، عن
محمد بن سنان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال:
من زار قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة كتب الله له الف الف حجة مع
القائم، والف الف عمرة مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، وعتق الف الف نسمة،
وحملان الف الف فرس في سبيل الله، وسماه الله عز وجل: عبدي
الصديق امن بوعدي، وقالت الملائكة: فلان صديق زكاه الله من فوق
عرشه وسمي في الأرض كروبا.
کامل الزیارات ص۳۲۱.
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين
عن محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن بشير الدهان قال: قلت لأبي عبد الله
(عليه السلام) ربما فاتني الحج فأعرف عن قبر الحسين عارفا بحقه؟ قال: أحسنت يا بشير
أيما مؤمن اتى قبر الحسين (عليه السلام) عارفا بحقه في غير يوم عيد كتب الله له عشرين
حجة وعشرين عمرة مبرورات مقبولات وعشرين غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل، ومن
اتاه في يوم عيد كتب الله له مائة حجة ومائة عمرة ومائة غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل،
قلت: وكيف لي بمثل الموقف؟ فنظر إلي شبه المغضب ثم قال: يا بشير ان المؤمن إذا
اتى قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة واغتسل من الفرات ثم توجه إليه كتب الله له
بكل خطوة حجة بمناسكها، ولا اعلم إلا قال: وعمرة.
تهذيب الأحكام ج٦ ص٤٧.
حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن موسى بن عمر، عن
علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام):
ان الله تبارك وتعالى يتجلى لزوار قبر الحسين (عليه السلام) قبل أهل
عرفات ويقضي حوائجهم ويغفر ذنوبهم ويشفعهم في مسائلهم، ثم
يأتي أهل عرفة فيفعل ذلك بهم (عليهما السلام).
کامل الزیارات ص ۳۱۸.
حدثني محمد بن عبد المؤمن رحمه الله، عن محمد بن
يحيى، عن محمد بن الحسين (١)، عن أحمد بن محمد الكوفي، عن محمد
ابن جعفر بن إسماعيل العبدي، عن محمد بن عبد الله بن مهران (٢)، عن
محمد بن سنان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال:
من زار قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة كتب الله له الف الف حجة مع
القائم، والف الف عمرة مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، وعتق الف الف نسمة،
وحملان الف الف فرس في سبيل الله، وسماه الله عز وجل: عبدي
الصديق امن بوعدي، وقالت الملائكة: فلان صديق زكاه الله من فوق
عرشه وسمي في الأرض كروبا.
کامل الزیارات ص۳۲۱.
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين
عن محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن بشير الدهان قال: قلت لأبي عبد الله
(عليه السلام) ربما فاتني الحج فأعرف عن قبر الحسين عارفا بحقه؟ قال: أحسنت يا بشير
أيما مؤمن اتى قبر الحسين (عليه السلام) عارفا بحقه في غير يوم عيد كتب الله له عشرين
حجة وعشرين عمرة مبرورات مقبولات وعشرين غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل، ومن
اتاه في يوم عيد كتب الله له مائة حجة ومائة عمرة ومائة غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل،
قلت: وكيف لي بمثل الموقف؟ فنظر إلي شبه المغضب ثم قال: يا بشير ان المؤمن إذا
اتى قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة واغتسل من الفرات ثم توجه إليه كتب الله له
بكل خطوة حجة بمناسكها، ولا اعلم إلا قال: وعمرة.
تهذيب الأحكام ج٦ ص٤٧.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در روز عرفة از يك منبع زيدى.
فضل زيارة الحسين للشجري ص ٧٨؛
فضل زيارة الحسين للشجري ص ٧٨؛
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
نامه ابن زیاد به يزيد پس از قتل مسلم بن عقیل و پاسخ يزيد به او به روایت ابوحیان توحیدی ( ق ۴ ):
لما قتل عبيد الله بن زياد مسلم بن عقيل بالكوفة قال لكاتبه: اكتب إلى يزيد كتاباً، فكتب وطول، ثم أتى به عبيد الله فعرضه عليه فقال له: طولت، ثم دعا بكاتب فقال: اكتب: لعبد الله يزيد أمير المؤمنين من
عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإن مسلم بن عقيل قدم الكوفة مشاقا، فآواه أهل الشقاق فبغيته، فلما خشي أن أظفر به خرج في شرذمة قليلة، لا ناصرة ولا منصورة، فهزمه الله فانجحر مجحر اليربوع، فلما نخس في ذنبه أطلع رأسه فجدعه الله وقتله، وقتل هانئاً معه، والخبر مع رسولي فليسأله أمير المؤمنين عما أحب.
فكتب إليه يزيد: من عبد الله يزيد أمير المؤمنين إلى عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإنك لم تعد أن تكون كما أحب، فعلت فعل الحازم الناصح، وصلت صولة الشجاع الباسل، فقد أغنيت وكفيت وصدقت ظني بك، والسلام.
البصائر و الذخائر ج ٦ ص ١٧٧ _ ١٧٨
لما قتل عبيد الله بن زياد مسلم بن عقيل بالكوفة قال لكاتبه: اكتب إلى يزيد كتاباً، فكتب وطول، ثم أتى به عبيد الله فعرضه عليه فقال له: طولت، ثم دعا بكاتب فقال: اكتب: لعبد الله يزيد أمير المؤمنين من
عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإن مسلم بن عقيل قدم الكوفة مشاقا، فآواه أهل الشقاق فبغيته، فلما خشي أن أظفر به خرج في شرذمة قليلة، لا ناصرة ولا منصورة، فهزمه الله فانجحر مجحر اليربوع، فلما نخس في ذنبه أطلع رأسه فجدعه الله وقتله، وقتل هانئاً معه، والخبر مع رسولي فليسأله أمير المؤمنين عما أحب.
فكتب إليه يزيد: من عبد الله يزيد أمير المؤمنين إلى عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإنك لم تعد أن تكون كما أحب، فعلت فعل الحازم الناصح، وصلت صولة الشجاع الباسل، فقد أغنيت وكفيت وصدقت ظني بك، والسلام.
البصائر و الذخائر ج ٦ ص ١٧٧ _ ١٧٨
فإن كنت لا تدرين ما الموت...
وضرب عنق مسلم ابن عقيل صبرا وغدرا بعد الأمان، وقتلوا معه هاني بن عروة لأنه آواه ونصره، ولذلك قال الشاعر:
فإن كنت لا تدرين ما الموت فانظري ... إلى هانيء في السّوق وابن عقيل
تري بطلا قد هشّم السّيف وجهه ... وآخر يهوي من طمار قتيل ( الرسائل السياسية للجاحظ ص ٣٢١ ).
قَالَ الشَّاعِر
فَإِن كنت لَا تدرين مَا الْمَوْت فانظري ... إِلَى هَانِئ فِي السُّوق وَابْن عقيل ( الجمل في النحو لخليل بن أحمد الفراهيدي ص ٢٠٠ ).
وَنَحْو ذَلِك قَول الشَّاعِر : من الطَّوِيل ... وَآخر يهوي من طمار قَتِيل ... ( غريب الحديث لابن قتيبة ج ٣ ص ٦٦٠ ).
قال ابن الزبير الأسدي:
فإن كنتِ لا تدَرينَ ما الموتُ فانْظُرِي ... إلى هَانِئٍ في السُّوقِ وابنِ عَقيلِ
إلى رجلٍ قَدْ عَقَّرَ السَّيفُ وَجْهَهُ ... وآخَرَ يهوى مِنْ طَمارِ قتيلِ
قال وكان عبيد الله بن زياد ضرب عنق مسلم بن عقيل فوق قصره فهوى إلى أسفل ( شرح نقائض جرير و الفرزدق لمعمر بن المثنى ج ٢ ص ٣٢٣ ).
و رواها الجوهري و ابن الأنباري و ابن فارس و ابن دريد و غيرهم من اللغويين في كتبهم.
وضرب عنق مسلم ابن عقيل صبرا وغدرا بعد الأمان، وقتلوا معه هاني بن عروة لأنه آواه ونصره، ولذلك قال الشاعر:
فإن كنت لا تدرين ما الموت فانظري ... إلى هانيء في السّوق وابن عقيل
تري بطلا قد هشّم السّيف وجهه ... وآخر يهوي من طمار قتيل ( الرسائل السياسية للجاحظ ص ٣٢١ ).
قَالَ الشَّاعِر
فَإِن كنت لَا تدرين مَا الْمَوْت فانظري ... إِلَى هَانِئ فِي السُّوق وَابْن عقيل ( الجمل في النحو لخليل بن أحمد الفراهيدي ص ٢٠٠ ).
وَنَحْو ذَلِك قَول الشَّاعِر : من الطَّوِيل ... وَآخر يهوي من طمار قَتِيل ... ( غريب الحديث لابن قتيبة ج ٣ ص ٦٦٠ ).
قال ابن الزبير الأسدي:
فإن كنتِ لا تدَرينَ ما الموتُ فانْظُرِي ... إلى هَانِئٍ في السُّوقِ وابنِ عَقيلِ
إلى رجلٍ قَدْ عَقَّرَ السَّيفُ وَجْهَهُ ... وآخَرَ يهوى مِنْ طَمارِ قتيلِ
قال وكان عبيد الله بن زياد ضرب عنق مسلم بن عقيل فوق قصره فهوى إلى أسفل ( شرح نقائض جرير و الفرزدق لمعمر بن المثنى ج ٢ ص ٣٢٣ ).
و رواها الجوهري و ابن الأنباري و ابن فارس و ابن دريد و غيرهم من اللغويين في كتبهم.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در روز عيد (فطر و أضحى)؛
منبع: فضل زيارة الحسين للشجري ص٧٨_٧٩؛
منبع: فضل زيارة الحسين للشجري ص٧٨_٧٩؛
Forwarded from میراث امامان
بخشهای_برجای_مانده_کتاب_«فضائل_علی.pdf
2.2 MB
بخشهای برجایماندهٔ کتاب فضائل علی بن ابی طالب (ع) و کتاب الولایة محمد بن جریر بن یزید طبری (۲۲۳-۳۱۰ق)
به کوشش رسول جعفریان
کتاب الولایة محمد بن جریر طبری -مورّخ، مفسّر، و محدّث بزرگ عامه- همان کتابی است که طبری در آن به گردآوری طرق حدیث غدیر پرداخته و ۷۵ طریق برای آن آورده است؛ همان کتابی که شمس الدین ذهبی مجلدی از آن را دیده و از کثرت طرق آن به شگفت آمده است. رسول جعفریان در این نوشته، سرگذشت این کتاب و کتاب فضائل علي بن أبي طالب را از آغاز تألیف تا قرن دهم بیان میکند. سپس نقلهای برجایمانده از این دو کتاب را گرد میآورد.
نیز نگر: کتاب الغدیر لمحمد بن جریر الطبري؛ دراسة في صحة انتسابه
#غدیر
@Al_Meerath
به کوشش رسول جعفریان
کتاب الولایة محمد بن جریر طبری -مورّخ، مفسّر، و محدّث بزرگ عامه- همان کتابی است که طبری در آن به گردآوری طرق حدیث غدیر پرداخته و ۷۵ طریق برای آن آورده است؛ همان کتابی که شمس الدین ذهبی مجلدی از آن را دیده و از کثرت طرق آن به شگفت آمده است. رسول جعفریان در این نوشته، سرگذشت این کتاب و کتاب فضائل علي بن أبي طالب را از آغاز تألیف تا قرن دهم بیان میکند. سپس نقلهای برجایمانده از این دو کتاب را گرد میآورد.
نیز نگر: کتاب الغدیر لمحمد بن جریر الطبري؛ دراسة في صحة انتسابه
#غدیر
@Al_Meerath
رسالة_طرق_حدیث_من_کنت_مولاه_فعلي_مولاه؛_الذهبي.pdf
7.3 MB
رسالة طرق حدیث من کنت مولاه فعلي مولاه
شمس الدین محمد ذهبی (۶۷۳-۷۴۸ق)
تحقیق سید عبد العزیز طباطبایی
شمس الدین ذهبی -مورّخ، محدّث، و رجالی بزرگ عامه- در این رساله ابتدا میگوید: «حدیث "من کنت مولاه فعلي مولاه" مما تواتر وأفاد القطع بأن رسول الله صلی الله علیه وسلم قاله». سپس در بیش از ۱۲۰ روایت، حدیث غدیر را از بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر (ص) نقل میکند. وی جدای از اینکه این حدیث را از پیامبر (ص) متواتر میداند، آن را از علی (ع) نیز متواتر میداند و نسبت آن را به سعد بن ابی وقاص، به بریدة، و به عمران بن حصین صحیح میداند و نسبت آن را به زید بن ثابت، ثابت میداند. همچنین اسناد این حدیث را به جابر بن عبد الله، جیّد و اسناد آن را به ابوسعید خدری و به براء بن عازب، حسن میداند.
#غدیر
@Al_Meerath
شمس الدین محمد ذهبی (۶۷۳-۷۴۸ق)
تحقیق سید عبد العزیز طباطبایی
شمس الدین ذهبی -مورّخ، محدّث، و رجالی بزرگ عامه- در این رساله ابتدا میگوید: «حدیث "من کنت مولاه فعلي مولاه" مما تواتر وأفاد القطع بأن رسول الله صلی الله علیه وسلم قاله». سپس در بیش از ۱۲۰ روایت، حدیث غدیر را از بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر (ص) نقل میکند. وی جدای از اینکه این حدیث را از پیامبر (ص) متواتر میداند، آن را از علی (ع) نیز متواتر میداند و نسبت آن را به سعد بن ابی وقاص، به بریدة، و به عمران بن حصین صحیح میداند و نسبت آن را به زید بن ثابت، ثابت میداند. همچنین اسناد این حدیث را به جابر بن عبد الله، جیّد و اسناد آن را به ابوسعید خدری و به براء بن عازب، حسن میداند.
#غدیر
@Al_Meerath
Forwarded from میراث امامان
حدیث_الولایة_ومن_روی_غدیر_خم_من_الصحابة؛_ابن_عقدة.pdf
3.6 MB
حدیث الولایة ومن روی غدیر خم من الصحابة للحافظ ابن عقدة (332ق)
جمع و تحقیق: امیر تقدمی معصومی
ابن عقده -محدّث بزرگ زیدیه- کتابی در خصوص حدیث غدیر داشته که مطابق گزارشهای مؤلفان پس از او، در این کتاب، حدیث غدیر را از 105 طریق نقل کرده است. ابن طاووس در طرائف نام بیش از 90 صحابی را میآورد که ابن عقده حدیث غدیر را از آنان نقل کرده است. معصومی در این تحقیق به سخنان عالمان فریقین دربارۀ این کتاب پرداخته است. سپس 146 نقل را از آثار فریقین از ابن عقده دربارۀ حدیث غدیر گردآورده است. معصومی در پایان کتاب به عنوان مستدرک، حدیث غدیر را از آثار سه تن از محدّثان مهم عامّه گردآورده است: 21 روایت از احمد بن شعیب نسائی (303ق) در السنن الکبری، خصائص أمیر المؤمنین علي بن أبي طالب، و فضائل الصحابة. 45 روایت از سلیمان بن احمد طبرانی (360ق) در المعجم الکبیر، المعجم الأوسط، المعجم الصغیر، و مسند الشامیین. 20 روایت از محمد بن حسین آجری (360ق) در الشریعة.
#غدیر
@Al_Meerath
جمع و تحقیق: امیر تقدمی معصومی
ابن عقده -محدّث بزرگ زیدیه- کتابی در خصوص حدیث غدیر داشته که مطابق گزارشهای مؤلفان پس از او، در این کتاب، حدیث غدیر را از 105 طریق نقل کرده است. ابن طاووس در طرائف نام بیش از 90 صحابی را میآورد که ابن عقده حدیث غدیر را از آنان نقل کرده است. معصومی در این تحقیق به سخنان عالمان فریقین دربارۀ این کتاب پرداخته است. سپس 146 نقل را از آثار فریقین از ابن عقده دربارۀ حدیث غدیر گردآورده است. معصومی در پایان کتاب به عنوان مستدرک، حدیث غدیر را از آثار سه تن از محدّثان مهم عامّه گردآورده است: 21 روایت از احمد بن شعیب نسائی (303ق) در السنن الکبری، خصائص أمیر المؤمنین علي بن أبي طالب، و فضائل الصحابة. 45 روایت از سلیمان بن احمد طبرانی (360ق) در المعجم الکبیر، المعجم الأوسط، المعجم الصغیر، و مسند الشامیین. 20 روایت از محمد بن حسین آجری (360ق) در الشریعة.
#غدیر
@Al_Meerath
Forwarded from رسول جعفریان
Audio
برنامه ویژه عید غدیر، جمعه ۳۰ جولای ۲۰۲۱، ام آی تی
«چرا واقعه غدير مهم است؟»
دکتر حسن انصاری
موسسه مطالعات پیشرفته، پرینستون، نیوجرسی
در اين جلسه درباره زمينه های معرفی حضرت امير (ع) به عنوان رهبر جامعه نوپای اسلامی از سوی پيامبر اکرم (ص) در غدير خم سخن گفتيم. اينکه چرا با وجود غدير سقيفه شکل گرفت؟ درباره زمينه های سقيفه صحبت شد و ماهيت انتصاب ابوبکر به عنوان خليفه از سوی جمعی محدود و بدون مشورت با همه نمایندگان جامعه مدینه در جریان سقيفه مورد بحث قرار گرفت. ارتباط دو حديث غدير و ثقلين را بحث کرديم و نشان داديم که پيامبر نمی توانست نسبت به سرنوشت امت و جامعه نوپای خود بی تفاوت باشد. غدير معرفی الگوی دينی، تربيتی، اخلاقی، اجتماعی و ولايتی پيامبر (ص) بود. معنای کلمه مولا را در حدیث غدیر توضیح دادیم و گفتیم که به کارگيری اين واژه در متن حديث خود نشان دهنده اصالت این حدیث و تعلق آن به عصر پيامبر (ص) است.
@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
«چرا واقعه غدير مهم است؟»
دکتر حسن انصاری
موسسه مطالعات پیشرفته، پرینستون، نیوجرسی
در اين جلسه درباره زمينه های معرفی حضرت امير (ع) به عنوان رهبر جامعه نوپای اسلامی از سوی پيامبر اکرم (ص) در غدير خم سخن گفتيم. اينکه چرا با وجود غدير سقيفه شکل گرفت؟ درباره زمينه های سقيفه صحبت شد و ماهيت انتصاب ابوبکر به عنوان خليفه از سوی جمعی محدود و بدون مشورت با همه نمایندگان جامعه مدینه در جریان سقيفه مورد بحث قرار گرفت. ارتباط دو حديث غدير و ثقلين را بحث کرديم و نشان داديم که پيامبر نمی توانست نسبت به سرنوشت امت و جامعه نوپای خود بی تفاوت باشد. غدير معرفی الگوی دينی، تربيتی، اخلاقی، اجتماعی و ولايتی پيامبر (ص) بود. معنای کلمه مولا را در حدیث غدیر توضیح دادیم و گفتیم که به کارگيری اين واژه در متن حديث خود نشان دهنده اصالت این حدیث و تعلق آن به عصر پيامبر (ص) است.
@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
فضل یوم عید الغدیر من کتاب الکافی للکلینی:
علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن بن
راشد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قلت: جعلت فداك للمسلمين عيد غير العيدين؟ قال:
نعم يا حسن أعظمهما وأشرفهما، قلت: وأي يوم هو؟ قال: هو يوم نصب أمير المؤمنين
صلوات الله وسلامه عليه فيه علما للناس، قلت: جعلت فداك وما ينبغي لنا أن نصنع فيه؟ قال: تصومه يا حسن وتكثر الصلاة على محمد وآله وتبرء إلى الله ممن ظلمهم فإن
الأنبياء صلوات الله عليهم كانت تأمر الأوصياء باليوم الذي كان يقام فيه الوصي أن يتخذ
عيدا، قال: قلت: فما لمن صامه؟ قال: صيام ستين شهرا، ولا تدع صيام يوم سبع و
عشرين من رجب فإنه هو اليوم الذي نزلت فيه النبوة على محمد (صلى الله عليه وآله) وثوابه مثل ستين
شهرا لكم.
الكافي ج۴ ص ۱۴۸-۱۴۹؛
سهل بن زياد، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبيه قال: سألت أبا عبد الله
(عليه السلام) هل للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والأضحى والفطر؟ قال: نعم أعظمها حرمة
قلت، وأي عيد هو جعلت فداك؟ قال: اليوم الذي نصب فيه رسول الله (صلى الله عليه وآله) أمير
المؤمنين عليه السلام وقال: من كنت مولاه فعلي مولاه، قلت: وأي يوم هو؟ قال:
وما تصنع باليوم إن السنة تدور ولكنه يوم ثمانية عشر من ذي الحجة، فقلت:
وما ينبغي لنا أن نفعل في ذلك اليوم؟ قال: تذكرون الله عز ذكره فيه بالصيام والعبادة
والذكر لمحمد وآل محمد فإن رسول الله (صلى الله عليه وآله) أوصى أمير المؤمنين (عليه السلام) أن يتخذ ذلك
اليوم عيدا وكذلك كانت الأنبياء (عليهم السلام) تفعل كانوا يوصون أوصيائهم بذلك فيتخذونه عیدا.
الكافي ج۴ ص۱۴۹
علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن بن
راشد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قلت: جعلت فداك للمسلمين عيد غير العيدين؟ قال:
نعم يا حسن أعظمهما وأشرفهما، قلت: وأي يوم هو؟ قال: هو يوم نصب أمير المؤمنين
صلوات الله وسلامه عليه فيه علما للناس، قلت: جعلت فداك وما ينبغي لنا أن نصنع فيه؟ قال: تصومه يا حسن وتكثر الصلاة على محمد وآله وتبرء إلى الله ممن ظلمهم فإن
الأنبياء صلوات الله عليهم كانت تأمر الأوصياء باليوم الذي كان يقام فيه الوصي أن يتخذ
عيدا، قال: قلت: فما لمن صامه؟ قال: صيام ستين شهرا، ولا تدع صيام يوم سبع و
عشرين من رجب فإنه هو اليوم الذي نزلت فيه النبوة على محمد (صلى الله عليه وآله) وثوابه مثل ستين
شهرا لكم.
الكافي ج۴ ص ۱۴۸-۱۴۹؛
سهل بن زياد، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبيه قال: سألت أبا عبد الله
(عليه السلام) هل للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والأضحى والفطر؟ قال: نعم أعظمها حرمة
قلت، وأي عيد هو جعلت فداك؟ قال: اليوم الذي نصب فيه رسول الله (صلى الله عليه وآله) أمير
المؤمنين عليه السلام وقال: من كنت مولاه فعلي مولاه، قلت: وأي يوم هو؟ قال:
وما تصنع باليوم إن السنة تدور ولكنه يوم ثمانية عشر من ذي الحجة، فقلت:
وما ينبغي لنا أن نفعل في ذلك اليوم؟ قال: تذكرون الله عز ذكره فيه بالصيام والعبادة
والذكر لمحمد وآل محمد فإن رسول الله (صلى الله عليه وآله) أوصى أمير المؤمنين (عليه السلام) أن يتخذ ذلك
اليوم عيدا وكذلك كانت الأنبياء (عليهم السلام) تفعل كانوا يوصون أوصيائهم بذلك فيتخذونه عیدا.
الكافي ج۴ ص۱۴۹
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية أميرالمؤمنين و الأئمة عليهم السلام.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
خطبة النبي صلى الله عليه و آله و سلم يوم الغدير من كتاب المعجم الكبير للطبراني:
حدثنا محمد بن عبد الله الحضرمي وزكريا بن يحيى الساجي
قالا ثنا نصر بن عبد الرحمن الوشاء
وحدثنا أحمد بن القاسم بن مساور الجوهري ثنا سعيد بن سليمان
الواسطي قالا ثنا زيد بن الحسن الأنماطي ثنا معروف بن خربوذ عن أبي
الطفيل عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال لما صدر رسول الله صلى الله عليه وسلم من
حجة الوداع نهى أصحابه عن شجرات بالبطحاء متقاربات أن ينزلوا
تحتهن ثم بعث إليهن فقم ما تحتهن من الشوك وعمد إليهن فصلى
تحتهن ثم قام فقال يا أيها الناس إني قد نبأني اللطيف الخبير أنه لم
يعمر نبي إلا نصف عمر الذي يليه من قبله وإني لأظن أني يوشك أن
أدعي فأجيب وإني مسؤول وإنكم مسؤولون فماذا أنتم قائلون
قالوا نشهد أنك قد بلغت وجاهدت ونصحت فجزاك الله خيرا فقال
أليس تشهدون ان لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله وأن جنته حق
وناره حق وأن الموت حق وأن البعث بعد الموت حق وأن الساعة آتية
لا ريب فيها وأن الله يبعث من في القبور قالوا بلى نشهد بذلك قال
اللهم أشهد ثم قال أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولى المؤمنين وأنا
أولى بهم من أنفسهم فمن
كنت مولاه فهذا مولاه يعني عليا اللهم وال
من والاه وعاد من عاداه ثم قال يا أيها الناس إني فرطكم وإنكم
واردون علي الحوض حوض أعرض ما بين بصرى وصنعاء فيه عدد
النجوم قد حان من فضة وإني سائلكم حين تردون علي عن الثقلين
فانظروا كيف تخلفوني فيهما الثقل الأكبر كتاب الله عز وجل سبب طرفة بيد
الله وطرفة بأيدكم فاستمسكوا به لا تضلوا ولا تبدلوا وعترتي أهل بيتي فإنه نبأني اللطيف الخبير أنهما لن ينقضيا حتى يردا علي الحوض.
المعجم الکبیر ج۳ ص۱۸۰-۱۸۱؛
حدثنا محمد بن عبد الله الحضرمي وزكريا بن يحيى الساجي
قالا ثنا نصر بن عبد الرحمن الوشاء
وحدثنا أحمد بن القاسم بن مساور الجوهري ثنا سعيد بن سليمان
الواسطي قالا ثنا زيد بن الحسن الأنماطي ثنا معروف بن خربوذ عن أبي
الطفيل عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال لما صدر رسول الله صلى الله عليه وسلم من
حجة الوداع نهى أصحابه عن شجرات بالبطحاء متقاربات أن ينزلوا
تحتهن ثم بعث إليهن فقم ما تحتهن من الشوك وعمد إليهن فصلى
تحتهن ثم قام فقال يا أيها الناس إني قد نبأني اللطيف الخبير أنه لم
يعمر نبي إلا نصف عمر الذي يليه من قبله وإني لأظن أني يوشك أن
أدعي فأجيب وإني مسؤول وإنكم مسؤولون فماذا أنتم قائلون
قالوا نشهد أنك قد بلغت وجاهدت ونصحت فجزاك الله خيرا فقال
أليس تشهدون ان لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله وأن جنته حق
وناره حق وأن الموت حق وأن البعث بعد الموت حق وأن الساعة آتية
لا ريب فيها وأن الله يبعث من في القبور قالوا بلى نشهد بذلك قال
اللهم أشهد ثم قال أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولى المؤمنين وأنا
أولى بهم من أنفسهم فمن
كنت مولاه فهذا مولاه يعني عليا اللهم وال
من والاه وعاد من عاداه ثم قال يا أيها الناس إني فرطكم وإنكم
واردون علي الحوض حوض أعرض ما بين بصرى وصنعاء فيه عدد
النجوم قد حان من فضة وإني سائلكم حين تردون علي عن الثقلين
فانظروا كيف تخلفوني فيهما الثقل الأكبر كتاب الله عز وجل سبب طرفة بيد
الله وطرفة بأيدكم فاستمسكوا به لا تضلوا ولا تبدلوا وعترتي أهل بيتي فإنه نبأني اللطيف الخبير أنهما لن ينقضيا حتى يردا علي الحوض.
المعجم الکبیر ج۳ ص۱۸۰-۱۸۱؛
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
خطبة النبي صلى الله عليه و آله و سلم يوم الغدير من كتاب الخصال للشيخ الصدوق:
حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن -
الحسن الصفار، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب، ويعقوب بن يزيد جميعا، عن
محمد بن أبي عمير، عن عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن
واثلة، عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال: لما رجع رسول الله صلى الله عليه وآله من حجة الوداع
ونحن معه أقبل حتى انتهى إلى الجحفة فأمر أصحابه بالنزول فنزل القوم منازلهم، ثم نودي بالصلاة فصلى بأصحابه ركعتين، ثم أقبل بوجهه إليهم فقال لهم: إنه قد نبأني
اللطيف الخبير أني ميت وأنكم ميتون، وكأني قد دعيت فأجبت وأني مسؤول عما
أرسلت به إليكم، وعما خلفت فيكم من كتاب الله وحجته وأنكم مسؤولون، فما
أنتم قائلون لربكم؟ قالوا: نقول: قد بلغت ونصحت وجاهدت - فجزاك الله عنا أفضل
الجزاء - ثم قال لهم: ألستم تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله إليكم وأن
الجنة حق؟ وأن النار حق؟ وأن البعث بعد الموت حق؟ فقالوا: نشهد بذلك،
قال: اللهم اشهد على ما يقولون، ألا وإني أشهدكم أني أشهد أن الله مولاي، وأنا
مولى كل مسلم، وأنا أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فهل تقرون لي بذلك، وتشهدون
لي به؟ فقالوا: نعم نشهد لك بذلك، فقال: ألا من كنت مولاه فإن عليا مولاه وهو
هذا، ثم أخذ بيد علي عليه السلام فرفعها مع يده حتى بدت آباطهما: ثم: قال: اللهم وال
من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ألا وإني فرطكم
وأنتم واردون علي الحوض، حوضي غدا وهو حوض عرضه ما بين بصرى وصنعاء
فيه أقداح من فضة عدد نجوم السماء، ألا وإني سائلكم غدا ماذا صنعتم فيما أشهدت
الله به عليكم في يومكم هذا إذا وردتم علي حوضي، وماذا صنعتم بالثقلين من
بعدي فانظروا كيف تكونون خلفتموني فيهما حين تلقوني؟ قالوا: وما هذان الثقلان
يا رسول الله؟ قال: أما الثقل الأكبر فكتاب الله عز وجل، سبب ممدود من الله ومني
في أيديكم، طرفه بيد الله والطرف الآخر بأيديكم، فيه علم ما مضى وما بقي إلى أن
تقوم الساعة، وأما الثقل الأصغر فهو حليف القرآن وهو علي بن أبي طالب و عترته عليهم السلام، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض.
قال معروف بن خربوذ: فعرضت هذا الكلام على أبي جعفر عليه السلام فقال: صدق
أبو الطفيل - رحمه الله - هذا الكلام وجدناه في كتاب علي عليه السلام وعرفناه.
وحدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن محمد بن -
أبي عمير.
وحدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضي الله عنه قال: حدثنا الحسين بن محمد
ابن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن محمد بن أبي عمير.
وحدثنا محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن الحسين
السعد آبادي، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن
عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن واثلة، عن حذيفة بن -
أسيد الغفاري بمثل هذا الحديث سواء.
الخصال ص۶۵_۶۷؛
حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن -
الحسن الصفار، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب، ويعقوب بن يزيد جميعا، عن
محمد بن أبي عمير، عن عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن
واثلة، عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال: لما رجع رسول الله صلى الله عليه وآله من حجة الوداع
ونحن معه أقبل حتى انتهى إلى الجحفة فأمر أصحابه بالنزول فنزل القوم منازلهم، ثم نودي بالصلاة فصلى بأصحابه ركعتين، ثم أقبل بوجهه إليهم فقال لهم: إنه قد نبأني
اللطيف الخبير أني ميت وأنكم ميتون، وكأني قد دعيت فأجبت وأني مسؤول عما
أرسلت به إليكم، وعما خلفت فيكم من كتاب الله وحجته وأنكم مسؤولون، فما
أنتم قائلون لربكم؟ قالوا: نقول: قد بلغت ونصحت وجاهدت - فجزاك الله عنا أفضل
الجزاء - ثم قال لهم: ألستم تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله إليكم وأن
الجنة حق؟ وأن النار حق؟ وأن البعث بعد الموت حق؟ فقالوا: نشهد بذلك،
قال: اللهم اشهد على ما يقولون، ألا وإني أشهدكم أني أشهد أن الله مولاي، وأنا
مولى كل مسلم، وأنا أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فهل تقرون لي بذلك، وتشهدون
لي به؟ فقالوا: نعم نشهد لك بذلك، فقال: ألا من كنت مولاه فإن عليا مولاه وهو
هذا، ثم أخذ بيد علي عليه السلام فرفعها مع يده حتى بدت آباطهما: ثم: قال: اللهم وال
من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ألا وإني فرطكم
وأنتم واردون علي الحوض، حوضي غدا وهو حوض عرضه ما بين بصرى وصنعاء
فيه أقداح من فضة عدد نجوم السماء، ألا وإني سائلكم غدا ماذا صنعتم فيما أشهدت
الله به عليكم في يومكم هذا إذا وردتم علي حوضي، وماذا صنعتم بالثقلين من
بعدي فانظروا كيف تكونون خلفتموني فيهما حين تلقوني؟ قالوا: وما هذان الثقلان
يا رسول الله؟ قال: أما الثقل الأكبر فكتاب الله عز وجل، سبب ممدود من الله ومني
في أيديكم، طرفه بيد الله والطرف الآخر بأيديكم، فيه علم ما مضى وما بقي إلى أن
تقوم الساعة، وأما الثقل الأصغر فهو حليف القرآن وهو علي بن أبي طالب و عترته عليهم السلام، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض.
قال معروف بن خربوذ: فعرضت هذا الكلام على أبي جعفر عليه السلام فقال: صدق
أبو الطفيل - رحمه الله - هذا الكلام وجدناه في كتاب علي عليه السلام وعرفناه.
وحدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن محمد بن -
أبي عمير.
وحدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضي الله عنه قال: حدثنا الحسين بن محمد
ابن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن محمد بن أبي عمير.
وحدثنا محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن الحسين
السعد آبادي، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن
عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن واثلة، عن حذيفة بن -
أسيد الغفاري بمثل هذا الحديث سواء.
الخصال ص۶۵_۶۷؛