مدرسه جیبی
1.51K subscribers
55.7K photos
63.1K videos
1.56K files
18.5K links
خردمند ، مسلمان و یا کمونیست نمی‌شود ، بویژه ایرانی با نخستین و بزرگترین تاریخ تمدن در جهان🌸

آگاهی ، روشنگری و براندازی
Download Telegram
Forwarded from پشت پرده ها
مدرسه جیبی
Video
‎ایران در سراشیبی سقوط بود. نه دولتی وجود داشت که سررشته امور را به دست بگیرد و نه مجلسی که نظم و نسقی به کارها بدهد و نه عدلیه‌ای که متخلفان را به زیر چکش قانون بزکش کند! چهار نیروی نظامی در کشور وجود داشت (نورپر فورس در شمال و #پلیس_جنوب هر دو به خرج بریتانیا غاز می‌چراندند).

‎نیروهای تحت امر #انگلستان، در جنوب از یاغی‌ها و در شمال از تجزیه‌طلبانی چون میرزای پشمالود و #شیخ_محمد_خیابانی و سمکو شکست خورده بودند. دیویژن قزاق هم با فرمانده شیتیل بگیرش، بعد از فروپاشی امپراتوری تزاری، به خرج بریتانیا یللی تللی می‌کرد و خودش دو مرتبه سوژه کودتای رضاخان(سابق) قرار گرفت. به علت سقوط چشمگیر ارزش نقره در جهان، پول ایران یک پاپاسی هم نمی‌ارزید و یک #قحطی_بزرگ و چند پاندمی حصبه و اسهال خونی و طاعون و آنفولانزای اسپانیایی، ایرانیان را لت و پار کرده بود. ژاندارمری هم تحت کنترل سوئدی‌ها، خرج اتینای افسرانش را از سرکیسه کردن بازاری‌ها دشت می‌کرد.

‎در مراسم تشییع جنازه وزیرمختار اتریش در #طهران هم، دو نخست وزیر مختلف (#صمصام_السلطنه و #وثوق_الدوله) به عنوان نخست وزیر در مراسم حضور پیدا کردند و میانگین عمر کابینه‌ها کمتر از ۳ ماه بود. از ۱۱ سال پیش از آن، تنها انتخابات نیمی از ادوار مجلس شورا برگزار شده بود و مجلس تعطیل بود. میلیون‌ها پوند بدهی بانکی دربار ایران به بانک‌های فرنگی و روسی، ته خزانه را روفته بود. شپش و تراخم از سر و کول ملت بالا می‌رفت و سوزاک و شیره، چشمان مردمان را از حدقه در آورده بود. در جنوب هم قراردادهایی نظیر جاده لینچ، در غیاب دولت ملی، با سران عشایر منعقد می‌شد.

‎یک نفر باید از جایش بر می‌خاست و این ایران تکه تکه شده زخمی را در آغوش می‌کشد و نشتر بر دمل‌های چرکینش می‌زد تا خون تازه در رگ‌هایش جریان یابد. یک سوپرمن واقعی که مردم را از تمام این نابسامانی‌ها نجات بدهد و مشروطه را از آنارشی و آنومی خودساخته، برهاند. یاد او زمزمه نیمه شب مستان باد...
#رضاشاه
#رضاشاه_روحت_شاد
#پهلوی
#مشروطه