هنوز هم تعداد افرادی که پس از جنایت #زندان_لاکان_رشت در وادی قدیمی قبرستان لیالستان دفن شدند، مشخص نیست اما در بخشی از آنجا که سالهاست هیچ جسدی دفن نمی‌شود، قربانیان جنایت زندان لاکان را شبانه دفن کردند و بلافاصله روی آن سیمان ریختند/
#مهسا_امینی
یکشنبه - ۱ آبان ۱۴۰۱

فردا چهلمین روز جنایت حکومت در ‎#زندان_لاکان رشت هست.
زندانیان شجاع و گمنام زندان لاکان در 17مهر ماه  توسط نیروهای حکومت قتل عام شدند.چندین زندانی با هویتهای مجهول شبانه درگورهای جمعی در چند منطقه از گیلان در فضایی کاملا امنیتی بصورت پنهانی دفن شدند درصورتیکه یک نفر نیمه جان بود
#زندان_لاکان_رشت

🎈نزدیک به ۷۰ روز از بازداشت
#علیرضا_باباپور جوان گیلک اهل #لنگرود گذشته است.

🎈وی همچنان در #زندان_لاکان_رشت
محبوس است.
#علیرضا_باباپور اواسط مهر ماه ۱۴۰۱
توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.


۲۶ آذر
#چرک‌نویس
#مهسا_امینی
@Rfrens

🚩 #محمد_آرن_زیرک_خشت‌_مسجدی (مجید) ، از بازداشتی های #رشت

محمد ۲۶ آبان حوالی میدان مادر رشت بازداشت شد و به #زندان_لاکان رشت منتقل شده است. اتهام محمد اخلال در نظم عمومی و حضور در تجمعات غیر قانونی عنوان شده. محمد از بیماری رنج می‌برد؛ همچنین او در تماس تلفنی اظهار داشته که حال روح نامناسبی دارد. در حال حاضر امکان آزادی موقت محمد به قید وثیقه وجود دارد؛ اما طبق روال همیشگی در دفعات نخست دادسرا از قبول وثیقه امتناع می‌کند. میزان وثیقه مورد نیاز برای آزادی موقت محمد ۵۰ میلیون تعیین شده است. هنوز امکان قانونی تعیین وکیل برای محمد وجود ندارد اما وکلای مورد اعتمادی مشغول پیگیری وضعیت محمد هستند.

#رشت

🎈#اشکان_سلیمانی جوان ساکن رشت
که در جریان انقلاب
توسط مزدوران خامنه‌ای خائن
ربوده شده بود،
توسط مزدوران در #زندان_لاکان_رشت
#اعدام_مصنوعی شده
و دست او نیز بر اثر #شکنجه
شکسته شده است.

🎈#اشکان_سلیمانی
به مدت حدود ۸۰ روز است
که در #سلول_انفرادی زندان لاکان
محبوس است.

🎈وی که توسط مزدوران خامنه‌ای
جهت اخذ #اعترافات_اجباری
تحت شکنجه‌های شدید روحی و جسمی
قرار گرفته،
از دو هفته قبل تاکنون در #اعتصاب_غذا
به سر می‌برد و وضعیت جسمانی او
وخیم گزارش شده است.


۳۰ دی
#چرک‌نویس
#مهسا_امینی
@Rfrens

زندان لاکان رشت، روایت یک حماسه
به یاد شهید قیام #محمد_انوشه_نیا
۱۷ مهر۱۴۰۱ حکومت آخوندی که از گسترش قیام به وحشت افتاده بود، در تلاشی مذبوحانه در زندان لاکان #رشت به جنایتی هولناک دست زد تا جلوی همبستگی زندانیان عادی با زندانیان سیاسی را بگیرد. در آن جنایت هولناک دستکم ۷جوان از جمله محمد انوشه نیا بشهادت رسیدند.
محمد کی بود و چگونه به شهادت رسید؟

#زندان_لاکان_رشت

#سارا_دلدار در آخرین پست اینستاگرام خود که در بیمارستان بستری است شرح کاملی از وضعیت خود داده بود

اول مرداد هزار و چهارصد و سه

فردا روزی که یکسال پیش از دادگاه مستقیم به #زندان_لاکان_رشت برده شدم هیچ حس و درد و ترسی نداشتم یا حتی نگفتم با خودم کاش این کارو نمیکردم چون من کاری نکردم جز اینکه زخمیها رو نجات دادم و جراحی کردیم و سکوت نکردم در برابر وجدانم و و جز قلمی که جز راستی هیچ ننوشت.

روزها گذشت داخل زندان و تا حکم ام اومد دو تا حکم یک سال و سه ماه و ده روز و شش ماه و خورده ای موندم و آزادی مشروطم اومد. این مدت هر چقدر هر ثانیه چه چیزایی گذشت و بگم بازم كمه.

از بهداشت از دعواها از سرما از گرما از اینکه آرزوت باشه ماه و آسمون رو ببینی ولی خب همه این چیزا و صد برابرش برای وطن كمه.

وقتی که اومدم به هیچ کس نگفتم تا استقبالم نیان تا هیچ گلی نیارن وقتی آزادی هیچ معنی نداشت.

روزها گذشت همش فکر و ذهنم زندان بود... پیش دخترایی که کمکشون کردم و ترک کردن پیش اینکه وای دعوا نشه وای برف نیاد سردشون میشه....

حتی غذاهایی که هوس کرده بودم و برام درست میکردن نمیخوردم تا اینکه گفتم اینجوری نمیشه... باید بلند شم مثل همیشه رفتم سرکار خودم از صبح تا شب درگیر کردم تا برسم خونه بخوابم و فکری نکنم همه رو محل کار خندوندم و انرژی دادم تا اینکه کم کم مریض شدم پیگیری کردم دکتر رفتم تا اینکه هر روز بدتر عفونت....

و هنوز از دومین ماه که زندان بودم پریود شدم دیگه عادت ماهیانه نشدم تو زندان فشار عصبی گرفتم و بعد مشکلای دیگه.. گفتم شاید چون من کبدم مشکل داشت این عفونت ها رو گرفتم. یه هفته بیمارستان خوابیدم دیگه آدم قبل نبودم، ضعیف ضعیف شدم کم خونی شدید و بزرگ شدن طحال و کلیه و تخمدان... بعد دیدم بچه هایی که از زندان اومدن خیلیاشون بیماری زمینه ای گرفتن ولی با تمام این رنجها و دردها ساچمه های تو بدنم و سرم هر لحظه ناخوداگاه میبینم خیابون پر از صدای تیر و خون رژه میرن تو ذهنم و جز مشت کردن ناخن داخل گوشتم هیچ تسلی نیست ولی باز هم با تمام وجود به تمام شیر زنان سرزمینم افتخار میکنم و روحم پیش خواهرای تو بند که تمام رنجاشونو دیدم و باهاشون زندگی کردم