رادیو مادر
1.43K subscribers
3.86K photos
5.93K videos
491 files
2.67K links
پالایش فرهنگ پارسی ، نقد اسلام ، بیداری و براندازی

جنایات آخوند محمد تازی با نام الله موهوم

سخنان دکتر رستم جمشیدی

تا ما از دین اسلام رها نشویم روز خوش نمی بینیم
Download Telegram
Forwarded from حاجی باقر
🕌🕌🕌🕌

805- عَنْ عَائِشَةَ (رض) قَالَتْ: تَزَوَّجَنِي رَسُولُ اللَّهِ ﷺ لِسِتِّ سِنِينَ، وَبَنَى بِي وَأَنَا بِنْتُ تِسْعِ سِنِينَ، قَالَتْ: فَقَدِمْنَا الْمَدِينَةَ فَوُعِكْتُ شَهْرًا، فَوَفَى شَعْرِي جُمَيْمَةً، فَأَتَتْنِي أُمُّ رُومَانَ، وَأَنَا عَلَى أُرْجُوحَةٍ، وَمَعِي صَوَاحِبِي، فَصَرَخَتْ بِي فَأَتَيْتُهَا، وَمَا أَدْرِي مَا تُرِيدُ بِي، فَأَخَذَتْ بِيَدِي، فَأَوْقَفَتْنِي عَلَى الْبَابِ، فَقُلْتُ: هَهْ هَهْ، حَتَّى ذَهَبَ نَفَسِي، فَأَدْخَلَتْنِي بَيْتًا، فَإِذَا نِسْوَةٌ مِنْ الأَنْصَارِ، فَقُلْنَ: عَلَى الْخَيْرِ وَالْبَرَكَةِ، وَعَلَى خَيْرِ طَائِرٍ، فَأَسْلَمَتْنِي إِلَيْهِنَّ، فَغَسَلْنَ رَأْسِي وَأَصْلَحْنَنِي، فَلَمْ يَرُعْنِي إِلاَّ وَرَسُولُ اللَّهِ ﷺ ضُحًى، فَأَسْلَمْنَنِي إِلَيْهِ. (م/1422)

ترجمه: عایشه (رض) می‌گوید: دختری شش ساله بودم که رسول الله ﷺ مرا به نکاح خود در آورد. و نه ساله بودم که مرا به خانه‌ی‌ خود برد.
عایشه (رض) می‌گوید: ما به مدینه آمدیم؛ در آنجا تب شدم (که در اثر آن، موهایم ریخت) پس از مدتی دوباره رویید تا اینکه به شانه‌هایم رسید. سرانجام، روزی با دوستانم مشغول تاب بازی بودم که مادرم ام رومان آمد و مرا صدا زد. نزد او رفتم ولی
نمی‌دانستم از من چه می‌خواهد. او دستم را گرفت و مرا که نفس نفس می‌زدم، کنار دروازه‌ی‌ خانه نگه داشت تا این‌که نفس زدنم برطرف گردید. سپس مرا به داخل خانه برد. چند زن انصاری آنجا نشسته بودند. آنان به من تبریک وخوش آمد گفتند. مادرم مرا به آنها سپرد. آنان سرم را شستند و مرا آراستند. وهیچ چیزی مرا نترساند مگر دیدن رسول الله ﷺ که قبل از ظهر آمد و مرا به او سپردند.

#صحیح_مسلم
#کودک_همسری
این روایت هم ابوهریره گفته؟
شما با ابوهریره مشکل دارید ولی اهل تسنن ندارند